قالب وردپرس افزونه وردپرس
خانه / آخرین اخبار / برگشت به خوانش قاجاری از عاشورا !/ رسول جعفریان
رویکرد عقب ماندگی درمانی ما با طرح پزشکی سنتی ـ اسلامی/ رسول جعفریان

یادداشت؛

برگشت به خوانش قاجاری از عاشورا !/ رسول جعفریان

به عدد خلائق منبری، تحلیل از عاشورا وجود دارد. وقتی وضعیت تحلیل کربلا چنین متکثر و پراکنده و اغلب نامستند باشد، وضعیت تحلیل دین نیز شبیه این خواهد بود. این روال، بخشی از پروسه رشد افکار ساده دینی گسترده و طبعا کم عمق از معارف دینی در جامعه ماست، همانها که نمونه‌هایش را در کلیپ‌های خنده دار از منبری‌ها شاهدیم.

به گزارش شبکه اجتهاد، حجت‌الاسلام و المسلمین رسول جعفریان نویسنده و استاد تاریخ دانشگاه تهران طی یادداشت نوشت: این چند روز، پای منبرهای فراوانی نشستم. تحلیل‌های مختلف از عاشورا و رویدادهای آن بسیار متفاوت است. مهم نیست که استنادات تاریخی اینها، چه اندازه درست است؛ مهم این است که این افراد با مطالعات خود، برداشت‌هایی از عاشورا دارند و از مجموع آنها، در ذهن خود گزارشی گرفته، همراه با مسائل اجتماعی و سیاسی روز، مطالبی را ارائه می‌دهند.

حالا فکر می‌کنم، به عدد خلائق منبری، تحلیل از عاشورا وجود دارد. البته از قبل هم این مسأله معلوم بود، اما هر بار، در ایام محرم، این مسأله ملموس تر خود را نشان می‌دهد. ما این وضعیت را در باره بسیاری از مسائل دینی داریم. در واقع، مراجع که منبر نمی روند تا حقایق را بگویند، چون محتاط اند، دانشگاهیان هم با توده‌های مردم سروکار ندارند و وظیفه شان هم تبلیغ دین نیست، می‌ماند جماعت اهل منبر که از رسانه‌های عمومی یا منابر مساجد و حسینیه‌ها، دین را معرفی می‌کنند.

وقتی وضعیت تحلیل کربلا چنین متکثر و پراکنده و اغلب نامستند باشد، وضعیت تحلیل دین نیز شبیه این خواهد بود. این روال، بخشی از پروسه رشد افکار ساده دینی گسترده و طبعا کم عمق از معارف دینی در جامعه ماست، همانها که نمونه‌هایش را در کلیپ‌های خنده دار از منبری‌ها شاهدیم.

نکته دیگر این که بسیاری از اینها، وابسته به جریان‌های فکری خاصی هستند و به راحتی بر اساس برداشت‌های خود، به هدایت آن جریانها و تأثیر گذاری روی مردم می‌پردازند. وقتی در سطح جامعه، این رویه حاکم باشد، تصور کنیم چه وضعیت آشفته‌ای از نظر فکر دینی پیش می‌آید.

در حال حاضر، علاوه بر منبری‌های روحانی مرد، هزاران راهنما و مرشد زن هم وجود دارد که بر اساس مطالعاتی که دارند و درسهایی که خوانده‌اند، و اغلب ضعیف تر از تحصیلات طلاب مرد است، درباره عاشورا و تطبیق آن بر روزگار ما و جایگاه این مفهوم و آن مفهوم، سخن می‌گویند. تقریبا هیچ مرکزی هم وجود ندارد که مطالب اینها را چک کند، و شاید اساسا این کار ممکن نباشد. در واقع کار می‌بایست از سرچشمه درست شود که آن هم تقریبا محال است. حالا اگر مداحان را هم که هم شعر می‌خوانند و هم سبک دارند و هم به فکر هنر هستند و هم دین و فرهنگ و سیاست، همه را با هم یک جا می‌خواهند در مسیر درست ـ به زعم خود ـ هدایت کنند، آن وقت، عدد خلائق در این زمینه، بیشتر هم می‌شود.

اما بالاتر از اینها، یعنی بدتر، این که زمانی کارهای جدی‌تری درباره عاشورا می‌شد، حالا آن کارهای علمی بسیار اندک شده است. بیشتر آثار، ادبیات عاشورایی است، گاهی هم گردآوری متون، متونی که هیچ کس نمی‌خواند، و هر کسی از اهل منبر، هرچه دل تنگش می‌خواهد می‌گوید.

… واما امروز با یک اثر، از یک عالم بنام روبرو شدم، و از تحلیل‌های شگفتی که درباره عاشورا داشت، تعجب کردم. البته شاید شما تعجب نکنید، چون مذاق‌ها مختلف شده و دیگر «استناد» یا «درست» به معنای سنتی آن معنا ندارد؛ بلکه باید دید چه چیز به دل آدم می‌چسبد.

 ایشان در تحلیل عاشورا نوشته‌اند: «ما باید جریان برگشت و توبه بنی اسرائیل را مطالعه کنیم تا راه برگشت خودمان روشن شود. آنها حدود چند هزار نفر از خود را در حال اطاعت کشتند [اشاره به آیه: فتوبوا الی بارئکم فاقتلوا انفسکم] تا آن خطای شان جبران شد. الان هم این همه شهید که امت می‌دهد، در واقع کفّاره‌ی مسامحه‌ی روز عاشورا است. شاید مقداری از آن خون جبران شود. وفاداری این امت به امام زمان (ع) جبران آن بی وفایی است. این که از این امت، خون‌هایی ریخته می‌شود، و اسیر و مفقود الاثر می‌دهند، و دیگر مصائبی که در این راه تحمل می‌کنند، بسیار گران بهاست.

فرصت، فرصت طلایی است. فرصت کفّاره این هزار و چند صد سالی است که امت نتوانسته است آن خون را جبران بکند. هزار سال دربدری کشیدن، مشکل را حل نکرد، ولی تحمل وفاداری در بیست سی سال (عمر انقلاب اسلامی) مسأله را حل می‌کند. در آن هزار سال، بلا به سمت مردم می‌آمد، ولی در این بیست سال مردم به سمت بلا می‌روند… این به استقبال شهادت رفتن که در این دوران شاهدش هستیم، هرچند مقدارش نسبت به هزار سال اندک است، اما تأثیرش بیشتر است».

لطفا اگر وقت کردید، این متن را به چند جمله از یک تا ده، تفکیک کرده و در آن دقت کنید و ببینید نمونه‌ای از تحلیل‌های عجیب و غریب نسبت به عاشورا و وصل کردن آنها به روز چه سرنوشتی پیدا کرده است.

خون این همه شهید که در نسلهای بعد از عاشورا ریخته می‌شود، کفاره گناه نسلی است که آن زمان آن خطا را مرتکب شدند، و اگر کسی از من بپرسد، وضع فعلیِ تحلیل‌ها و رفتار ما در ارتباط با عاشورا نسبت به بیست سال قبل تغییری کرده است یا نه، چه باید بگویم؟ آیا می‌توانم بگویم به دوره میانی قاجار و تحلیل‌های رایج آن دوره برگشته‌ایم؟ به نظرم چنین روالی خیلی هم طبیعی است، و از این هم پیش تر یعنی عقب تر خواهیم رفت، چرا که اصولا ـ و اولا ـ تفکر عقلی در میان ما ضعیف است. ثانیا این که حکومت ما مایل به تقویت این امور است، به هزار و یک دلیل، و یکی از آن دلایل این که به هر حال نشان می‌دهد  دیندار و حامی آنهاست. ثالثا این که نوع تربیت دینی ما اقتضای این امر را دارد، شرایط هم همین را می‌طلبد، اصلا حرفهای قدیم است که زنده می‌شود… و خیلی حرفهای دیگر.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Real Time Web Analytics