اختصاصی شبکه اجتهاد: بحثی قدیمی و منصوص در فقه وجود دارد و آن زکات فطریه مهمان است. تعبیر فقها در این مسئله با محوریت نانخور باعث شد که روایات این بحث مورد بررسی قرار گیرد و نتایجی به دست آمد که گزارش آن برای پژوهشگران خالی از دقت نیست.
در رساله محشی مرحوم امام آمده است: «مسأله ۱۹۹۳ انسان باید فطرۀ کسانى را که در غروب شب عید فطر نانخور او حساب مىشوند بدهد؛ کوچک باشند یا بزرگ، مسلمان باشند یا کافر، دادن خرج آنان بر او واجب باشد یا نه، در شهر خود او باشند یا در شهر دیگر» (توضیح المسائل (محشى – امام خمینى)، ج۲، ص: ۱۷۱) اختلاف جدی در این خصوص مطرح نشده است. تعبیر به نانخور در ادله نیازمند به بررسی است که آیا این تعبیر برگرفته از شارع است یا عرف یا برگردان تعبیری از روایات است.
مرحوم صاحب وسائل بابی را مطرح میکند تحت عنوان «بَابُ وُجُوبِ إِخْرَاجِ الْإِنْسَانِ الْفِطْرَهَ عَنْ نَفْسِهِ وَ جَمِیعِ مَنْ یَعُولُهُ…» (وسائل الشیعه، ج۹، ص: ۳۲۷) در این باب ۱۷ روایت مطرح میشود که طرح تمام روایات خارج از حد یادداشت است، اما روایت دوم این باب در خصوص مهمان است.
وَ بِإِسْنَادِهِ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ عُمَرَ بْنِ یَزِیدَ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عبدالله ع عَنِ الرَّجُلِ- یَکُونُ عِنْدَهُ الضَّیْفُ مِنْ إِخْوَانِهِ- فَیَحْضُرُ یَوْمُ الْفِطْرِ یُؤَدِّی عَنْهُ الْفِطْرَهَ- فَقَالَ نَعَمْ الْفِطْرَهُ وَاجِبَهٌ عَلَى کُلِّ مَنْ یَعُولُ- مِنْ ذَکَرٍ أَوْ أُنْثَى صَغِیرٍ أَوْ کَبِیرٍ حُرٍّ أَوْ مَمْلُوکٍ.
در این روایت درخصوص مهمانی سؤال میکند که قبل عید فطر آمده است و حضور او مصادف با عید فطر شد، از زکات فطریه او سؤال میشود و حضرت دستور به پرداخت میدهند.
روایات دیگر باب، قیودی دارد که نافی ظهور ابتدائی روایت است و عموماً قیودی دارد که بدین قرار هستند.
برخی روایات واژه «عیال» بهکاررفته است مانند روایت ۳ و ۵ و ۷ این عنوان همان واجب النفقه میتواند باشد.
برخی «یعول» مطرح شده است مانند روایت ۶ و ۱۴ به این معنا که این شخص تکیهگاه اوست و باید در امور اجتماعی بهویژه امور مالی و اقتصادی خود به او تکیه کند.
برخی روایات «ضممت الیک» مطرح شده است مانند روایت ۸ و ۱۲ به این معنا که این شخص با او شناخته میشود مثلاً شاگرد فلانی یا فرزند فلانی است، البته روشن است این ضمیمه شدن در عداد اهل عیال است نه هر شمرده شدنی.
برخی واژه «ممن یُمَوَّنون» مطرح شده است مانند روایت ۱۵، معنای روایت با توجه به اینکه یمونون معنای احسان است، مراد افرادی است که مورد احسان قرار گرفتهاند. (المن: الإحسان الذی تمن على من لا یستثیبه؛ و المنه: الاسم و الله المنان علینا بالإیمان و الإحسان فی الأمور کلها، الحنان بنا؛ و المنه، کتاب العین ج ۸ ص ۳۷۴) با توجه به سایر روایات مراد احسان مستحب نخواهد بود، بلکه احسان واجب است که هممعنای سایر روایات باشد و الا التزام به مفاد روایت با توجه به طرح اصحاب و عدم فتوا بدان کنار گذاشته میشود.
عنوان «ما اغلق بابه» در روایت ۱۳ مطرح شده است. این تعبیر ظاهراً مراد این است که ورود و خروج از خانه به دستور اوست. اگر مراد روایت این باشد که در، بر روی او بسته است مفاد روایت مجمل میشود چراکه در برای بسته بودن گذاشته میشود و بروی همه بسته است.
تعابیر دیگری در روایات بهکاررفته است که شامل قید خاصی نیست و کلی انسان و حر و عبد و بالغ مطرح شده است.
روشن است که تمام این تعابیر عنوان نانخور یا واجب النفقه را میرساند و همه عنوانی مشیر به یک عبارت هستند و آن اینکه شخص افرادی که تحت تکفل او هستند باید زکات فطریه آنها پرداخت شود.
مشکل اساسی در روایت دوم باب است که ممکن است با سایر روایات تنافی به نظر برسد چون مهمان شب عید واجب النفقه یا عناوین دیگر باب قرار نگیرد. تعبیر روایت سوم باب این است.
وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ صَفْوَانَ عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ الْحَجَّاجِ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا الْحَسَنِ ع عَنْ رَجُلٍ یُنْفِقُ- عَلَى رَجُلٍ لَیْسَ مِنْ عِیَالِهِ- إِلَّا أَنَّهُ یَتَکَلَّفُ لَهُ نَفَقَتَهُ وَ کِسْوَتَهُ- أَ تَکُونُ عَلَیْهِ فِطْرَتُهُ- قَالَ لَا إِنَّمَا تَکُونُ فِطْرَتُهُ عَلَى عِیَالِهِ صَدَقَهً دُونَهُ- وَ قَالَ الْعِیَالُ الْوَلَدُ- وَ الْمَمْلُوکُ وَ الزَّوْجَهُ وَ أُمُّ الْوَلَدِ.
شخصی که از عیال نیست ولی شخص متعهد نفقه اوست را میفرمایند خیر، زکات فطریه تنها بر اهل و عیال واجب است و گویی مهمان از اهل و عیال نیست؛ اما این تنافی ظاهری بوده و حکومت روایت دوم بر این روایات ظاهر است و حکومت توسعهای داده شده و تعبیر روایت چنین است «نَعَمْ الْفِطْرَهُ وَاجِبَهٌ عَلَى کُلِّ مَنْ یَعُولُ- مِنْ ذَکَرٍ» این لسان توسعه بالحکومه است که در روایت شاهد هستیم.
اشکال: در روایت دوم نکتهای وجود دارد که آن مهمان از قبل بوده و مهمان یک وعدهای نبوده است و با توجه به سفرهای قدیمی که مدت زیادی میماندند و میزبان عموماً متکفل غذا و لباس و امور مانند او میشد، واجب النفقه بودن صادق بوده است و تعبیر چنین است «یکون عنده الضیف من اخوانه» از قبل مهمان بوده است «و فیحضره یوم الفطر» که بعد از مدتی ماندن عید فطر فرا میرسد. پس نانخور بودن روشن و متفاوت است از برداشتی که برخی فقها نمودهاند و مهمانی که شب آمده است را شامل نمیشود. اگر مورد روایت تک وعدهای باشد تعارض ثابت است و اگر مدتی بماند تنافی وجود نخواهد داشت.
لازم به ذکر است تعبیر «ممن ضممت الیک» نیز شمول ندارد چراکه کسانی که منتسب به انسان میشوند چند دسته هستند مثلاً شاگرد فلانی بودن یا راننده فلانی بودن یا باغبان یا نگهبان شخصی بودن غیر از کارمند اداره برق یا گاز یا دولت و شرکتهاست. چراکه ما به تعبیری همه نانخور امام زمان عج الله تعالی فرجه الشریف هستیم و به یمن و برکت است که رزق و روزی به ما میرسد. بنابراین منضم شدن بدون واسطه است که عرف شخص را عیال یا نانخور او بداند.
نکته دیگر در این مسئله حاکم بودن عرف است. عرف در این زمینه چه کمکی به فقیه میتواند کند؟ قطعاً عنوان نانخور که رسالههای عملیه مطرح شده مفهومی عرفی است؛ مرحوم سید در این زمینه مینویسد:
«و کذا تجب عن الضیف بشرط صدق کونه عیالا له و إن نزل علیه فی آخر یوم من رمضان بل و إن لم یأکل عنده شیئا لکن بالشرط المذکور و هو صدق العیلوله علیه عند دخول لیله الفطر بأن یکون بانیا على البقاء عنده مده و مع عدم الصدق تجب على نفسه لکن الأحوط أن یخرج صاحب المنزل عنه أیضا حیث إن بعض العلماء اکتفى فی الوجوب علیه مجرد صدق اسم الضیف و بعضهم اعتبر کونه عنده تمام الشهر و بعضهم العشر الأواخر و بعضهم اللیلتین الأخیرتین فمراعاه الاحتیاط أولى و أما الضیف النازل بعد دخول اللیله فلا تجب الزکاه عنه و إن کان مدعوا قبل ذلک» (العروه الوثقى (للسید الیزدی)، ج۲، ص: ۳۵۶)
شرطی که مرحوم سید مطرح میکند صدق عرفی عیال بودن است و این قید را منوط به بقاء مدتی در خانه میزبان مطرح میکند که برگرفته از روایت دومی باب است که اشاره شد. توسعهای که در روایت مطرح شده کاملاً عرفی به نظر میرسد و نمایانگر این است که مهمان شدن در شب عید بهاندازه وعدهای یا یکی دو روز عیال صدق نمیکرده و نانخور بودن عنوانی شرعی نیست که به دنبال صدق آن در عرف باشیم، چون وعده شب عید ماندن مهمان سبب صدق نانخور بودن خواهد بود.
سایر محشین در مورد قید بقاء اشکال نموده و صدق عرفی را منوط به آن نمیدانند و تنها صدق عرفی عیلوله را کافی میدانند. (العروه الوثقى (المحشى)، ج۴، ص: ۲۰۷)
نتیجه؛ مهمانی که در شب عید برای یک وعده، درجایی مهمان شده است، بر میزبان وجوب زکات فطریه ندارد و دلیلی بر این خصوص ندارد و با توجه به حاشیه فقها بر کلام سید و با توجه به اینکه قید بقاء را برای مدتی لازم نمیدانند، احتیاط مرحوم سید دور از انتظار نیست ولی با توجه به مفهوم عرفی عیال و واجب النفقه و سایر قیود مطرح شده در روایات این فرض از موارد آنها خارج خواهد بود، تنها فرض مطرح شده در عبارت سید عرفی و منطقی به نظر میرسد.