هشتمین و نهمین شماره فصلنامه تحلیلی انتقادی حوزه (مجله حوزه)، ویژه حوزههای دینی، با عنوان «نماد روشنفکری حوزوی» با صاحب امتیازی دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم و مدیرمسئولی عباس صالحی و سردبیری حجتالاسلام والمسلمین عبدالرضا ایزدپناه و با محتوای مقالات، پرونده، گفتوگو و گزارش در ۲۳۰صفحه منتشر شد.
به گزارش خبرنگار اجتهاد، این شماره با سخن سردبیر «حوزه و فردای دیگر» آغاز میشود؛ همچنین با نوشتاری از سیدجواد میرخلیلی با عنوان «تحول و نوسازی حوزه، نیمنگاهی به دیدگاه آیتالله اعرافی»؛ «علامه مصباح یزدی(ره)، پیشگام تحول در حوزه علمیه»، «تحول حوزه در نگاه آیتالله محمد یزدی(ره)»، نوشتاری از سیدعباس صالحی تحت عنوان «شیوههای تحول حوزه دینی کاستیها و بایستهها از تئوری تا عمل»، نوشتاری از سیدغلامرضا موسوی با عنوان «فراسوی مدیریت راهبردی و نقش آن در تحول حوزه»، نوشتاری از علیرضا پیروزمند با عنوان «تحول در حوزههای علوم دینی»، نوشتاری از سیدمحمدرضی آصف اشکوری تحت عنوان «انقلاب اسلامی و توسعه فقه»، نوشتاری از سیدعباس رضوی با عنوان «فرایند تحولات حوزه پس از انقلاب اسلامی» و نوشتاری از محمدجواد مصطفوی با عنوان «گزارهنگاری «تحول»، از نظریهپردازی تا اقدام» عناوین مقالات این شماره از فصلنامه حوزه میباشد.
پرونده ویژه «تحول در حوزه، زمینهها و بایستهها» با گزارشهایی چون: «تحول در حوزه و مسائل مربوط به آن»، «بیانات رهبری در جمع نخبگان حوزه»، «تحول از منظر نخبگان حوزوی» و گفتگوهایی در موضوعات: «همزیستی علوم قدیم و علوم جدید در حوزههای علمیه» در گفتگو با سید ابوالحسن نواب، «سویههای راهبردی تحول حوزه» در گفتوگو با نجف لکزایی، «تحول حوزههای علمیه» در گفتوگو با سیدمرتضی حسینی الهاشمی و «تحول حوزه، کاستیها و بایستهها» در گفتوگو با محمدتقی اکبرنژاد؛ فرادید مخاطبان قرار گرفته است.
سیدجواد میرخلیلی در مقاله خود با عنوان «تحول و نوسازی حوزه» نیمنگاهی به دیدگاه استاد علیرضا اعرافی، مدیر حوزههای علمیه انداخته و مینویسد: تحول در حوزه باید بیش از هر جای دیگر، مبتنی بر اصالت و محورهای ثابت و ارزشهای متعالی باشد که اساس هویت دینی و اعتقادات و باورهای دینی ما را تشکیل میدهند. در این رابطه، توجه به دو مسئله لزوم بازسازی و تعالی اخلاقی و همچنین لزوم انطباق سیره حوزه بر اخلاقمداری و اخلاص، ضروری است.
تحول در حوزه، یک ضرورت و الزام برخاسته از ضرورت پاسخگویی به نیازهای عصری است؛ اما در عین حال، امر خطیر و حساسی است؛ بنابراین؛ همواره چالش برانگیز بوده و به همین علت، جمع میان اصالت و معاصرت و سنت و تجدد در این قلمرو، نیازمند هوشمندی و تدبیر و درنگ فراوان است.
تحول میبایست با سنتها و ذخایر پیشین پیوند بخورد؛ چرا که باعث از همگسیختگی در محیطهای علمی و فرهنگی میشود. برای رسیدن به این هدف میبایست به تفاوت بدعت و نوآوری و تجدد زدگی و تکامل توجه داشت؛ زیرا مرزهای این مفاهیم، گاهی به یکدیگر نزدیک میشوند؛ البته نکتهای که در این میان باید بدان توجه داشت این است که در کنار همه اینها باید از تحولات و تجارب و پرسشهای نو و جدید نیز بهره گرفت.
«علامه مصباح یزدی؛ پیشگام تحول در حوزه علمیه» عنوان دیگر مقاله سیدجواد میرخلیلی است. آیتالله محمدتقی مصباح یزدی در علوم مختلف صاحب نظر و سبک و به حق یک علامه به تمام معنا بود. وی درباره حوزه نیز دیدگاههای روشنی داشت و میتوان ایشان را از پیشگامان تحول در حوزه دانست. «پیشنهادات علامه مصباح یزدی درباره نظام حوزه»، «تجدید نظر در برنامههای درسی»، «رعایت نظم در نظام آموزشی»، «ضرورت توسعه کمى و کیفى حوزه براى پاسخ به مسائل و شبهات»، «راهکارها برای تحول فرهنگی در حوزه»، «صرفهجویى در عمر براى دستیابى به علوم مورد نیاز افتا»، «لزوم دقت در علوم اسلامى و تصحیح منابع فقهى» و «تخصصی کردن علوم»، برخی از سرفصلهای این مقاله است.
«تحول حوزه، در نگاه آیتالله محمد یزدی» مقاله دیگری است که در شماره هشتم و نهم فصلنامه حوزه درج شده است. آیتالله یزدی که سالیانی دراز در عالیترین جایگاه مدیریت و نهادهای حوزوی و سیاسی چون ریاست جامعه مدرسین، ریاست شورای عالی حوزه علمیه، مجلس خبرگان، قوه قضاییه و … نقشگذار بود؛ فصلنامه حوزه به یاد آن عالم دلسوز و انقلابی بخشی از سخنان ایشان را درباره تحول حوزه آورده است.
در نگاه این استاد فقید تحول در بخشی از مسائل حوزه طبیعی است؛ به این معنا طبیعی است که استادان و طالبان علم خودبهخود متوجه میشوند که به این موضوع نیازی نیست یا فایدهای ندارد یا در شرایط امروز کارآیی ندارد؛ این بحث را میگذارند کنار و بحث پرفایدهتری را انتخاب میکنند.
برای مثال در دوره ما در حوزه مدرسان اصول، مقدمات انسداد را بحث میکردند. گاهی ششماه تا یکسال طول میکشید تا مقدمات انسداد را تشریح کنند و نتیجه مقدمات انسداد این بود که بعد از اینکه مقدمات را تشریح میکردند میگفتند که باب علم منسد نیست، یا اگر منسد هست باب علمی باز است و بنابراین روایات برای حجت ما حداقل متواترات یا حتی خبر واحد مثلاً حجت است و این حجت شرعیه علمی هستند اگر علم نیستند؛ پس باب انسداد به اصطلاح نیست و انفتاح علم هست نه انسداد علم ولی شاید سالهای اخیر، من فکر نمیکنم از بعد از انقلاب هیچ درس اصولی مقدمات انسداد را بحث کرده باشند و خودبهخود این را کنار گذاشتهاند.
دکتر سیدعباس صالحی در مقاله «شیوههای تحول حوزه دینی کاستیها و بایستهها از تئوری تا عمل» مینویسد: اندیشه تحول حوزه، احوال گوناگون داشته و دارد. گاه این تفکر حاکم بوده است و گاه موانعی حائل؛ اما این که در پیامد وقایع جاری و تأکیدهای امام و مقام معظم رهبری، ضرورت پارهای اصلاحات سخنی عام و فراگیر شده است؛ اما میان ضرورت و عینیت، پلی باید زد. کانالی که بتواند ضرورتها را بر مسند تحقق بنشاند و تضاد آرمان و واقعیت را درهم بشکند. تاکنون تلاشهای عملی صورت یافته است، گامهایی که علیرغم ضعف و نااستواری، ارجمندند و شایسته تقدیر و سپاس، اما هم گامزنان آن وادی و هم ناظران، بر این باورند که آن حرکات، مبادی راه است تا مقصد و مطلوب، فرسنگها فاصله است و عزمی راسخ، همتی بلند و امکاناتی درخور میطلبد. ازاین رو بایستی در مقوله اصلاح حوزه، گفت و نوشت. اندیشهها را به یاری یکدیگر رساند، بازوان را به همدیگر سپرد، جانها را پالایش کرد و از منیتها زدود تا بتوان گوشهای از مسئولیت را ایفا کند.
این نوشتار، میکوشد حداقل، گوشهای از آرا و انظار را درباره چند مقوله اساسی بیان کند. با طرح افکار و مستندات آن، تلاش میکند تا صعوبت و دشواری راه را بنمایاند. مطالب اشارهای و گذری این نوشته، نشان میدهد که تا چند حد و سطح، حتی مسائل بنیادی مقوله اصلاح حوزه، هنوز بحثانگیز و شایسته تأملاند. اگر چند مقوله این نوشته، بتواند نگاهی جدی را به این مقوله، متوجه کند و پارهای از سهلانگاریها را به دقت و امعان بدل سازد، توانسته است به هدف خویش دست یابد.
«فراسوی مدیریت راهبردی و نقش آن در تحول حوزه» عنوان نوشتار حجتالاسلام سیدغلامرضا موسوی است. با توجه به تحولات گسترده داخلی و خارجی و در ابعاد فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی، امروزه برای مدیریت سنتی و اتخاذ تدابیر عملیاتی در سازمانها و نهادهای کشور، خصوصاً نهادهای فرهنگی جایی نمانده است. مدیریتی که دیگر قادر به حل مسائل و مشکلات کشور نخواهد بود و استمرار غفلت نسبت به تغییر این نوع مدیریت، پیامدهای غیرقابل جبران مادی و معنوی در پی خواهد داشت. فقدان مدیریت راهبردی، تمام سازمانها و نهادهای کشور از جمله نهاد حوزههای علمیه را دچار تهدید جدی میکند. مدیریت راهبردی با دو مؤلفه تفکر و برنامهریزی راهبردی به اجرای راهبردها و ارزیابی آنها میپردازد و سازمان را در جهت مناسب قرار میدهد.
در این مقاله سعی شده است تحول حوزههای علمیه که بارها مورد تأکید مقام معظم رهبری قرار گرفته است، در پرتو مدیریت راهبردی در مقطع زمانی دوره پنجم شورای عالی حوزههای علمیه (۱۳۸۷ ۱۳۹۱) مورد بررسی و ارزیابی قرار گیرد. در این راستا ضمن توصیف و تحلیل مدیریت راهبردی شورای عالی حوزههای علمیه در امر تحول حوزه، نویسنده تلاش کرده با استفاده از تعاریف مذکور در متن مقاله سیر اقدامات این شورا در دوره پنجم بررسی کند تا نگاه راهبردی ایشان به حوزههای علمیه روشن گردد. براین اساس نوشتار ماهیت توصیفی، تحلیلی دارد.
حجتالاسلام علیرضا پیروزمند در مقاله «تحول در حوزههای علوم دینی» معتقد است ایجاد نیازمندیهای نوین فردی و اجتماعی به آموزههای دینی بهواسطه تغییر شرایط در بیرون و بروز استعدادها و ظرفیتهای نوین در درون جامعه روحانیت، همواره تغییر و بعضاً تحول متناسبی را ایجاد نموده است. او در این نوشتار قصد دارد با استفاده از الگویی که در آغاز بحث ارائه میشود، مطلوبیتهای تحول در حوزه را در بیرون و درون حوزه بررسی کند. «الگوی ارزیابی فعالیتهای بیرونی حوزهها»، «الگوی ارزیابی فعالیتهای درونی حوزهها»، «حوزه مطلوب در عرصه جامعهسازی»، «حوزه مطلوب در عرصه سازمانسازی»، «حوزه مطلوب در عرصه فردسازی» و «وضعیت مطلوب در درون حوزه» از جمله محورهای این استاد حوزه علمیه قم میباشد.
«انقلاب اسلامی و توسعه فقه» از دیگر مقالات مطالب فصلنامه فقه به قلم حجتالاسلام سیدمحمدرضی آصف اشکوری است. پیش از انقلاب، بیشتر دانشورزی و آموزش و پژوهش حوزههای علوم دینی در فقه و اصول بود بهگونهای که شهید مطهری فرمود: «میتوان حوزه علمیه را به دانشگاه، فقه و اصول تعریف کرد.» کارهای ژرفی در این دو علم انجام گرفت و میراث گرانقدری به یادگار مانده است ولی این همه پایگاه کارکردی و پیشروانه و در عرصه اجتماعی آن تنها پاسخگوی نیازها و پرسشهای شرعی و فردی دینداران بود، ولی پس از انقلاب اسلامی میدانهایی گسترده و شگفتانگیزی در نظام فقه آموزی و فقه پژوهی پدید آمد و نهتنها از لاک فردی به عرصه اجتماعی بالاآمد که رویکرد جهانی، تمدنی و آیندهپژوهی را مینوردد. در این زمینه افزون بر رهنمودها و مطالعات دو رهبر فرهیخته انقلاب، مجلات و رسانههای حوزوی و فقهی و نهادهای آموزشی و پژوهشی بیرون از سازمان حوزه نقشی پررنگ داشتهاند.
نویسنده در این نوشته که برگرفته از گفتگوی دو فاضل حوزوی است، برخی از این کرانههای تحولی را مرور کرده است؛ ازجمله: «محورهای توسعه فقه»، «ارزیابی تحولات فقه در انقلاب اسلامی»، «بایستههای توسعه فقه در وضعیت کنونی»، «ابعاد توسعه فقه: الف. ابعاد توسعه فقه با محوریت تولید علم؛ ب. ابعاد ساختارهای اجتماعی فقه؛ ج. توسعه نظامهای پشتیبان (نظام آموزشی، پژوهشی و اطلاعاتی)؛ د. فرهنگ حاکم برمحیط درونی فقه».
حجتالاسلام سیدعباس رضوی در مقاله «فرایند تحولات حوزه پس از انقلاب اسلامی» میآورد: پس از پیروزی انقلاب اسلامی دگرگونیهای گستردهای درعرصه آموزش و تحقیق و تبلیغ در حوزههای علمیه انجام شد و شرایط اجتماعی و انقلابی و هماهنگی مسئولان کشور با حوزه شرایط بهتری برای توسعه و تحولات آن فراهم ساخت. نگارنده در سه محور مقاله خود را تنظیم کرده است: ۱-جریانهای تحولآفرین و فرهنگساز چون: دانشگاه مفید، دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، مجله فقه، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی. ۲- تحول اداری چون: مدارج علمی و مرکز خدمات حوزه و ۳- تحولات عملی.
«گزارهنگاری «تحول»، از نظریهپردازی تا اقدام» عنوان مقاله حجتالاسلام محمدجواد مصطفوی است. او در مقدمه نگاشته خود آورده: تحول، نوسازی، تغییر رویه، ارتقاسنجی، بهروزرسانی و … واژگانی با دورنمایی بالنده و امیدبخش هستند که در هر شرایطی در جوامع بشری و در هر سطحی از فعالیتهای فردی، اجتماعی، سازمانی و نهادی رسالت بخش و رونق افزاست…؛ تحول، انگیزه افزایی برای آسیبشناسی بهتر از واقعیتهای تلخ گذشته است و راهبردی فعال در گذار حال و افقی روشن برای آینده بهتر میباشد. تحول، امید تحرک برای شکوفایی و بارقهای در خمودگی و ایستایی است؛ جرقه نوزدگی را در کالبد کهنگی رخنما میکند. پس، بایستگی «تحول » لازمه فردی، اجتماعی، سیاسی، مدیریتی را جامع معنایی و تفسیری میبخشد. در فرامعنایی و کاربردی «تحول» حوزههای علمیه نیز بنا به رسالت و فرانقشی خود از این تفاسیر مستثنا نیست، بلکه بایستی جدیتر پیگیر «تحول» همه جانبه نیز باشد.
نویسنده در این نوشتار، تلاش کرده چکیدهای از برخی مهمهای مقالات مجله حوزه را در سه موضوع: ۱- مدیریت تحول؛ ۲ –بهروزرسانی و تخصصی کردن متون درسی طلاب؛ ۳- تحول در شیوههای نوین تبلیغی، را یادآور شد.
پرونده ویژه؛ در دهمین سالگشت سفر رهبر معظم انقلاب به شهر قم مجله حوزه برای پاسداشت آن ایام شریف و تأثیراتی که حضور و رهنمودهای ایشان در مسائل حوزه داشت، ویژه شمارهای در بزرگداشت آن ایام منتشر کند. با مروری گذرا بر رهنمودها و مطالبات مقام معظم رهبری در سفر ده روزه، سال ۱۳۸۹ به شهر قم، میتوان مجموعه رهنمودهای معظمله را در پنج محور اساسی در قالب یک حوزه تحول یافته و پیشرفته طبقهبندی کرد.
«تحول در حوزه، زمینهها و بایستهها»؛ حجتالاسلام عبدالله نظرزاده در مقاله خود براساس مطالعات انجام داده و نکته نظرات علما و فضلای حوزه، در خصوص تبیین وضعیت آرمانی حوزه و نیز بایستگیهای حوزههای علمیه، پنج ویژگی برجسته برای حوزه مطلوب، ترسیم کرده است که عبارتاند از: ۱- حوزه برنامهریز و آیندهنگر؛ ۲- حوزه دانشبنیان؛ ۳- حوزه هویتساز؛ ۴- حوزه مسئولیت گرا؛ ۵-حوزه جهانیاندیش.
«تحول در حوزه و مسائل مربوط به آن»؛ بنا به دگردیسیهای اجتناب ناپذیر اجتماعی، حوزههای علمیه نیز بایستی پاسخگوی تحولات جامعه با مؤلفههای روزآمد، نوپیدا و مستحدثه باشند که رسالت مهم با شیوههای سنتی و قدیمی قطع به یقین امکانپذیر نخواهد بود. «مجله حوزه» در این شماره بنا به اهمیت تحول آفرینی، تحولپذیری و رسالت حوزهها و حوزویان، بخشی از راهکارها و چشمانداز آینده حوزه که مقام معظم رهبری، در دیدار با طلاب، فضلا و اساتید حوزه علمیه قم، ارائه نمودهاند، فرادید مخاطبان قرار داده است.
«بیانات رهبری در جمع نخبگان حوزه»؛ یکی از برنامههای مهم و سودمندی که در سفر ده روزه مقام معظم رهبری به قم سال ۱۳۸۹ تدارک شده بود، حضور ایشان در جمع نخبگان حوزوی و ارائه نکات گرانسنگ و ارزشمندی برای «تحول حوزههای علمیه» بود. مجله حوزه در این شماره به بخشی از سخنان مقام معظم رهبری اشاره دارد که در تدوین تحولی و چشمانداز روزآمد حوزههای علمیه، بسیار کارا و اثرگذار است.
«تحول از منظر نخبگان حوزوی»؛ برخی از اساتید و نخبگان حوزوی در دیداری که با مقام معظم رهبری داشتند، نکته نظریاتی کاربردی درباره «تحول حوزه» ارائه نمودند، که در سطوح گوناگون میتواند راهگشاه باشد. از اینرو، «مجله حوزه» بنا به ضرورت و تأثیرگذاری این نوع مسائل در برنامههای کمی و کیفی حوزه و حوزویان، بهاجمال مطالبی را برای بهرهمندی بیشتر پیشرو خوانندگان میگذارد: «استاد عبدالحسین خسروپناه و مباحثی در علوم عقلی و حکمی»، «استاد ابوالقاسم علیدوست؛ هستها و بایدها در استنباط فقه»، «استاد عباس کعبی و شاخصهها و الزامات حوزه برنامهریز و آیندهساز»، «استاد محمدمهدی شبزندهدار و مباحثی در معنویت و اخلاق»، «استاد هادی صادقی و رسانه و هنر»، «استاد محمدرضا زیبایینژاد و پیشزمینههای تحول در حوزه»، «راهکارهای استاد علی صبوحی طسوجی برای تحول در حوزه»، «استاد محمدجعفر علمی و رسالت جهانی حوزه»، «استاد غلامرضا فیاضی و علوم عقلی»، «استاد محمد فتحعلی خانی و علوم انسانی»، «استاد محمدمهدی مهندسی و تبلیغ به شیوه سنتی و حفظ و تقویت جایگاه آن»، «استاد احمد مبلغی و ارتقای علمی، مهارتی و جایگاهی».
«همزیستی علوم قدیم و علوم جدید در حوزههای علمیه»؛ حجتالاسلام والمسلمین سیدابوالحسن نواب، رئیس دانشگاه ادیان و مذاهب ازجمله حوزویان پرتلاش در حوزههای مختلف از جمله خدمترسانی به طلاب است. وی پیشگام تحولاتی در حوزه شده است که وی را تبدیل به چهرهای منحصربهفرد در حوزه نموده است. معیشت طلاب و دانشگاههای حوزوی ازجمله موضوعاتی است که وی دستی در آن داشته و صاحب تأثیر بوده است. او خود را فردی رسانهای و دوستدار و در ارتباط با رسانه میداند و میکوشد بدون پروا نظرات و افکارش را از طریق ارتباط با رسانهها و فضای مجازی با دیگران در میان بگذارد.
نواب در بخشی از گفتگوی خود میگوید: ما اسلام صددرصدی را کردهایم اسلام سیدرصدی میخواهیم حوزه سیدرصدی به جامعه تحویل دهیم. به همین دلیل موفق نمیشویم. لذا دانشگاههای حوزوی آمدهاند تا حوزه را صددرصدی کنند. این بد نیست که صدها رشته اخلاق اسلامی، فلسفه اخلاق در دانشگاهها باشد و در حوزه نباشد؟ البته این با درختواره آیتالله اعرافی حل میشود، ولی حوزه آینده با این علوم آشتی میکند، چون حوزه متکثر و متنوع میشود و بعد به سراغ حوزههای مشترک خواهد رفت.
«سویههای راهبردی تحول حوزه»؛ حجتالاسلام والمسلمین نجف لکزایی در گفتگویی به چند سؤال پیرامون مسئله تحول حوزه پاسخ داده است. او حساس میکند در فضای سیاسی و حوزوی، فضای یکطرفه امیدواری حاکم است و این باعث رخوت شده است.
به نظر رئیس پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی یکی از معضلات اساسی در تاریخ حوزه بحث آزاداندیشی است. سال ۸۱ رهبر انقلاب نامهای را در باب آزاداندیشی در پاسخ به نامه جمعی از دانشوران حوزه نگاشتند که متأسفانه آن نامه در حوزه بهدرستی خوانده نشد. آنجا اشاره میکنند که من عمیقاً متأسفم که برخی میان مرداب سکوت و جمود از یک طرف و گرداب هرزهگویی و کفرگویی از طرف دیگر و طریق سومی نمیشناسند و حال آنکه انقلاب اسلامی آمد تا راه سومی را در میانه تحجر و شالودهشکنی مطرح کند که همانا آزاداندیشی است.
او معتقد است بزرگان ما نباید تضعیف بشوند و نباید جسارت بشوند. ولی درعین حال معتقد است نباید تقدیس بشوند. نباید هرکسی نقدی داشت و نظر متفاوتی داشت او را تکفیر کنیم، حرمتها باید حفظ شود. به باور وی حوزه، محصول بزرگان است فاصله نسلی عجیبی بین بزرگان و نسل جدید طلبهها افتاده و اصلاً همدیگر را نمیفهمند.
لکزایی در بخش دیگری اظهار میکند. فقه را وقتی کالبدشکافی میکنید میبینید که فقه ما یک دانش کاملاً راهبردی است، ایراد به فقه، به ساختار فقه و جایگاه فقه نیست، یعنی شما باید حامل تفکر راهبردی باشید و این فقه را اینطوری ببینید و این را بیایید بهروزش بکنید، یعنی باید مسئله خانواده را در شرایط کنونی پاسخ دهید، مسئله اقتصاد را در شرایط کنونی پاسخ دهید. ما الآن گرفتار این مسئله هستیم که اینقدر مسئله محوری و پاسخگویی به مسائل زیاد شده است که دیگر ما منفعل شدهایم، اصلاً اولویتها دیگر معلوم نیست!
«تحول حوزههای علمیه» محور گفتوگو با حجتالاسلام والمسلمین سیدمرتضی حسینی الهاشمی، عضو هیات علمی فرهنگستان علوم اسلامی است. وی بیان دارد: اصول فقه حوزه باید روش بحث بشود و در واقع ابزار استنباط تکامل پیدا کند. اصول فقه، زمان شیخ انصاری، چون اصول فقه ابزار فقیه است برای بهکاربستن نهایت تلاشش، برای استنباط احکام اسلام. خوب، این در طول تاریخ تحول پیدا کرده است. ازجمله حدود ۱۵۰ سال پیش، شیخ اعظم، یک مقداری نسبت به ما قبل تغییر در آن ایجاد میکند، لذا یکدفعه میبینید چیزهایی از همان منابع فهمیده میشود که ماقبلیها نمیفهمیدند. «ابزار استنباط» بهنظرم باید تکامل پیدا کند که این ابزار، هم با استدلال عقلی تکامل پیدا میکند. باید نشان بدهیم که اگر بخواهیم دین پیاده شود، چگونه میتواند نسبتها را تعیین کند و این نسبتها را چگونه میتوانیم از منابع در بیاوریم.
«تحول حوزه، کاستیها و بایستهها» موضوع گفتگو با حجتالاسلام والمسلمین محمدتقی اکبرنژاد است. او ایده چگونگی تحول در حوزه را، از منظر خود به بحث میگذارد و میگوید: شهید صدر وقتی میخواهد تحول ایجاد کند، درون همین ساختار معیوب پروژه خود را پیش میبرد، درحالی که اصل این ساختار، مشکلات و نابسندگیهای جدیای دارد. کاری که ما در مؤسسه فقاهت و تمدن سازی انجام دادیم این بود که روی این ساختار اصلاحات اساسی انجام دادیم. حتی یک دانش بینرشتهای تولید کردیم به اسم کلام فقاهتی که این در تاریخ ما وجود خارجی نداشته است. کلام فقاهتی، یک علم بینرشتهای است که رابطه بین مبانی عقیدتی و رفتاری ما را تحلیل میکند و نشان میدهد و از دل همینها، دهها قاعده قویتر از قواعد موجود اصولی در میآورد که دقیقاً در استنباط، کبری استدلال قرار میگیرند. این رویکرد، میتواند تحولات اساسی را در استنباط ایجاد کند و لذا ما بحث تحول در حوزه را از این منظر دنبال میکنیم.
رئیس موسسه فقاهت و تمدن اسلامی اظهار میکند: ما هیچوقت از اینکه آثار شهید صدر در حوزه ترویج بشود نه ناراحت شدیم نه واکنش منفی داشتیم. بلکه من خیلی وقتها در صحبتهایم گفتم که آثار شهید صدر از حیث آموزشی، بهتر از کتابهای دیگری است که در حوزه تدریس میشود؛ اما ما آدمهای ضعیف اینگونه هستیم که وقتی یک خاکریزی درست میشود پشتش قایم میشویم و جرئت نداریم که این خاکریز را جلوتر ببریم. بحث این است که شهید صدر دوباره برای ما یک خاکریز نشود. دوباره نرویم برای او کشف و کرامت بسازیم و او را یک موجود قدسی بدانیم؛ یعنی این بحثهایی که در مورد شیخ طوسی و شیخ انصاری گفتیم دوباره در مورد ایشان نباید تکرار شود؛ یعنی فضا بهگونهای نشود اگر فردا خواستید حرف جدیدی بزنید و یک قدم جلوتر از شهید صدر بروید یه طیفی بگویند مگر ممکن است چیزی باشد که تو بفهمی و صدر نفهمیده باشد! نگرانی ما از این است وگرنه از ترویج آثار ایشان استقبال هم میکنیم.
گفتنی است، علاقهمندان جهت تهیه مجله حوزه و یا کسب اطلاعات بیشتر میتوانند به دفتر این فصلنامه واقع در قم، میدان شهدا، ابتدای خیابان معلم، ستاد دفتر تبلیغات اسلامی، صندوق پستی ۵۹۹- ۳۷۱۸۵ و یا با شماره ۳۱۱۵۲۶۲۰-۰۲۵ و واحد توزیع ۷-۶۶۶۶۱۱۳۷-۰۲۵ تماس حاصل فرمایند.
دانلود کنید: هشتمین و نهمین شماره فصلنامه تحلیلی انتقادی حوزه