استاد سطح خارج حوزه علمیه با تاکید بر حرمت تغییر جنسیت در بیشتر موارد به تقسیمبندی هشتگانه اختلالات جنسی براساس نگاه فقهی پرداخت و گفت: ناکارآمدی در اعمال جنسی یا انحراف جنسی و یا اختلال در هویت جنسی، سه عنوانی است که نباید با همدیگر خلط شود.
به گزارش شبکه اجتهاد، استاد محمد عندلیب همدانی، در ادامه سلسله نشست علمی «بررسی فقهی و روانشناسانه اختلال جنسی»، که توسط هیئت اندیشهورز دین، سلامت و سبک زندگی حوزه علمیه خراسان در حال برگزاری است، گفت: آنچه نتیجه مباحث مفصل گذشته بود این است که خداوند انسان را به صورت یک موجود زیبا که خلقت او نشان از حکمت و زیبایی آفرینش دارد، آفریده است و در همین راستا مثل دیگر موجودات با زیبایی بسیار بیشتر، انسانها را از مؤنث و مذکر آفریده است. از زیبایی و حکمت آفرینش اینکه زن و مرد در عین اشتراکات فراوان انسانی افتراقاتی هم دارند که هم باید بر اشتراکات تاکید کنیم و هم افتراقات را نادیده نگیریم.
وی افزود: خداوند آسمان و زمین را مسخر انسان قرار داده و قدرتی تکوین به انسان عطا کرده و او را آزاد آفریده است اما در کتاب تشریع و قانونگذاری، محدودههایی برای سلطه انسان بر خودش مقرر فرموده است تا آن نظام احسن و حکیمانه الهی توسط انسان از بین نرود. در همین راستا اگرچه انسان قدرت تکوینی بر ایجاد ضرر و زیان قابل اعتنا به بدن خود را دارد اما شارع مقدس درک عقلانی و عقلایی را نسبت به عدم جواز چنین خسارتها و ضرر و زیانهایی به بدن داشته است.
تغییر جنسیتِ حرام
استاد سطح خارج حوزه علمیه با طرح این پرسش که آیا انسان سالم بدون ملال جنسی، میتواند بدون هیچ توجیه و حکمتی، تغییر جنسیت بدهد، گفت: پاسخ قطعا خیر است زیرا چنین تغییر جنسیتی هم از نظر عقل و عقلا قابل قبول نیست هم روح حاکم بر شریعت مقدسه اجازه چنین کاری را نمیدهد.
وی با طرح پرسش دیگری مبنی بر اینکه اگر کسی اختلالات جنسی و جنسیتی دارد ولی این اختلالات با مشاوره روانشناسانه و تدبیر روانپزشکان قابل رفع است آیا در چنین وضعی در حالی که هیچ ضرورت و اضطراری نیست، میتواند تغییر جنسیت بدهد؟ اضافه کرد: جواب این است که حق تغییر جنسیت را از نظر شرعی ندارد و باید مشکل را از طریق روانشناسی و روانپزشکی برطرف کند.
عندلیب همدانی گفت: هر انسانی به خود علاقه دارد و بر اساس هویت شخصی، حکمی میکند، این انسان در گروههای متفاوتی ناخواسته یا خواسته قرار میگیرد. از آن جهت که این انسان را داخل یک گروه به حساب میآوریم کلمه هویت جمعی خودش را نشان میدهد مانند هویت شیعه، هویت اسلامی، ایرانی و … . انسانها همچنین دارای هویت جنسی مذکر یا مؤنث هستند. در مردان وجود اندام تناسلی مخصوص و غده پروستات و … نشانه هویت جنسی اولیه است و در زنان وجود تخمدان، رحم و … ویژگی جنسی اولیه بانوان است.
این استاد حوزه با اشاره به مراجعه به برخی کتب مرتبط با اختلالات جنسی و مقالات و تقسیمبندی فقهی اختلالات مرتبط با جنسیت، افزود: ناکارآمدی در اعمال جنسی یا انحراف جنسی و یا اختلال در هویت جنسی، سه عنوانی است که نباید با همدیگر خلط شود؛ بنابراین خروج از حالت طبیعی در امور جنسی، به سه دسته گفته شده قابل تقسیم است. اول؛ ناکارآمدی و اختلالات جسمی و روحی مانند اختلال در نعوذ و ارگاسم، زودانزالی یا کم کاری جنسی و خنثی در این قسم قرار میگیرند.
چشمچرانی نوعی انحراف جنسی است
وی اضافه کرد: اموری مانند چشمچرانی، عورتنمایی، میل به همجنس و سادیسم جنسی در گروه دوم قرار دارد و سوم اختلال در هویت جنسی. اغلب انسانها هویت جنسیشان با جنسیت کالبدشناختی آنان تناظر دارد یعنی مردی جسمش مرد و هویت جنسی او مردانه و زنی که از نظر بدن زن و هویت جنسی او هم زنانه است اما افرادی هستند که دچار نارضایتی جنسیتی هستند یعنی تمایل به داشتن بدن جنس مخالف دارند.
عندلیب همدانی تصریح کرد: براساس معیارهای روانپزشکی که انجمن روانپزشکان آمریکا ارائه داده و البته کودکان دارای اختلال را از نوجوان و جوان جدا کردهاند، در کودکان دو معیار و در نوجوان و جوان هم دو معیار کلی بیان شده است. در کودکان، معیار اول ناهمخوانی بارز بین جنسیت تجربه شده (بروز داده شده کودک) و جنسیت مادرزادی او حداقل در یک دوره شش ماهه که با حداقل شش مورد از موارد نمایان میشود وجود داشته باشد؛ یعنی ما علائمی در کودک بیابیم که بین دو جنسیت هخوان نباشد. این اختلال یا ناراحتی باید تاثیر مهمی در کارکرد فرد ایجاد کند.
معیارهای اختلال جنسی قبل از بلوغ
استاد سطح خارج حوزه علمیه با اشاره به موارد چندگانه به عنوان نشانههایی بر اختلال جنس، گفت: اول، میل شدید به جنس دیگر بودن یا اصرار شخص به داشتن جنس مقابل و جنسیتی متفاوت از جنسیت مادرزادی. البته اگر فرد یک یا دو بار تمایل به بودن جنس مخالف داشت مصداق این مسئله نیست. در پسرها گرایش شدید به مبدلپوشی، گرایش شدید به ایفای نقش جنسیت مقابل در بازیهای فردی و گروهی؛ که این تمایل به ایفای نقش حداقل باید شش ماه تداوم یابد و همراه با علائم دیگر هم باشد.
عندلیب همدانی درباره نشانههای اختلال جنسی بیان کرد: گرایش شدید به اسباببازی و بازیهایی که مربوط به جنس مخالف است، دختران معمولا بازی چرخ خیاطی، عروسک بازی و … دارند و حال اگر کودکی به جای بازی دخترانه به صورت مداوم علاقه به بازی دخترانه نشان دهد گرفتار اختلال جنسی است. گرایش شدید به داشتن همبازی از جنس مقابل؛ یعنی پسر به جای اینکه با پسران همبازی شود با دختران تمایل به بازی دارد و برعکس.
استاد حوزه گفت: مورد دیگر هم رد کردن شدید اسباببازی و بازیها و فعالیتهای پسرانه از سوی پسر و اجتناب شدید از جنگ و دعوا است و در دختران هم پرهیز شدید از رفتارهای زنانه یعنی دختر کاملا فعال و پرجنب و جوش است و رفتارهای پسرانه از خود بروز میدهد. بیزاری شدید از آناتومی جنسی خود و ابراز آن و تمایل شدید به خصوصیات جنسی اولیه و یا ثانویه جنس مخالف نیز از نشانههای اختلال جنسی است.
استاد سطح حوزه با بیان اینکه اگر شش مورد از این موارد که حتما مورد اول در آن است محقق شود اختلال شکل گرفته است، تصریح کرد: این اختلال همچنین باید تفاوت معنادار در کارکردهای اجتماعی، تحصیلی و … ایجاد کند. موارد برشمرده شده برای کودکان و کسانی است که هنوز به سن بلوغ نرسیدهاند و ویژگیهای افراد بعد از بلوغ بعدا بیان خواهد شد.
وی با بیان اینکه حتی اگر شش مورد رخ داد فورا نباید تن به عمل جراحی بدهیم، تاکید کرد: پس ما در پاسخ فقهی به مسئله تغییر جنسیت دو مورد را راحت جواب میدهیم؛ یکی تغییر جنسیت بدون عذر و بهانه است و دوم تغییر جنسیت که با روانپزشکی و روانشناسی قابل حل است.
منبع: ایکنا
۱- اینکه ایشان می گوید “از نظر عقل و عقلا قابل قبول نیست”، درست نیست زیرا پاسخ به این پرسش وابسته به این است که این پرسش در کدام جامعه پرسیده شده باشد. عٌقلای برخی از جوامع غربی یا شرقی، به پذیرفتنی نبودن تغییر جنسیت انسان سالم حکم نمی کنند. در جامعه ما البته به خاطر نوع تعلیمات دینی که به جامعه تزریق و ترویج شده و می شود، انسان عاقل فکر می کند که این کار، قبیح و غیرعقلایی است.
2- اینکه ایشان می گوید “روح حاکم بر شریعت نیز اجازه چنین کاری را نمی دهد” نیز نادرست است زیرا اولا، از فقیهان و اصولیین بزرگ در طول تاریخ تفقه، معهود نیست که به یک حکم الهی را بر اساس امر موهومی به نام روح حاکم به شریعت نسبت داده باشند. تمسک به روح حاکم بر شریعت در مقام ادعای یک حکم شرعی را باید نشانۀ تهی بودن فتوا از دلیل مقبول دانست. ثانیا، روح حاکم بر شریعت به اختلاف آرای صاحب نظران اسلامی در فرقه های مختلف متفاوت است و حتی یک نظر واحد را نمی توان به تمامی صاحب نظران شیعه نسبت داد. ثالثا، چه بسا این «روح حاکم» موهوم، ناشی از همان تلقی عقلایی ادعایی باشد نه اینکه واقعا در شریعت چیزی بتوان یافت که ادعای یادشده را اثبات کند. رابعا، بعد از تردید در این روح، و بعد از فقدان آیات و روایات دال بر عدم مشروعیت تغییر جنسیت فرد سالم، طبق رسم تفقه اصولی، و بر اساس استناد به اصل برائت، تغییر جنسیت فرد سالم، مجاز خواهد بود.
بنابراین، می توان نتیجه گرفت که تغییر جنسیت چه بسا یکی از حقوق اساسی انسان ها است نه اینکه منحصر به فرد دارای اختلال جنسی باشد.
ج۲) از قضا تمسک به روح شریعت و مذاق شارع در کلمات بسیاری از فقها تکرار شده و اینکه برای شما چنین چیزی معهود نیست ناشی از کم اطلاعیتان از فقه است! و اختلاف نظر در تشخیص مفاد یک دلیل آن را از حجیت ساقط نمیکند کمالایخفی و با چه بسا و ای کاش و شاید نمیتوان استدلال کسی را کوبید خصوصا اگر از جنس شاید های رایج نزد شکاکان باشد. اگر قرار باشد چنین شایدهایی را دخیل کنیم شخص دیگری هم پیدا میشود و به جنابعالی میگوید شاید شما تحت تأثیر حرف هایی که امروزه بازارش داغ است هستید و فکر میکنید تغییر جنسیت حق اساسی انسان است!
فرضا هم دلیلی پیدا نشود در اینجا نوبت به برائت نمیرسد زیرا شخصی که این عمل را انجام میدهد معلوم نیست شرعا جنسیتش تغییر کند و لذا در موارد پرشماری دچار دوران بین محذورین میگردد و ظاهرا القای عمدی در چنین وضعی عقلا جایز نیست (مقدمه مفوته).