اختصاصی شبکه اجتهاد: انتشار یادداشتی از این جانب در تاریخ ۱۴۰۲/۵/۱۴ در فضای مجازی واکنشهای متفاوتی را در پی داشت. خلاصه یادداشت این بود: دفاع و صیانت از عملکرد جمهوری اسلامی ایران راه و رسم خود را دارد و این که پای مثل حکومت امام علی علیهالسلام را به میان آورده، برخی فسادها را از آن دوران، ردیف کرده تا کاستیها و ناراستیهایی که در نظام جمهوری اسلامی ایران هست، طبیعی و گریزناپذیر جلوه کند، صحیح نیست؛ این گونه دفاع ضمن این که در واقع دفاعی از عملکرد حاکمیت به حساب نمیآید، نسل جوان و دیگران را نسبت به حکومت علوی بدبین میسازد. در آن یادداشت اصل برخی ناراستیها در حکومت حضرت مورد انکار قرار نگرفت؛ اما گفته شد: نباید بحث مربوط به حکومت علوی را ناقص گذاشت؛ باید اقتضائات زمانه را هم در نظر گرفت، از برخوردهای قاطع، سریع و عادلانه حضرت هم صحبت کرد. حکومت علوی تراث ارزشمندی است که نباید – نابحق – بسوزد و مورد بدبینی قرار گیرد. (متن کامل)
با انتشار این یادداشت موجی از موافقتها و مخالفتها به منصه ظهوررسید، این رفتار از مخاطبان محترم، اینجانب را واداشت تا نکاتی را بیان کنم.
جهت تکمیل و توضیح بیانیه نکاتی ذکر میگردد:
۱- در این دو روز، بحثهای خوبی صورت گرفت و از برخی حملهها و نیتخوانیها و ناسزاها که بگذریم – که متاسفانه آسیب اخلاقسوز فضای رسانهای کشور به حساب میآید – گفتگوهای قابل تقدیر و تاملی به وجود آمد. ایکاش موضوعی مهم مثل موضوع مورد گفتگو درحد نخبگان و ترجیحا از رسانههای عامی مثل سیما در قالب مناظره انجام شود. و آن گونه که خداوند متعال میپسندد و اخلاق، مقتضی آن است، ادامه یابد. بدون این که افراد پنجه تعرض به یکدیگر بیفکنند.
۲- بدون شک صیانت از کشور نظام و رهبری از وظایف مهم شرعی ما است. و همان طور که در سالهای قبل بارها گفتهایم، روحانیت با رصد، مراقبت، هدایت، نقد و حمایت خود باید به این مهم بپردازد (اینجا) این وظیفه نباید تحت الشعاع هیچ امری قرار گیرد.
۳- بدون تردید کشور با فساد سازمان یافته (که عدهای برای فساد سرکار آمده باشند) مواجه نیست. لکن در بخشهایی با فساد اتمیک و موردی، اما متعدد و متکثر مواجه است؛ که بدون ناامیدی باید همگان در رفع آن بکوشند. و از اصلیترین دغدغه مسئولان باید باشد اما رفع فساد راه و رسم خود را دارد که گاه برخی بیدقتیها، آسیبهای زیادی به بار میآورد.
۴- در نقدی که در یادداشت مورد نظر بر گفته برخی افراد داشتم، به هیچ وجه – به هیچ وجه – ناظر به شخص و شخصیت خود افراد نبودم. بزرگوارانی که حقیر را میشناسند، میدانند این جانب هیچگاه نقد افراد را جایگزین نقد عملکردها و گفتهها نمیکنم.
۵- خداوند متعال و عالم به سرّ و عَلَن، میداند که برای این جانب، خط و فکر سیاسی افراد در نقدها، هیچ مهم نیست، البته اگر موردی پیش آید، و به نظر اینجانب قابل نقدِ لازم باشد و متکفل نداشته باشد، عهدهدار میشوم؛ بنابراین نباید افرادی، موارد قابل نقدی که حقیر به دلیل داشتن بانی در نقد، مورد نقد قرار ندادهام، لیست کنند و آن را حمل بر سیاسیکاری نمایند. گزینشی این چنین شایسته کسانی است که هر چه انجام میدهند، یا بیانیه مینویسند، سیاسیکاری است نه مثل این جانب! در کارنامه اینجانب نقدهای متعدد به روحانیون و غیر روحانیون، با افکار مختلف میبینید و هرگز عدم اطلاع را حمل بر عدم وجود نباید کرد.
۶- واژه «خودتحریمی» که در بیانیه بود را به معنای حرکتی که حضور حداکثری مردم را در صحنههای ضرور نفی کند، به کار بردهام و اگر دیگران در معنای دیگری به کار بردهاند، از عهده ما خارج است. این جانب معتقدم هیچ پشتوانهای برای کشور و حاکمیت مثل حضور مردم نیست و هر حرکتی که این حضور را کمرنگ کند – حتی الامکان – نبایدصورت پذیرد.
۷- انتظار اینجانب – به عنوان صاحب یادداشت – این است که ناقدان، یادداشت را به طور کامل مطالعه کنند، سپس قلم به نقد بسپارند. بسیاری از نقدها، آشکارا از عدم مطالعه یادداشت خبر میدهد.
۸- برخی مدافعان یادداشت، حملههایی به ناقدان داشتند، از دوستان میخواهم به هیچ وجه تعرض به افراد صورت نپذیرد. ایکاش بحث در فضایی آزاداندیشانه و بدون پرخاش پیش برود. حوزههای علمیه را نباید از این فضا خالی دید، هرچند برخی غیر این را بر آن بپسندند. چنان که عهدهدار برخی اظهار نظرها – هر چند در دفاع از بیانیه این جانب صورت پذیرد- نیستم.
خداوند بزرگ همه را به وظایف، آشنا و توفیق عمل خالصانه عنایت فرماید. طبیعی است که بنای حقیر در این پیوند بر ادامه دادن نیست.
ان ارید الا الاصلاح ما استطعت. الحمد لله رب العالمین ۱۴۰۲/۰۵/۱۶