قالب وردپرس افزونه وردپرس
خانه / آخرین اخبار / حسین(ع) فرزند زمانه و امام زمان
حسین(ع) فرزند زمانه و امام زمان

حسین(ع) فرزند زمانه و امام زمان

اختصاصی شبکه اجتهاد: ما نیز روایات وارده در باب شفاعت و توسل به اهل بیت را ز جان و دل قبول داریم و ثواب گریه بر شهیدان کربلا را در صورتی که با معرفت و شرائط قبولی آن باشد در جای خود درست می دانیم و بر این باوریم که : اگر شیعه واقعی در عزاداری عاشقانه بگرید در او تحول و شور حسینی ایجاد شود و استحاله شویم و انقلاب درونی در ما ایجاد و از گناهان توبه واقعی نمائیم مسلم به برکت مظهر رحمت واسعه الهی مورد عفو قرار می گیریم اما باورهای خرافی تعمید و توبه و گناه بخشی و بهشت فروشی را که در کلیسا ها انجام می گیرد صحیح نمی دانیم ! چرا که در اسلام حسابرسی اعمال عادلانه و منطقی و دقیق است که قرآن می فرماید : فمن یعمل مثقال ذره خیرا یره و من یعمل مثقال ذره شرا یره (سوره زلزال آیه ۸-۷)

پس هر کس به اندازه سنگینی ذره ای بدی نماید کیفر ببیند و هر کس به اندازه سنگینی ذیره ای کوچک خوبی کند پاداش برد و براساس قاعده فقهی : شخصی بودن مسئولیت جزائی اشخاص و نص صریح آیه (و لا تزر وازره وزر اخری) و هیچ کس بار گناه دیگری را بر نمی تابد که در سوره انعام آیه ۶ ، اسرا آیه ۱۵ ، فاطر ۱۸ ، زمر ۷ ، نجم ۳۸ مکرر آمده است هیچ کس نمی تواند بار مسئولیت گناه دیگری را به دوش گیرد.

اگرچه آمرزش گناهان را حق خداوند منان می دانیم ولی هیچ کس کتاب ناطق و ثقل کبیر در برابر کتاب صامت و ثقل اکبر سخن نمی گوید و موضعگیری نمی فرماید.

این حقیقت را نیز می دانیم که در خبر مشهور نبوی معروف به حدیث سفینه نیز آمده : انما مثل اهل بیتی فیکم کمثل سفینه نوح من دخلها نجا و من تخلف عنها هلک. همانا مثل خاندان من در میان شما همانند کشتی نجات حضرت نوح است. هرکس وارد آن شود رهایی یابد و هرکس از آن سرپیچی کند نابود شود.[۱] که در بیش از ۹۰ منبع اهل سنت روایت شده است و نیز حدیث قدسی که پیامبر (ص) فرمود : انه لمکتوب علی یمین العرض ان الحسین مصباح الهدی و سفینه النجاه[۲]. یعنی حسین (ع) و نام و یاد او چراغ هدایت امت و کشتی نجات و رهائی آنان است.

و بر این حقیقت اذعان داریم گرچه در این احادیث پیامبر رحمت همه خاندان رسالت در تمثیل آنحضرت نقش کشتی نجات غریق را ایفا می نمایند اما کشتی نجات حسین (ع) باتوجه به موقعیت ویژه الهی و محبوبیت اجتماعی آنحضرت حرکتش بر روی امواج توفنده و سهمگین دریای اجتماع شتابنده تر و لنگر انداختن و پهلو گرفتن آن بر ساحلهای نجات ، آسانتر و دائره بهره وری از نور خورشید وجود حسین (ع) گسترده تر است.

زیرا آن روزگاری که امواج بلند و خطرناک فساد و گناه بر پیکره نیمه جان نوپای اسلامی هجوم آورده بود و جان و دل مسلمانان تازینه مرگ می نواخت و گرداب حوادث و توطئه های بنی امیه خفتگان در بستر غفلت و جهالت را بیرحمانه به قعر دریای پلیدیها و تاریکیها می کشید.

همین امام شهیدان بود که با نهضت الهی خویش و استقبال از شهادت و اسارت اهلبیت پیامبر (ص) اسلام و مسلمانان را از این اوضاع خطرناک رهائی بخشید و با کشتی وجود در خون پهلو گرفته خود این بی خبران گرفتار را به ساحل نجات و رستگاری در دنیا و آخرت رهنمون گردید.

آری حسین (ع) «مصباح الهدی» است که در این ظلمتکده خاک دلیل و رهنمای راه به سوی عروج به افلاک باشد و «سفینه النجاه» است تا غرق شدگان در اقیانوس پر تلاطم دنیاپرستیها و هوا پرستی‌ها را فریاد رس و افراد منحرف را با هدایت معنوی خود از شعله های فساد و تباهی رهائی بخشید و با شفاعت خود در قیامت به بهشت رهنمون خواهد بود.

چنانکه از امام صادق (ع) روایت شده که فرمود : من ذکرنا او ذکرنا عنده فخرج من عینه دمع مثل جناح بعوضه غفر الله ذنوبه ولو کانت مثل زبد البحر[۳] هر که به یاد مصیبت ما افتد یا نزد او از ما خاندان یاد شود پس از چشمش به اندازه بال پشه ای اشک بریزد خداوند گناهانش را هرچند به اندازه کف دریا باشد خواهد بخشید.

و نیز آن حضرت به فضیل فرمود : اتجلسون و تحدثون؟ آیا گرد هم می آیید و از ما سخن می گوئید؟ گفت فدایت شوم آری. حضرت فرمود : ان تلک المجالس احبها فاحیوا امرنا یا فضیل ! فرحم الله من احیی امرنا. یا فضیل من ذکرنا او ذکرنا عنده فخرج من عینه مثل جناح الذباب غفرا الله له ذنوبه و لو کانت اکثر من زبد البحر[۴] گرچه فهم و هضم اینگونه روایات برای افرادی که کمتر به معارف قرآنی و احادیث ولوی آشنائی دارند عقلا مشکل می نماید ولی توجیه اینگونه روایات این است که : خداوند به برکت عزاداری اهلبیت (ع) این گونه افراد خطا کار را چون حر به فضل و عنایت خویش در همین دنیا در مسیر بیداری و توبه و اصلاح و چه بسا با ابتلا به گرفتاری و بیماری تدریجا مورد عفو و مغفرت قرار می دهد و به قول صائب تبریزی :

به اشکی توان کند بنیاد غفلت که یک قطره سیل است خواب گران را

و باتوجه به این واقعیت که در قیامت نیز که همگان من الباب الی المحراب گرفتار آثار رفتار ناهنجار خویش در دنیا بوده و در جستجوی راهی برای رهائی از قهر و عذاب الهی خواهیم بود. جلب رضایت صاحبان حق در برابر رهیدن از مشکلات پرونده خویش برای خدای غفار و تواب و مهربان نسبت به بندگان آسان است.

از اینرو اگر عاشق اهلبیت (ع) با وجود ابتلا آت پاک کننده و توبه دنیوی هنوز هم در پرونده برخی عزا داران خطا کار حضرت سید الشهداء کاستی و کمبودی باشد راه حک و اصلاح او از طریق جلب حلیت و رضایت از مجنی علیهم و ذوی الحقوق یا شفاعت عامه و خاصه و یا دست آخر اقامت طولانی ولی غیر دائمی در دوزخ و سپس پاک شدن کامل با لطف و رحمت الهی و اجازه یافتن برای ورود به بهشت موعود برای موالی طیبینی که مقالید جنت ونار بدست آنان است. نجات و رهائی موالیان به اذن خداوند مهربان کاری سهل الوصول و دست آنان بسته نیست و به تعبیر مرحوم ادیب پیشاوری شاعر معاصر شیعی :

مائیم مهرورز علی کشتی نجات سـمته حـین مـا ولـد الام حیـدره
مهر علی شعاع بلند آفتاب دان و الشمس للخبائث فی الارض مطهره

و یا به گفته حافظ عارف :

حافظ از دست مده صحبت آن کشتی نوح ورنه طوفان حوادث ببرد بنیادت[۵]

و باید گفت : حضرت سید الشهدا اگرچه به مقطعی از زمان تعلق داشت ولی مکتب عاشورائی او همواره در سیاهترین شبهای تاریخ چراغ هدایت و در بحرانی ترین شرائط سیاسی و اجتماعی کشتی رهائی جامعه ما از سقوط قطعی بوده است و اگر زنگار تحریفها و خرافه پردازیها نبود فروزش این خورشید عالمتاب بیش از پیش روشنگر فرا راه کاروان ستم ستیزان و حق جویان و عدالتخواهان تاریخ و بالاخره عاشورائیان شب سوز بود.

آری حسین بن علی (ع) سفینه نجات امت مرحومه است. البته برای حسینیان و عاشقان راه و رسم خاندان پیامبر (ص) نه برای کسانی که چون پسر نوح با یک عمر انحراف و گناه و نافرمانی انتظار نجات داشته باشند. در حالیکه خداوند حکیم در قرآن کریم می فرماید : «انما یتقبل الله من المتقین» همانا تنها خدا کارهای پرهیزکاران را می پذیرد» (مائده ۲۷)

و خود امام حسین (ع) نیز برای ریشه کن شدن فساد یزید و انحراف اخلاقی و عقیدتی یزیدیان خون پاک خود و عزیزانش را نثار اسلام فرمود.

از اینرو بر عهده خواص ، علما و روشنفکران متعهد است که با اینگونه تحریفهای معنوی مقابله نمایند و بر عوام مومنین است که به اصلاح اندیشه و رفتار خود در محافل عزاداری همت گمارند. و با افزایش معرفت و آگاهی خود را از این چالش خطرناک فرهنگی رهائی بخشند. چنانکه در زیارت اربعین حسینی می خوانیم : «و بذل مهجته فیک لیستنقذ عبادک من الجهاله و حیره الضلاله»[۶] او آخرین قطرات ذخیره خون دل خویش را در راه تو نثار کرد تا بندگانت را از سرگردانی و نادانی و گمراهی بیرون آورد. و به قول آن شاعر زبان حال امام علی (ع) این است :

من آن نورم که در شبهای تاریک چراغ راهنمای کاروانم
در این دریا منم آن ناخدائی که کشتی را به ساحل می رسانم

بنابراین باید توجه داشت روایت معروفی که امام صادق (ع) می فرماید : «من بکی او ابکی او تباکی وجبت له الجنه»[۷] هر کس که برای حسین (ع) بگرید یا بگریاند یا به حالت گریه در آید بهشت بر او واجب می شود. به این معنا نیست که یاد خاطره شهادت حسین (ع) تنها به خاطر گریه است و یا گریه هر کسی و به هر منظوری موجب بهشت است ! زیرا هر چیزی با شرائطی سودمند می شود و عزاداری سید الشهدا نیز با شرط معرفت امام (ع) و حرکت در راه امام که حاکی از هماهنگی با خط حسین (ع) و دوری از ریا و نفاق موجب شفاعت و پاداش های فراوان خواهد بود.

وگرنه باید بسیاری از مخالفان حسین (ع) و حتی بسیاری از جنایتکاران کربلا مانند عمر بن سعد و دژخیمانش که بر اوضاع دلخراش شهدای کربلا و بازماندگان اسیر اشک ریختند و یا کسانی که بر خلاف مکتب سید الشهدا عمل می کنند و دست سازش به دشمنان دین می دهند و یا در مقابل ستمگران کرنش می کنند نیز باید به بهشت وارد شوند. مسلما چنین نخواهد بود مگر اینکه چون حر واقعا توبه کرده باشند.

و در پاسخ کسانی که مذهب شیعه را از روی طعن مکتب گریه می خوانند باید گفت : فلسفه عزاداری برای مظلومیت اهلبیت عصمت و طهارت تنها برای ترحم و گریه نیست که مسلمانان مصیبت زده بر آنان بگریند و به امید شفاعتشان بنشینند ! بلکه برای اینست که با جانبداری از مظلومان مردم را علیه ظالمان و ستمگران تهییج کنند و با پیروی از آن بزرگمردان در مسیر دفاع از حق و عدالت و مبارزه با ظلم و عوامل ستم بسیج شوند و حرکت نمایند.

گریه سازنده در جامعه شیعه

چنانکه آیت ا… مکارم شیرازی در این زمینه می نویسند: «چرا سوگواری می کنید ؟! می گویند اگر امام حسین (ع) پیروز شد چرا جشن نمی گیریم ؟ چرا گریه می کنیم؟ آیا این همه گریه در برابر آن پیروزی بزرگ شایسته است؟

اما آنها که این ایراد را می کنند «فلسفه عزاداری» را نمی دانند و آن را با گریه های ذلیلانه اشتباه می کنند. اصولا «گریه» و جریان قطره های اشک از «چشم» که دریچه قلب آدمی است چهار گونه است :

۱- گریه های شوق: گریه مادری که از دیدن فرزند دلبند گمشده خویش پس از چندین سال سر داده می شود. گریه شادی آفرین و رضایت بار عاشق پاکبازی که پس از یک عمر محرومیت معشوق خود را می یابد این گریه شوق است.

قسمت زیادی از حماسه های کربلا شوق آفرین و شور انگیز است و به دنبال آن سیلاب اشک شوق به خاطر آن همه رشادتها ، فداکاریها ، شجاعتها ، آزاد مردیها و سخنرانیهای آتشین مردان و زنان به ظاهر اسیر از دیدگان شونده سرازیر می گردد آیا این گریه دلیل بر شکست است ؟

۲- گریه های عاطفی: آنچه در درون سینه انسان جای دارد «قلب» است نه «سنگ» و این قلب که ترسیم کننده امواج عواطف انسانی است به هنگام مشاهده منظره کودک یتیمی که در آغوش مادر در یک شب سرد زمستانی از فراق پدر جان می دهد به لرزه در می آید و با سرازیر کردن سیلاب اشک خطوط این امواج را در صفحه صورت ترسیم می کند و نشام می دهد قلبی زنده و سرشار از عواطف مردمی است. آیا اگر با شنیدن حادثه جان سپردن یک طفل شیرخوار در آغوش پدر و دست پا زدن در میان سیلاب خون در حادثه کربلا قلبی بطپد و در شراره های آتشین خود را به صورت قطره های اشک به خارج پرتاب کند نشانه ضعف و ناتوانی است یا دلیل است بر بیداری آن قلب پر احساس؟!

۳- گریه پیوند و هدف: گاهی قطره های اشک پیام آور هدف هاست. آنها که می خواهند بگویند با مرام امام حسین (ع) همراه و با هدف او هماهنگ و پیرو مکتب او هستیم ممکن است این کار را با دادن شعارهای آتشین یا سرودن اشعار و حماسه ها ابراز دارند اما گاهی ممکن است آنها ساختگی باشند. ولی آن کس که احیانا با شنیدن این حادثه جان سوز قطره اشکی از درون دل بیرون می فرستد صادقانه ترین حقیقت را بیان می کند. این قطره اشک اعلان وفاداری به اهداف مقدس یاران امام حسین (ع) و پیوند دل و جان با آنهاست اعلان جنگ با بت پرستی و ظلم و ستم اعلان بیزاری از آلودگیهاست آیا این نوع گریه بدون آشنایی به اهداف پاک او ممکن است؟

۴- گریه ذلت و شکست: گریه افراد ضعیف و ناتوانی است از رسیدن به اهداف خود وا مانده اند و روح و شهامتی برای پیشرفت در خود نمی بینند ، می نشینند و عاجزانه گریه سر می دهند. هرگز برای امام حسین (ع) چنین گریه ای مکن ! که او از این گریه بیزار و متنفر است. اگر گریه می کنی گریه شوق ، عاطفه و پیوند هدف باشد ولی مهمتر از سوگواری آشنایی به مکتب امام حسین (ع) و یاران او و پیوستگی عملی به اهداف آن بزرگوار است. مهم پاک بودن و پاک زیستن و درست اندیشیدن و عمل کردن است.[۸]

جای بسی خوشبختی است که برخی از عالمان روشن بین سنی نیز به این حقیقت پی برده اند که بهترین راه هدایت مسلمانان برای مبارزه با دولتهای فاسد داخلی و خارجی این است که به سراغ مکتب عاشورا بروند. که نمونه ای از آنها شیخ عبدالله علائلی لبنانی است که می نویسد : «شیعه هر سال خاطره عاشورا را با هدفهای تربیتی و دینی تجدید می نماید و این یادبودی است بسیار مهم و سازنده که با نمایش جانبازیهای دلاوران کربلا ، روح شهامت و فداکاری به انسانها می دهد و آنها را بر ضد قدرتهای ستمگر بسیج می کند ! از اینرو ما معتقدیم که تنها با آموزش و پیگیری نهضت حسین (ع) است که می توانیم در راه مبارزه با استعمارگران غرب و شرق و حکومتهای دست نشانده آنان موفق گردیم.»[۹]

[۱] حسین میلانی سید علی خلاصه العبقات الانوار (حدیث السفینه ص ۲۷) مستدرک الحاکم ج ۳ ص ۱۵۰

[۲] شیخ صدوق محمد بن علی اکمال الدین تمام النعمه ص ۲۶۰ و فرائد السمطین جوینی ج ۲ ص ۱۵۵

[۳] بحار ج ۴۴ ص ۲۷۸ ش ۳ از تفسیر قمی ص ۶۱۶

[۴] همان ج ۴۴ ص ۲۸۲ ش ۱۴ و نیز به همین مضمون در ج ۴۴ ص ۲۸۵-۲۸۴ ش ۲۰ و نیز بحار ۴۴/۲۸۹ احادیث دیگر درج ۴۴ ص ۲۹۶-۲۷۸ باب ثواب البکاء علی مصیبه و مصائب سائر الائمه (ع) نیز آمده است.

[۵] دیوان خواجه شمس الدین حافظ شیرازی ص ۱۶

[۶] محدث قمی مفاتیح الجنان

[۷] ابن قولویه کامل الزیارات ص ۱۰۵ و ثواب الاعمال شیخ صدوق ص ۴۷٫

[۸] مکارم شیرازی ناصر فلسفه شهادت ص ۱۰-۱۳

[۹] علائلی عبدالله سمو المعنی فی سمو الذات ص ۱۲۵٫

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Real Time Web Analytics