اختصاصی شبکه اجتهاد: شیخ حر عاملی در یک تقسیمبندی ابتدایی، در حلقهی اخباریان قرار میگیرد. اما بیتوجهی به طیف بودن و یکنواخت نبودن جریان اخباریگری، تصاویر غیر واقعی از وی برساخته است. توجه نکردن به منهج وی در شرح و فهم و اعتبارسنجی برخی روایات نیز به پررنگ شدن آن تصویر غیر واقعی کمک کرده است.
در این مجال به نگاشتهای از ایشان اشاره خواهد شد. شیخ در این نگاشته به ضعف روایتی از کافی کلینی اشاره، آن را مستدل و بر آن پافشاری میکند.
پژوهش شیخ، رسالهای است با عنوان «رساله فی الغناء». این رساله با محوریت یکی از احادیث کافی است که به ترجیع در صوت (غناء) به هنگام قرائت قرآن توصیه میکند:
و تلک الشبهه هی ما رواه الکلینی فی آخر «باب ترتیل القرآن بالصوت الحسن» عن علیّ بن أبی حمزه عن أبی بصیر، قال، قلت لأبی جعفر علیه السّلام: إذا قرأت القرآن فرفعت به صوتی جاءنی الشیطان فقال: إنّما ترائی بهذا أهلک و الناس. قال: «یا أبا محمّد، اقرأ قراءه ما بین القراءتین تسمع أهلک، و رجّع بالقرآن صوتک؛ فإنّ اللّه (عزّ و جلّ) یحبّ الصوت الحسن یرجّع فیه ترجیعا.
شیخ حرّ در دوازده فصل، با مدلهای سندی و فقه الحدیثی در مقام اثبات این مطلب است که نباید با دیدن این حدیث، حکم به جواز این نحو از غناء داد.
او در گام ابتدائی، نظریه مهمی ارائه میدهد که از نگاهش به فرآیند عرضهی اخبار بر قرآن نیز پرده برمیدارد:
انّه ضعیف، لمعارضته للقرآن فی قوله تعالی «وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ یَشْتَرِی لَهْوَ الْحَدِیثِ لِیُضِلَّ عَنْ سَبِیلِ اللَّهِ بِغَیْرِ عِلْمٍ وَ یَتَّخِذَها هُزُواً أُولئِکَ لَهُمْ عَذابٌ مُهِین».
او حدیث کافی را معارض با قرآن میداند و همین را سبب ضعف برمیشمرد. گرچه مخالفت این آیه با روایت یادشده و سایر روایاتی که شیخ در رساله بیان کرده از نگاه قرآنیِ محض نیست؛ زیرا شیخ در مسیر کشف مصداقیت غناء برای «لهو الحدیث» یا «قول الزور»، از روایات تفسیری مدد گرفته است.
شیخ این حدیثِ تصحیح شده در نگاه کلینی را نه صحیح السند میداند و نه صریح الدلاله؛ به همین دلیل توان آن را ندارد که مقیِّد اطلاق آیات داله بر حرمت غناء شود. حدیث مذکور به باور شیخ مخالف کتاب، مخالف سنت متواتره و مخالف اجماع است و استدلال کننده به آن، چه از مسیر اخباریان و چه اصولیان خارج شده است.
او در جایی از رساله، به ضعف سندی روایت به دلیل واسطه بودن «علی بن ابی حمزه بطائنی» اشاره کرده و نکوهشهای علماء رجال نسبت به وی را متذکر میشود.
البته شیخ در مراحل دیگر و فارغ از ضعف سند، احتمال معنایی صحیح برای این روایت را منفی نمیداند.
تحلیل صاحب وسائل الشیعه از چراییِ نقل این خبر ضعیف توسط کلینیِ معتمَد در الکافیِ متقَن، تحلیلی بدیع است. او بر این باور است که خبر صحیح در اصطلاح قدماء، دو شرط دارد: ۱.قرائن داله بر صدورش از معصوم وجود دارد. ۲. خبری قویتر با او معارضه نکند.
این تصریح و توضیحات دیگر شیخ، نشان میدهد که در باور وی، گرچه کتاب کافی مورد اعتماد است، اما خالی از احادیث ضعیف نیست. به دیگر سخن حتی خود کلینی هم این حدیث را ضعیف میداند؛ زیرا کلینی روایات معارض قویتری را برای حدیث ذکر کرده و در پایان است که این حدیث را مرقوم میکند.
آنچه اتفاق افتاده این است که شیخ حر با این تحلیل فنّی، کلینی را در ضعیف دانستن این حدیث با خود همسو و همنظر میداند؛ گرچه بعید نمیداند که فقه الحدیث کلینی از خبر یادشده، چیزی غیر از تجویز غناء در قرائت قرآن باشد.
عمدهی رساله فی الغناء، برپایهی بررسی و نقد مضمونی روایتِ الکافی است که در کنار نقد سندی توانسته تاحدودی مدل اعتبارسنجی شیخ حر عاملی را نمایان سازد.
این رساله طرائف دیگری نیز دارد که برای فقهپژوهان و دانشیانِ قرآن و حدیث جالب توجه است؛ مانند: مورد اعتماد ندانستن جرح و تعدیلهای ابنغضائری و تاثیرپذیری عالمانی که حکم به جواز این قسمِ غناء دادهاند از غزالی یا سایر علماء عامه (نقد تلویحیِ فیض کاشانی).
این حواشی انتقادی شیخ بر احادیث کافی، محدود به رسالهی یادشده نیست. او در رسالهای که در اثبات تواتر قرآن نوشته نیز با همین منهج سندی_مضمونی، به نقد برخی اخبار کتاب کلینی پرداخته است.