شبکه اجتهاد: سید هادی ساجدی، دانشآموخته سطح چهار حوزه و دکتری فلسفه علوم اجتماعی به عنوان فعال و نخبه بینالملل در دیدار رمضانی با رهبر انقلاب درباره موضوع «دغدغههای حوزه علمیه در عرصه بینالملل» به ایراد سخن پرداخت که متن کامل آن به شرح زیر است:
حوزههای علمیه در طول عمر بیش از هزار ساله خود همیشه مهمترین نهاد علمی و پژوهشی جهان اسلام از سویی و اصلیترین پایگاه حفاظت و تبلیغ دین مبین اسلام بوده است. اما این نهاد علمی و مردمی با ظهور اندیشههای سکولار غربی و سیطره و سلطهی فرهنگی آنها بر جوامع اسلامی روز به روز به حاشیه رانده شد و کارکردهای اصیل و بیبدیل آن یکی پس از دیگری از آن گرفته شد و به مراکز و نهادهای دیگر تقدیم گردید.
این داستان پر از غم در دوران پهلوی به اوج خود رسید تا اینکه انفجار نور انقلاب اسلامی توانست فشارها، تنگناها و بیرحمیهای تحمیلی بر این نهاد مردمی را بردارد و به آن فرصت دوبارهای برای تنفس و حیات ببخشد.
کمتر شدن فشارها و بیمهریها پس از انقلاب اسلامی به حوزههای علمیه فرصتی داد تا بتواند موفقیتهای بزرگ و خدمات ارزشمندی در عرصههای گوناگون علمی و خدمات اجتماعی و تبلیغی به جامعه اسلامی پیشکش کند. در این راستا، از جمله نقشهای فراموش شده که حوزههای علمیه توانسته است در سالهای اخیر فصلی نو برای آن باز کند، نقشآفرینی فعال و کارآمد در عرصه بینالملل است.
راهاندازی مراکز آموزش زبانهای زنده دنیا برای طلاب، دعوت از اندیشمندان بینالمللی و رهبران ادیان و مذاهب، ظرفیتسازی بینالمللی برای حضور حوزویان در کنفرانسها، همایشها و مجامع علمی دنیا بخشی از این تلاشهای در حال توسعه است. اما با همه این وجود، همچنان نارساییها و نقصانهای چشمگیری وجود دارد که حل آنها نیاز به عنایت ویژه و همت والاتری دارند که در ادامه به برخی از کاستیها و پیشنهادات و همچنین ظرفیتها اشاره خواهم کرد:
مشکلات و کاستیها در عرصه بینالملل:
۱- فقدان بسترهای لازم جهت حضور نظاممند و نخبگانی حوزههای علمیه در عرصه بینالملل که از آن جمله میتوان به فقدان این موارد اشاره کرد: بورسهای تحصیلی و فرصتهای مطالعاتی، دفاتر و نمایندگیهای بینالمللی فراگیر، جشنوارههای بینالمللی مستمر، دورههای آموزشی تعریف شده برای حضور اندیشمندان و متفکران جهانی و رهبران دیگر ادیان و مذاهب، کرسیهای علمی و آکادمیک در مراکز دانشگاهی و پژوهشی مطرح دنیا برای حضور نخبگان زباندان حوزوی.
۲- وجود نهادهای متعدد و گاه موازی در عرصه بینالملل که از سویی باعث هدررفت منابع مالی و نیروی انسانی شده و از سوی دیگر اتخاذ رویکردهای متناقض و حتی خنثی کننده در برخی موارد مانع توفیقات مورد انتظار در عرصه بینالملل میباشند.
۳- تقدم روابط بر ضوابط در غالب نهادهای بینالمللی در مقام اعطای فرصتهای همکاری و گشودن زمینههای حضور موثر بینالمللی از دیگر رنجهای این عرصه است.
و اما پیشنهادها:
دو پیشنهاد ناظر به فقدان بسترهای حضور حوزه در عرصه بینالملل:
۱- اصلاح نوع نگاه به حوزه با رویکرد بینالملل: پذیرفتن حوزههای علمیه به عنوان نهادی فعال و کارآمد در عرصههای بینالمللی و توانمند در ارائه راهحل و ایجاد گفتگوی بین ادیانی و نخبگانی، از سوی خود حوزویان و زعمای حوزه در درجهی اول و سپس توسط مسئولین و نخبگان جامعه و همچنین در نگاه عموم مردم ایران.
۲- تدوین نظامنامه کلان حضور حوزه در عرصههای بینالملل که نه تنها ابعاد حوزوی در آنها لحاظ شده باشد، بلکه نسبت و ظرفیت دیگر سازمانها و نهادهای بینالمللی نیز به روشنی در آن ترسیم شده باشد.
یک پیشنهاد ناظر به تعدّد نهادهای عرصه بینالملل:
ایجاد یک شورای عالی بینالمللی با حضور نمایندگان همه نهادهای درگیر که علاوه بر تعیین وظایف و مرزهای فعالیت غیر متداخل و مکمل برای هر مجموعه، به نظارت و بازخواست جدی از آنها در انجام وظایف محوله خواهد پرداخت و باید مراقب بود که خود به مرور زمان به یک نهاد موازی تبدیل نشود. که البته حوزههای علمیه میتوانند در این تقسیم وظایف نقشی پررنگ در جهت تامین محتوای علمی و فرهنگی غنی، نیروی انسانی و همچنین برنامههای فاخر ایفا کنند.
دو پیشنهاد ناظر به تقدم روابط بر ضوابط:
۱- ایجاد ساختارهای واقعی و کارآمد و نه فرمایشی و دستوری جهت شناسایی نخبگان واقعی و افراد توانمند در راستای کنترل اعمال سلیقهها و دیدگاههای شخصی در عرصه بینالملل.
۲- فرصت دادن به طلاب جوان و نخبه که خود را همه جانبه مهیا و مسئول تحقق گام دوم انقلاب اسلامی میدانند، هم در عرصه مدیریتهای کلان بینالملل و هم در میدانهای عملیاتی و اجرایی.
دیگر ظرفیتهای بینالمللی حوزههای علمیه:
۱- نقشآفرینی عالمان حوزوی و هیئتهای دینی در حل و فصل مناقشات و چالشهای منطقهای و بینالمللی بین کشورها، چنانچه در دورههای مختلف تمدن اسلامی شاهد نمونههایی از آن بودهایم.
۲- عرضه نوآوریهای علمی پژوهشی حوزه در مجامع بینالمللی، چرا که حوزههای علمیه در کنار تبلیغ دین مبین اسلام و تقدیم انواع مختلف خدمات اجتماعی به عموم مردم، در ذات خود یک نهاد علمی و پژوهشی است که با توجه به ورود جدی آن پس از انقلاب اسلامی به عرصههای جدید دانش مانند فلسفههای مضاف، رشتههای گوناگون علوم اجتماعی و انسانی جدید و فقههای مضاف و تربیت نیروهای فرهیخته و محتواهای غنی ناظر به مباحث جدید دنیای امروز، هم اکنون آمادگی خوبی جهت ورود و ایجاد گفتگوهای دقیق علمی در مراکز دانشگاهی و پژوهشی و کنفرانسهای بینالمللی را دارد که باید مقدمات و تمهیدات لازم برای این حضور فعال فراهم گردد.
۳- توجه ویژه به توریسم مذهبی که یکی از جاذبههای حضور خارجیان در ایران است و چند سالی است که گروههای متعددی در میان طلاب جوان زباندان به این امر اهتمام ورزیده که صد البته نیازمند حمایت، سازماندهی کلان و ارتقای بیشتر هستند.