حجتالاسلام نجفعلی غلامی در نشست علمی «فقه نظامسازی در جامعه منتظر در اندیشه آیتالله العظمی صافی گلپایگانی» گفت: ایشان در انتقاد از تفکر غرب در نظامسازی به نقد مستقیم دموکراسی غربی پرداخته و معتقد است که دموکراسی غربی از نظر اسلام مورد قبول نیست، زیرا بر مبنای اصالت رأی و عدم تعهد دینی است.
به گزارش شبکه اجتهاد، حجتالاسلام والمسلمین نجفعلی غلامی، استادیار دانشگاه خوارزمی و نویسنده و پژوهشگر، امروز در نشست علمی «فقه نظامسازی در جامعه منتظر در اندیشه آیتالله العظمی صافی گلپایگانی»، که از سوی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی برگزار شد، گفت: برخی فکر میکنند فقط امام(ره)، ولایت فقیه را مطرح کرده است و فقهای قبلی این تلقی را نداشتهاند و این انگاره را بنده به وضوح در بین استادان و دانشجویان میبینم.
وی با اشاره به چیستی جامعه منتظر در بیان آیتالله صافی، ادامه داد: از منظر ایشان، عصر غیبت عصر حیرت و فقدان امام معصوم و خسارت برای بشر است و اگر از انتظار تلقی غلطی وجود داشته باشد، این خسارت بیشتر خواهد بود. لذا ایشان نگاهی عمیق و دقیق و روشن از انتظار و جامعه منتظر دارد و میگوید این انتظار حیات و جهاد و نجات است و خمودگی و ضعف و بیچارگی و سستی نیست. از منظر وی، اینکه گفتهاند در عصر غیبت مؤمنان حقیقی باید کنارهگیری کنند درست نیست، بلکه باید بیشتر احساس وظیفه و مسئولیت کنند یعنی جامعه منتظر، پویا و کنشگر و فعال است.
غلامی بیان کرد: قرآن فرموده است که اسلام بر همه دینها غلبه خواهد کرد؛ بنابراین اسلام، جهانشمول و تام است و نمیتواند خالی از نظامسازی باشد و روش و منش و بینش و سیره پیامبر اعظم هم از ابتدا معطوف به کنشگری قدرت بود؛ یعنی ایشان دنبال قدرت برای پیادهسازی دین بود؛ اولین جلسه ایشان یوم الانذار و آخرین جلسه حدیث ثقلین است و ایشان در هر دو جلسه بر قدرت و ولایت و جانشینی تأکید داشتند.
تمدن اسلامی برگرفته از وحی است
وی تأکید کرد: بنابراین از منظر آقای صافی، نظامسازی و فقه حکومتی در تار و پود اسلام تنیده شده است. آیتالله صافی هم فرموده که جامعه منتظر تمدنش اسلامی و برگرفته از هدایت وحیانی و قرآنی است و تضاد بین شیعه و سنی هم معطوف به نظامسازی و قدرت بوده است؛ شیعه به دنبال قدرت گرفتن (برای اعمال امامت الهی) در طول تاریخ بود و معارضه اهل سنت با شیعه هم براساس مقوله حکمرانی بوده است.
استاد دانشگاه خوارزمی با اشاره به اینکه آیا نظامسازی تأسیس است یا امضایی، گفت: نوع فقهایی که وارد شدهاند اصل و اساس نظامسازی را تأسیسی و مبتنی بر یکسری اصول و ارزشها میدانند ولی در نوع و فرم و شکل آن را نیازمند امضایی و الگوگیری میدانند که بحث زمان و مکان در اندیشه امام خمینی هم ناشی از این موضوع است که البته با مسائل متسحدثه که از قدیم وجود داشته فرق دارد.
انطباق با فقه و شریعت
وی افزود: آیتالله صافی هم اصل نظام سیاسی اسلام را تأسیسی میداند. فرموده است قبول نظامات غیرشرعی، پرستش غیر و مشرکانه و خلاف توحید است. همچنین در احکام شرعی فرموده است که هر نوع تغییر و تحول در زندگی باید با احکام شریعت مطابق باشد؛ یعنی بانک و بیمه باید با متون فقهی مطابق باشد.
غلامی با اشاره به پیشنیازهای نظامسازی در عصر غیبت در اندیشه آیتالله صافی، گفت: ایمان به مکتب و شجاعت در بیان آن جزء پیشنیازهای نظامسازی است؛ یعنی جسارت و جرئت کنیم بگوییم اسلام فلان نظر را دارد؛ امام شجاعت به خرج داد و این مسئله را طرح کرد و آیتالله صافی هم معتقد است باید با ایمان به مکتب و شجاعانه وارد بحث نظامسازی شویم. در مشروح مذاکرات قانون اساسی که کل نظرات اعضا بیان شده است ایشان گفته کسی که میخواهد مکتبی را عرضه کند باید ایمان و شجاعت در عرضه آن داشته باشد.
نگاه انتقادی به تمدن غرب و دموکراسی به عنوان ارزش
وی تصریح کرد: از منظر ایشان غرب را باید دشمن و رقیب بدانیم، فرمودهاند: در عصر غیبت مسئولیت همه در حفظ هویت اسلامی این است که بدانند در معرض هجوم دشمنان قرار داریم و این تقابل، جدی است. مقام معظم رهبری هم امروزه به صورت مداوم به ما گوشزد میکنند. یعنی دشمن و هجوم او توهم توطئه نیست، کمااینکه کسانی مانند زیباکلام چنین عقیدهای دارند. وی فرموده است غرب و شرق ترجیح میدهند رقیب هم باشند، ولی رقیب اسلام نباشند کما اینکه جان افکندی گفته اگر اسلام در یک منطقه کوچکی احیا شود ما نمیتوانیم در برابر آن مقاومت کنیم ولی اگر چین کمونیست احیاء شود میتوان با آن وارد تعامل و کنترل شد.
استاد دانشگاه خوارزمی افزود: ایشان در انتقاد به تفکر غرب در نظامسازی به نقد مستقیم دموکراسی غربی پرداخته است؛ ما در برخی موارد دچار مداهنه هستیم و میخواهیم آن با لاپوشانی کنیم در صورتی که امروز خود برخی جریانات غربی منتقد لیبرال دموکراسی غرب هستند و آقای صافی هم غرب را با صراحت نقد کرده است. بنابراین دموکراسی به مثابه ارزش با گفتمان اسلام ناب در تنافی است، ولی به عنوان روش و شیوه و تجربه بشری رأی حکمرانی مورد قبول است. البته با رویکرد اسلامی؛ وی معتقد است دموکراسی غربی از نظر اسلام مورد قبول نیست زیرا بر مبنای اصالت رأی و عدم تعهد دینی است؛ رأی اکثریت همیشه موافق مصلحت نیست و تقلب و اغفال انتخابکنندگان وجود دارد.
غلامی اظهار کرد: پیشنیاز دیگری که ایشان تأکید کرده توجه به جایگاه فقه المقاصد در نظامسازی است؛ دین متشکل از اعتقادات، اخلاقیات و احکام است و همه اینها برای تحقق مقاصد عالیه الهی است و فقیه در مقام افتا باید متوجه باشد فتوای او در این مسیر کلی باشد و از آن خارج نشود. البته در بین فقهای گذشته مانند صاحب علل الشرایع هم این مسئله دیده میشود؛ شهید اول و فاضل مقداد هم تأکید میکنند که دین برای حفظ این موارد است.
وی با اشاره به ساختار نظام سیاسی در اندیشه آیتالله صافی، گفت: اولین شرط در ساختار سیاسی در اندیشه وی این است که حاکمیت مختص خداوند است و دلیل این اختصاص هم در قرآن بیان شده است. خداوند عالم است و او علیم قدیر و دارای قدرت مطلق است و حکومت و حاکمیت هم برای اوست. او چون قدرت بر حیات همه موجودات دارد باید بر آنها حکام باشد بنابراین جعل قوانین و نظامات و… فقط اختصاص به حضرت حق دارد. ایشان در بحث انتظار هم تأکید میکنند که دنیا در آخرالزمان تحت حکومت واحد قرار گرفته و قانون خدا حاکم خواهد شد و حاکمیت برای دین اسلام است.
مشروعیت سیاسی در اندیشه آیتالله صافی گلپایگانی
وی افزود: آیتالله صافی با صراحت بر نظریه انتصاب تأکید کرده و جایگاهی برای رأی مردم در مشروعیتبخشی حکومت قائل نیست و با صراحت آن را بیان کرده است؛ او معتقد است که نصب باید از جانب خداوند باشد؛ ایشان فرموده است که ما قائل به توحید افعالی هستیم لذا قائل به جعل الهی هستیم. جعل امام، فعل خداست و اگر بنا باشد جعل آن از جانب غیرخدا هم صحیح باشد شرکت با غیرخدا حاصل شده و این در تنافی با توحید است. ما معتقدیم در عصر غیبت، حاکم شرع و مجتهد این ولایت را دارد و اگر بسط ید داشت بر او واجب است.
غلامی اظهار کرد: در بحث نقش رهبری در تعیین رئیس جمهور هم گفتهاند که اگر رهبری نقش نداشته باشد اصلا این نظام شرعی نیست؛ اگر بخواهیم نظام، شرعی باشد باید نقش فقیه در نصب، معلوم شود و اگر نصب نباشد نمیتوان نظام را اسلامی دانست. به همین دلیل پیشنهاد تنفیذ رئیسجمهور از سوی رهبری پیشنهاد ایشان بود.
رابطه ولی و مردم؛ رابطه حاکم و محکوم نیست
در ادامه حجتالاسلام والمسلمین روحالله شریعتی در نقد وی گفت: شما بیشتر نظامات فقهی را بیان کردید، در صورتی که فقه نظام نگاه به همه فقه با رویکرد سیاسی است. همچنین در اینکه آیا وظیفه فقیه تعیین ساختار است یا خیر؟ جای بحث است. فقیه باید معیارهای تعیین ساختار نظام را بیان کند و اینکه ما ساختاری را به فقیهی منتسب کنیم چون صرفا در جلسه خبرگان بوده است درست نیست. اشاره داشتید که مثلا ایشان برای ارکان ساختار نظام، کلیاتی مانند حاکمیت الهی را مطرح کرده است؛ همه فقها و حتی شاید غیرشیعیان هم به آن ملتزم باشند یا در بحث کلی، امامت و رهبری آیا منظور از آن امامت سیاسی هم هست یا خیر؟
شریعتی بیان کرد: آقای صافی گفته نظام امامت حد و مرز ندارد و هر فردی در هر جایی باید از نظام امامت تبعیت کند که مراد ایشان نظام امامت کلامی است یعنی باید معتقد به تبعیت از امام باشد، در حالی که نظامات سیاسی امروز حد و مرز جغرافیا دارد و این با تعبیر ایشان ناسازگار است. در مورد مخالفت با دموکراسی و نقد غرب هم باید گفت که ایشان نوعی از دموکراسی را نقد کرده که هیچ شرط و قیدی ندارد نه هر نوع دموکراسی.
وی با بیان اینکه از برخی فرمایشات آقای صافی میتوان بهتر استفاده کرد، اظهار کرد: مثلاً در مبانی؛ به اعتقاد ایشان ساختار نظام، امضایی است و به نظرم باید این ایده پررنگ شود. وی معتقد است که از ویژگیهای منتظران راضینبودن به وضع موجود و حرکت به سمت مطلوب است؛ یعنی نباید گرفتار ساختارهای هر دوره باشیم. ایشان بر مسئولیت همگانی هم تأکید زیادی میکنند و رابطه بین مردم زمامدار را هم رابطه حاکم و محکوم نمیداند، بلکه همه در یک سطح هستند./ ایکنا