برخی به من میگویند «راه تحول، این نیست. راهش این است که بروی با علمای برجسته صحبت کنی و نظرشان را به خود جلب کنی.» من میگویم: مگر امام خمینی توانست علماء را با خود همراه کند؟ مگر آقا توانست برخی از این آقایان را مجاب کند؟ مگر شهید صدر توانست حوزه نجف را همراه کند!
به گزارش خبرنگار اجتهاد، حجتالاسلام محمّدتقی اکبرنژاد مدیر مؤسّسه فقاهت و تمدن سازی که این روزها به ترویج افکار خود در دو دانش اصول و فقه میپردازد، کماکان تلاش وافری در عرصه تحوّل در حوزه دارد. او ضمن گفتگویی صریح به تحلیل و نقد اوضاع کنونی حوزه علمیه میپردازد.
اکبرنژاد میگوید: در کشور ما دین نه نبض اقتصاد را به دست دارد و نه در حوزه سیاست پیشتازی میکند و نه حتی در حوزه فرهنگ که قدر متیقن وظیفه دین است و حتی سکولارها هم قبول دارند، کار چندانی میکند! حوزه نه تنها جامعه را بلکه طلبههای خود را هم از دست داده است. علماء الان نمیتوانند با طلبهها ارتباط برقرار کنند. طلبه از حوزه بریده است و اساسا نمیتواند حرف استادش را بفهمد. اوضاع امروز حوزه مانند کسی است که خودش کسالت و بیماری دارد و از سوی دیگر، دستش را هم به یک وانت بستهاند و گاز میدهند؛ یعنی هم خودش ذاتا مشکلاتی دارد که باید حل شود و هم مدرنیسم با تمام توان در جامعه نفوذ و نیازهای جدیدی را تولید کرده و این خود به خود ضرورت تحول را بیش از پیش ساخته است.
او ادامه میدهد: نه تنها حوزهی کنونی پاسخ گوی نیازهای زمان نیست بلکه من معتقدم حوزه علمیه ۲۰۰ سال پیش هم پاسخگوی دوران خودش نبوده است. شاهدش هم این است که حوزهی ما نتوانست مشروطه را مدیریت کند.
مدیر مؤسسه فقاهت معتقد است: ۱۰ هزار طلبه میگیریم و بعد از چند سال میبینیم، نصفشان از حوزه رفتهاند. خوب چرا این کار را میکنید؟ کمتر طلبه بگیرید ولی با انگیزه سازی و برنامه ریزی کاری کنید که بمانند و ببالند. ما به طلبه تکلیفی میکنیم که خدا به پیغمبرش آن را تکلیف نکرده. همهی پیامبرها در کنار رسالت خود کار داشتند ولی ما به طلبه میگوییم ما معاش و آینده تو را تضمین نمیکنیم تو هم به دنبال آن نرو. خطاب به مسئولان حوزه میگویم: شما با انسان سر و کار دارید و نه با ربات. ۹۵ درصد انسان، احساس است و ۵ درصد عقلانیت.
او معتقد است باید سنتهای خوب حوزه حفظ و تقویت شود. مثل مباحثه و گعدههای علمی با اساتید. خود ما هم در موسسه فقاهت به همین شیوه عمل میکنیم. اساسا با این که بیاییم یک ساعت در هفته استاد اخلاقی بیاوریم تا به طلبهها درس اخلاق بگوید، مشکل دارم و این سبک و روش را نمیپسندم.
اکبرنژاد نیز بیان میکند: برخی به من میگویند «راه تحول، این نیست. راهش این است که بروی با علمای برجسته صحبت کنی و نظرشان را به خود جلب کنی.» من میگویم: مگر امام خمینی توانست علماء را با خود همراه کند؟ مگر آقا توانست برخی از این آقایان را مجاب کند؟ مگر شهید صدر توانست حوزه نجف را همراه کند و قس علی هذا …
این مدرس حوزه علمیه قم در بخشی از گفتگوی خود میافزاید: من با این نظام برائتی مشکل دارم و آن را معقول نمیدانم و حتی خود غرب هم به این شکل نیست. الان نقش ما در مجلس شورای اسلامی و فرآیند قانون گذاری چیست؟ جز یک شورای نگهبان با چهار تا فقیه پیر و فقهی حداقلی که عمدهاش با برائت پیش میرود.
او نیز در بخش دیگر اظهار میکند: وقتی مدرنیته در غرب شکل میگیرد، دین به حاشیه میرود. گویا نافش را با این بریده اند و اساسا گویا موضوع له آن، همین نفی دین است. در موضوع «مدرنیسم» با فرهنگستان علوم اسلامی قرابتهایی دارم ولی کاملا مطابق با آنها نمیاندیشم.
اکبرنژاد همچنین از وضعیت معیشت طلاب میگوید: وقتی مسئول حوزه میگوید «شهریه صرفا کمک هزینه و مرحمتی امام زمان است. پس توقعی نداشته باشید.» طبیعتا طلبه بهم میریزد، بالاخره خرج دارد، زن و بچه دارد، زنهای امروز هم غیر از زنهای دیروزند و اقتضای زمان عوض شده است.
او نیز در این گفتگو گریزی به این مطلب میزند: آیتالله صانعی میگوید اگر مردم دنیا فتواهای مرا بدانند، همه مسلمان میشوند. این ادعایی است که هیچ پیامبری مطرح نکرده! چرا که اگر حضرت نوح هم حاضر میشد به خاطر جذب آدم، از عقاید خود دست بکشد، قطعا افرادی بیشتری را جذب میکرد!
مدیر موسسه فقاهت و تمدن سازی نیز ابراز میکند: حکومتِ تماما اسلامی هیچ وقت شکل نخواهد گرفت مگر با ظهور حضرت حجت (عج). ما نهایتا بتوانیم ۳۰ درصد حکومت را اسلامی کنیم.
علاقهمندان میتوانند متن کامل گفتگوی مهدی شیرخانی و علی بهاری را با محمدتقی اکبر نژاد از اینجا دریافت نمایند.