همین نهج البلاغهای که به نظر کتابی قدیمی به نظر میرسد را میدهیم آقای ازغدی و میگوییم برو در دانشگاه درس بده. ایشان چون شبهات روز، بستر فکری و درگیریهای که در جامعه فکری حوزه و جامعه فکری دانشگاه وجود دارد را میداند، از همین نهج البلاغه پاسخ سوالات را درمیآورد. از همین نهج البلاغه فلسفه حکومت دینی و اصل عدالت گستری و نظریه عدالت را در میآورد، از نهج البلاغه نظریه و مدل نظریه پردازی را استخراج میکند.
اختصاصی شبکه اجتهاد: پژوهش، حلقه مفقوده قدیمی حوزههای علمیه است. از دیرباز در حوزههای علمیه، به آموزش بیش از پژوهش اهمیت داده میشده و پژوهشگران حوزوی هیچگاه جایگاهی همتراز با اساتید حوزوی را پیدا نمیکردند. تأکیدات همیشگی رهبری در دهههای گذشته و البته تأکید اخیر ایشان مبنی بر خالی بودنِ جای نهادهای پژوهشی همچون دفتر تبلیغات اسلامی در نهادهای تصمیمگیر و تصمیمسازِ کشور، بهانهای شد تا این مطلب را با حجتالاسلام دکتر رضا اسلامی، عضو هیئت علمی پژوهشکده فقه و حقوق پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی در میان بگذاریم. او که نگارش چندین کتاب و دهها مقاله را در کارنامه دارد، ساختار فکری سنّتی اساتید و بخش آموزش حوزههای علمیه را از عوامل مهم ضعف پژوهش در حوزههای علمیه میداند. سردبیر مجله «پژوهشنامه مطالعات تطبیقی مذاهب اسلامی» معتقد است بدون برطرف کردن این ضعف، هیچگاه نمیتوانیم به نیازهای روز جامعه پاسخ بدهیم. مشروح گفتگو با این استاد برجسته حوزه علمیه قم، به قرار زیر است:
اجتهاد: به نظر جنابعالی چه نیازی است که در حوزه به امر پژوهش پرداخته شود؟
اسلامی: ما معمولاً پژوهش را در کنار آموزش بکار میبریم، آموزش مستقر بر کتابهای درسی و منابع مکتوبی است که دانشجو یا طلبهی ما آنها را میآموزد، بعد از طریق امتحان کتبی یا شفاهی یا نوعی دیگر از آزمون موفقیت این آموزش را ارزیابی میکند، آموزشها در درون خودش بخشی از پژوهشها را دارد یعنی آموزش بهطور طبیعی متضمن نوعی پژوهش هست، ولی مراد ما از ترویج پژوهش، پژوهش محور کردن حوزه و طلبهها، چیزی فراتر از این مقدار است؛ مراد این است که طلبه بتواند دست به نوآوری بزند وارد قلمرو جدید بشود، نیازهای جامعه را پاسخ دهد، در پیشنهاد رساله سطح ۳و ۴ موضوع جدیدی پیدا کند و قدم جدیدی بردارد و خلائی از خلأهای علمی کشور را با کمک استاد راهنما حل کند. این مقدار از پژوهش که نیاز است، با کتابهای درسی موجود تأمین نمیشود؛ بنابراین ما احتیاج داریم که حوزهها و محیطهای علمیِ خود را بهسوی پژوهشهای ناظر به نیازهای روز سوق بدهیم. برای این کار باید در برنامه درسی حوزه کار عملی نیز در نظر گرفته شود و اساتید نیز در ضمن تدریس جایی برای خلاقیت و جنبههای پژوهشی که طلبه میتواند به عهده بگیرد باز کنند و زمینهای برای طلبه به وجود بیاورند که طلبه بتواند دستبهقلم شود، بحثهای جدیدی که درزمینه هنر، صداوسیما، ورزش، زنان، در زمینه مسائل حکومتی و شبهاتی که در فضای مجازی مطرح میشود و مربوط به رشته خودش است را بررسی کند و جواب دهد.
پس ما نیاز داریم طلبههای ما پژوهش محور باشند، تا در نوشتن پایاننامه دچار مشکل نشوند؛ چراکه نویسندگی به تمرین احتیاج دارد و ما نمیتوانیم این مشکل را حل کنیم مگر اینکه بستر نویسندگی و تحقیق را برای طلبه فراهم کنیم تا در این رهگذر استاد و طلبه پابهپای یکدیگر کار را پیش ببرند.
در گذشته، حوزه، محدود بود و امکانات کم بود، مجله علمی و پژوهشی نداشتیم، تقاضا نداشتیم و حفظ اصل کیان حوزه دغدغه اصلی مسئولین حوزه بود. همین اندازه که طلبه را تربیت میکردند که کتابهای درسی را خوب فرابگیرد هنر کرده بودند؛ ولی الآن در وضعیتی هستیم که حکومت دینی داریم، فقه باید پاسخگوی مسائل روز باشد و دستگاههای دولتی پرسشهای فقهی خود را متوجه حوزه میکنند. با توجه به کثرت بسیار زیاد مجلات علمی ـ پژوهشی، علمی ـ ترویجی، مجلات تخصصی که همه مجلات هم مقاله میخواهند، خودِ حوزه پایاننامه میخواهد و مدرک اعطا میکند، باید حجم تولیدات علمی افزون شود. از طرفی چون حوزه متصدی امور جامعه شده است و خود را متعهد به پاسخگویی میداند باید مسائل جدید را با ادبیات جدید ارائه کند و لازمه موفقیت در این امور، اهتمام جدی به امر پژوهش است.
وقتی طلبهها در دستگاههای دولتی کار میکنند و با جامعه تعامل سازمانی دارند، باید سطح علمی آنها معلوم شود. سطح علمی باید بر اساس آزمون و ارزیابی و نگارش باشد. این موارد اقتضا کرده است که پژوهش اهمیت پیدا کند. البته آموزش باید به شکل سنتی باشد، عمیق هم باید باشد و اصلاً پایه پژوهش حوزوی ما این است که کتابهای درسی ما خوب خوانده شود. اینها لازم است ولی کافی نیست، بلکه لازمه عصر ارتباط این است که طلبه بتواند با زبان روز صحبت کند و برای موفقیت در این کار باید دایره معلومات خودش را گسترش دهد و به نویسندگی مسلط باشند.
به طورمثال همین نهج البلاغهای که به نظر کتابی قدیمی به نظر میرسد را میدهیم آقای ازغدی و میگوییم برو در دانشگاه درس بده. ایشان چون شبهات روز، بستر فکری و درگیریهای که در جامعه فکری حوزه و جامعه فکری دانشگاه وجود دارد را میداند، از همین نهج البلاغه پاسخ سوالات را درمیآورد. از همین نهج البلاغه فلسفه حکومت دینی و اصل عدالت گستری و نظریه عدالت را در میآورد، از نهج البلاغه نظریه و مدل نظریه پردازی را استخراج میکند.
بنابراین بهطور خلاصه میتوان گفت: عصر ارتباطات، نیازهای متکثر که پاسخ میطلبد و لزوم اعطاء مدرک و تعیین پایه علمی طلبهها، سبب شده است که امر پژوهش در حوزه اهمیت پیداکرده و ما گریزی از آن نداریم. این پژوهش هم فراتر از آن مقداری است که در سنت حوزوی در کتابهای درسی دیده میشود.
اجتهاد: چرا تاکنون به امر پژوهش آنطور که بایدوشاید پرداخته نشده است؟ دلایل بیرغبتی طلاب به امر پژوهش چیست؟
اسلامی: ما نسبت به سابق در امر پژوهش خیلی پیشرفت کردیم. نگارش مقاله و کتاب و پایاننامه نسبت به سابق، چندین و چند برابر شده است، ولی توقع ما بیشتر از این است، چرا این توقع محقق نمیشود؟ یک علتش طبیعی است چون نیاز است سطح علمی طلاب بالا برود و با احاطه علمی دستبهقلم بشوند و قرار نیست همه اقدام به نوشتن کنند. جشنواره علامه حلی، اقدام خوبی در راستای تشویق به نگارش است. البته در نگارش نباید سختگیری بیجا داشته باشیم، بلکه باید اجازه زمین خوردن بدهیم و مشوقها را نیز افزایش دهیم. در حوزه، اساتید پرتوقع هستند و میگویند طلبه یا نباید بنویسد یا اگر مینویسد باید پخته و قابلاستفاده بنویسد. این سبب شده است که نگارش کم شود. از طرفی، آموزش ما نیز پژوهش محور نیست و اساتید نیز متن محور هستند و با پژوهش بیگانهاند.
این مشکل چرا به وجود آمده است؟ چون حوزه ما به پژوهش اهمیت نمیدهد و در مدیریت مدارس، جایگاهی برای پژوهش قائل نشدهایم. برای جبران این مسئله باید امتیازات قابلتوجهی را برای پژوهش لحاظ کنیم.
در کنار مشکلات ساختاری، خود پژوهش هم یک صعوبتی و سختی دارد که سبب میشود طلبهها کمتر بهسوی آن حرکت کنند.
باید توجه کرد که در امر پژوهش، رکود وجود ندارد، بلکه تحرک و پویایی وجود دارد ولی با توجه به نیازهای زیاد و هجوم سنگینی که از جانب بیگانگان متوجه ما است، احساس میشود کار قابلملاحظهای انجام نشده است. مثلاً اگر ما یک مقاله علمی تولید کنیم دهها مقاله علیه ما تولید میشود؛ لذا این هجمه سنگین باعث شده است احساس کنیم کمکاری شده است.