آیتالله شبیری زنجانی، شجاعت امام خمینی را از ویژگیهای بارز شخصیت بنیانگذار انقلاب اسلامی ایران دانست و خاطرنشان کرد: انسانهای شجاع طرز فکرشان با انسانهای معمولی متفاوت است؛ لذا فکر انقلاب در دیگران وجود نداشت. آقای خمینی دلِ قوی داشت و در شجاعت جزء نوادر قرون و در این جهت مشابه مرحوم مدرّس بود که در شجاعت نادرهای بود.
به گزارش شبکه اجتهاد، آیتالله سیدموسی شبیری زنجانی از مراجع عالی قدر تشیع، با اشاره به تصمیم امام خمینی برای سخنرانی در مدرسه فیضیه در ۱۵ خرداد سال ۴۲، در اینباره توضیح داد: دو سه شب قبل از پانزده خرداد ۱۳۴۲، شب عاشورا از طرف آقای گلپایگانی به منزل حاج آقای ما آمدند و گفتند که آقای خمینی میخواهد در روز عاشورا سخنرانی کند و اطلاع داریم که حکومت تصمیم دارد ایشان را دستگیر کند و این کار جدّی است و آقای خمینی حرف ما را قبول نمیکند و از حاج آقای والد خواسته بودند چون با آقای خمینی رفیق است، آقای خمینی را از این کار منصرف کند.
شب عاشورا نیمه شب هم بعضی از زنجانیها حاج آقا را بیدار کردند که شما آقای خمینی را از این کار منصرف کنید.
عصر روز عاشورا مرحوم والد من را فرستادند که به منزل آقای خمینی بروم و از طرف ایشان بخواهم سخنرانی نکند.
منزل آقای خمینی خیلی شلوغ بود، چون میخواستند برای سخنرانی بیایند. موفق نشدم آقای خمینی را ببینم. آقای شهاب اشراقی داماد ایشان را دیدم و مطلب را به او گفتم. آقا شهاب رفت و به آقای خمینی اطلاع داد ولی آقای خمینی گفته بود که اینها تهدید و ارعاب است و اعتنا نکرده بود. بعد هم آقای خمینی به فیضیّه آمد و سخنرانی کرد. ولی او را دستگیر نکردند.
آقا شهاب مرا دید و گفت: دیدی تهدید و ارعاب بود و خطری نبود؟! البته طبیعی هم بود که حکومت در روز عاشورا اقدام به دستگیری نکند، چون مردم عزادار بودند و غائله بیشتر میشد ولی بعد از دو روز ایشان را دستگیر کردند.
آیتالله شبیری زنجانی در ادامه بیانات خود به تشریح تلاش علماء برای جلوگیری از آسیب رساندن رژیم پهلوی به امام خمینی پرداخته و گفت: وقتی آقای خمینی را دستگیر کردند، آقای شریعتمداری، آقای میلانی، آشیخ محمدتقی آملی ساکن تهران و آمیرزا احمد آشتیانی اقدام کردند و درباره مصونیت قضایی آقای خمینی نامهای به دستگاه حاکم دادند. نامه به امضاء این چهار عالم، ولی متن نامه از آقای شریعتمداری بود. از خود آقای شریعتمداری شنیدم که گفت: متن نامه را من نوشتم. قاعدتاً هم آن نوشته با سبک نگارش آقای شریعتمداری موافق بود نه با قلم آقایان دیگر. مفاد نامه این بود که آقای خمینی مجتهد و مرجع است. قانون درباره مجتهد تصریح به مصونیت قضایی نداشت ولی آقای شریعتمداری به فحوای قانون استدلال کرد که چون نمایندگان مجلس طبق قانون مصون هستند و طراز اوّل فقها بر نمایندگان اشراف دارند، پس بالأولویّه فقهاء و مجتهدین مصون هستند.
آیتالله شبیری زنجانی، تجمع مراجع عظام تقلید در اعتراض به دستگیری امام خمینی را یکی دیگر از اقدامات موثر در خرداد ۴۲ دانست و افزود: وقتی آقای خمینی را دستگیر کردند، همه آقایان (غیر از آقا نجفی که به صحن مطهر رفته بود) در بالاخانه منزل حاج آقای والد جمع شدند. آقای گلپایگانی، آقای شریعتمداری، آقای میرزاهاشم آملی بودند. آقای اراکی نبودند چون ایشان اصلاً جایی نمیرفت. آقای مشکینی آمد و قدری اظهار حرارت و ناراحتی کرد. آقای گلپایگانی هم قدری به آقای مشکینی تند شد. بعداً آقای مشکینی درباره تندی آقای گلپایگانی به وی، میگفت: «ما تحمّل میکنیم.»
آقای حاج آقا رضا صدر روی پلّههای بالاخانه نشسته بود و جلو بعضی از اشخاصی را که مناسب نبود در جلسه بالاخانه شرکت کنند، میگرفت و نمیگذاشت بالا بیایند. یکی از اصحاب نزدیک یکی از آقایان که متّهم بود با دستگاه شاه مرتبط است، خواست بالا بیاید ولی حاج آقا رضا جلویش را گرفت و خیلی به آن شخص برخورد!
بعد از آن جلسه قرار شد علما در شهر ری اجتماع کنند. آقای شریعتمداری به آقایان نامه نوشت و آنها را برای اجتماع دعوت کرد. آقای میلانی، آقای آخوند ملّا علی همدانی و آقای آمیر سیدعلی بهبهانیِ اهوازی جزء مدعوّین آقای شریعتمداری بودند. در اجتماع شهر ری آسید ابوالحسن رفیعی را نیز آورده بودند.