اختصاصی شبکه اجتهاد: ورود جهان و جهانیان با هر دین و مسلکی به عصر مدرنیته از سده شانزدهم میلادی[۱] علاوه بر ایجاد تحولات گسترده در جنبههای مختلف زندگی بشر، بستر فعالیت زنان در عرصههای گوناگون (چه مثبت و چه منفی) را نیز فراهم کرد. این تحولات بهگونهای پیش رفت که هم زنان خواستار عهدهدار شدن نقشهای نوین در جامعه شدند و هم بهتدریج اذهان عمومی آمادگی پذیرش زنان در قالبهای مدرن را پیدا کرد. در این میان مسلمانان، بهطور خاص شیعیان، علاوه بر خواستههای مشترک انسان مدرن، مطالبات دروندینی تازهای را مطرح کردند که یکی از مهمترین آنها، مسئله مرجعیت فقهی زنان است.
حضور زنان در عرصه فقاهت و پذیرش مسئولیت مرجعیت در عصر حاضر به دلایل متعددی حائز اهمیت است؛ از یک سو، این مسئله میتواند بسترساز فرصتهای تازهای برای ایشان باشد و نقش آنان را در تفسیر و تطبیق احکام دینی با نیازهای جامعه معاصر پررنگتر کند. از سوی دیگر، این موضوع با چالشهایی همراه است که از سوی نهادهای سنتی، بلکه گاه از جانب خود زنان نیز مطرح میشود. در این یادداشت، به بررسی این چالشها و فرصتها پرداخته خواهد شد.
مرجعیت فقهی
از نظر فقه شیعه بر هر فرد مسلمان مکلفی واجب است که در امور عبادات و معاملات در یکی از این سه حالت باشد: «مجتهد، مقلد یا محتاط»[۲].از آنجایی که مجتهد شدن امری سخت و زمانبر است و «محتاط» بودن در احکام نیز برای بسیاری از افراد دشوار میباشد؛ بنابراین بخش عظیمی از زنان و مردان شیعه در حالت «مقلد» قرار دارند که واجب است از یک فقیه جامع الشرایط تقلید کنند تا چگونگی عمل به احکام را از وی بیاموزند.
چالشهای پیش روی زنان در مرجعیت فقهی
تصدی مرجعیت فقهی توسط زنان با وجود تحولات مثبت در عرصههای اجتماعی و آموزشی، همچنان با چالشهای عمدهای روبهرو است. این چالشها را میتوان در سه حوزه فقهی، فرهنگی – اجتماعی و ساختاری مورد ارزیابی قرار داد.
۱. چالش فقهی: شرط «ذکوریت»
از منظر فقهی، مهمترین چالش پیش روی زنان، شرط ذکوریت در مرجعیت است. این شرط اولین بار در سده دهم هجری، توسط شهید ثانی[۳] بیان شد[۴]. با این حال رواج شرط مذکور در رسالههای عملیه مراجع تقلید از سده چهاردهم صورت گرفت؛ یعنی از زمانی که سید محمدکاظم طباطبایییزدی[۵] در «عروه الوثقی» شرط «مرد بودن»[۶] را برای مرجع تقلید ذکر کرد. با این حال «ذکوریت» شرط مورد قبول همه علمای شیعه نبوده و معاصرینی همچون آیات عظام خامنهای، عبدالله جوادیآملی، محمدابراهیم جناتی، محمد صادقیتهرانی و یوسف صانعی تقلید از زن مجتهد را جایز دانستهاند.
۲. چالشهای فرهنگی – اجتماعی
در بعد فرهنگی – اجتماعی برخی نگرشهای سنتی و کلیشههای جنسیتی مانع از پذیرش زنان مجتهد بهعنوان مرجع تقلید حتی از سوی خود زنان میشود. از یک سو تجربه سدههای اخیر باعث شده باور عمومی چنین شکل بگیرد که مرجعیت فقهی امری مردانه است؛ از سوی دیگر زنان در نقشهای سنتی منحصر به امور خانه و خانواده پذیرفته شدهاند. در نهایت اینکه نگرشهای مردسالارانه برخی زنان، مانع از پذیرش همجنس خود است؛ زیرا مردان را در هر کاری سرآمد و برتر از خویش میدانند. از نظر علامه طباطبایی عجین شدن کلمات زن، ضعف، خواری و پستی نه تنها در نظر مردان، بلکه در نظر خود زنان همانند واژههای مترادف، امر عجیبی است که در اثر تلقین و شستشوی مغزی رخ میدهد و فهم آدمی را واژگون و معکوس میکند[۷].
۳. چالشهای ساختاری
از منظر ساختاری، زنان برای دستیابی به مرجعیت فقهی با موانع نهادی و آموزشی مواجه هستند. اول اینکه حوزههای علمیه خواهران به عنوان نهادهای اصلی آموزش فقه و اجتهاد، عزم جدی بر پرورش زنان مجتهد ندارند. در بیانیه مأموریت جامعه الزهرا[۸] هیچ اشارهای به تربیت زنان مجتهد نشده است؛ بلکه بر تربیت شخصیت زنان طلبه، پرورش زنان مبلغ، و تولید علوم اسلامی بهویژه در مباحث زن و خانواده تأکید شده است[۹].
دوم اینکه نهادهای تصمیمگیرنده در حوزههای علمیه توسط مردان اداره میشود که این امر فرصتهای زنان برای مطرح شدن بهعنوان مرجع تقلید را به شدت محدود میکند. بهعنوان نمونه مراجع تقلید توسط جامعه مدرسین حوزه علمیه قم معرفی میشوند. با وجود زنان مجتهدی مانند بانو امین، بانو گلگیری و بانو صفاتی تاکنون هیچ زنی عضو این جامعه نبوده است. در حالیکه قدم اول برای معرفی مرجع تقلید خانم، عضویت یک یا چند بانوی مجتهد در مجموعه مزبور است.
فرصتهای پیش روی زنان در مرجعیت فقهی
علیرغم چالشهای متعددی که زنان در راه نیل به مرجعیت فقهی با آنها مواجه هستند، تحولات کنونی در جوامع اسلامی[۱۰] نشان میدهد که فرصتهای جدیدی در حال شکلگیری است. این فرصتها را میتوان در سه حوزه اصلی تحولات فکری و فرهنگی، ظهور نهادهای آموزشی و پژوهشی جدید و نمونههای موفق از زنان فقیه مورد بررسی قرار داد. مواردی که نویددهنده افزایش تعداد زنان مجتهد و مفتی در جهان است.
۱. تحولات فکری و فرهنگی در جوامع اسلامی
در سالهای اخیر، گسترش رسانههای اجتماعی و دسترسی آسان به اطلاعات، ارتقاء سطح آگاهی و دانش زنان در زمینه علوم اسلامی را بهدنبال داشته که ماحصل آن عبارت است از:
- افزایش مطالبات زنان برای مشارکت در امور اجتماعی، سیاسی و دینی؛
- بالا رفتن سطح انتظارات از دین و ایجاد فشار فزاینده بر نهادهای دینی و فقهی جهت پاسخگویی؛
- تغییر نگرش عوام و خواص به نقش زنان در عرصههای دینی.
علاوه بر ایران حضور پررنگ زنان در نهادهای علمی برای یادگیری علوم اسلامی در برخی کشورهای اسلامی مانند مالزی و اندونزی، و زنان مسلمان غربی باعث شده تا ایشان بازنگری موارد محدودکننده زنان در فقه و تفسیر را مطالبه کنند. زنان آسیای شرقی جنبش جهانی «مساوات» با هدف عدالت و برابری در خانواده مسلمان را بنیان نهاده[۱۱]و پیشبینی کردهاند که «تا سال ۲۰۳۹ میلادی، ما در جهانی زندگی خواهیم کرد که در آن برابری جنسیتی، عدالت و عدم تبعیض به عنوان امر ذاتی اسلام پذیرفته شده و در قوانین و اعمال منعکس شده است»[۱۲]، و زنان مسلمان غربی مانند آمنه ودود و عزیزه الحبری نیز به تفسیر فمنیستی از قرآن روی آوردهاند[۱۳]. چنین وضعیتی در میان مسلمانان شرق و غرب، ضرورت تربیت زنان مجتهد و حتی مفسر در جوامع شیعی را بیشتر نمایان میکند.
۲. ظهور نهادهای آموزشی و پژوهشی جدید
یکی دیگر از فرصتهای مهم پیش روی زنان، نهادهای آموزشی و پژوهشی جدید میباشد که زمینه تحصیل و پژوهش در علوم اسلامی را برای ایشان مهیا کرده است. این نهادها با ارائه برنامههای آموزشی متنوع و حمایت از پژوهشهای زنان، گامهای مهمی در جهت کاهش شکاف جنسیتی در عرصههای دینی برداشتهاند. نمونههایی از چنین نهادهایی در ایران و سایر جهان عبارتند از:
- تأسیس حوزههای علمیه خواهران در ایران؛
- امکان تحصیل زنان در رشته الهیات با گرایشهای مختلف در دانشگاهها؛
- افتتاح «کالج زنان مسلمان»[۱۴] در انگلستان توسط شیخ محمد آل یعقوبی عالم سوری ساکن مراکش با هدف آموزش علوم اسلامی به زنان مسلمان بریتانیایی؛
- راهاندازی «جامع الهدی ناتینگهام» اولین مرکز آموزش علوم اسلامی مسکونی برای دختران در شرق میدلندز[۱۵] انگلستان در سال ۱۹۹۶ میلادی توسط مولوی ابوالحسن علی حسنی ندوی[۱۶] با هدف تربیت اسلامی نسل آینده مسلمانان وحفظ و ترویج اسلام در اروپا[۱۷]؛
- حوزه علمیه تمام وقت و پاره وقت آکادمی «صحبه»[۱۸] در مالزی با آموزش علوم اسلامی بهصورت حضوری و برخط[۱۹].
۳. نمونههای موفق از زنان فقیه و مجتهد
اگرچه نمونههای زنان مجتهد در جهان اسلام محدود است، اما در سالهای اخیر جوامع اسلامی شاهد ظهور زنان فقیه واجد شرایطی است که توانستهاند در عرصههای دینی و فقهی نقشآفرینی کنند. برای مثال میتوان به بانوان فقیه شیعهای همچون سیده نصرت امین، زهره صفاتی، معصومه گلگیری، آمنه بنتالهدی صدر[۲۰] و ام علاء الحسون[۲۱] اشاره کرد. در کشورهای دیگر نیز زنان مفتی وجود دارند که محمد اکرم ندوی[۲۲] در مجموعه ۴۳ جلدی «الوفاء بأسماء النساء» مدخلی بر زندگی هر یک نگاشته است.
سخن پایانی
تحولات فکری و فرهنگی در جوامع اسلامی، همراه با ظهور نهادهای آموزشی و پژوهشی جدید، فرصتهای بیسابقهای را برای زنان در عرصه تحصیل علوم دینی و رسیدن به درجه اجتهاد و فتوا ایجاد کرده است؛ بهطوری که در ایران بیش از یکصد هزار زن[۲۳] در سطوح مختلف حوزههای علمیه خواهران[۲۴]مشغول به تحصیل هستند و به گفته «صفیه روات»[۲۵] در مالزی حضور زنان در کلاسهای آموزش معارف اسلامی وی سه برابر مردان است[۲۶]. اگرچه نمونههای موفق از زنان فقیه و مرجع هنوز محدود است؛ اما این تحولات نشان میدهد که زنان میتوانند به تدریج جایگاه خود را در عرصههای فقهی و دینی تثبیت کنند. برای تحقق این هدف، حمایت بیشتر از نهادهای آموزشی زنان، بازنگری در برخی تفاسیر فقهی سنتی و تغییر برخی ساختارها لازم است.
نویسنده: دکتر نفیسه مرادی، پژوهشگر مطالعات اسلامی، موسس و مدیر خانه قرآن و عترت سیده نفیسه علیهاالسلام
—————————————————————————
[۱] مصادف با سده دهم هجری
[۲] طباطبایییزدی، سید محمدکاظم (۱۴۱۷ق)، العروه الوثقى – جماعه المدرسین، بی جا: مؤسسه النشر الإسلامی، چاپ اول، جلد ۱، ص ۱۲.
[۳] متوفای ۹۵۵ یا ۹۶۵هـ.ق
[۴] شهید ثانی، زینالدین الجبعیالعاملی (۱۴۱۰ ق)، الروضه البهیه فی شرح اللمعه الدمشقیه، قم: داوری، چاپ اول، جلد ۳، ص ۶۲.
[۵] متوفی ۱۳۳۷هـ.ق
[۶] « الرجولیه » (طباطبایییزدی، ۱۴۱۷، ۱/۲۴)
[۷] طباطبایى، محمد حسین، تفسیر المیزان (۱۳۷۴ش)، ترجمه: سید محمدباقر موسویهمدانی، قم: دفتر انتشارات اسلامی( وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم)، جلد ۲، ص ۴۰۵.
[۸] بزرگترین حوزه علمیه خواهران در ایران
[۹] https://www.jz.ac.ir/post/23-mamwrytha-w-ahdaf
[۱۰] منظور از جوامع اسلامی در نوشتار حاضر، اجتماع مسلمانان فارغ از سرزمینی است که در آن سکنی دارند. بنابراین مجموعه مسلمانان ساکن در کشورهای اروپایی و آمریکایی نیز در این تعریف میگنجند.
[۱۱] این جنبش در فوریه ۲۰۰۹ در یک نشست جهانی در شهر کوالالامپور مالزی با حضور بیش از ۲۵۰ نفر از ۴۷ کشور جهان راهاندازی شد.
[۱۲] https://www.musawah.org/about/
[۱۳] نگاه کنید به هدایتالله، عایشه، حاشیههای فمینیستی قرآن (۱۴۰۱)، ترجمه: مرضیه محصص و نفیسه دانشفرد، تهران: کرگدن.
[۱۴] https://womensmuslimcollege.com/
[۱۵] Midlands
[۱۶] عالم هندی (۱۹۳ – ۱۹۹۹م)
[۱۷] https://jamiaalhudaa.com/
[۱۸] Suhbah Institute
[۲۰] خواهر امام موسی صدر
[۲۱] متولد بغداد، عالم و محدث قرن ۱۵ هـ.ق.
[۲۲] Mohammad Akram Nadwi
[۲۳] این آمار توسط عبدالکریم بهجتپور مدیر حوزههای علمیه خواهران کشور در سال ۱۳۹۸ بیان شد.
[۲۴]https://www.irna.ir/news/83574270/%D8%A8%DB%8C%D8%B4-%D8%A7%D8%B2-%DB%B1%DB%B0%DB%B0-%D9%87%D8%B2%D8%A7%D8%B1-%D8%B7%D9%84%D8%A8%D9%87-%D8%B2%D9%86-%D8%AF%D8%B1-%DA%A9%D8%B4%D9%88%D8%B1-%D8%AA%D8%AD%D8%B5%DB%8C%D9%84-%D9%85%DB%8C-%DA%A9%D9%86%D9%86%D8%AF
[۲۵] فارغ التحصیل رشته فقه اسلامی (فقه و اصول) از دانشگاه بین المللی اسلامی مالزی و دارای مدرک روزنامه نگاری از دانشگاه هیوستون
[۲۶] https://suhbah.com/articles/empowered-muslim-women-malaysia-a-model-muslim-country/
شبکه اجتهاد اجتهاد و اصول فقه, حکومت و قانون, اقتصاد و بازار, عبادات و مناسک, فرهنگ و ارتباطات, خانواده و سلامت