اختصاصی شبکه اجتهاد: آیتالله شیخ مرتضی آشتیانی از فقهای متقی و اساتید برجسته خارج حوزه علمیه مشهد و از رهبران بزرگ مشروطیت بود که نقش بسیار مهمی در پیروزی مشروطیت در ایران داشت. او در سال ۱۲۸۱ هق در بیت علم و فقاهت در نجف متولد شد. پدرش آیتالله میرزا حسن آشتیانی از شاگردان برجسته آیتالله شیخ مرتضی انصاری بود و از مراجع تقلید مقیم تهران بهشمار میآمد. پدرش به خاطر احترام و علاقه خاصی که به استادش شیخ مرتضی انصاری داشت، پس از فوت استادش، نام این نوزاد پسر را “مرتضی” گذاشت. آیتالله میرزا حسن آشتیانی پس از فوت شیخ انصاری به همراه خانوادهاش در سال ۱۲۸۲ هق به تهران رفت و در آنجا به تدریس خارج و اقامت جماعت اشتغال ورزید. او متولی مدرسه علمیه مروی تهران و امام جماعت مسجد “خازن الملک” بود. آیتالله میرزا حسن آشتیانی، مجتهد متنفذ و محبوب القلوب تهران بود. خارج فقه و اصول تدریس میکرد و ظاهراً اولین کسی است که نظرات شیخ انصاری را از نجف خارج کرد و به ایران و بالأخص تهران منتقل کرد.
میرزاحسن به نظرات فقهی و اصولی شیخ انصاری، آشنا بود. وی تقریرات درس خارج فقه و اصول شیخ انصاری بالأخص خارج فقه ایشان در ابواب مختلف فقهی از جمله بحث قضا و شهادات، وقف، اجاره و… را نوشت و مبانی و نظرات ایشان را تدریس میکرد. او مرید شیخ مرتضی انصاری بود. به کتاب مکاسب و رسائل شیخ انصاری، اشراف داشت و شرحی بر کتاب رسائل ایشان نیز نوشت که “بحر الفوائد فی شرح الفرائد” نام دارد. به تصریح علامه شیخ آقابزرگ طهرانی، ۴۰ شرح بر رسائل شیخ انصاری نوشته شده و پرمحتواترین و پرمغزترین و بهترین شرح، شرح آیتالله میرزا حسن آشتیانی است. به نظر میرسد ایشان کتابهای شیخ انصاری مانند مکاسب و رسائل را نیز تدریس کرده و متن درس خارج ایشان نیز همین کتابها بوده باشد.
آیتالله میرزا حسن آشتیانی ۴ فرزند پسر داشت: شیخ مرتضی متولد ۱۲۸۱ هق در نجف که فرزند ارشدش بود و اینک درصدد بیان زندگینامه ایشان هستم. میرزا احمد متولد ۱۳۰۰ هق در تهران، میرزاهاشم متولد در تهران و میرزا مصطفی متولد در تهران. هر ۴ فرزند عالم و مجتهد بودند و همه نیز از علاقهمندان به آیتالله شیخ مرتضی انصاری، کتابهای مکاسب و رسائل شیخ مرتضی انصاری را نزد استاد تحصیل کردند و پس از اتمام تحصیلات حوزوی، آنها که مدرس سطوح عالیه بودند، آنها را تدریس نمودند و اگر اهل تألیف نیز بودند بر کتابهای شیخ انصاری حاشیه؛ تعلیقه یا شرح میزدند، مانند آیتالله میرزا احمد آشتیانی فرزند ایشان که در میان آثار و تألیفات خویش، تعلیقههایی بر کتابهای شیخ انصاری دارد از جمله تعلیقه بر متاجر و طهارت شیخ انصاری و تعلیقه بر رسائل ایشان. بهر حال، آقا شیخ مرتضی آشتیانی در سال ۱۲۸۱ ه ق در روز فوت شیخ انصاری در نجف متولد شد. بعدها که بزرگتر شد، از پدر، نام شیخ انصاری و فقاهت ایشان را زیاد میشنید و روزبهروز علاقهاش به ایشان بیشتر میشد، خصوص آنکه متوجه شد پدر بهخاطر محبت به استاد، نام ایشان را بر وی گذاشته است و فقیه بزرگ شیخ مرتضی انصاری قبل از آنکه او متولد شود، در خواب یا مکاشفه، مطلبی در عظمت وی دیده و سفارش ایشان را به پدرش میرزا حسن آشتیانی نموده است و به همین دلیل نیز پدرش اهتمام خاصی به تربیت علمی و معنوی او داشت.
تحصیلات حوزوی: آیتالله حاج شیخ مرتضی آشتیانی، در نوجوانی تحصیلات حوزوی خود را زیر نظر پدر در تهران آغاز کرد. او خوش استعداد و در درس و بحث جدی بود. ادبیات عرب و سطوح فقه و اصول را در تهران فرا گرفت. به نظر میرسد سطوح عالیه مکاسب و رسائل را نزد پدر بزرگوارش که احاطه به نظرات شیخ انصاری داشت فرا گرفت و مدتی (شاید سالها) نیز درس خارج ایشان شرکت نموده باشد. فلسفه را نیز نزد فیلسوف بزرگ، میرزا ابوالحسن جلوه آموخت. در سال ۱۳۱۱ هق پدر بزرگوارش به حج مشرف شد و ایشان نیز در خدمت پدر به حج رفت. در بازگشت از حج به عراق و عتبات عالیات رفتند. از جمله به سامرا و حرم امام حسن عسکری و امام هادی (علیهماالسلام) را زیارت کردند و به ملاقات میرزای شیرازی صاحب فتوای تنباکو رفتند. میرزای شیرازی، طلاب را به استقبال ایشان فرستاد و از ایشان تجلیل نمود. در نجف نیز به زیارت امیرالمؤمنین علی (علیهالسلام) رفتند و با علمای نجف دیدار کردند. ظاهراً سایر عتبات عالیات عراق و قبور مطهر اهلبیت (علیهمالسلام) را نیز زیارت کردند. پدر ایشان به تهران بازگشت و به فرزندش آقا شیخ مرتضی آشتیانی فرمود در نجف بماند و ادامه تحصیل دهد. ایشان نیز تبعیت نمود. اساتید بزرگی در نجف بودند که آیتالله شیخ مرتضی آشتیانی درس خارج فقه و اصول را نزد ایشان فرا گرفت تا به درجه عالیه اجتهاد و فقاهت نائل آمد و احیاناً از برخی از این اساتید؛ اجازه اجتهاد گرفت. اساتید برجسته ایشان در نجف عبارتند از حضرات آیات: میرزا حبیبالله رشتی، میرزا محمدتقی شیرازی، میرزا حسین خلیلی طهرانی، آخوند خراسانی،علامه سید محمدکاظم یزدی و…
آیتالله شیخ مرتضی آشتیانی، در نجف از درس اخلاق مرحوم شیخ محمد بهاری همدانی نیز بهره گرفت و احتمالاً درس اساتید فلسفه و عرفان نجف نیز شرکت نمود.
تدریس: شیخ مرتضی آشتیانی ضمن تحصیل در نجف، به تدریس نیز اشتغال ورزید. ه احتمال زیاد، متون تدریس شده ایشان در نجف، متون سطوح عالیه یعنی مکاسب و رسائل بوده است.
اقامت در تهران: پس از اتمام تحصیلات حوزوی در نجف و رسیدن به درجه اجتهاد،در سال ۱۳۱۷ هق به تهران آمد و به تدریس و اقامه جماعت اشتغال ورزید. دو سال پس از اقامت در تهران، پدرش آیتالله میرزا حسن آشتیانی در تهران در حالی که مشغول خواندن زیارت جامعه کبیره بود، در گذشت. ایشان را به عنوان امانت در جوار حضرت عبدالعظیم حسنی (علیهالسلام) در شهر ری گذاشتند و پس از ۸ ماه که قصد داشتند ایشان را به نجف منتقل کنند، دیدند بدن ایشان سالم است. آیتالله شیخ مرتضی آشتیانی فرزند ایشان میفرماید: گمان میکردیم بعد از ۸ ماه بدن خشک شده و سبک شده است اما وقتی بدن را نگاه کردیم، تر و تازه بود حتی دملی که روی پای ایشان بود و ورم کرده بود همانگونه بود. بالاخره پیکر مطهر این بزرگوار را به نجف برده و در حرم مطهر امیرالمؤمنین (علیهالسلام) در کنار مقبره آیتالله شیخ جعفر شوشتری نویسنده کتاب “خصائص الحسینیه” به خاک سپردند.
پدر ایشان آیتالله میرزا حسن آشتیانی، مجتهد و عالم اول تهران و محبوبیت و نفوذ عجیبی در بین مردم و حوزه علمیه داشت و حکومت نیز از او چشم میزد. ایشان متولی مدرسه علمیه مروی تهران بود که مهمترین مدرسه علمیه تهران بود و از مدارس علمیه کمنظیر ایران است. همچنین امام جماعت مسجد خازن الملک بود که جمعیت زیادی برای نماز جماعت شرکت میکردند. در جریان جنبش فتوای تنباکو، آیتالله میرزا حسن آشتیانی با میرزای شیرازی بسیار همکاری کرد و تا آنجا با ناصرالدین شاه قاجار در این رابطه مخالفت کرد تا ناصرالدین شاه مجبور شد فرمان لغو قرار داد آن را با انگلیس اعلام نماید. فعالیت میرزا حسن آشتیانی بیشتر در همین مسجد خازن الملک در این رابطه انجام میگرفت لذا نام این مسجد بر سر زبانها افتاده و موقعیت ویژهای داشت. در جریان جنبش فتوای تنباکو، آیتالله شیخ مرتضی آشتیانی نیز جنب و جوش خاصی داشت و با پدر در این جریان، همکاری و همراهی مینمود. پدر ایشان متولی موقوفات تهران بود که باید در دست اعلم علمای تهران باشد که از جمله آنها متولی مدرسه علمیه مروی تهران بود که باید مجتهد جامع معقول و منقول آن را اداره میکرد.
متولی مدرسه علمیه مروی تهران و امام جماعت مسجد خارن الملک
پس از رحلت آیتالله میرزای آشتیانی، فرزند ارشدش آیتالله شیخ مرتضی آشتیانی امام جماعت مسجد خازن الملک گردید. جمعیت زیادی مانند زمان پدر به ایشان اقتدا میکردند آن چنانکه اگر کسی دیرتر میرسید به نماز جماعت، جا برای خواندن نماز جماعت پیدا نمیکرد. ایشان بیش از ۲۰ سال امام جماعت مسجد خازن الملک بود. پس از رحلت پدر، همچنین متولی مدرسه علمیه مروی تهران گردید و پس از پدر، ریاست این مدرسه علمیه نیز به ایشان رسید و تا سال ۱۳۴۰ هق این ریاست بر مدرسه علمیه در دست با کفایت و با درایت این فقیه بزرگوار بود. سالها در این مدرسه به تدریس اشتغال داشت و طلاب و فضلای زیادی را تربیت نمود.
از رهبران بزرگ مشروطیت در ایران
همانطور که در ابتدا ذکر شد، آیتالله شیخ مرتضی آشتیانی، از فقهای مهم و از رهبران برجسته مشروطیت ایران بود. نقش بسیار مهمی در پیروزی مشروطیت داشت و همکاری او با سایر علما و رهبران موافق مشروطه در جهت عدالتخواهی و آزادی و جلوگیری از استبداد ظالمانه حکومت تا آنجا ادامه یافت که در سال ۱۳۲۴ هق با پیگیریهایی جدی ایشان، مظفرالدین شاه در سال ۱۳۲۴ هق فرمان مشروطیت را صادر کرد و عین الدوله صدراعظم را از حکومت عزل کرد. در این رابطه با مظفرالدین شاه پسر ناصرالدین شاه مکاتباتی نیز دارد. آیتالله شیخ مرتضی آشتیانی با رهبران و علمای بزرگ مشروطه مانند حضرات آیات طباطبایی و بهبهانی روابط گرمی داشت.
مخالفت با اقدامات خلاف شرع رضاشاه
شیخ مرتضی آشتیانی برای محدود کردن اختیارات حکومتی شاهان قاجار تلاش نمود تا توانست حکومت مشروطه را به پیروزی برساند. او برای مبارزه با ظلم حکومت و رسیدن به عدالت در حکومت، تلاش نمود. احمد شاه قاجار از حکومت عزل شد و رضاشاه به سلطنت و حکومت رسید. رضاخان برای رسیدن به حکومت جمهوری تلاش نمود ولی با مخالفت علما و از جمله آیتالله شیخ مرتضی آشتیانی به هدفش نرسید. پس از آنکه رضاخان در سال ۱۳۰۴ هش به حکومت ایران رسید. آیتالله شیخ مرتضی آشتیانی با او کارهای خلاف شرع او، مخالفت مینمود. ایشان در قیام علمای اصفهان بر علیه رضاخان نیز مشارکت داشت و از آنها حمایت نمود.
آیتالله شیخ مرتضی آشتیانی از اقدامات شهید آیتالله سید حسن مدرس بر علیه رضاخان نیز حمایت نمود و جهت رفع خلاصی او از زندان و تبعید در کاشمر نیز تلاش نمود ولی موفق نگردید.
در جریان رواج بیحجابی و لباس متحدالشکل کردن مردها از جمله لباس روحانیت، آیتالله شیخ مرتضی آشتیانی، به مخالفت با رضاخان برخواست و همراه با ایشان ۷ نفر دیگر از علمای مشهد، طی تلگرافی مخالفت شدید خود را با آن اعلام نمودند اما متأسفانه رضاخان نه تنها اعتنایی به آنها نکرد بلکه دستور کشتن مردم را در مشهد که به همین خاطر مخالفت و قیام کرده بودند را صادر کرد و آنها را به خاک و خون کشید. رضاخان دستور بازداشت علمایی که تلگراف زده بودند را صادر کرد و هفت از نفر از ایشان بازداشت و دستگیر شدند و به تهران برده شدند که عبارتند از حضرات آیات: شیخ آقابزرگ اشرفی شاهرودی، سید یونس اردبیلی، سید زینالعابدین سیستانی، سید علیاکبر خویی، میرزا حبیب ملکی. آیتالله شیخ مرتضی آشتیانی بازداشت و دستگیر نشد ولی رضاخان دستور داد باید ایشان از مشهد برود (زمانی بود که ایشان در مشهد اقامت داشت) و لحظهای در مشهد نماند و ایشان بالاجبار به تهران رفت از سال ۱۳۱۴ هش تا ۱۳۲۰ که هنوز حکومت در دست رضاخان بود، آنجا تبعید و در شهر ری در جوار حضرت عبدالعظیم علیهالسلام زندگی میکرد.
آیتالله میرزا حسین فقیه سبزواری که خود از نزدیک در جریان قیام گوهرشاد بوده است، رسالهای درباره قیام گوهرشاد نوشته و از جمله نقش خود و آیتالله شیخ مرتضی آشتیانی را در جهت مبارزه با رضاخان و حفظ جان مردم در این رساله بیان نموده است. علاقهمندان برای آشنایی بیشتر به جزییات این داستان به سایت آیتالله میرزا حسین فقیه سبزواری مراجعه نمایید.
اقامت در مشهد: اقامه نماز جماعت در حرم مطهر امام رضا (علیهالسلام) و تدریس خارج: آیتالله شیخ مرتضی آشتیانی، حدود ۲۰ سال در تهران در مسجد مهم خارن الملک امام جماعت بود و جمعیت زیادی در نماز به ایشان اقتدا میکردند تا اینکه سیدی متنفذ در بین مردم، به خاطر حسادت برای رسیدن به جایگاه و موقعیت اجتماعی، به ایشان تهمت زد که آقا شیخ مرتضی آشتیانی با روسها در توپ بندی حرم مطهر امام رضا (علیهالسلام) همکاری کرده است. او اینقدر در این جهت فعالیت و تبلیغ کرد تا سر انجام مردم از همه جا بیخبر و زودباور، این تهمت را واقعیت دانستند لذا جمعیت نماز گذاران روزبهروز کاهش یافت تا مانند جناب مسلم بن عقیل، غریب و تنها شد و جز یک نفر که سجاده ایشان را برای نماز پهن میکرد، باقی نماند. لذا در سال ۱۳۴۰ هق تهران را به قصد اقامت در مشهد ترک کرد. سید مخالف ایشان، وقتی دید موقعیت اجتماعی ایشان تا کجا لطمه دیده و از چشم مردم افتاده، متوجه اشتباه خود شد و توبه کرد و از ایشان حلالیت خواست. ایشان نیز که خیلی سادات را دوست داشت، گفت: به یک شرط شما را حلال میکنم که در قیامت نزد جدت من را شفاعت کنی؛ و بالاخره او را حلال کرد. (ر.ک: کتاب جرعهای از دریا، فرمایش آیتالله سید موسی شبیری زنجانی دامت برکاته درباره شیخ مرتضی آشتیانی)
آیتالله شیخ مرتضی آشتیانی در مشهد به اقامه جماعت در حرم مطهر امام رضا (علیهالسلام) اشتغال ورزید و جمعیت زیادی به ایشان اقتدا میکردند. ایشان سالهای زیادی امام جماعت حرم مطهر بود. این فقیه بزرگوار، علاوه بر اقامه جماعت، تدریس خارج را نیز آغاز کرد که سالها ادامه داشت و فضلای بزرگی مانند حضرات آیات شیخ مجتبی قزوینی، شیخ کاظم مهدوی دامغانی و… از محضر درسی ایشان استفاده میکردند. آیتالله شیخ مرتضی آشتیانی به افراد واجد صلاحیت، اجازه اجتهاد میداد و کسانی را که صلاحیت و شایستگی تدریس فقه و اصول را داشتند نیز تائید مینمود. حضرات آیات شیخ مجتبی قزوینی، شیخ کاظم مهدوی دامغانی از جمله شاگردان ایشان بودند که صلاحیت ایشان را برای تدریس فقه و اصول در زمان حکومت رضاخان تائید نمود. آیتالله شیخ محمود آشتیانی فرزند ایشان نیز سالها در درس خارج ایشان شرکت نمود. از جمله درس خارج فقه ایشان بحث اجاره شرکت نمود و آن را تقریر نمود که به چاپ رسید.
اخلاق و ویژگیهای معنوی: آیتالله شیخ مرتضی آشتیانی، علاقه و ارادت زیادی به اهلبیت (علیهمالسلام) داشت. شدت محبت، اخلاص و معرفت ایشان به اهلبیت (علیهمالسلام) تا آنجا بود که به مناسبت ایام ولادت و شهادت همه اهلبیت (علیهمالسلام)، در منزل خود مجلس میگرفت و هنگامی که مردم به مجلس ایشان میآمدند، خودش از مردم پذیرایی میکرد و گه گاهی نیز خودش مداحی میکرد.
منزل ایشان در مشهد، در خیابان تهران (امام رضا علیهالسلام فعلی) و به کوچه آشتیانی معروف بود. منزل ایشان در نزدیکی حرم مطهر امام رضا (علیهالسلام) بود
آیتالله شیخ مرتضی آشتیانی، عالمی ربانی بود. مؤدب، خلیق، متواضع، خیرخواه مردم و مهربان و صمیمی، متدین بود و با تقوا. وقتی احساس میکرد کسی با نصیحت ارشاد میشود و هدایت به همان نصیحت اکتفا میکرد حتی افراد حکومتی رضاخان؛ اما اگر احساس میکرد منکرات در جامعه رخ میدهد خصوص حکومت و با نصیحت بهجایی نمیرسد، اقدامات عملی انجام میداد و تا پایان جان جلو میرفت و از چیزی نمیترسید. سوابق زندگی ایشان، این را نشان میدهد. فرزندان خود را نیز مؤمن، متدین، خیرخواه مردم تربیت نمود. شیخ مرتضی آشتیانی با اینکه از زعما و بزرگان حوزه علمیه مشهد بود، اما از هر طرح و فکری که باعث تقویت حوزه علمیه بود استقبال میکرد. ایشان به خاطر تقوا و تهذیب نفس و رعایت دستورات شرع، رؤیاهای صادقه و مکاشفات معنوی زیادی میدید که جناب حاج شیخ محمد شریف رازی، در کتاب گنجینه دانشمندان جلد ۷ در زندگینامه آیتالله شیخ مرتضی آشتیانی اشاره نموده و یکی از آنها را ذکر کرده است.
ازدواج و فرزندان: آیتالله شیخ مرتضی آشتیانی در جوانی ازدواج کرد و صاحب فرزندان پسر و دختر شد. ۴ فرزند ایشان دختر بودند و حداقل سه فرزند پسر داشتند که عبارتند از: میرزا محمود، میرزا ابراهیم و میرزا اسماعیل.
آیتالله میرزا محمود آشتیانی: فقیه بزرگوار آیتالله میرزا محمود آشتیانی پسر بزرگ مرحوم آیتالله شیخ مرتضی آشتیانی است که در سال ۱۳۰۲ هق یا ۱۳۰۴ هق متولد شد و زیر نظر پدر بزرگوارش تربیت شد. پس از دوران کودکی و نوجوانی، طلبه شد و دروس حوزوی را آغاز کرد. پس از تکمیل ادبیات عرب و سطوح عالیه، چند سال در مشهد در درس خارج پدر خویش شرکت نمود. در درس خارج فقه ایشان، تقریرات بحث اجاره ایشان را نوشت و منتشر کرد. وی پس از آن سه سال در نجف اقامت نمود و در درس خارج میرزای نایینی شرکت کرد ولی به خاطر نامساعد بودن آب و هوا به ایران برگشت و در قم حدود ۸ سال اقامت نمود و در اساتید آنجا بالأخص درس خارج آیتالله شیخ عبدالکریم حائری یزدی شرکت نمود تا به درجه اجتهاد نائل آمد. ایشان تقریرات درس خارج حاج شیخ عبدالکریم حائری یزدی را نوشت. پس از آن به تهران آمد و در آنجا اقامت نمود و به تألیف و تصنیف پرداخت.
آثار و تألیفات: شرح بر کتاب درر الفوائد مرحوم آیتالله شیخ عبدالکریم حائری؛ تقریرات خارج فقه آیتالله حاج شیخ عبدالکریم حائری یزدی، در بحث صلوه. سه جلد؛ تقریرات درس خارج فقه آیتالله شیخ مرتضی آشتیانی، بحث اجاره که چاپ شده است. کتاب قضا تألیف جد بزرگوارش آیتالله میرزا حسن آشتیانی که با حاشیههای ایشان چاپ شده است. ایشان غیر از این تألیفات، تألیفات دیگری نیز در علوم معقول و منقول دارد که تا تاریخ حدود ۱۳۵۳ هش هنوز به چاپ نرسیده بوده است.
ازدواج و فرزندان: آیتالله میرزا محمود آشتیانی با دختر عموی خویش صبیه مکرمه آیتالله میرزاهاشم آشتیانی ازدواج کرد و صاحب چند فرزند شد. دکتر سید محمد سجادی، دولتمرد مشهور دوران هر دو پهلوی و آخرین رئیس مجلس سنای ایران، داماد ایشان بود.
وفات: آیتالله میرزا محمود آشتیانی در تاریخ مهر سال ۱۳۵۴ ه.ش در تهران در گذشت
میرزا ابراهیم آشتیانی: در میان فرزندان آیتالله حاج شیخ مرتضی آشتیانی، پسر دومش که شخصی مؤمن و متدین بود، با توجه به شایستگی و صلاحیت خویش و اعتبار نام پدر و خاندان خویش، فعالیتهای اجتماعی و سیاسی پدر را پی گرفت و از تهران و ورامین کاندید مجلس شورای ملی شد. ایشان در دورههای متعدد نماینده مجلس شورای ملی بود. جناب آقای دکتر احمد مهدوی دامغانی که با این خاندان بهخوبی آشنا و مأنوس بوده است، در معرفی ایشان میفرماید: مردی بسیار دیندار و نیک نفس و خیرخواه بود و در راه تأمین حوائج مستمندان و اصلاح امور مراجعان از هیچ کوششی دریغ نداشت. در آخرین دوره نمایندگیاش در مجلس (در زمان حکومت شاه)، او از جمله دو سه نمایندهای بود که به لایحه اصلاح متمم قانون اساسی که موجب توسعه اختیارات شاه میشد، رأی مخالف داد و از این روی از انتخاب مجدد او به نمایندگی جلوگیری شد. بعد از مرحوم ظهیرالاسلام، به نیابت تولیت مدرسه عالی سپهسالار منصوب گشت و پس از آن سمت کلید داری ضریح مطهر حضرت ثامن الائمه (علیهالسلام) به او تفویض شد. در پائیز ۱۳۵۳ ه ش وفات یافت. مرحوم رکنالدوله آشتیانی، عضو وزارت آمور خارجه که تا سفارت کبری ارتقا مقام یافت، پسر حاج میرزا ابراهیم است.
میرزا اسماعیل آشتیانی: جناب دکتر احمد مهدوی دامغانی درباره ایشان مینویسد: استاد میرزا اسماعیل آشتیانی، نقاش توانا و چیره دستی که به قول شاعر:”عنقا ندیده صورت عنقا کند همی” از مبرزترین و نامدارترین شاگردان مرحوم استاد اجل “کمالالملک”رحمهالله علیه و استاد نقاشی در مدارس عالیه که به دریافت جوائز و نشانهای بینالمللی نائل گردید. انسانی فرشتهخو و بسیار آزاده و کریم النفس و مهربان بود. غزل نیز میسرود و به “شعله ” نیز تخلص میفرمود. در بهار سال ۱۳۴۹ هش وفات یافت…
دامادهای مرحوم آیتالله شیخ مرتضی آشتیانی: آیتالله شیخ مرتضی آشتیانی به خاطر علاقه زیادی که به سادات داشت،دامادهای خود را از بین سادات انتخاب کرد. دامادهای ایشان از سادات عالم متشخص و منسوب به بیوت فقاهت بودند.
دختر بزرگ ایشان با آقا سید محمدحسین طباطبایی، برادرزاده آیتالله سید محمد طباطبایی، مجتهد و از رهبران بزرگ مشروطه ازدواج کرد. دختر دوم ایشان با آقا سید علیاکبر فشارکی ازدواج کرد. ایشان آقازاده آیتالله سید محمد فشارکی معروف به سید استاد بود. دختر سوم ایشان با آقای حاج سید مرتضی سبط الشیخ (نبیره دختری مرحوم شیخ مرتضی انصاری) ازدواج کرد. آخرین دختر ایشان نیز با آیتالله سید محمدباقر حجت طباطبایی ازدواج کرد.
از میان این چهار داماد مکرم و معظم آیتالله حاج شیخ مرتضی آشتیانی، من فقط آیتالله سید محمدباقر حجت طباطبایی را درک کردم و با ایشان گفتگو کردم. مقالهای در جهت تجلیل از ایشان به نام “سید محمدباقر حجت طباطبایی، فقیهی از خاندان صاحب ریاض” نوشتم که در شبکه اجتهاد منتشر شد و قابل دسترسی است.
ظاهراً در حال حاضر بیشتر نوادگان و نبیرگان مرحوم میرزای آشتیانی بزرگ (میرزا حسن آشتیانی) از اعقاب مرحوم آقای حاج شیخ مرتضی آشتیانی است. از جمله فاضل محقق جناب سید محمدتقی سبط دیپلمات بازنشسته که در کالیفرنیا به سر میبرند.
وفات: آیتالله شیخ مرتضی آشتیانی، در روز ۲۸ آبان ۱۳۲۵ هش، معادل ۲۴ ذیالحجه ۱۳۶۵ هق در مشهد در گذشت. پس از تشییع جنازه با شکوه توسط علما و اساتید مشهد در پایین پای مبارک حرم مطهر امام رضا (علیهالسلام) به خاک سپرده شد.
———————————
منابع:
فواید الرضویه تألیف: حاج شیخ عباس قمی صفحه ۴۵۱
گفتگو با دکتر احمد مهدوی دامغانی
حاصل اوقات، مجموعه از مقالات استاد دکتر احمد مهدوی دامغانی به اهتمام دکتر سید علیمحمد سجادی/ صفحه ۸۸۵ تا ۸۹۲ و صفحه ۹۰۷
گنجینه دانشمندان تألیف حاج شیخ محمد شریف رازی/ جلد ۴ صفحه ۳۶۳ تا ۳۶۹/ جلد ۷ صفحه ۹۵ تا ۹۷
گفتگو با آیتالله سید محمدباقر حجت، جناب آقای سید محمدتقی سبط الشیخ، مرحوم آقای سریری داماد آیتالله سید محمدباقر حجت
رساله آیتالله میرزا حسین فقیه سبزواری راجع به قیام گوهرشاد
مدرس صالح، خاطرات آیتالله سید حسن صالحی
ویکی شیعه، محمدحسن آشتیانی