حجتالاسلام طالبی با اشاره به اینکه شهید ثانی نگاه خاصی به ساختاربندی نظام فقه شیعی داشته است، تصریح کرد: برای کنار گذاشتن یک ساختار، لازم است ساختار جدیدی ارائه شود که مزایایش نسبت به ساختار قبلی بیشتر باشد.
به گزارش شبکه اجتهاد، نشست علمی «تحول در ساختار علم فقه در نگاه مرحوم شهید ثانی» سوم بهمنماه، با حضور حجتالاسلام طالبی در مدرسه علمیه امام کاظم (ع) برگزار شد. وی در آغاز گفت: بحث ما درباره نگاه شهید ثانی به علم فقه است. هدف اصلیام این است که اعتماد شما را به کتابهایی که پیش روی شماست افزوده کنم. در بحثهای ساختاری علم فقه مرحوم شهید ثانی نگاه خاصی دارند. ساختار را در دو ناحیه میتوانیم تعریف کنیم؛ منظور از ساختار فضای کلی است که بر فقه حاکم است. مباحث فقه به چهار بخش تقسیم میشود؛ عبادات، احکام، عقود و ایقائات. آنچه شما در کتاب شرایعالاسلام مرحوم محقق مشاهده میکنید همین تقسیمبندی است. بخشی از کتب فقهی شما ناظر به بحث عبادات است که از طهارت تا امر به معروف و نهی از منکر را در بر میگیرد. بخشی از کتب فقهی شما در باب عقود مطرح میشوند. مراد از عقود معاملاتی است که متقوم به طرفین است. بخش دیگری از کتب فقهی ناظر به ایقائات است. بحث ایقائات در جایی مطرح است که وجود یک نفر برای تحقق آن موضوع کفایت کند مثل طلاق. در تحقق اثر طلاق که جدایی و فراق است تنها یک طرف تأثیر دارد. بخش دیگری از فقه درباره احکام است. این تقسیمبندی کلی است که نسبت به کتب فقهی مطرح است. بحث ما درباره ساختارهای داخلی این موضوعات فقهی نیست بلکه بحث ما ناظر به فضای کلی است که براین موضوعات حاکم است. چند عبارت از شهید ثانی داریم که برایمان مفید است.
وی تصریح کرد: در خصوص اینکه چگونه باید فقه را تقسیمبندی کرد شهید ثانی نگاه خاص دارد. ترکیب و ترتیب شرح لمعه شهید ثانی تقریباً بر اساس کتاب شرایعالاسلام مرحوم محقق است. با وجود این ایشان در بزنگاهها تذکرهایی مطرح کرده است. میخواهیم از تذکرات ایشان نکاتی را مطرح کنیم. ایشان در بحث مکاتبه که ذیل عنوان کتاب عتق مطرح میشود میگوید که مکاتبه یک عقد است. اگر عقد باشد متوقف بر ایجاب و قبول است. اگر متوقف بر ایجاب و قبول است چرا آن را در بحث ایقائات مطرح میکنید؟ البته ایشان نمیگوید این کار غلط است بلکه میگوید بهتر است این بحث را ذیل عنوان عقود مطرح میکردید. نظیر این تذکر در جاهای دیگری از ایشان بیان شده است.
کارشناس فقه اسلامی در ادامه تأکید کرد: وقتی یک مؤلفی یک نکته را چندبار تذکر میدهد نمیشود این امر را حمل بر اتفاق کرد. این امر نشان میدهد نکته خاصی در نظر مؤلف وجود دارد. مرحوم شهید ثانی وقتی میخواسته ساختارهای موجود را توصیف کند با «افعل» تفصیل توصیف کرده است؛ یعنی مثلاً گفته مناسبتر است این کار انجام شود یا بهتر است این کار انجام شود. نگفته ساختار فعلی از اساس اشکال دارد. اجمالاً نگاه خاصی در رویکرد ایشان است که وقتی میخواهد ساختار فقه را ارزیابی کند، اشکالاتی که به ذهنش میرسد را در قالب «افعل» تفصیل مطرح میکند. تکرار این تذکرات در کلام ایشان حاکی از وجود یک نگاه خاص است.
وی افزود: اگر مجموعه مسائلی دارید که حول موضوع واحد یا غرض واحد شکل گرفتهاند، اینکه بتوانید این مجموعه را به یک منظومه تبدیل کنید و آن را ساختاربندی و تنظیم کنید برای آن علم ارزش محسوب میشود و قوت آن را علم را نمایان میسازد. تذکر شهید ثانی در بحث مکاتبه این است که ایشان میفرماید که اگر دنبال تکوین مباحث فقهی از نظر ماهیت آنها هستید باید این بحث را ذیل عنوان عقود قرار دهید، چون مکاتبه هم نیازمند ایجاب و قبول است. با این وجود همانجا تصریح میکند که اگر این بحث را در این بخش مطرح کردهاند به اعتبار ارتباط با بحث عتق بوده است. به هر حال پایه اولیه بحث مکاتبه که عتق رغبه است جزء ایقائات است. دلیل اینکه بحث مکاتبه را ذیل عنوان ایقائات مطرح کردهاند این بوده است که ارزش تعلیمی آن را مدنظر داشتهاند؛ یعنی مخاطب اول باید عتق را میفهمید. خود عتق جزء ایقائات است.
طالبی در ادامه یادآور شد: وقتی یک ساختار برای علم فقه ارائه میشود، ارائه آن ساختار به این جهت بوده است که میخواستند میان مسائل آن علم یک نظمی ایجاد شود. پس به خاطر مزایایی که در ساختاربندی نهفته است به این سمت رفتهاند که یک ساختار ارائه دهند. حالا اگر بخواهید از آن ساختار رفع ید کنید و بگویید این ساختار را قبول نداریم، باید ساختار جدیدی که میخواهید ارائه دهید مزایایش بر ساختار قبلی افزونی کند. به همین خاطر به دلیل وجود چند ایراد نباید کل ساختار را با توجه به همه مزایایی که دارد به هم زد. در کل شرح لمعه چند مورد از این اشکالات را مشاهده میکنیم؟ ضمن اینکه این اشتباهات هم قابل توجیه هستند. پس غرض اصلی برای ارائه ساختار، ارائه نظاممند مباحث است و ارزش ساختار به مزایایی است که دربر دارد. ایکنا