شبکه اجتهاد: در بررسی متون کهن، بهویژه در حوزههای حدیث و تاریخ، پدیدهی تصحیف (تحریف یا تغییر ناخواسته در متن) یکی از چالشهای جدی پیشروی محققان است.
این تصحیفات میتوانند ناشی از عوامل متعددی باشند، از جمله اشتباهات ناسخان، شباهتهای ظاهری بین اسامی، یا عادات ذهنی کاتبان. در این موجز، شش قاعدهی کلیدی که برای کشف و تصحیح این تصحیفات بهکار میروند، بههمراه شواهد و مثالهای مرتبط، ارائه میشود. این قواعد از دقت و ظرافت بالایی برخوردارند.
۱. تأثیر کثرت روایت یک راوی از یکی از مشایخ و اشتراک نام با شیخ دیگر
هنگامی که یک راوی بهطور مکرر از یکی از مشایخ خود روایت میکند و نام آن شیخ با نام شیخ دیگری که راوی از او کمتر روایت کرده است مشترک باشد، احتمال تصحیف نام شیخ دوم به نام شیخ اول افزایش مییابد.
مثال: الحسن بن محبوب بیشتر از جمیل بن صالح روایت کرده است، اما در مواردی نیز از جمیل بن دَرّاج روایت دارد. بهدلیل کثرت روایت از جمیل بن صالح، ناسخان ممکن است بهطور ناخواسته نام جمیل بن صالح را بهجای جمیل بن دَرّاج درج کنند.
راهحل: در چنین مواردی، باید به قرائن رجالی و تطابق با سایر منابع حدیثی توجه کرد.
۲. تأثیر کثرت روایت و ارتباط وثیق بین راوی و شیخ
اگر یک راوی بهطور مکرر از یکی از مشایخ خود (مانند پدرش) روایت کند، ممکن است ناسخان بهطور ناخواسته نام آن شیخ را در اسناد دیگر نیز اضافه کنند.
مثال: علی بن ابراهیم بن هاشم بیشتر روایات خود را از پدرش ابراهیم بن هاشم نقل کرده است. این ارتباط وثیق ممکن است باعث شود ناسخان بهاشتباه «عن أبیه» را بعد از نام علی بن ابراهیم درج کنند.
راهحل: باید به قرائن دیگر، مانند امکان روایت راوی از شخص دیگری، توجه کرد.
۳. تأثیر غریب و کماستعمال بودن یک نام
نامهای غریب یا کماستعمال ممکن است به نامهای مشهورتر که در رسمالخط شبیه آنها هستند، تصحیف شوند.
مثال: نام «البعقوبی» ممکن است به «الیعقوبی» یا «زربی» به «رزین» تصحیف شود.
راهحل: باید به نسخههای مختلف و قرائن تاریخی توجه کرد.
۴. تأثیر عادت ناسخان به نوشتن لفظ «بن» بعد از جزء اول نام
ناسخان ممکن است بهطور عادتی لفظ «بن» را بعد از جزء اول نام راویان اضافه کنند، حتی اگر در آنجا کنیه ذکر شده باشد.
مثال: نام «ثابت ابی سعید» ممکن است به «ثابت بن سعید» یا «ثابت بن ابی سعید» تصحیف شود.
راهحل: باید به ساختار نامها و کنیهها توجه دقیق داشت.
۵. تأثیر پرش نگاه از اسم راوی به اسم راوی دیگر
اگر در سند دو راوی با بخشی از نام مشترک وجود داشته باشند، ممکن است نگاه ناسخ از نام اول به نام دوم بپرد و نام اول سقط شود.
مثال: در سند «عده من أصحابنا، عن أحمد بن محمد، عن أحمد بن محمد بن ابی نصر»، ممکن است نام «احمد بن محمد» اول بهدلیل پرش نگاه حذف شود.
راهحل: باید به نسخههای مختلف و قرائن سندی توجه کرد.
۶. تأثیر عدم توجه به مختصر شدن نام راویان
اگر نام راویان در اسناد قبلی بهطور کامل ذکر شده باشد، ممکن است ناسخان در اسناد بعدی نام را بهطور مختصر بنویسند و این اختصار باعث تصحیف شود.
مثال: در سند «محمد بن یحیی، عن أحمد بن محمد»، ممکن است در اسناد بعدی به «محمد، عن أحمد» مختصر شود و سپس به «محمد بن أحمد» تصحیف شود.
راهحل: باید به تفصیل نامها در اسناد قبلی و تطابق با سایر منابع توجه کرد.
نتیجهگیری
این شش قاعده نشان میدهند که تصحیفات در اسناد قدیمی میتوانند ناشی از عوامل مختلفی باشند. برای کشف و تصحیح این تصحیفات، محققان باید به قرائن رجالی، تطابق با سایر منابع، و نسخههای مختلف توجه دقیق داشته باشند. این قواعد نهتنها در تصحیح متون حدیثی، بلکه در بررسی سایر متون تاریخی نیز کاربرد دارند و از اهمیت بالایی در پژوهشهای علمی برخوردارند.
برگرفته از مقاله: تعلیقات استاد حسینی بر اَسناد احادیث کافی (https://jap.isca.ac.ir/article_916.html)، محمدرضا جدیدی نژاد، فصلنامه آینه پژوهش، دوره ۲۱، شماره ۱۲۳