عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی با بیان اینکه اندیشه حکمرانی و گفتمان اسلامی و مردمی امام(ره) بر پایه عدالت استقرار یافته است، گفت: شاید بتوان گفت از نگاه امام(ره) وجه اسلامیت نظام جمهوری اسلامی افزون بر رأی اکثریت و مشارکت آنان در عرصههای مختلف، براساس عدالت جلوهگر میشود و معیاری برای محک زدن اسلامیت نظام است تا ببینیم اسلامیت چه وضعیتی دارد.
به گزارش شبکه اجتهاد، یکی از مسائل مهم در خصوص اندیشه امام(ره) فهم اندیشه حکمرانی ایشان و شاخصهای کلیدی و محوری حکمرانی شایسته از منظر تفکر دینی امام خمینی(ره) است که روششناسی درست اندیشه سیاسی امام(ره) در کنار فهم مبانی اندیشهای ایشان با درک مقتضیات زمان و مکان همراه است. در این راستا «ایکنا» در گفتوگو با دکتر شریف لکزایی، عضو هیئت علمی پژوهشکده علوم و اندیشه سیاسی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، به بررسی سیر تحول اندیشه حکمرانی امام(ره)، مؤلفههای اصلی گفتمان حکمرانی ایشان و بهترین روش فهم اندیشه سیاسی امام(ره) پرداخته که متن آن به شرح ذیل است:
گفتمان حکمرانی مطلوب امام از دوره آغاز نهضت تا پیروزی انقلاب و در دوره رهبری با چه تحولاتی روبهرو شد؟ به عبارتی به مرور زمان تغییراتی در این گفتمان برخاسته از تحولات در اندیشه سیاسی فقهی امام و همچنین تماس با تجربیات بشری به ویژه در مؤلفه مهمی چون نقش و جایگاه مردم در امر حکمرانی صورت گرفت؟
لکزایی: واژه حکمرانی در ادبیات اندیشه اسلامی سابقه دارد. این واژه در ادبیات مرسوم دانش سیاسی چند سالی است که زیاد به کار گرفته میشود که بیشتر متأثر از پیشنهاد صندوق بینالمللی پول و اعلام ۸ شاخص اصلی حکمرانی خوب است، اما در ادبیات اندیشه اسلامی، به ویژه در ادبیات بسیار قدیم، واژه حکمرانی وجود داشت و واژه جدیدی نیست. گفتمان امام(ره) هم از یک طرف گفتمان اسلام است که امام(ره) به شدت به دنبال تقویت، ترویج و بسط آن بود و طبیعتاً جامعه و حکومت باید براساس این نوع نگاه به آموزههای اسلامی ظهور کند، اما از یک طرف هم گفتمان امام(ره) و گفتمان مردم مسلمان ایران و نیز مردم ایران بوده است و امام(ره) توجه بسیاری به مردم داشتند و معتقد بودند که مردم باید در فضای سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی مشارکت جدی و مؤثری داشته باشند.
امام(ره) قبل از اینکه رهبر جمهوری اسلامی شود، مرجع تقلید عمومی مسلمانان بود و خیلی از مسلمانان در ایران و خارج از ایران از ایشان تبعیت و نظرات فقهی ایشان را اجرا میکردند. انقلاب هم به رهبری امام(ره) مبتنی بر آموزههای دینی و اسلامی و همراهی مردم به نحو بسیار گستردهای به پیروزی رسید و هم دفاع مقدس به رهبری امام(ره) و باز هم با همراهی و حضور مردم با موفقیت به سرانجام رسید. در همه این سالها، به ویژه ده سال رهبری امام(ره) مثلث «رهبری ـ مردم ـ دین» به صورت بسیار به همپیوسته و همبستهای در کنار هم حضور دارند و طبیعتاً حکمرانی مطلوب امام(ره) هم برخاسته از این است که به لحاظ فرهنگی از آموزههای دینی و اسلامی تغذیه میشود و تبلور آن با مشارکت مردم اتفاق میافتد که مبتنی بر این آموزههای دینی، یک فضای سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی جدیدی را شکل میدهند و رهبری هم هدایت و نظارت و به تعبیر دقیق رهبری میکند نه اینکه مداخله کند.البته در دوران انتهایی جنگ و دفاع مقدس حضور و مشارکت مردم کمتر میشود و فرماندهان هم توقعات و انتظارات زیادی را مطرح میکنند. به همین دلیل وقتی که تهاجم جدید عراق آغاز میشود، امام(ره) تن به پذیرش آتشبس داد که نشان میدهد امام(ره) رهبری است که میخواهد از جایگاه و پایگاه دین و مرجعیت دینی و با صداقت و همراهی مردم جامعه را به پیش ببرد. وقتی این اتفاق میافتد، تجربه و فضای جدیدی شکل میگیرد که موجب میشود مردم به صورت گسترده دوباره همراه شوند. از طرفی در همه این ده سال رهبری امام(ره) و حتی قبل از آن، استفاده ایشان از تجارب بشری در حوزه حکمرانی قابل مشاهده است. قبل از پیروزی انقلاب وقتی در مورد مفهوم جمهوری از ایشان سؤال میشود، امام(ره) پاسخ میدهند که مراد از جمهوری در جمهوری اسلامی همان جمهوریای است که همه دنیا آن را میفهمند و این پاسخ هم ناظر به بعد فلسفی مفهوم جمهوری است که یک وجود بیشتر ندارد و هم ناظر به تجربه بشری است که در دنیا همه جمهوری را حضور فعال و اثرگذار مردم معنی میکنند.متأسفانه از دورهای به نظر میرسد که این گفتمان امام(ره) به ویژه در حوزه حضور مردم تحتالشعاع بخشی از مباحث سیاسی و جناحی قرار میگیرد و امروز شاهد فاصله زیاد بین دولت و ملت هستیم و ارتباط به شدت کاهش پیدا کرده و همبستگی دوره اول انقلاب بین دولت و ملت کمتر شده است. دلیل این نزول و افزایش فاصله، همین امتیازات و رانتهای اقتصادی است که نصیب یک عده شد و مردم نامحرم تلقی شدند و محروم شدند.
در واقع بعد از دوره دفاع مقدس، ذیل بحث سازندگی شکلی از توسعه اتفاق افتاد که این تلقی را شکل داد که مردم باید کنار بنشینند تا یک عده خاصی کشور را بسازند و از قِبَل این تفکر لیبرالی و نئولیبرالی، بوروکراسی خاصی بر کشور حاکم شد. نکته این است که تغییرات به عمل آمده در دولتهای مختلف پس از وفات امام(ره) ارتباطی با اندیشه فقهی ـ سیاسی امام(ره) ندارد و تحت لوای مباحث توسعه مبتنی بر نگاههای غربی رخ داده است.امام(ره) به دلیل حضورشان در مکتب متعالیه یک نگاه تکقطبی و تکدانشی نداشتند و تجربه بشری هم بر اندیشه ایشان تأثیرگذار بود و امام(ره) به آن به منزله یکی از منابع استناد میکنند که نمونه آن در بحث انتخابات و رأی اکثریت است که امام(ره) از همان ابتدا آن را پذیرفتند و قدرت و اثرگذاری آن را به رسمیت شناختند و بر این امر ایستادگی کردند و آن جمله معروف را مطرح کردند که «میزان رأی ملت است… رأی مردم را هیچ حساب نکنید؛ مردم را به حساب بیاورید»(سخنرانی امام(ره) در ۲۵ خرداد ۱۳۵۸ در جمع پرسنل نیروی هوایی).البته در بخش ساختار سیاسی با توجه به اصلاحاتی که در قانون اساسی دوم به عمل آمد، تحولاتی ایجاد شد که مبتنی بر تجربیات ده سال رهبری امام(ره) بود و مقداری تمرکزگرایی بیشتر شد و نظام سیاسی با حذف نخستوزیری از یک پارلمانی گسترده به سمت ریاستی گسترده حرکت کرد. لذا بخشی از این تحولات حکمرانی مبتنی بر نگاههای امام(ره) بوده که با توجه به تجربه دهساله رهبری ایشان رقم خورده است.
در نگاه دینی، عدالت جایگاه ویژهای در حکمرانی علوی و نبوی دارد. عدالت در اندیشه سیاسی و الگوی حکمرانی مدنظر امام(ره) چه جایگاهی دارد؟ آیا عدالت پایه و محور اصلی است یا در عرض یکسری شاخصهای مهم دیگر مانند مردممحوری، پاسخگویی، شفافیت و … قرار دارد؟
لکزایی: از دوره مشروطه مردم خواستار تأسیس عدالتخانه بودند و بحث حریت و مساوات در این دوره بسیار پررنگ شد، اما در دوره پهلوی مسئله عدالت به محاق رفت و با انقلاب اسلامی و رهبری امام(ره) مجدداً عدالت برجسته میشود، به نحوی که امام(ره) حتی عدالت فردی و اجتماعی را در کنار علم از شروط رهبری معرفی میکنند. پس از یک منظر درباره آنچه در تاریخ معاصر ایران اتفاق افتاده است، میتوان گفت که عدالت یک مؤلفه مهم حکمرانی است و از منظر دیگر میتوان تصدیق کرد که گفتمان امام(ره) گفتمان مبتنی بر عدالت است؛ به لحاظ پیروی امام(ره) از سیره نبوی و علوی و هم به لحاظ خواست اجتماعی و مطالبه عمومی عدالت از دوره مشروطه. بنابراین گفتمان امام(ره) که اسلامی و مردمی است بر عدالت استقرار پیدا میکند و عدالت اصلی اساسی در اندیشه حکمرانی امام(ره) است. در واقع اگر حکمرانی عادلانه باشد و عدالت در جامعه تحقق پیدا کند، هدف از تأسیس نظام سیاسی دینی جدید را در دوره معاصر توجیهپذیر میکند.
عدالت یک دال مرکزی در اندیشه سیاسی امام(ره) است و در حکمرانی جایگاه بسیار برجستهای دارد و سایر مفاهیم و ارزشها حتی آزادی، حضور مردم و رابطه مردم با کارگزاران را از منظر عدالت میتوان مورد توجه قرار داد. البته در نگاه فلسفی امام(ره) و نگاه فلسفی متفکران حکمت متعالیه، عدالت تمام فضایل شمرده میشود و وقتی عدالت تحقق پیدا میکند گویی همه فضایل بروز مییابد و اگر عدالت نباشد، گویی همه رذایل به منصه ظهور میرسد. هرگاه عدالت به طور نسبی تحقق پیدا کرده، بخشی از فضایل به میزان تحقق عدالت محقق میشوند و از این منظر امام(ره) بر عدالت به منزله یک اصل در حکمرانی دینی تأکید کردند و شاید بتوان گفت که از نگاه امام(ره) وجه اسلامیت نظام جمهوری اسلامی افزون بر رأی اکثریت و مشارکت مردم در عرصههای مختلف، براساس عدالت جلوهگر میشود و معیاری برای محک زدن اسلامیت نظام است و ببینیم اسلامیت در چه وضعیتی قرار دارد.
حکومت قانون در اندیشه حکمرانی امام(ره) اهمیت ویژهای دارد؛ در حالی که شاید در نگاه برخی افراد میان انقلابیگری یا مدیریت کشور در فضای انقلابی با قانونگرایی تضاد وجود داشته باشد، اما امام(ره) بلافاصله و برخلاف بسیاری از انقلابها به دنبال نظم قانونی امور کشور بودند؛ دلیل این اهمیت را چه میدانید؟
لکزایی: همانطور که گفتم چون نگاه امام(ره) به لحاظ دانشی، جامع است همه ابعاد فقهی، فلسفی، کلامی و حتی عرفانی مسائل و ارزشها را بررسی میکنند. پس توجه امام(ره) به مسئله قانون تنها برخاسته از یک بعد مثلا فقهی نیست. حال اگر عدالت را دال مرکزی شیوه حکمرانی امام(ره) را بدانیم، آنچه مسیر اجرایی و تحقق عدالت هموار میکند، مسیر قانون و قانونگرایی و در یک کلام حکومت قانون است، آن هم اجرای بدون تبعیض و استثنای قانون، چون قوانین خوبی داریم و از آنجا که به صورت تبعیضآمیز و استثناپذیر اجرا میشوند، در عمل به ضد خودش و ضد عدالت بدل میشوند. بنابراین امام(ه) بر مسئله قانون تأکید داشتند و حتی از دوره نگارش «رساله کشفالاسرار» به این مسئله اشاره میکنند و از دهه ۳۰ یکی از دلایل عدم تحقق عدالت در جامعه را مشکل فقدان قانون یا نقص قانون یا اجرای بد قانون یا نبود قوانین خوب بیان میکنند.
اگر عدالت را دادن حق به صاحب حق و قرار گرفتن هر چیز در جای خود تعریف و آن را اجرا کنیم، قانون زمینه تحقق عدالت را فراهم میکند. با همین نگاه، امام(ره) از آغاز انقلاب بر تشکیل و تأسیس نهادهای انقلابی و قانونی کردن جایگاه آنها تأکید میکنند و بر حرکت براساس مر قانون در دوران ده ساله رهبری انقلاب به شدت پافشاری میکنند، به نحوی که شبیه نامگذاری سال توسط مقام معظم رهبری، امام(ره) در یکی از سالها بر اجرا و رعایت قانون در کشور تأکید کردند. لذا از نظر امام(ره)، پیشرفت، تحقق عدالت و دستیابی به آزادی منوط به این است که براساس معیارهایی جامعه را به پیش برد و این معیار جز قوانین خوب، اجرای کامل و نیز به دور از تبعیض بودن آن نیست.
سؤال پایانی؛ بهترین روش برای فهم اندیشه امام به ویژه اندیشه حکمرانی امام(ره) چیست تا دچار انحراف و قلب تفسیر اندیشهشان نشویم؟
لکزایی: در اندیشهشناسی و فهم اندیشه و به خصوص اندیشه سیاسی روشهای خاصی وجود دارد که دارای پیچیدگیهای خاصی است. در خصوص اندیشه امام(ره) به صورت کلی میتوان این تفکیک را انجام داد که یک سری امر واقع وجود داشت که امام (ره) در برابر آن حوادث و امر واقع موضعگیری و مواجههای داشتند و مطالبی را بیان کردند، اما امروز ما با آن امر واقع روبهرو نیستیم یا اصلاً موضوعیت ندارد. لذا مسائلی که وجه تاریخی پیدا میکند به همان نسبت برای ما ارزش خواهند داشت. از طرفی یک سری مسائل و مباحث در اندیشه امام(ره) دیده میشود که نه فقط مبانی بلکه فراتر از مبانی است که اگر در فلسفه سیاسی به آنها رجوع کنیم، مباحثی هستند که همواره میتوانند مورد استفاده قرار بگیرند. برای نمونه در خصوص عدالت هنوز صاحبنظران و متفکران، عدالت را از منظر افلاطون و به لحاظ فلسفه و فلسفه سیاسی مورد بحث قرار میدهند.
بر این اساس بخش عمدهای از مباحث امام(ره) به ویژه آثار مکتوب ایشان جزو مباحثی است که در همیشه تاریخ برای انسان و بشریت مهم است، مانند عدالت، آزادی، تقابل خیر و شر، قدرت و کسب و توزیع آن و…اینها مفاهیم و ارزشهایی هستند که همواره برای انسان اهمیت دارد. لذا نگاه امام(ره) به منزله یک فقیه، فیلسوف، عارف، مفسر قرآن و متکلم برای ما راهگشاست و ما میتوانیم همیشه با امام(ره) در خصوص این مفاهیم گفتوگو و مواجهه داشته باشیم تا مباحث خود را به پیش ببریم، همانطور که همچنان میتوانیم راجعبه عدالت با افلاطون، راجعبه اخلاق و فضیلت با ارسطو و… گفتوگو کنیم و این منظرها و نگاهها برای ما راهگشاست. در «رساله کشفالاسرار» امام(ره)، به عنوان یکی از آثار مکتوب مهم ایشان که بخش عمدهای از فلسفه سیاسی امام(ره) در این رساله مطرح شده، ایشان بحث دولت و رابطه دین و دولت و رابطه دولت و روحانیت را به تفصیل بیان کرده و به آن به لحاظ فلسفی پاسخ دادهاند و با وجود اینکه حدود ۷ دهه از بیان آن میگذرد، همچنان اهمیت دارد و از قابلیت بحث و گفتوگو و ارائه نگاههای جدید درباره آن برخوردار است.
در خصوص مردم و جایگاه مردم در حکومت اسلامی برخی از صحبتهای امام(ره) اینگونه برداشت میکنند که امام(ره) به خاطر اینکه در مراحل نهایی پیروزی انقلاب بودیم، چنین سخنانی را درباره جایگاه بالای مردم بیان کردهاند، در حالی که اینگونه نیست و این سخنان درباره مردم مبتنی بر مبانی اندیشهای امام(ره) است که از یک عمق و غنای کافی در آثار ایشان بهرهمند است و نمیتوان گفت این بیانات به لحاظ شرایط سیاسی و اجتماعی آن دوره بوده و بعد از آن عبور کردهاند. در واقع مفاهیمی مانند عدالت و حضور مردم و آزادی و … جزو ثابتات اندیشه امام(ره) است و همچنان میتوان درباره آنها صحبت کرد و به آنها عمق بخشید.