قالب وردپرس افزونه وردپرس
خانه / آخرین اخبار / عراق مستعد و محتاج گفت‌وگو است/ سید حمیدرضا میررکنی ‌بنادکی
عراق مستعد و محتاج گفت‌وگو است/ سید حمیدرضا میررکنی ‌بنادکی

ملاحظاتی در خصوص دیدار قریب‌الوقوع آیت‌الله سیستانی با شیخ الازهر؛

عراق مستعد و محتاج گفت‌وگو است/ سید حمیدرضا میررکنی ‌بنادکی

اختصاصی شبکه اجتهاد: تصور می‌کنم دیدار شیخ الازهر با مرجعیت معظم نیز در معرض برخی آسیب‌ها است. در این راستا نکاتی را باید در خصوص این قبیل مراودات به‌طور کلی ملحوظ داشت؛

۱. بازنمایی ما از این دیدارها عمدتاً نظیر دیدار یک فقیر غرق عطش با یک غنی مستغنی است؛ گویی اگر پاپ به محضر مرجع عالی‌قدر ما رسیده، از برای شنیدن حرف‌هایی که نشنیده و تلمذ و خاکساری بدانجا آمده. این تصویر گرچه ما شیعیان را خوشحال می‌کند، اما پیش از خوشحالی ما را دچار بلای خوش‌خیالی می‌کند. ما از این قبیل اخبار خرسند می‌شویم و آن را همچون یک پیروزی تاریخی قلمداد می‌کنیم، حال آنکه سؤالات مهم‌تری را رها کرده‌ایم؛ مثلاً ما نمی‌پرسیم که اساساً موقعیت سیاسی پاپ و قدرت نهاد دین در غرب چه وضعی دارد؟ بی‌آنکه به این سؤال پاسخ بگوییم دیدار سرسلسله این نهاد را تحلیل می‌کنیم. آیا پاپ قدرتمند است و در مناسبات جهانی نیرویی تولید می‌کند؟! آیا منظر و طرح او جز جامعه محدود مسیحیان معتقد و چند آکادمی دین‌پژوهی، مجرا و بستر دیگری هم دارد؟ همین سؤالات را باید درباره شیخ الازهر هم بپرسیم تا موقعیت این دیدار برای ما در حد و اندازه واقعی‌اش نمایان شود.

۲. می‌فرمایند که چرا نظیر این گفت‌وگوها در ایران برقرار نمی‌شود؟

این سؤال خوبی است و مجال بازی برای فهم موقعیت این دیدارها مهیا می‌کند؛ اما لحن سؤال به‌گونه‌ای است که گویی تفاوت‌های بنیادین ایران و عراق را می‌خواهد سرسری بگیرد و ناگفته بگذارد. این گفت‌وگوها در ایران برقرار نمی‌شود، نه چون نجف حرف دارد و قم ندارد (چنانکه آقای نصیری تصور می‌کرد) و نه چون نجف قدرت دارد و قم و تهران قدرت ندارند! نخیر. ماجرا بسیار ساده‌تر از این حرف‌ها است.

این قبیل دیدارها از دو حال خارج نیستند؛ یا از سر رو‌ی‌دربایستی‌اند و یا قرار است آغاز راه و ارتباطی باشند. اگر تشریفاتی باشند که خیلی بد است، گویی مرجع معظم ما می‌شود یکی از عناصر بکار رفته در مراسم آقایان. واقعیت هم گویای این است که تحلیل صحیح نیست. این دیدارها در راستای یک برنامه واقعی از سوی طرفین برقرار می‌شوند. در واقع پاپ یا شیخ الازهر ضرورتی را در برقراری گفت‌وگو می‌بینند. آن ضرورت چیست؟

۳. در عراق نیروهای مختلفی در جریان قدرت حاضرند. همین تعدد و کثرت نیروهای مولد قدرت هم بستر بی‌شاکله ماندن سیاست و فرهنگ عراق است و هم نقطه استعداد این کشور در عرصه سیاست و فرهنگ. در واقع در عرصه‌ای که شاکله تنومندی در کار نیست، خودبه‌خود ائتلافات و گفت‌وگوها در دایره وسیع‌تری ممکن خواهند بود.

به‌علاوه عراق در دل خود گفتمان‌ها، فرهنگ‌ها و مذاهبی را دارد که به مرجعیتی بیرون از مرزهای عراق تعلق دارند. همین مطلب حضور رسمی مراجع بیرون عراق در درون گفت‌وگوهای عراقی را ضروری‌ می‌کند.

به‌عنوان مثال از جمعیت چهل میلیونی عراق حدود ۳۱ درصد را مردمان سنی‌مذهب شکل داده‌اند. این در حالی است که هیچ مرجع علمی و گفتمانی سنی‌مذهبی در درون عراق در کار نیست.

در واقع ساده‌لوحی است اگر فرض کنیم که حضور شیخ الازهر – به‌مثابه یکی از نقاط مولد و مراجع رسمی عالم اهل‌سنت – صرفاً یک بازدید سیاحتی است یا کاری است برای درک محضر یک مرجع شیعه؛ آنچه حضور شیخ الازهر را ضروری کرده است میدانی است که ۳۱ درصد جمعیت عراق عرصه آن است. در چنین میدانی حضور مراجع علمی اهل‌سنت در بالاترین سطح آن ضروری است؛ از همین رو است که دست‌کم از سال ۲۰۱۴ چندین بار دولت عراق به‌طور رسمی با دعوت‌های خود شیخ الازهر را برای سفر به عراق فراخوانده است.

بنابراین این دیدار نه دیدار دو عالم که ملاقات دو نماینده از دو طیف اصلی عراق است. یحتمل قرار است در این دیدار بر نقاط مشترک و لازم توجه از سوی هر دو طیف تأکید شود.

دیگر لازم به اطاله نیست. پیدا است که شرایط ایران کاملاً متفاوت است. جریان قدرت در ایران شاکله دارد، گفتمان‌ها و ادیان و مذاهبی که ممکن است مرجعی بیرون از ایران داشته باشند، درصد بسیار اندکی از جمعیت ایران را کما و کیفا تشکیل می‌دهند. همین مطلب حضور نمایندگان اصلی و رسمی این گفتمان‌ها در گفت‌وگو با سطوح عالی علمی و سیاسی ایران را از ضرورت می‌اندازد. به‌راستی شیخ الازهر چه نقطه استعدادی و چه طرح شنیدنی می‌تواند برای ما داشته باشد که بخواهد به ایران دعوت شود و یا به دیدار کسی بیاید؟! ایران و جامعه ایرانی مواضع روشنی دارد و در این مواضع متکی بر مراجع بیرونی نیست، بنابراین جایی در برنامه‌های آن مراجع بیرونی نمی‌تواند داشته باشد.

۴. برخی افراد که علاقه‌مند به زیستن در فانتزی‌های تاریخی هستند، مثال‌هایی نظیر ارتباط شیخ الازهر با آیت‌الله بروجردی را پیش می‌کشند و خیال می‌کنند تنها شکل ارتباط عمیق چیزی شبیه به همان کار است… . درحالی که نمی‌بینند ایران این ارتباط را به شکل قدرتمندتر و فراگیرتری در منطقه پی‌گرفته است. اگر نتیجه آن دیدارها و تلاش‌ها تأسیس چند مرکز فرهنگی و مدرسه و بیانیه‌هایی علیه رژیم صهیونیستی بود، امروز ایران این تلاش‌ها را در سطوح رسمیِ سیاسی و حتی نظامی و فرهنگی به ثمر نشانده است. گفت‌وگوهای عمومی ایران در داخل و خارج، چه مجالی برای حضور پاپ یا شیخ الازهر دارد؟ ایران برای خود و منطقه خود برنامه‌ای دارد، به همین خاطر هم هر نوع دیدار و گفت‌وگو با ایران به معنای آغاز همکاری بر سر آن برنامه است. پس تنها کسانی به این نقطه ورود می‌کنند که جداً طرح و برنامه‌ای برای سیاست داشته باشند و درک آنان از سرنوشت بشریت از لفاظی‌های خیرخواهانه و سمینارهای خشک و شاد بین‌الادیانی فراتر رفته باشد. این گفت‌وگوها در ایران رخ نمی‌دهد، چون ایران از مرحله این گفت‌وگوها عبور کرده است و گفت‌وگوهایش در شکل و سطحی دیگر برقرار است(البته ما نمی‌گوییم که ایران از این گفت‌وگوها غفلت کند.).

در آخر باید تأکید کنیم که تمام آنچه گفته شد نه تخفیف این دیدار است و نه تخفیف موقعیت جاری در عراق؛ بلکه ملاحظاتی است واقعی که باید در تحلیل ماجرای این دیدار ملحوظشان داشت؛

سخن آخر (به‌جای نتیجه‌گیری)

عراق سال‌ها است که آبستن شکل جدیدی است. این یعنی مناسبات عراق در موقعیتی بدوی‌اند (بدوی را بدون بار ارزشی و به معنای آغازین بودن به‌کار برده‌ام). همین وضعیت عراق را مستعد گفت‌وگوهای فرا عراقی کرده است. این مطلب به معنای آن نیست که “نگاه جهان” به “عراق” است. نیز به معنای آن نیست که در نجف سخنی در میان است که جهان برای مسئله‌آموزی از آن غرق در عطش و شوق شده است، نخیر. عراق آبستن است و چنین اوضاعی مجالی برای حضور ضروری نیروهای زنده منطقه‌ای در عراق را فراهم می‌کند. دولت عراق هم‌چنین درکی دارد و علت دعوت‌های مکرر آنان از شیخ الازهر به‌عنوان یکی از مراکز اصلی گفتمان‌ساز و مشروعیت‌زا در جهان عربی هم همین بوده است. دولت عراق بارها از شیخ الازهر دعوت به عمل آورده است و حالا بعد از حدود شش سال این سفر عملی می‌شود. پیدا است که دیدار با قدرتمندترین عالم و نیرومندترین عنصر گفتمان‌ساز عراق باید در صدر این دیدارها قرار گیرد. عالمی که البته نفوذ حکمش گاهی محصور در مرزهای عراق هم نیست. به نظر می‌رسد روایت واقعی این دیدار باید با فهم ملاحظاتی این چنینی ممکن شود.

امیدواریم این دیدارها به‌زودی ثمرات میمون خود را برای ملت و دولت عراق به منصه ظهور برساند، ان‌شاءالله.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Real Time Web Analytics