شبکه اجتهاد: با محاسبه تواریخ اجازات و مراجعه به منابع تاریخی شاید بتوان تشخیص داد که علامه حلی حدود یک دهم از عمرش را در ایران گذرانده بود. او در این مدت علاوه بر بحث و مناظره با دانشمندان اهل سنت در شهرهای مختلف در حال نشر و روایت آثارش نیز بود و شاگردان زیادی را تربیت کرد.
اجازات فراوانی از علامه با تواریخ و امضاهای مختلف در شهرهای گوناگون ایران صادر شده است. این اجازات در مدرسهی سیاری که سلطان محمد خدابنده آن را با اردوی خود، شهر به شهر از کرمانشاه تا قزوین و زنجان و شهرهای شمالی ایران… در تردد بود، انتقال میداد.
علامه حلی پس از سالها تلاش و خدمات فرهنگی در سراسر قلمرو مغولان در ایران، در سال ۷۱۶ ق بعد از مرگ سلطان محمد خدابنده، به وطن خویش «حله» بازگشت و در آنجا به تدریس و تألیف مشغول گردید و تا آخر عمر (سال ۷۲۶ ق) منصب مرجعیت و فتوا و زعامت شیعیان را بر عهده داشت.
یکی از ثمرههای این سفرها شاگردان زیادی است که او بدست آورد. بسیاری از این شاگردان در زمان حیات علامه و یا پس از آن به حله آمده و از او و فرزندش فخر المحققین محمّد که در این سفرها نیز در کنار پدر در حال تعلیم و تعلّم بود، بهره بردند.
به عقیده من دو کار مهم درباره علامه حلی و فرزندش فخر المحققین باید صورت پذیرد که حایز اهمیت و فایده بسیار زیادی برای شناخت بهتر ما از تاریخ شیعه و تأثیر این دو دانشمند بزرگ شیعه در گسترش علوم عقلی و نقلی در خصوص ایران هستند.
اول: تمامی شاگردان ایرانی علامه و فرزندش از لابلای کتابهای تراجم و طبقات و نیز اجازات ایشان که بر روی نسخههای خطی آمده، جمع آوری شود تا بتوانیم گزارش کاملی از حیات و سیره این افراد از میان نسبتها و تواریخ اجازات و مکان اجازات به حجم گسترش شاگردان این دو در سرتاسر ایران واقف شویم.
دوم: با کمک معلوماتی که از نکته اول بدست آوردیم نقشه ورود و خروج و طرح توسعه تشیع در شهرهای ایران که علامه در آنها تردد کرده را ترسیم کنیم. حتی اگر گزارشی از فعالیت علامه و فخر در این شهرها نداشته باشیم احتمال عبور و تردد آنها را در آن شهرها بخاطر واسطه بودنش در بین دو بلد تصریح شده در بیاوریم.
در بالا تصاویری از یکی از نسخههای خطی کتاب «غایه الوصول و إیضاح السبل فی شرح مختصر منتهى السؤل و الأمل» تألیف علامه حلی در کتابخانه دیاربکر به شماره ۱۶۰ در ترکیه را میبینید که کاتب آن از دانشمندان و سادات ایرانی است که این نسخه را در حله در سال ۷۶۳ ق کتابت و آن را پس از دو سال در سال ۷۶۶ ق با نسخهی اصل مقابله کرده و سپس آن را در همان سال و ظاهرا همزمان با کار مقابله بر فخر المحققین قرائت کرده و فخر در پشت صفحه اول به او اجازه داده است.
نام او «تاج الدین علی بن علی بن شمس الدین محمد الحسینی الجرجانی» است. نص اجازه و تعابیر فخر از ذکر نام او و نام پدر و جدش دلالت بر ریشه دار بودن این اسره دارد که در جستجوهایی که در کتب تراجم صورت گرفت ذکری از آن یافت نشد که صد البته باید در کتب انساب نیز مراجعه شود.
از نکات جالب در این اجازه از فخر المحققین آن است که هم خط پایان (إنهای) قرائت و هم اصل متن اجازه در پشت صفحه اول نسخه به خط فخر نیست و فقط فخر آن را با خط خود امضا فرموده، ولی قابل ذکر است که تمامی بلاغات در وسط متن به خط خود اوست، به استثنای بلاهایی که ناسخ برای مقابله با نسخه اصل نوشته است که نمونههای آن را در تصاویر میبینید.