شبکه اجتهاد: اصطلاح موسوعه در عصر حاضر به دو معنی اطلاق میشود: اول، کتابهایی که به طور وسیع و گسترده تدوین شدهاند، مانند کتابهای جواهر و غدیر و مانند آنها که آنها را موسوعه الجواهر و موسوعه الغدیر و … مینامند. دوم، به کتابهایی که به شکل معجم و الفبایی و دائره المعارفی نوشته میشوند، خواه برای عموم علمها باشد، یا برخی از آنها یا یک رشته خاص از آنها، این موسوعه از قسم دوم میباشد.
خصائص موسوعه به معنای دوم: موسوعه بدین معنی دارای ویژگیهایی میباشد که بدآنها اشاره مینماییم:
۱- شمولیت: یکی از خصوصیات موسوعه این است که شمولیت داشته باشد یعنی شامل موضوعات و عناوین هدف باشد. البته این امر سعه و ضیقاً تابع هدف نویسنده میباشد.
۲- ترتیب سهل و آسان: این امر به دو نحو قابل طرح است: اول: اینکه عناوین و اصطلاحات بر حسب مادّه اصلی نگارش شده باشند. دوم: اینکه بر حسب کیفیت خواندن کلمه نگارش شده باشند. ترتیب اول در لغتنامهها به کار میرود و ترتیب دوم در دائره المعارفها استفاده میشود.
۳- روش نگارش آسان: کتابهای فقهی غالباً دارای تعقید لفظی و پیچیدگی در اسلوب نگارش دارند که این امر امکان استفاده از آنها را مگر برای طبقه خاص ممکن نمیسازند. لذا لازم است در نگارش موسوعه از روشهای آسانی که بتواند معارف شریف فقهی را در اختیار خواننده قرار دهد، استفاده شود.
۴- ذکر منابع: مطالبی که در موسوعه آورده میشوند باید دارای منبع و مدرک باشند تا ارزش خود را داشته باشند و قابل اعتماد باشند. اینها ویژگیهای خاص موسوعه بنحو عموم میباشد.
اما موسوعه فقیّه میسره ویژگیهای خاص خود را دارا میباشد که بدان اشاره خواهد شد.
اهداف موسوعه علی العموم: هدف از موسوعه به شکل عموم رساندن علوم به مخاطبان به زبان سادهتر در کمترین زمان، زیرا اگر کسی بخواهد معنا و احکام یک اصطلاح را بداند در حالیکه فعلا زمان رسیدن به آن و یا منابع و مدارک آن را ندارد، بهترین وسیله برای رسیدن به آن، موسوعه میباشد.
تاریخ موسوعه نویسی: موسوعه – یا دائره المعارف – نویسی چه به صورت عموم و چه در علم خاص تاریخ درازی دارد که اینجا جای تعرض به آن نیست، ولی علامه طهرانی در کتاب ارزشمند خود «الذریعه جلد ۸ صفحه ۳ تحت عنوان دائره المعارف » مختصری از تاریخ دائره المعارفهای علوم مختلف را بیان نمودهاند.
تاریخ موسوعه نویسی در فقه: در نیمه دوم قرن ۱۴ هجری قمری و نیمه دوم قرن ۲۰ میلادی کوششهایی برای تدوین یک دائره المعارف فقه اسلامی بوجود آمد که حاصل آن پیدایش دو دائره المعارف بود:
«موسوعه الفقه الاسلامی» که معروف به «موسوعه جمال عبد الناصر» بود. این موسوعه متعرض هفت مذهب از مذاهب اسلامی شده که عبارتند از ۴ مذهب اهل سنت و مذهب امامیه و مذهب زیدیه و مذهب اباضیه که یکی از مذاهب معروف خوارج میباشد.
متاسفانه این موسوعه که در ۲۰ جزء و ۱۰ جلد چاپ شده است و از حرف الف – در مرحله چاپ – نگذشته است و متوقف شده است.
اولین جزء آن در سال ۱۳۸۶ هـ = ۱۹۶۷ م به چاپ رسید و در سال ۱۴۱۰ هـ = ۱۹۹۰ م تجدید چاپ گردید.
ایده موسوعه فقهیه در جمهوری اسلامی: این ایده همچو ایدههای کمالی در حوزه علوم اسلامی بعد از انقلاب اسلامی در اذهان علما و اهل فکر جرقه زد و جسته و گریخته فرهنگ نامههای متعددی در فقه و اصول تدوین و چاپ گردید.
ولی آنچه را که میتوان در مقابل موسوعه فقهی کویتی عرضه کرد دو نمونه را میتوان نام برد:
اول: موسوعه الفقه الاسلامی طبقاً لمذهب اهل البیت علیهمالسلام: این موسوعه به امر رهبر انقلاب حضرت آیتالله خامنهای ادام الله ایامه و ابقاه، در سال ۱۴۱۱ق مطابق با ۱۳۶۹ ش، زیر نظر عالم فرزانه آیتالله سید محمودهاشمی (قدس سره) تاسیس گردید؛ و پس از طی مقدماتی جلد اول آن در سال ۱۴۲۳ ه. ق، چاپ گردید و هم اکنون حدود ۵۲ جلد آن تا حرف «ز » به چاپ رسیده است که آرزوی تکمیل آن را داریم.
دوم: الموسوعه الفقیه المیسره: که هدف از انعقاد این مجلس معرفی و رونمایی از آن میباشد و با مراعات حال حضرات، برای معرفی آن مختصری از سرگذشت تدوین آن را خدمت شما تقدیم مینمایم.
تاریخ شروع تدوین: از اوائل انقلاب اسلامی این فکر در ذهنم جرقه زد، چون موسوعه موسوم به جمال عبد الناصر را دیده بودم و به خود میگفتم چه خوب بود در فقه امامیه هم، چنین موسوعهای نوشته شود، حتی بر برخی برادران هم مطرح نمودم، چون این امر نیاز به شرایط بسیاری داشت، لذا در عالم ایده باقی ماند.
ولی در سال ۱۳۶۳ ش عزم را جزم نمودم و مشغول جمع آوری اصطلاحات فقهی و اصولی شدم. ابتدا چهار هزار اصطلاح فقهی و یک هزار اصطلاح اصولی را جمع آوری نمودم.
روش کتابت اصطلاح در این بار بر اساس ماده کلمه بود، مثلاً استصحاب در «صحب» یعنی حرف (ص) میآمد همانگونه که در لغتنامهها این روش متداول است.
سپس بر این اساس مقداری از اصول را تدوین نمودم و در هر مرحله از پیشرفت کار با اهل نظر مشورت میکردم، سپس به این نتیجه رسیدم که این روش مخصوص کتابهای لغوی و لغتنامهها میباشد و اما در دائرهالمعارفها روش دیگری اتخاذ میشود و آن ترتیب عناوین و اصطلاحات بر حسب چگونگی تلفظ کلمه میباشد که این روش خیلی سهل و آسان تر است.
بنابراین دوباره اصطلاحات را بر اساس هیأت کلمه مرتب نمودم، لازمه این کار این بود که کلمه «استصحاب» در حرف الف بیاید و خیلی از عناوین جابجا شوند.
سپس مقداری از اصول را بر این اساس تدوین نمودم. در سال ۱۳۶۶ش برادر عزیزمان آیتالله اراکی به فکر تأسیس مؤسسهای برای تحقیق و تدوین آثار اسلامی مخصوصاً آنچه که برادران و دوستان دارند شدند. بر حسب توافق بنا شد ادامه کار موسوعه در ضمن مؤسسه مجمع الفکر باشد. در این مرحله ادامه کار اصولی را متوقف نمودم و شروع به کتابت در فقه نمودم.
در حدود سه الی چهار سال توانستم اصطلاحات حرفهای الف و ب را در یک جلد به صورت دستی چاپ نمایم و پنج نسخه از آن را خدمت آقایان علماء و أهل فکر تقدیم نمایم.
یکی از نکاتی که دو نفر از آقایان – که تشویق و راهنماییهای آنان موجب تشویق بنده شد – مرا بدان راهنمایی نمودند، این بود که مرا به کتاب «موسوعه الفقه الاسلامی » کویتی هدایت نمودند که:
یکی حضرت استاد آیتالله وحید خراسانی دام ظلّه و زاد الله فی عمره، بود. ایشان فرمودند: آیا موسوعه کویتیه را دیدهای؟ عرض کردم: نه، فرمودند: البته آنان با عِدّه و عُدّه این کار را انجام دادند.
دیگری آیتالله هاشمی شاهرودی (قدس سره) بود که ما را به این موسوعه راهنمائی نمود که تازه سه جلد از آن صادر شده بود و آن سه جلد را به عنوان امانت در اختیارم قرار دادند. از این به بعد نظرم درباره موسوعه نویسی کاملتر گشت.
برای بار دوم فقه را از اول – بحسب موضوعات نوشتم –البته این بار کار پختهتر و فنیتر شده بود تا اینکه در سال ۱۴۱۴ ه ق جلد اوّل آن به چاپ رسید و هر جلدی که بعد از آن چاپ میشد کاملتر میشد. تا اینکه چند سال قبل جلد اول باز بینی شد و با ویراستاری جدید و عناوین بیشتر به چاپ رسید.
ترتیب مدخلها: مدخلهای موسوعه چند گونه میباشد؛
اوّل: عناوین کتابهای فقه مانند: صلاه، زکاه، بیع، إجاره، شرکه و مانند اینها: دراینگونه عناوین کلیّات مربوط به این کتابها نوشته میشود و عناوین و مسائل زیر مجموعه به محلهای مناسب خود ارجاع میشود. مثلاً عناوین مانند: رکوع، سجود، تشهد، تسلیم و مانند آن تحت همین عناوین بصورت وسیعتر بحث شود.
دوم: موضوعات و یا متعلقات أحکام: مانند أسماء، أمکنه و أزمنه و أسماء حیوانات و…
سوم: حکم و أقسام آن: مانند تعریف حکم و أقسام آن: از قبیل: تکلیفی و وضعی و اقسام تکلیفی خمسه و تقسیم هر یک از آنها به اقسام خودش که هر کدام در عنوان مناسب آن بحث میشود.
چهارم: عناوین مرتبط با علوم دیگر: عناوین زیادی وجود دارند که مربوط به علوم دیگر میباشند، ولی بار فقهی دارند، مانند:
– عناوین طبی مانند: برص، جذام و برسام، جنون، سفه و رتق و مانند اینها.
– عناوین کلامی مانند: توسّل، شفاعت و إسلام و إیمان و کفر و مانند آنها.
– عناوین اخلاقی مانند: «إحسان» که ذیل آن قاعده احسان ذکر میشود و یا «إهانه » که ذیل آن عنوان «حرمه إهانه المحترمات» آورده میشود و یا «تعظیم» که ذیل آن قاعده «تعظیم شعائر» ذکر میشود و یا إکرام و مانند آن.
ترتیب مقالات: مقالات موسوعه به چند قسم تقسیم میشوند:
أوّل: مقالات مفصّل: این مقالات غالباً مربوط به کتابها میباشد، مانند: زکاه، بیع، شرکه و… گاهی هم بعضی ازعناوین مهم که بحث زیادی دارنداین گونه میباشد، مانند عناوین: تسلیم، سجده، شرط، إمامت، زیارت، اسراف، إنفاق و مانند آن. از این جمله میتوان قواعد فقهیه را نام برد، مانند: قاعده «تسامح» و «حرج» و «ضرر» و …
دوم: مقالاتی که متوسط است: اینها مقالاتی میباشند که نه چندان مفصّل و نه مختصر، بلکه بینابین میباشند، مانند: احتکار، احتضار، أب، أمّ.
سوم: مقالات مختصر: مقالاتی هستند که نیاز به تفصیل ندارند بلکه در آنها اکتفا به شرح معنی و بیان برخی أحکام میشود، مانند: آجام، آجن، إبط، أبطح و مانند آن.
چهارم: عناوین ارجاعی: برخی از عناوین چون قبلاً مورد بحث قرار گرفتهاند و یا در آینده مورد بحث قرارخواهند گرفت، لذا بدانجا ارجاع میشود.
خصائص موسوعه فقهیه میسره: در اینجا به چند خصوصیت موسوعه مختصراً اشاره مینمایم:
اول: اشتمال بر ملحق اصولی: یکی از امتیازات موسوعه فقهیه میسره اشتمال آن بر ملحق اصولی است.
در این ملحق، آنچه از نظر حروف در قسمت فقه ذکر شده در ملحق اصولی نیز بدان مقدار از مباحث اصولی هم ذکر شده است. مثلاً در جلد اول، فقه آن از عنوان «آباء» شروع تا عنوان «إذن» منتهی میشود. و در اصول از عنوان «آیه» شروع و تا عنوان «أدلّه» ختم میشود.
وجه الحاق ملحق اصولی: علم اصول و علم فقه در هم آمیختهاند و گاهی تفکیک ناپذیرند، بلکه یک اصطلاح ممکن است هم در فقه و هم در اصول با دو لحاظ مورد بحث قرار گیرند که خالی از ارتباط باهم نیستند و مراجعه کننده ممکن است به دو بحث نیاز داشته باشد. امثال این امر کم نیستند مانند: اجتهاد، اجماع، تقلید، خبر و مانند اینها.
دوم: اشتمال بر قواعد فقهیه: امتیاز دومی که موسوعه فقهیه میسره دارد ذکر قواعد فقهیه میباشد، مانند قاعده «إحسان» و قاعده «نفی الحرج» یا «نفی السلطنه» و یا …
سوم: اشتمال بر ملحق تراجم فقهاء: در موسوعه فقهیه میسره همه فقهائی که از نظر فقهی آنها در هر مجلدی استفاده شده، شرح حال مختصری از آنها در ملحق تراجم فقها ذکر شده است.
چهارم: اشتمال بر مسائل مستحدثه: سعی شده است که مسائل مستحدثه مهم در موسوعه آورده شود، مانند: تلقیح صناعی، تغییر جنسیت و مانند آنها.
پنجم: اشتمال بر برخی از اصطلاحات حدیثی و درایتی: موسوعه از عناوین درایهای و حدیثی که در فقه به نحو وسیعی مورد کاربرد میباشند غافل نشده است، مانند: خبر، حدیث.
ششم: اشتمال بر مطالب اخلاقی: تأکید شده است عناوینی که بار اخلاقی دارند مورد بحث قرار گیرند، مانند: «إحسان»، «إکرام»، «إهانه»، «إیذاء»، «تواضع»، «تکبر» و مانند اینها.
این تنوع در عناوین و مطالب موجب طراوت موسوعه شده و مانع از اکتفاء به مطالب فقهی صرف شود.