استاد علیدوست با تاکید بر اینکه ممکن است در شرایط حرج و اضطرار، کسب علم بر اجرای یک حکم دیگر اولویت داشته باشد به این پرسش پاسخ داد که کدامیک از منابع چهارگانه اجتهاد و استنباط نقش بیشتری در حکم آیتالله مکارم شیرازی درباره تزاحم علمآموزی و حجاب را دارد.
به گزارش شبکه اجتهاد، حجتالاسلام والمسلمین ابوالقاسم علیدوست، استاد خارج فقه و اصول حوزه علمیه قم و نویسنده کتاب فقه و مصلحت، با اشاره به مسایل مطرح شده در چند روز اخیر در زمینه فتوایی در مورد حجاب دختران و زنان مسلمان در برخی دانشگاههای خارج کشور، به ایکنا گفت: هر حکمی که در اسلام داریم اعم از حرام و یا واجب در دو صورت قابل استثنا است؛ یعنی عمل به آن واجب، واجب نیست و ارتکاب حرام، نیز حرام نیست.
وی ادامه داد: این مسئله زمانی است که عناوین ثانویه مانند حرج و اضطرار بر آن حکم عارض شود البته شرایط حرج و اضطرار در امر واجب را همه مطرح کردهاند؛ مانند روزه گرفتن که اگر کسی به عسر و حرج بیفتد میتواند روزه نگیرد و در اضطرار نیز اکل میته با وجود حرمت در حالت عادی، در این شرایط حکم حلال را دارد البته حرج در امر حرامی را همه فقها نمیگویند ولی اضطرار را همه گفتهاند.
استاد خارج فقه حوزه علمیه قم تصریح کرد: اگر کاری به مرز حرج برسد واجب و یا حرام از آن استثنا خواهد شد که مثال معروف آن اکل میته است که جایز میشود و در بحث حجاب نیز که مسئله روز است اگر گفتیم حجاب حکمی واجب است؛ مانند سایر واجبات اما اگر در جایی کشف بدن اضطرار پیدا کرد جایز است البته برخی در شرایط حرج نیز این مسئله را جایز میدانند.
حرج و اضطرار باید واقعی باشد
علیدوست عنوان کرد: اگر حجاب را واجب فرض کنیم در این صورت اگر رعایت آن در جایی منجر به حرج شود و فرد مورد اذیت غیر قابل تحمل قرار گیرد در این صورت نداشتن آن جایز است البته حرج واقعا باید حرج باشد و نمیتوان گفت مثلا من اگر حجابم را رعایت کنم مورد تمسخر قرار میگیرم؛ زیرا مسخره کردن از سوی دیگران حرج حساب نمیشود.
این استاد سطح خارج حوزه اظهار کرد: همچنین در اسلام قانون دیگری به نام اهم و مهم داریم که وقتی دو مصلحت و یا دو مفسده در تعارض با هم قرار گیرند فرد باید یکی را انتخاب کند؛ لذا قاعده اهم و مهم رخ میدهد؛ مانند وقتی که رانندهای اگر در مسیر روبرو حرکت کند ممکن است حرکتش منجر به قتل یک نفر شود ولی اگر به سمت کنار جاده برود چندین نفر در آنجا هستند ممکن است منجر به کشتن چند نفر شود؛ لذا در اینجا باید اهم و مهم کنیم.
وی افزود: مثال دیگر در این باب مثال آزادی و امنیت در جامعه است که مردم؛ هم امنیت میخواهند و هم آزادی و اگر این دو در تعارض و تضاد با هم قرار گرفتند باید اهم و مهم کنیم و طبیعتا اهم در اولویت قرار میگیرد.
علیدوست تصریح کرد: حجاب هم امری واجب و جزء مصالح اجتماعی لازمالاتباع است که اگر با واجب دیگری در تعارض قرار گرفت و یا رعایت آن موجب مفسدهای بالاتر شد میتوان در اینجا پیرو قاعده اهم و مهم شد چیزی که در تشریح جسد یک انسان مسلمان جاری و ساری است.
وی ادامه داد: براساس احکام، تشریح بدن مسلمان جایز نیست ولی اگر برای تحصیل دانشجویان رشتههای مرتبط با پزشکی این مسئله ضرورت داشت و نمیتوانیم بدن انسان غیر مسلمانی را هم برای این کار فراهم کنیم تشریح بدن مسلمان نیز جایز میشود.
استاد سطح خارج حوزه علمیه قم تاکید کرد: در مورد حجاب نیز اگر احساس شود در برخی مقاطع و رشتهها، حضور دانشجویان دختر و زن لازم است که علمی را بیاموزند؛ زیرا اگر این کار را نکنند در این صورت عدهای افراد لاابالی و بیبند و بار و فاسد اقدام به این کار خواهند کرد و جای آنان را میگیرند که به ضرر مصالح مسلمین و جامعه اسلامی است و محروم شدن از تحصیل مضرات زیادی دارد این مسئله مشمول مورد فوق میشود.
علیدوست بیان کرد: البته؛ هم باید کارشناسان دینی از یک طرف و هم کارشناسان علوم مربوطه از طرف دیگر در این عرصه نظر بدهند که آیا این اضطرار وجود دارد و راه جایگزینی ندارد؛ لذا اگر نرفتن به دانشگاه موجب مفسدهای بالاتر است و این مسئله مورد تایید کارشناسان است میتوان استثناء قایل شد.
در فقه شیعه بنبست نیست
نویسنده کتاب فقه و مصلحت اظهار کرد: به هر حال در فقه شیعه راه بسته نیست ولی یله و رها هم نیست و هم باید اقتضائات زمان و مکان و شرایط روز در نظر گرفته شود و هم مراعات هنجارهای فقهی و احکام شرعی را کرد که فقها هم در صدور فتوا هم هنجارها را در نظر میگیرند و هم شرایط زمان و مکان را مد نظر قرار میدهند.
رئیس انجمن فقه و حقوق حوزه در ادامه با اشاره به اینکه برخی رسانهها این نوع مسایل دینی را سیاسی جلوه میدهند افزود: یکی از کارهای لازم و بایسته در پرداختن به این مباحث این است که رسانهها این مسایل را سیاسی نکنند یا اجتماعی غیر فنی نشود و بگذارند مسایل دینی در چارچوب دینی خود بحث و تبادل آراء شود؛ زیرا سیاسی کردن این مباحث فقط چالشهای بیهوده ایجاد میکند.
علیدوست با تاکید بر اینکه ممکن است در شرایط حرج و اضطرار کسب علم بر اجرای یک حکم دیگر اولویت داشته باشد در پاسخ به این سؤال که کدامیک از منابع چهارگانه اجتهاد و استنباط نقش بیشتری در این مسئله دارند، اظهار کرد: طبیعتا اصل وجوب حجاب مسئلهای قرآنی و روایی است و مجتهدان هم براین اساس درباره آن فتوا داده و آن را واجب کردهاند ولی در تزاحم میان دو مفسده و یا رعایت دو مصلحت این عقل حسابگر است که نقش اصلی را دارد.
مبنای عقلی در استنباط حکم اخیر
این استاد حوزه تصریح کرد: مجتهد از طرفی وجوب حجاب را از کتاب و سنت دریافت کرده و از طرف دیگر به وجوب فراگیری یک علم و ضرورت آن برای جامعه نیز پی برده است؛ لذا در انتخاب یکی از این دو باید با عقل خود بیندیشد و اسنتباط کند که در چنین حالتی تحصیل علم واجبتر است تا رعایت حجاب و این عقل است که اهم و مهم میکند.
عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم تاکید کرد: من در کتاب فقه و مصلحت به صورت مفصل به این مباحث پرداختهام و کسانی که علاقهمند هستند به طور مفصلتر آن را دنبال کنند میتوانند به این کتاب مراجعه کنند.
پس چرا زمان رضاخان هیچ یک از مراجع تقلید با وقوف با معرض خطر جانی قرار گرفتن بانوان محجبه و بی سواد ماندن انها چنین فتوایی ندادند؟ مگر ایه حجاب تغییر کرده که حال ترک حجاب واجب آن هم برای تحصیل! مصلحت پیدا کرده؟
سلام علیکم ،لطفا جواب پرسش دوست قبلی رابدهید،سوال من هم همین بود.باتشکر