فهم تمدنی از سیرهٔ فاطمی (س)/ حبیب‌الله بابائی

فهم تمدنی از سیرهٔ فاطمی (س)/ حبیب‌الله بابائی

شبکه اجتهاد: عناوینی تحت عنوان فهم تمدنی از سیره حضرت زهرا(س) بازی با کلمات نیست، بلکه یک متد، روش و رویکرد در استنطاق‌های جدید از سیره و فرمایشات حضرت زهرا(س) است. اساساً فهم تمدنی از سیره حضرت زهرا(س) یک ضرورت قدیم دارد و یک ضرورت جدید. ضرورت قدیم آن، به مبانی کلامی و حقایق تاریخی ما برمی‌گردد. در جاهایی که با شخصیت‌های ذو ابعاد مواجه می‌شویم که بی‌نهایت بطن دارند و هرگز تمام نمی‌شوند، در خوانش‌های خود مدام سعی می‌کنیم نکات تازه‌ای را بفهمیم و به فهم جدیدی از روش آنان برسیم.

ضرورت جدید آن تقریباً نزدیک به ۹۰ سال است که در قالب بحث‌های تمدنی توسط دین داران به عرصه گفتگوها برگشته است، نه فقط دین داران مسلمان، بلکه یهودیان و مسیحیان نیز به این نکته رسیده‌اند که اگر بخواهند دینشان باقی بمانند، باید تبدیل به تمدن بشوند و زمینه‌های دنیوی را در ساحت‌های مختلف فراهم کنند.

چندین کانال برای ورود در فهم تمدن وجود دارد که تحول انسان، تحول جامع و خیرات و نیکی‌های متراکم سه مسیر به عنوان سه نقطه عزیمت به فهم تمدنی سیر فاطمی است.

اولین نقطه عزیمت به فهم تمدنی سیره حضرت زهرا(س)

در نقطه عزیمت اول، اساساً در مورد تمدن‌ها گفته می‌شود که تمدن‌ها کلان ترین نظام مناسبات انسانی هستند. اگر کسی صحبت از خوانش تمدنی سیره حضرت زهرا(س) دارد، باید بتواند نشانه‌های فرهنگ فاطمی را فراتر از زمان و مکان نشان دهد.

تمدن‌ها بین انسان و انسان رخ می‌دهد نه بین انسان و طبیعت. نمره تمدنی مسلمانان زمانی به دست می‌آید که ما با شاخص‌های انسانی مثل عدالت، اخلاق، توحید، انسانیت و مقولاتی از این دست بتوانیم تحول و رشد و ترقی انسان را ببینیم؛ با این نگاه وقتی وارد سیره ی حضرت زهرا (س) می‌شوید، در پی این نیستید که ایشان از پنبه پارچه درست می‌کردند یا این که آیا کمک اقتصادی به جامعه خود داشتند یا نه؟ یا این که ایشان قدرتی به دست آوردند یا نه؟ در پی این هستیم که وجود ایشان، چه تحولی در انسان به وجود آورد و انسانِ قبل از او نسبت به انسانِ بعد از او، در شاخص‌های انسانیت چه رشدی پیدا کرد؟

در تکمیل اولین نقطه عزیمت به فهم تمدنی سیره حضرت زهرا(س)؛ این که حضرت با وجود اتفاقاتی که در بیت ایشان رخ داد، اساساً احساسی عمل نمی‌کنند و نمی‌لغزند و در هنگامی که برای مسلمانان لب به سخن می‌گشایند، گویا زبان خدا بر منبر پیامبر(ص) نشسته و وحی نازل می‌شود؛ آن چنان مرتب، منظم، عقلی، تحلیلی از توحید، از عقاید، از مقام پیامبر(ص) و آیات قرآنی و حق خودش دفاع می‌کند که گویا برای این بزرگوار اتفاقی نیفتاده است. این نشان می‌دهد که طراز ایشان با زنان عوام چقدر متفاوت، متعالی و غیر قابل قیاس است.

دومین نقطه عزیمت به فهم تمدنی سیره حضرت زهرا(س)

نقطه عزیمت دوم ما این است که تمدن، تحقق دین جامع است. اگر دین اسلام، دین جامعی است و اگر بخواهد این جامعیت اسلام، تحقق جامع پیدا کند، این تحقق جامع را می‌توان «تمدن» نامید. برخی نام آن را «امت اسلام» یا اسامی دیگر می‌گذارند! ما بر سر نام دعوایی نداریم؛ ملاک تحقق این جامعیت برای اسلام است. اگر از این نقطه عزیمت بخواهیم وارد بحث تحلیل تمدنی از سیره حضرت زهرا شویم، این مسأله مطرح می‌شود که هر انسانی، هر کتابی، هر پدیده‌ای، هر کلامی که بتواند جامعیت اسلام را تمهید کند، او به آستانه‌های تمدن نزدیک‌تر شده است.

در تمدن بر کرامت انسان تأکید می‌کنیم که بخشی از این مفهوم کاملاً درست است و بخشی متأثر از فضاهای حقوق بشری می‌باشد، که در آن بر کرامت حداقلی انسان تأکید می‌کنند.؛ اساساً امروز در ادبیات مدرن صحبت از عزت انسان مطرح نیست و افراد مدرن هم عزت را خلاف دموکراسی می‌دانند اما در ادبیات اسلامی عزت انسان نه تنها از رهگذر تکبر رخ می‌دهد، بلکه از مسیر تواضع ایجاد می‌شود، از طرف دیگر هم عزت مخالف برابری کرامت انسان‌ها نیست.

کسی که می‌خواهد از این نقطه عزیمت حضرت زهرا(س) را فهم کند باید عزت فاطمی را، نه فقط در دوره زندگی خودش، بلکه عزت و مرام فاطمی را در طول تاریخ رصد کند و بعد قضاوت تمدنی کند؛ از طرف دیگر، ایشان را خوانش یک زن در مقیاس امت کند. اگر ما نتوانیم در مقیاس امت حضرت را تفسیر کنیم، دچار خلأ در فهم تمدنی خواهیم شد.

سومین نقطه عزیمت به فهم تمدنی سیره حضرت زهرا(س)

تمدن، به مثابه انباشت پاسخ‌ها به نیازهای متراکم است، به تعبیر دیگر تمدن‌ها به معنای ما ینفع الناس، خیرات انباشته هستند. اگر از این دیدگاه به سیره حضرت زهرا(س) نگاه کنید که تراکم خیرات خلق می‌کنند و خیر بزرگ به تمدن‌ها نزدیک تر می‌شود، در این نگاه، شما یک کوثر را در قرآن نگاه می‌کنید و یک بار کوثر را در تاریخ نگاه می‌کنید که این شخصیت در تاریخ چگونه خیرات پراکنده‌ای را خلق کرد و اگر وجود فاطمه زهرا(س) نبود چه صدماتی در تاریخ بشر به وجود می‌آمد. این کوثری که گفته می‌شود یک ادعا نیست، بلکه کوثری است که عینیت تاریخی پیدا کرده است و کسی که از سیره فاطمی فهم تمدنی می‌کند، دنبال رصد کردن نمودار این خیرات، ارتباط این خیرات و اسکن کردن این خیرات در طول تاریخ بشر است.

مظلومیت اساساً در تمدن‌ها مشروعیت درست می‌کند

سه نقطه مهم در سیره فاطمه زهرا(س) وجود دارد که وزن شان سنگین و تمدنی است. دو مورد را ذهن انسان غیر مؤمن هم می‌فهمد اما نقطه سوم را فقط ذهن ایمانی می‌تواند فهم کند. این نقطه بحث مظلومیت است و بحث مظلومیت اساساً در تمدن‌ها مشروعیت درست می‌کند. مشروعیت تمدن‌ها همیشه در فلسفه، بیان، منطق، کلام و… نیست، گاهی اوقات واضحات و بدیهیات تاریخی را دارید و چون جزء بدیهیات انسانی است، نیازی به محاجّه ندارد. همه تمدن‌ها در پی یافتن نقطه‌هایی از مظلومیت هستند که با آن بتوانند مشروعیت خود را توجیه کنند. این به معنای توجیه مظلومیت نیست، بلکه به معنای دیدن مظلومیت و کارکردهای آن برای کسب مشروعیت اجتماعی است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Real Time Web Analytics