آیا کاربرد قواعد فلسفی در علم اصول ناشی از خلط میان ادراکات حقیقی و ادراکات اعتباری است یا میتوان با پذیرش خلط ناپذیری ادراکات حقیقی و ادراکات اعتباری، قواعد فلسفی را در علم اصول به کار برد؟
به گزارش شبکه اجتهاد، کاربرد قواعد فلسفی در مباحث الفاظ علم اصول با تکیه بر اندیشه شهید صدر در قالب پایان نامه سطح ۳ حوزه، اثر محمدعلی اسماعیلی در جشنواره علامه حلی به عنوان اثر برتر انتخاب شده است.
علم اصول به عنوان منطق علم فقه، داخل در یک نظام به هم پیوسته علمی، تعامل متقابل با برخی علوم از جمله فلسفه دارد. قواعد فلسفی جزء ادراکات حقیقی اند و علم اصول را غالبا جزء ادراکات اعتباری قلمداد مینمایند، اکنون این مسأله مطرح میگردد که آیا کاربرد قواعد فلسفی در علم اصول ناشی از خلط میان ادراکات حقیقی و ادراکات اعتباری است یا میتوان با پذیرش خلط ناپذیری ادراکات حقیقی و ادراکات اعتباری، قواعد فلسفی را در علم اصول به کار برد؟
دیدگاه نفی ارتباط منطقی میان علم اصول و فلسفه، توسط محقق اصفهانی پایهگذاری شده و توسط علامه طباطبایی(ره)، امام خمینی(ره) و شهید مطهری(ره) دنبال گردید؛ اما دیدگاه برگزیده این است که میان ادراکات حقیقی و ادراکات اعتباری ای که از پشتوانه حقیقی و نفس الامری برخوردار باشند، رابطه استنتاج منطقی برقرار بوده و علم اصول نیز از همین سنخ ادراکات اعتباری است.
در سایه پذیرش رابطه استنتاج منطقی بین قواعد فلسفی و مسائل علم اصول، زمینه تبیین قواعد فلسفی به کار رفته در علم اصول فراهم میگردد. شهید صدر از قواعد فلسفی فراوانی در مباحث الفاظ علم اصول استفاده نموده که در این نوشتار به تبیین دوازده قاعده فلسفی و کاربرد آنها در مسائل علم اصول پرداخته شده است./ حوزه