اختصاصی شبکه اجتهاد: محرم و عاشورا که فرا میرسد، نزاع قدیمی بین شور و شعور حسینی نیز آغاز میگردد؛ اینکه شور بر شعور مقدم است یا بالعکس. حجتالاسلام والمسلمین مرتضی جوادی آملی اما نظر دیگری دارد. او این نزاع را از منظر عقل و نقل، به قضاوت مینشیند. مدیر مؤسسه اسراء، در گفتگو با اجتهاد، از معقولیت و مقبولیت قیام امام حسین (ع) گفت، دو امری که اگر هر یک نبود، این قیام ابتر میماند.
اجتهاد: به نظر شما، در تعارض بین شور و شعور حسینی چه باید کرد؟ کدامیک بر دیگری مقدم است و میبایست سرمایهگذاری بیشتری بر روی آن انجام شود؟
جوادی آملی: نهضت سالار شهیدان حسین بن علی یک منبع جوشانی از معرفت و عشق و ارادت است، هم بر این نهضت عظیم آگاهی و شناخت و شعور وجود دارد و هم شور و عشق و ارادت؛ که این دو توأمان میتواند انسان را به کمال برساند. هرگز حقیقت معقول اگر مقبول و دلپسند نباشد، مؤثر نخواهد افتاد و اگر مقبول باشد؛ اما معقول و از شعور و ادراک بالا برخوردار نباشد نمیتواند دوام داشته باشد.
نهضت سالار شهیدان این جنبه عشق و معرفت را باهم دارد؛ و کسانی که با این نهضت عموماً و با سالار شهیدان سلاماللهعلیه خصوصاً ارتباط دارند، باید این هر دو بخش را باهم توأمان داشته باشند؛ اما این توجه را هم باید داشت که سرآغاز شور و عشق و ارادت باید شعور و آگاهی باشد. العلم اصل کل خیر تا معرفت و آگاهی نباشد آن شور نمیتواند برای انسان پایداری و دوام را به همراه داشته باشد.
اجتهاد: برای رسیدن به این گونه معارف، چه باید کرد؟
جوادی آملی: گاهی اوقات بر اساس تحریک عواطف و احساسات ممکن است شعری، سرودهای، نظمی، نثری وجود داشته باشد؛ اما چون ریشه آن سروده و شعر در دانش و عقل و معرفت راه پیدا نکرده است این نمیتواند ماندگاری و دوام داشته باشد. لذا قبل از هر چیزی باید امامشناسی داشت و در مدرسه امام حسین علیهالسلام تحصیل کرد.
اینکه تعبیر مدرسه را به کار میبریم برای این است که در مدرسه است که حقایق بهصورت جدول شده، منظم و بهصورت یک شرایط آماده و مهیا برای اینکه بتواند در مسیر زندگی به کار بیاید قرار میگیرد. سالار شهیدان امام حسین بن علی در آغاز نهضتش مسیر معرفتی خودش را واقعاً برای جامعه نشان داد و قبل از اینکه به کربلا وارد بشود و آن حماسه شورانگیز را خلق کند ازآنجاییکه از مدینه حرکت کرد راه معرفتی خودش را این قرارداد که دین در مسیر اسارت و حبس اموی قرارگرفته است.
دستگاه اموی حقیقت دین را از جایگاهش منحرف کردند و انحراف در حقیقت دین و تحریف در حقیقت آیین نبوی اتفاق افتاده است. سنتهای نبوی از بین رفته و بدعتها جای سنتها را پرکرده است. حقیقت نهضت اباعبدالله الحسین علیهالسلام این است که آنچه را که بهعنوان دین الهی و سنتهای نبوی و همچنین سیرهای که برای پدرش علی بن ابیطالب بود، این معیار کار حضرت است.
حضرت فرمود: من برای شرارت و برای اینکه در جمع و در بین مردم اختلافی، تفرقهای، شقاقی ایجاد بکنم حرکت نکردم. بر اساس خودکامگی و اغراض شخصی حرکت نکردم. من برای اینکه مطامع دنیایی را برای خودم بگیرم حرکت نکردم. گرچه من بهحق سزاوار این جایگاه حکومت هستم و خلافت پیغمبر بهحق برای ما خاندان عصمت و طهارت هست؛ اما ما هیچگونه طمعی به این مقامهای دنیوی نداریم؛ اما این انحرافی که در جامعه پیشآمده است، انحرافی که در دین متأسفانه ایجاد کردهاند، این باید برطرف بشود.
اگر بنا باشد زمامداری دین و همچنین امت اسلامی به انسان پلیدی همانند معاویه و یزید برسد و آنها بخواهند زعیم یک جامعه و امت اسلامی و راهبر دین و آیین الهی باشند، این قطعاً انحراف و تحریف است و فرمودند در چنین وضعیتی باید مصیبت را کاملاً دید و لذا کلمه استرجاع بر زبان جاری کردند، فرمودند: «انا لله و انا الیه راجعون؛ و علی الاسلام السلام اذ قد بلیت الاسلام براعٍ مثل یزید.». اگر بنا باشد که امتی و دینی به زمامداری یزد تن در بدهد طبیعی است که در آن امت باید آهنگ مصیبت را خواند. ولی فرمودند: من به امر الهی و به اراده الهی حسب وظیفهای که خدای عالم بر دوش امام نهاده است حرکت میکنم تا این انحرافها را از امت و جامعه بردارم و اصلاح در امت و دین را ایجاد بکنم و این جز از راه امربهمعروف و نهی از منکر نیست. لذا حرکت حضرت، با این آهنگ که شعور است، عقلانیت است و پذیرش آن چیزی است که بهعنوان سنت خدا و پیغمبر در دین نهاده شده است میباشد.
بنابراین اگر شوری و شوقی و اشتیاقی و عزاداری و عرض ارادتی و راهپیمایی و زیارتی و هر چه که بخواهد باشد بدون این آگاهی و شعور که در نوشتههای حضرت، در بیانیههای حضرت، در مراسلاتی که برای اهل کوفه و اهل بصره و دیگر نواحی فرستادند و سخنرانیهایی که در جمع فرمودند اگر اینها مدنظر نباشد و بخواهد شور و عزاداری و برافراشتن پرچمها و استفاده از فضای تبلیغاتی بدون بهرهگیری ازاینگونه از سخنان حضرت قطعاً نمیتواند پایدار باشد.
اجتهاد: نظر حضرتعالی در رابطه با گستره نفوذ قیام حسینی و رویکرد شیعیان در گسترش این دامنه نفوذ چیست؟
جوادی آملی: اکنون که جامعه اسلامی و نظام اسلامی عهدهدار برپایی این نهضت هستند و بناست که این نهضت را به جهانیان معرفی کند، چون این نهضت گرچه در عالم تشیع اتفاق افتاده، ولی نه منحصر به عالم تشیع هست، نه منحصر به عالم اسلام است، بلکه متعلق به همه جامعه بشری است؛ زیرا هدایت پیغمبر صلواتاللهعلیه برای همه انسانها بوده است. خدای عالم پیغمبر را نذیرا للعالمین معرفی کرد و حسین بن علی علیه السلام همان بعثت پیغمبر را بهگونهای تجلیل فرموده است؛ بنابراین نباید شعارهای ما در فضای تشیع یا حتی اسلام خلاصه بشود. او برای اثبات اصل دین، حقانیت دین و مبارزه با ظلم و استکبار و استبداد و امثالذلک قیام فرموده است و اینها متعلق به جهان بشریت است و همانگونه که دین یک سلسله احکام محلی دارد، یک سلسله احکام بینالمللی دارد، یک سلسله احکام منطقهای دارد و نهضت ابیعبدالله علیهالسلام همانگونه که متعلق به مکتب تشیع است، متعلق به اسلام است و متعلق به جهان بشری است. لذا باید بهگونهای این نهضت را معرفی کرد که جهانیان هم عقلانیت در او ببینند و هم دل و قلب به او بسپارند و او را مقبول خودشان بدانند. لذا اگر این شور باشعور حسینی پیوند بخورد میتواند هم حافظ نظام و جامعه اسلامی باشد و هم میتواند عرضه جهانی داشته باشد.