تجربه نشان داده است که جامعه علمی، بهخصوص دینی و بهخصوص حوزوی در برخورد ما با متاورس و مانند آن، در مرحله اول وارد انکار میشوند. در مرحله دوم، وارد امتناع میشوند؛ یعنی میگویند به سمت اینها نروید. در مرحله سوم، وارد همکاری میشوند. متاورس و پدیدههایی مانند آن، ذو ابعاد هستند و ما دیگر پدیده تکبعدی نداریم و جهانِ امروز از نظر علمی، میانرشتهای است. فقه برای ورود به این بحث، این ابعاد را باید در نظر بگیرد.
به گزارش شبکه اجتهاد، نشست علمی «متاورس؛ چیستی و مرزهای مشترک با فقه» چندی قبل با ارائه حجتالاسلام دکتر احمد اولیایی دانشآموخته حوزه علمیه قم و فارغالتحصیل دکتری رشته فرهنگ و ارتباطات از دانشگاه باقرالعلوم(ع)، به همت پژوهشگاه فقه معاصر برگزار شد و حجتالاسلام دکتر محمدرضا فلاح تفتی دبیری این جلسه را بر عهده داشت. آنچه میخوانید گزارشی از این نشست میباشد.
لبههای مماس فقه و متاورس
اگر متاورس روزی وارد جامعه ما شود و بر فضای سایبرِ ما حکمفرما بشود، احیاناً یکی دوتا لبه مُماس با فقه و فرهنگ خواهد داشت که طبیعی است که بعدها فقیهان و فقهپژوهان و فرهنگپژوهان متخصص به این مسئله بیشتر بپردازند.
متاورس هنوز یک فرضیه است و بهعنوان یک پدیدهٔ غالب بر جوامع شناخته نمیشود. تمام اتفاقاتی که ما اکنون در فضای مجازی به آن دسترسی داریم، مسیری را در فیلمها و رمانها طی کرده است. خودِ اینترنت در بسیاری از فیلمها و داستانهای علمی – تخیلی به تصویر کشیده شد و بعدها وارد جامعه شد.
متاورس اولینبار در سال ۱۹۹۹ در رمان «سقوط برف» توسط «اِستِفِنسون» استفاده شد که معمولاً رمانهای علمی – تخیلی او در جهان، خوب ترجمه و خوانده میشود. او کلمه «متاورس» را برای یک سرزمین خیالی که توسط آواتارها مدیریت میشود و انسانها با آواتار و شخصیتِ شبیهسازیِ خودشان در آن جامعه حضور دارند، استفاده کرد. بعدها بهعنوان یک ایده، وارد مباحث آیتی و فناوری شد.
متاورس؛ نسل بعدی اینترنت
متاورس، نسل بعدی اینترنت خواهد بود. در فضای مجازی فعلی که یک فضای مجازیِ دوبعدی است، دو حس بینایی و شنوایی انسان فعال است. متاورس قرار است به سراغ حواس دیگر انسان برود و آنجا حس لامسه هم موضوعیت پیدا میکند. حتی بویایی و چشایی انسان هم میتواند در این فضا فعال شود.
مفاهیم مرتبط با متاورس
برای فهم متاورس باید چند لفظ فناورانه را با هم مرور کنیم:
یک: واقعیت مجازی؛ همان چیزی که الان با عینکها در گِیمها مورداستفاده قرار میگیرد. در سینماهای سهبُعدی و پنج بعدی هم وجود دارد. شما عینک را به چشم میزنید و انگار در یک فضای مجازی قرار میگیرید و مثلاً حرکت پروانهها یا یک مکان ترسناک را بیشتر لمس میکنید.
دو: واقعیت افزوده؛ در واقعیت مجازی، بردن واقعیت به مجازی بود اما در واقعیت افزوده، مجازی به واقعیت آورده میشود. شما در واقعیت افزوده، یک چیز مجازی را به واقعیت اضافه میکنید. یعنی در واقعیت، روی دست شخص هیچ ساعتی وجود ندارد اما با یک سری از نرمافزارها میتواند ساعتهای مچی متفاوتی را روی دستش تست و امتحان کند و بعد بخرد، بدون این که جنس ساعت را کاملاً لمس کند.
در واقعیت مجازی، کلیه آن عناصر درک شده، توسط کاربر اتفاق میافتد و با کامپیوتر ساخته شده است اما در واقعیت افزوده، بخشی از عناصر در دنیای واقعی وجود دارد و بخشی از آن توسط کامپیوتر اتفاق میافتد.
سه: بِلاک چِین؛ یک سیستم ثبت اطلاعات و گزارش است. رمز ارزها بهخاطر امنیت آن، امروزه در جهان مورد اقبال قرار گرفته اند. در این امنیت، بلاکچین کمک میکند.
چهار: تُکِنهای غیرمثلی؛ یک نوع کیف پول یا خودِ پول است که بهعنوان ارز و پول در بلاکچینها استفاده میشوند. در اینجا یک داراییِ دیجیتال شکل میگیرد.
در متاورس، مالکیتها حرف اول را میزند.
سه مفهوم کلیدی در متاورس
یک: حضور؛ در فضای مجازیِ فعلی، شما حضور ندارید و مفهومِ «بازنَمایی» وجود دارد؛ یعنی شما چیزی را میبینید؛ ولی در متاورس، شما حضور دارید؛ یعنی شما یکی از کنشگران و حاضرین آن فضا میشوید.
دو: تعامل پذیری؛ نه به معنای عامیانه آن که مثلاً شما با شخصی دیگر تعامل میکنید. این نوع در تعامل در فضای مجازیِ فعلی وجود دارد. در متاورس، انتقال فرد و اجسام وجود دارد.
سه: استانداردسازی؛ استانداردسازی، تعامل بین پِلَتفُرمها و سرویسها را در سراسرِ متاورس فراهم میکند.
متاورس چه زمانی به وقوع میپیوندد؟
وقتی متاورس به وقوع میپیوندد که دو اتفاق بیفتد:
یک: تقاضا؛ تقاضای جوامع باید به حدی برسد که متاورس حضور پیدا کند. ما الان این تقاضا را میبینیم. فضای مجازیِ فعلی تقریباً دارد به حد اقناع و ارضای بشر میرسد. در جهان مادی که عنصر لذت و منفعت و مادیگرایی عینیت پیدا میکند، بشر زود به خستگی و اوج لذت میرسد؛ لذا باید تفریحات و سرگرمی را بهروز کند و الا همه چیزِ او تحتالشعاع قرار میگیرد و کمکم مشتریِ خودش را از دست میدهد. در فضای مجازی فعلی هم کمکم داریم به آن حد میرسیم. فرد، دیگر از مانیتور لذت نمیبرد و به دنبال این است که بتواند حضور بیشتری در این فضا داشته باشد. این تقاضا کمکم دارد به وجود میآید.
دو: سافتوِر؛ الان در فضای مجازی فعلی، پِرُگرَم و برنامه وجود دارد ولی در متاورس، ما سراغ اِنجین و موتور میرویم. برنامه بهتنهایی به کار ما نمیکند؛ لذا هوش مصنوعی هم در این فضا به کمک ما میآید.
عناصری که متاورس را خواهد ساخت، الان بهصورت جدا از هم وجود دارد.
رابطه بلاکچین و متاورس
در ادامه، حجتالاسلام اولیائی به برخی سوالات حاضران پاسخ داد:
سؤال: رابطه بلاکچین با متاورس چیست؟
پاسخ: وقتی فضا، فضای متاورس شود، باید فکری برای ارز کرد. بستری که ارز در آن، جابهجا شود. خریدوفروش در این فضا باید ساماندهی شود. بلاکچین، آن بستر را فراهم میکند. امنیت را تکنولوژی بلاکچین تأمین میکند. ازاینجهت، با متاورس در ارتباط است.
متاورس و فرهنگ
تجربه نشان داده است که جامعه علمی، بهخصوص دینی و بهخصوص حوزوی در برخورد ما با متاورس و مانند آن، در مرحله اول وارد انکار میشوند. در مرحله دوم، وارد امتناع میشوند؛ یعنی میگویند به سمت اینها نروید. در مرحله سوم، وارد همکاری میشوند.
متاورس و پدیدههایی مانند آن، ذو ابعاد هستند و ما دیگر پدیده تکبعدی نداریم و جهانِ امروز از نظر علمی، میانرشتهای است. فقه برای ورود به این بحث، این ابعاد را باید در نظر بگیرد.
تمام چالشهای فرهنگی که ما در فضای مجازی داریم، در متاورس تشدید میشود. در متاورس میتوانید تجربه رابط جنسی کامل را داشته باشید بدون این که اصلاً فردی وجود داشته باشد. اینها اگر وارد جامعه ما بشود، ما برای فرهنگمان چکار میتوانیم بکنیم؟ موضوعاتی مانند فیلترینگ را دور بریزید.
آقای زیمِل میگوید: زمانی که فرهنگ، توسعه پیدا کند، تراژِدی فرهنگ اتفاق میافتد؛ «غمنامهٔ فرهنگ»؛ دسترسی شما به محتوا زیاد میشود اما محتوا، دارای عمق نیست. در تراژدی فرهنگ، فرهنگ و محصولات فرهنگی به طور گسترده ایجاد میشود اما شخص به بلوغ فرهنگی نمیرسد؛ یعنی از لحاظ فرهنگی، رشد نمیکند. در صنعت فرهنگ هم همین اتفاق میافتد.
متاورس و احساس بی مکانی
در متاورس، شما «حس بیمکانی» دارید؛ دیگر مشخص نیست که به کجا تعلق دارید. همینالان افرادی که مقداری زبان بدانند و در فضای مجازی فعلی، کمی بینالمللی فعالیت میکنند، این حسِ بی مکانی را کاملاً درک میکنند.
در فضای متاورس، انسان احساس «فقدان هویت» میکند و اساساً نمیداند برای چه به این دنیا آمده است و لذت، عنصر اصلی متاورس خواهد بود؛ بهخاطر تنوعی که متاورس ایجاد میکند. او کمکم احساس تعلق فرهنگی را از دست میدهد و به سراغ یک سبک زندگی خاص میرود. فرهنگ والا و فرهنگ عامه در این سبک زندگی، جابهجا و مخلوط میشود. هنرِ والا دیگر خیلی مفهومی ندارد. فقط تنوع، مفهوم دارد. فرم بر محتوا غالب میشود. فضای متاورس فضای تنوعطلبانهای است.
متاورس و فقه
در فقه، موضوع شناسی ما نسبت به متاورس، کامل نیست. ناسا بیست عالم دینی و فیسبوک پنج عالم دینی برای پیداکردن راه چاره برای لبههای مماسِ متاورس با دین، استخدام کرده است.
اگر متاورس به این معنایهالیوودیاش هم اتفاق نمیافتد، ما به آینده پژوهیِ فضای مجازی نیاز داریم. امکان ندارد فضای مجازی در این حد باقی بماند. اصلاً سیرِ دنیا این نیست.
چند مسئله که باید در متاورس بحث شود: حریم خصوصی، مالکیت و سلطه و سلطنت.
یکی از نکات دررابطهبا متاورس، دایره تکلیف است. اگر فتوای شما حرمت استفاده از گوشی اندروید باشد و از طرف دیگر، استفاده از برنامه شاد، الزام آموزشوپرورش باشد، ضرورت استفاده از برنامه شاد، حرمت را تخصیص میزند. اگر این ضرورتها آنقدر زیاد شود که تخصیص اکثر به وجود بیاید، دایره تکلیف کوچک میشود. یعنی اگر شما در فضای واقعی، بایدها و نبایدهای زیادی داشتید، در فضای مجازی کمتر میشود، و در فضای متاورس شاید از بین برود.
آقای حمید شهریاری میگوید: حریم خصوصی چند عنصر دارد که یکی از آنها قدرت سلطه است؛ این قدرت نیاز به مالکیت دارد. آیا مالکیت فقهی را میشود وارد فضای مجازی و متاورس کرد؟ متعلَّقِ مالکیت در فضای متاورس چیست؟
فوائد متاورس
سؤال: چرا از فواید متاورس صحبت نمیکنیم؟
پاسخ: فضای مجازی ذاتاً برای شر ساخته شده است. مثل چاقو هستند که هم استفاده خیر دارند و هم استفاده شر.
واقعیت این است که قطعاً بلافایده نیست. تحولات آنقدر سریع هستند که ما نباید در مقابل آنها موضع انفعالی داشته باشیم و فقه ما صبر کند که مسئله وارد شود، بعد پاسخ بدهد. با این رویکرد، نگاهش به مسائل، همیشه به چشم آسیب است؛ یعنی مسئله چه آسیبهای برای من ایجاد میکند و من فقط بگویم انجام بده یا انجام نده. این که مقام معظم رهبری تأکید بر فضای مجازی ملی دارند، یعنی بیایید نظامی بسازید که بتواند با نظام وارداتی، قدرت تقابل داشته باشد.
به متاورس، نگاه منفی نداریم
ما نگاه منفی به متاورس یا هر تکنولوژی فناورانه نداریم. ما میخواهیم بگوییم فقه ما اگر احساس خطر میکند، به این سمت برود که نظام رقیب بسازد. البته مرحله اول واقعاً احساس خطر است، باید احساس خطر کرد تا منجر به کنش فقهی شود.
فقیه ما دستبهدست مهندس آیتی بدهد و بیاید یک متاورس درست کنند. همانطور که ما در صنعت موشکی و خیلی از جاهای دیگر، این کار را انجام میدهیم.
ما وقتی میتوانیم بهعنوان فرصت به آن نگاه کنیم که خودمان تکنولوژی را به دست بگیریم. تا زمانی که شما تکنولوژی را به دست نگیرید، دارید در زمان حریف بازی میکنید و در زمین حریف بازیکردن یعنی نگاه آسیبشناسانه.
متاورس و حکومتها
سؤال: نقش حکومتها و کشورها در دنیای متاورس چگونه پیشبینی میشود؟
پاسخ: به نظر میرسد که حاکمیتها تضعیف میشوند. بهخاطر این که نظارت، فردی میشود و فرد برای حفظ اموال، آبرو و قدرت خودش باید وارد عمل بشود. البته ممکن است حاکمیت فرد یا کشوری که متاورس را به وجود آورد است، تقویت شود؛ بهخاطر باگی که در تکنولوژی وجود دارد.