شبکه اجتهاد: باید متن زیارت عاشوراء را به عنوان مرامنامه شیعیان در دوره اموی و اوائل عصر عباسی دانست. این متن بازتاب دهنده باورها و اندیشههای ضد اموی شیعیان است در دورانی که یاد و خاطره قیام امام حسین (ع) در دل و ضمیر شیعیان به عنوان موتور محرک بر علیه سلطه امویان به کار گرفته میشد و مایه وحدتبخشی به جامعه شیعه بود. امویان ایدئولوژی قدرت پرستانه خود را تحت پوشش اندیشه وحدت جماعت و خلافت اللهی قرار داده بودند و متن زیارت عاشوراء با ادبیاتی برخاسته از عمق متون دینی هم امویان و مذهبشان را به چالش میکشد و هم با اشارههای مکرر به آل محمد مذهب بدیل را نشان میدهد و وحدت بر حول آل محمد را تبلیغ میکند. دو گانه آل محمد و آل ابو سفیان و معاویه در این متن از همینجا ریشه میگیرد. لعنهای این متن را هم باید در همین چارچوب دید و فهمید.
متن زیارت عاشوراء متنی است که تداوم و مشروعیت اندیشه مذهبی و مبانی فکری و دینی و سیاسی بنی امیه را نشانه گرفته است. یزید در این متن تنها یک نام است و در پشت آن کل نظام فکری و دینی امویان و مبلغان فکری آنان و فقیهان و قاضیان سلطه پرست دوران بنی امیه را تداعی میکند. به درستی نشان میدهد که قتل فرزند پیامبر(ص) با چه مبانی مذهبی و با چه انحرافی در دین ممکن شد و توجیه یافت و چه کسانی با کلام و رفتار و حتی سکوتشان درصدد مشروعیت بخشی به آن بودند.
کربلا خلق الساعه پیش نیامد. نتیجه روندی پنجاه ساله بود که در آن سلطه خلیفگان و مبانی بیعت و وحدت جماعت در حول خلیفه بر قرآن و سنت پیامبر ارجحیت پیدا کرد و دین ابزار قدرت شد. مسئله متن زیارت عاشوراء مسئله دو نگاه به دین است. این متن منطق احیای دین که بنمایه اصلی هدف امام حسین(ع) در عدم قبول بیعت با یزید بود را برآفتاب میکند و دوگانگی منطق دینی بنی امیه را که بر پایه سنت جماعت و بیعت و ادعای خلافت اللهی استوار بود با منطق آل محمد نشان میدهد.
با توجه به محتوای سیاسی چنین پیامی در دورانی که این متن تدوین شده (اوائل سده دوم قمری) است که باید اشارات این متن و توجه به نامها و تأکیدها را در آن فهمید. به همین دلیل است که معتقدم متن زیارت عاشوراء مرامنامه سیاسی و مذهبی شیعیان در سده دوم قمری بوده است.