شبکه اجتهاد: مشکل ثبوت هلال ماه شوال هر ساله ذائقهء مردم را در پایان ماه رمضان تلخ میکند، وعدهای هم مریض گونه آتش بیار معرکه میشوند و برخی برای فرار رنج سفر را بر خود هموار میسازند تا با افطار در سفر از مشکل احتمال انجام روزه در عید فطر – که حرام است- رهایی یابند، ولی باید فکری اساسی کرد و چارهای دیگر اندیشید.
فقهاء برای ثبوت هلال راههایی را مطرح ساختهاند، از جمله دیدن خود شخص و شیوع مفید علم و بینه (شهادت دادن دو نفر به شرط عدم معارضه با خلاف ) و یا حکم حاکم و… .
البته باید دانست که مسئله ثبوت هلال و یا عدم آن مسئله موضوعی است که به شخص مکلف بر میگردد و تقلید بردار نیست، گرچه راههای ثبوت هلال مسئله شرعی و برگشت به حکم دارد و باید اجتهاد و یا تقلید کرد، ولی ثبوت و یا عدم ثبوت رؤیت موضوع است نه حکم، بنابراین اگر بر شخص مقلد رؤیت ثابت شد، از هر راهی که باشد، به وظیفه خود عمل میکند، گرچه برای مرجع تقلیدش ثابت نشده باشد، بله ثبوت نزد مرجع تقلید از راههایی است که مکلف مقلد میتواند بر آن اعتماد کند، مگر آنکه علم برخلاف آن داشته باشد.
سخن در این است که چه راهکاری برای وحدت قول و اتحاد مردم در اعلان عید فطر وجود دارد؟
باید پاسخ را از دریچه فقه دید و بهترین راه را یافت.
۱- حکم حاکم؛ مشهور بین فقهاء این است که اگر مجتهدی حکم به ثبوت هلال کند حتی بر کسی که از او تقلید نمیکند واجب است که تن به حکم او دهد و افطار نماید، مگر آنکه علم به خطای او داشته باشد. ولی برخی از فقها حکم حاکم را در اینجا نافذ نمیدانند، ولی به هر حال این راهی است که میتواند وحدت رویه را تا حد زیادی تأمین سازد.
۲- دیدن هلال با چشم مسلح؛ برخی از فقهای متأخر مثل مرحوم آیتالله فاضل لنکرانی و حضرت آیتالله خامنهای به کفایت آن فتوی دادهاند، ولی مشکل در مقلد مراجعی است که دیدن با چشم مسلح را به تنهایی کافی نمیدانند و بهره جستن از تلسکوپ را برای یافتن محل و یا دیدن از پس ابر را خوب میدانند ولی اگر بهقدری هلال باریک باشد که تنها با چشم مسلح دیده شود کافی نمیدانند و این رأی غالب فقیهان متأخر است و اطلاق “صوموا للرؤیه و آفطروا للرؤیه” را منصرف به رؤیت عادی و متعارف که همان دیدن حسی و غیرمسلح است میدانند، بنابراین، این فتوی الآن مشکلگشا نیست، بلکه بر مشکل هم میافزاید، مگر آنکه رأی تمامی مراجع عصر بر این فتوی قرار گیرد، که آن هم بعید است.
۳- قول به عدم لزوم اتحاد افق؛ شکی نیست که اگر هلال در جایی دیده شود برای جایی که هم افق اوست نیز کفایت میکند و همچنین اگر به دلیل اولی برای آن ثابت گردد گرچه هم افق نباشد، مثل آنکه در بلاد شرقی دیده شود که به طریق اولی برای بلاد غربی ثابت میگردد، ولی سخن در عکس آن است، مثلاً اگر در بلاد غربی دیده شود آیا برای نقاط شرقی نیز کفایت میکند یا نه؟ مشهور عدم کفایت است، ولی برخی از فقها و محققان نظر به کفایت آن دادهاند و بنابراین اگر در نقطهای هلال دیده شود برای همه جا کفایت خواهد کرد، که این رأی بزرگانی چون علامه حلی در منتهی و فیض کاشانی و نراقی و خوانساری و خویی است و صاحب جواهر به آن تمایل نشان داده است، این نظر با موازین علمی سازگارتر است و مشکل را تا حدود زیادی مرتفع میسازد، از آنجایی که ولادت ماه امری واقعی و تکوینی است که با خروج از محاق ثابت میگردد، بنابراین چنانچه در جایی رؤیت محقق شد برای همه نقاط جهان – که با آن نقطه در جزیی از شب مشترکاند – کفایت میکند.
بنابراین به نظر میرسد که راهکار اساسی برای تحقق وحدت عملی در اعلان عید رأی اخیر فقهی است؛ بدین گونه که با اتخاذ این رأی که مورد قبول تنی چند از فقهای معاصر است و با ثبوت آن به رؤیت متعارف حسی و اعلام آن، جایی برای شک و تردید باقی نگذارد؛ و یا با اعلان از طرف مقام معظم رهبری و حکم به آن و استناد جستن به رؤیت غیرمسلح – گرچه خود مستند به رؤیت مسلح در ابتدا باشد – حجت را برای مقلدان تمامی مراجع تمام کند و شیرینی مضاعفی را در کام روزه گیران بگذارند.