قالب وردپرس افزونه وردپرس
Home / آخرین اخبار / مشهورات نادرستی درباره عاشورا رواج یافته است/ تصحیح چند اشتباه مشهور
فقها نسبت به تاریخ کم مهر هستند/ اگر بخواهیم طبق نظر فقها در مورد تاریخ داوری کنیم، نمی‌توان سنگی بر سنگی گذاشت

استاد محمدهادی یوسفی غروی تبیین کرد:

مشهورات نادرستی درباره عاشورا رواج یافته است/ تصحیح چند اشتباه مشهور

استاد تاریخ اسلام در نشست علمی «تحلیل قیام و زمانه امام حسین(ع) از نگاه شهید صدر» گفت: درباره قیام امام حسین(ع) و عاشورا مطالبی رواج یافته که نادرست است و با منابع تاریخی معتبر منطبق نیست.

به گزارش شبکه اجتهاد، استاد محمدهادی یوسفی غروی، عاشوراپژوه و استاد تاریخ اسلام حوزه، شامگاه ۲۳ مرداد در نشست علمی «تحلیل قیام و زمانه امام حسین(ع) از نگاه شهید صدر» که از سوی پژوهشگاه آن شهید برگزار شد، گفت: این اقوال براساس مطالبشان در کتاب «امامان اهل بیت؛ مرزبانان حریم اسلام» شهید صدر مورد بررسی قرار می‌گیرند؛ این کتاب ماحصل سخنرانی‌هایشان در مجالس شهادت و شادی و تدریس بوده که به تدریج جمع شده است و در بین آنها نظرات ایشان در مورد امام حسین(ع) هم وجود دارد.

در صفحه ۴۵۵ به ماجرای خداحافظی اطرافیان امام(ع) به خصوص ام سلمه، همسر صالحه پیامبر(ص)، با ایشان اشاره شده است. براساس این روایت، ام سلمه با حالتی اندوهگین نزد امام حسین(ع) رفت و از ایشان درخواست کرد که از مدینه بیرون نرود، ولی این خبر صحیح نیست، زیرا در آن هنگام نامه و دعوت کوفیان مطرح نبود و امام(ع) هم برنامه‌ای برای این کار نداشت. بعد  از اینکه خواستند امام(ع) را مجبور به بیعت کنند، ایشان از مدینه به بیت‌الله الحرام، که باید جان انسان‌ها در آن حریم محفوظ باشد، رفت. حضور امام(ع) در مکه سبب شد تا خبر حضورش به عراق و کوفه برسد و آن وقت کوفیان با مشورت بزرگان، نامه‌هایی را ارسال کردند که برخلاف مشهورات تاریخی بیش از ۱۵۰ نامه نبود. گرچه شاید هر نامه امضاهای متعددی داشت.

مرحوم علامه امینی احادیث نبوی درباره امام حسین(ع) را در سفری که به دانشگاه دمشق داشت و چند شب در مورد چرایی عزاداری برای امام حسین(ع) سخنرانی کرد، ارائه داد. او آنها را از منابع اهل تسنن جمع‌آوری و مطالبش را در کتاب سیرتنا و سنتنا منتشر کرد، از جمله حدیث ام سلمه در مورد امام(ع) در این کتاب نقل شده است. شهید صدر مطالبی را که ذکر می‌کند منبع‌یابی و مصدریابی کرده است؛ مثلا در مورد لهوف ابن طاووس که صحیح آن ملهوف است و سیداحمد فهری، نماینده امام در نجف، آن را با عنوان «آهی سوزان بر مزار شهیدان» ترجمه کرده است و بیان شده که لهوف به معنای آه از روی غم و اندوه است و به درخواست برخی هیئت‌هایی که زوار کربلا بودند تألیف شد. خبر مربوط به ام سلمه هم در این کتاب وجود دارد ولی همانطور که ذکر شده خبر صحیحی نیست.

اما ماجرای خطبه حضرت(ع) در مکه در جمع گروهی از مردم براساس کتاب «امامان اهل بیت؛ مرزبانان حریم اسلام»، این امر از لحاظ تاریخی مطابق با واقع نیست، زیرا خروج امام(ع) از مکه به طرف کوفه، خروجی نبود که از قبل اعلام شده باشد و گروهی از آن باخبر باشند که امام(ع) به نامه‌های کوفیان پاسخ مثبت داده و قصد عزیمت به کوفه را دارند. لذا کسی مطلع نبود که دور  امام(ع) جمع شود و ایشان بخواهد سخنرانی کند.

امام(ع) در هشتم ذی الحجه برعکس مسیر حاجیان از مکه بیرون رفت و طواف وداعی هم کرد. در حین طواف عبدالله بن زبیر از قصد امام(ع) پرسید و ایشان فرمود که قصد بیرون رفتن از مکه را دارم؛ وقتی ابن زبیر از قصد امام(ع) آگاه نیست قطعا بقیه مردم هم مطلع نبودند. بنابراین خطبه عمومی در جمع صحابه در مکه و اینکه هزار نفر از مکه با امام(ع) بودند و به تدریج در مسیر و به خصوص بعد از شنیدن خبر شهادت مسلم از وی جدا شدند درست نیست.

ابن زبیر رقیب سیاسی را به امام حسین(ع) بود، حتی در دل از اینکه امام(ع) از مکه بیرون می‌رود خوشحال بود تا صحنه رقابت به نفع وی تغییر کند؛ امام(ع) هم در پاسخ فرمود که من اگر یک وجب بیرون از مسجدالحرام کشته شوم بهتر از این است که حرمت خانه امن الهی شکسته شود. پس این خطبه «الحمدلله ما شاء الله ولا قوه الا بالله و خط الموت علی ولد آدم مخط القلاده علی جید الفتاه وما اولهنی الی اشتیاق اسلافی اشتیاق یعقوب الی یوسف وخیر لی….» برای مکه نیست.

تصحیح یک اشتباه مشهور

خوارزمی حنفی‌مذهب در قرن ۷ کتاب مستقلی را برای مناقب امام علی(ع) و مقتلی را برای امام حسین(ع) نوشت که منبع اصلی او ابن اعثم کوفی بود. البته به لحاظ روایت فرد معتبری نیست. خوارزمی در مقتلش اشاره می‌کند که خطبه را امام(ع) در مکه نفرمود، بلکه مربوط به شب عاشوراست و در این خطبه خبر از شهادت فردا می‌دهد. در صفحات بعد کتاب بیان شده که هزاران نامه از سوی کوفیان به حسین(ع) ارسال شد که این تعبیر هم درست نیست و براساس مقتل ابی مخنف، ۱۵۰ نامه درست است.

همچنین ذکر شده که امام حسین(ع) خبر شهادتشان را به عبیدالله حر جعفی داده است که این هم درست نیست؛ عبیدالله حر جعفی در دوره خلافت امام علی(ع) به کوفه آمد، ولی به امام(ع) وفادار نماند و به لشکر معاویه ملحق شد و بعدا چون زن او طلاق غیابی گرفت و زن فرد دیگری شد با قضاوت امام(ع) به کوفه برگشت، زیرا امام(ع) به اینکه او زن شرعی این مرد است رأی داده بود؛ البته جعفی باز به امام علی(ع) وفادار نماند و در دوره قیام عاشورا هم برای اینکه درگیر ماجرا نشود از کوفه بیرون رفت و در بیابان چادر زد. امام حسین(ع) پیغام برای او فرستاد و حتی سراغ وی رفت ولی دعوت امام(ع) را اجابت نکرد. لذا امام(ع) هم خبری از شهادت به وی نداد.

در جای دیگری از کتاب آمده است که عمرسعد دستور غارت داد و اشک می‌ریخت که باز درست نیست؛ خبر اشک عمرسعد را ابی مخنف ذکر کرده است که رجال نجاشی از وی به عنوان معتبرترین مقتل نام برده و وثاقت نویسنده را تأیید کرده است(البته مقتل کهن اصلی مدنظر ایشان است)؛ نقل شده که عمرسعد قبل از شهادت امام(ع) به سمت خیمه حضرت زینب(س) رفت چون نسبت فامیلی داشتند و حضرت زینب(س) تلاش کرد تا او را به تغییر رفتار وادارد شاید مانند حربن یزید ریاحی توبه کند؛ راوی نقل کرده که عمرسعد از سخنان زینب(س) گریست و اشکش بر ریش‌هایش غلتید. بنابراین اشک جمعی لشکر عمرسعد یا خود او در هنگام نبرد درست نیست.

عزت اهل بیت(ع)

حتی یک خبر بی‌سند و غیرمعتبر هم نداریم که عمر سعد دستور غارت و حمله به خیمه و خرگاه اهل بیت(ع) داده باشد؛ بلکه نقل است وقتی دید سپاهش دارند غارت می‌کنند عصبانی شد و جلوی آنها را گرفت و دستور داد هرچه غارت شده برگردانده شود ولی چون برنگرداندند از بازار لباس تهیه کردند که حتی برخی از آنها فاخر و مجلسی بود ولی زینب(س) این لباس‌ها را نپوشید و لباس کنیزکان را پوشید.

همچنین خبری که گفته است امام(ع) هدف از قیامش را اصلاح سیره جدش و خلفای راشدین بیان کرده‌اند درست نیست، زیرا اولین بار اصطلاح خلفای راشدین در حدود سال ۲۴۰ هجری از سوی احمدبن حنبل جعل و رایج شد. ضمن اینکه منبع این خبر خوارزمی است که از ابن اعثم غیرمعتبر نقل کرده است. همچنین این تعبیر  که «ان کان دین محمد الا بقتلی فیا سیوف خذینی» زبان حال امام(ع) است.

همچنین نقلی که درباره هانی و دستگیری وی و زندانی شدن در داخل کاخ ابن زیاد بیان شده که در هنگام زندانی بودن هانی حتی ۱۴ سرباز ابن زیاد حضور نداشتند درست نیست و شاید ۴ هزار سرباز برای حفاظت از ابن زیاد بودند. ضمن اینکه ذکر شده والی مدینه نصف شب از امام(ع) طلب بیعت کرد، در حالی که این کار بعد از نماز عشاء صورت گرفت و دلیلی ندارد والی در نیمه شب این دعوت را کرده باشد و خروج امام(ع) از مکه هم هنگام صبح‌ بود.

منبع: ایکنا

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Real Time Web Analytics