شبکه اجتهاد: جناب حجتالاسلام خسروپناه با صدور بیانیهای اقدام زشت تبریزیان سلسلهجنبان جریان طب اسلامی را به حق محکوم کرده اما در این میان به جریان ناقد فلسفه و عرفان مصطلح نیز حمله کرده و به نظریه حقیر در باب «عصر حیرت» نیز اشاره کرده است که لازم میدانم نکاتی در این باره عرض کنم:
این مطلب درستی است که یکی از اشکالات مهم جریان طب اسلامی که رئیسش آقای تبریزیان دست به آن حرکت زشت کتاب سوزی زد، رویکرد اخباری و غیر اجتهادی به روایات طبی است و بر همین اساس توصیه به آموزش طلاب و حوزویان در مورد مواجهه صحیح و روشمند و عاری از سهلانگاریهای اخباریگری با احادیث و روایات امری مهم و ضروری است اما روشن است که این سهلانگاری و برخورد غیر اصولی و غیر اجتهادی منحصر به جریان اخباری و نواخباری و پسااخباری نیست و جریان فلسفه اسلامی بهخصوص شاخه صدرایی و عرفان صوفیانه در رویکرد حدیثیاش بسیار نسنجیدهتر و متساهلتر و حشویتر از اخباریان بوده است که در این زمینه مقالات و تحقیقات خوبی به عمل آمده است. از جمله دو تحقیق در باره رویکرد حدیثی ملاصدرا در اسفار صورت گرفته است که یکی از آن پژوهشگر عراقی شیخ حیدر الوکیل و دیگری مقالهای از دو فاضل ارجمند آقایان عباس همامی و محمد مهدی کرباسچی است. جمعبندی نهایی مقاله دوم از خط مشی حدیثی ملاصدرا در اسفار چنین است:
۱- تعداد احادیث موجود در اسفار با احتساب مکررات: ۲۵۷ حدیث
۲- تعداد احادیث اسفار با حذف مکررات: ۲۱۴ حدیث
۳- تعداد احادیثی که در مصادر شیعی تا پایان قرن پنجم است: ۵۲ حدیث
۴- تعداد احادیثی که فقط در منابع اهل سنت است و یا در هیچ کتاب حدیثی نیست و فقط در کتب عرفانی است: ۱۸۴ حدیث
۵- تعداد احادیثی که فقط در کتاب فتوحات مکیه است: ۲۹ حدیث
و نکته مهمتر این که تعداد احادیث شیعی که به موضوع الهیات و خداشناسی پرداخته تنها ۲۲ حدیث آن هم بعضاً در دسته متشابهات است و صدها حدیث محکم و حاوی استدلالهای عمیق عقلی که در توحید صدوق و کافی و … آمده، جایی در اسفار ندارد.
بر این اساس زیانبارتر از برخورد متساهلانه جریان اخباری با منابع روایی شیعه، بیاعتنایی به محکمات روایات اعتقادی و توحیدی شیعه و استناد به روایات فاقد منبع و یا صرفاً در منابع اهل سنت و یا مجعولات صوفیان است که حاصل آن بروز انحرافات و خطاهایی بسیار سنگینتر از انحرافات و خطاهای جریان اخباری است.
هیچ اخباریای به انکار مطلق عقل نپرداخته و انکار مسلماتی چون حدوث عالم و خلق لا من شئ و امر بین الامرین نکرده و به پلورالیسم مصحح بت پرستی و گوساله پرستی و خدا انگاری انسان کامل و ذهنی دانستن بهشت و جهنم و دهها باور عجیب دیگر که فلسفه و عرفان بهخصوص از نوع صدراییاش به آنها مبتلا شدهاند، مبتلا نشده است. لذا جای دارد همراه با نقد اخباری گری به نقد فلسفه و عرفانی پرداخت که اینگونه بر سر حوزههای عملیه تشیع آوار شده و مسیر مراجعه به حقایق ناب عقلی و وحیانی را بر طلاب ناهموار کرده است.
ضمناً انحراف اساسی فرقه احمد الحسن امام سیزدهم انگاری نامبرده است که فکر میکنم خبط و خطای آن از خدا انگاری انسان کامل در عرفان که جناب خسروپناه سال گذشته تا انسان کامل پنداری مقام معظم رهبری پیش رفت و اخیراً هم نسبت انسان کامل و اله متجسد به مرحوم سیدهاشم حداد توسط صدراییان مشهد اعطا شد، بیشتر نیست.