اختصاصی شبکه اجتهاد: رهبر انقلاب اگرچه امسال شعار حمایت از کالای ایرانی را به عنوان شعار سال اعلام کردند، اما پیشازاین و در سالهای قبل نیز بر حمایت از تولید و کار و سرمایه ایرانی تأکید کرده بودند. در این سالها اما نتیجه مطلوب حاصل نشد. ایشان اما امسال حالا با فراخوان «حمایت از کالای ایرانی»، آحاد ملت هم خطاب قرارگرفتهاند تا با حمایت از تولیدات مختلف، چرخ اقتصاد وزندگی خانواده ایرانی را به حرکت درآورند. دررابطه با رویکرد فقه نسبت به تحقق این شعار، سوالاتی را از حجتالاسلام محمدتقی اکبر نژاد، استاد حوزه علمیه قم پرسیدیم. رئیس مؤسسه فقاهت و تمدنسازی در این گفتگو، به تبیین قاعده نفی سبیل بهعنوان یکی از ادلههای حمایت از تولید ملی و داخلی پرداخت.
اجتهاد: ادله فقهی لزوم حمایت از کالای ایرانی چیست؟
اکبر نژاد: یکی از ادله حمایت از کالای ایرانی، قاعده نفی سبیل است. از مسائل مربوط به آن میتوان به استعانه و اعانه به ظلم و تقویت کافر اشاره نمود. مثلاً خرید کالای اسرائیل، مشروعیت دادن به یک حکومت ظالمانه است و از حیث معنا هیچ فرقی ندارد با آن روایاتی که اهلبیت اصحاب را از ورود به حکومت بنی امیه نفی میکردند. یکوقتی هم با خرید کالا، رسمیت دادن به آن یا تقویت کردن آن کشور اتفاق میافتد. لذا با توجه به این قاعده، لازم است از کالای ایرانی حمایت شود.
همچنین میتوان بیان داشت همه کارهایی که آمریکا در قالب ابر شرکتهای اقتصادی در خیلی از کشورهای دنیا انجام داده است، مصداق نفی سبیل میشود. بهواسطه پیدا شدن مفهوم اقتصاد و بازار آزاد این مفهوم پیدا شد که قدرتهایی مثل امریکا بتوانند اقتصاد کشورهایی را فلج بکنند. اینطور که چون اقتصادشان پیشرفته است، میتوانند کالاها را ارزانتر تولید کنند و در شرایطی که کشور رقیب برفرض که کشور اسلامی است، توانایی برابری ندارد و وقتی در فضای اقتصاد در برابر امریکا قرار گرفت، امریکا اقتصاد داخلی آن را فلج میکند و این گروه را از هم میپاشاند. همچنین ارزش پول ملی آن کشور از بین رفته و به دنبالش بیکاری میآید. وقتی هم که کشور فلج شد، آسیبپذیر شده و در ادامه میتوان آن را به خود وابسته کرد.
اجتهاد: قاعده نفی سبیل، حمایت از کالای ایرانی را اثبات میکند یا اسلامی را؟
اکبر نژاد: بنده قاعده نفی سبیل را به عنوان یک قاعده عقلی نگاه میکنم. به عنوان قاعده توحیدی نگاه نمیکنم که درگیر لفظ کفر و اسلام باشم. برای اینکه آن قاعده را عقلی میدانم، ملاک را روی حق و باطل میگذارم. این مطلب میتواند حتی بین کشورهای مسلمان هم باشد. مثلاً عربستان؛ یعنی ملاک مسلمان و کافر بودن نیست. ملاک، حق و باطل بودن است. بهعنوانمثال، شما میخواهید کالای عربستان را که یک کشور اسلامی است بخرید و این باعث آسیب به کشور خودتان و سلطه آن بر شما میشود. یا مثلاینکه بخواهید از معاویه بااینکه مسلمان است حمایت بکنید. لذا باید بحث را روی حق و باطل بگذارید. با این نگاه حلوفصل کردن این مسئله راحتتر میشود. حتی در مورد کشورهای اسلامی که این حالت رادارند، قابلتصور و طبیعی است.
اما در سطح کشورهایی که این حالت را ندارند، یعنی کشورهای اسلامی که دشمن نیستند، به نظر میرسد که قاعده نفی سبیل به معنای مصطلحش جاری نمیشود، چون عنوان باطل وجود ندارد تا قاعده نفی سبیل جریان پیدا کند.
وقتی هم که بحث اعانه بر ظلم را در نظر میگیریم، حلوفصل این مسائل راحتتر میشود. اینها برای وقتی است که شما روی عنوانها بحث بکنید. به عبارتی، یکوقت توحیدی بحث میکنید، یکوقت هم فقهی. در نگاه توحیدی، روی عنوانها بحث میشود. بحث کشور اسلامی و غیر اسلامی طبیعتاً پیش میآید. لذا حتی اگر مشکلی در تولید داخلی نداشتید، تولید داخلیتان خوب بود و اصلاً مردم رغبتی به خرید از کالای آمریکایی نداشتند، ولی اگر امر دایر میشد به اینکه کالای ساخت کشور اسلامی اندونزی را بخرند یا آمریکایی، فرض هم بر این میشود که کشور اندونزی، کشوری است که در جبهه باطل قرار نگرفته است، لذا در اینجا بازهم ما حق نداریم کالای آمریکایی بخریم، بلکه باید از کالای اندونزی بخریم. چون بحث جبهه مطرح است. نگاه بنده به جبههبندی است. درواقع آیه نفی سبیل، جبهه کفر و جبهه حق را مطرح میکند. برای ما مهم این است که کدام کشور در جبهه حق و کدام در جبهه باطل است.
برای همین ممکن است یک کشور اسلامی در جبهه کفر باشد و ما آن را تحریم کنیم، اما یک کشور کافر در آمریکای لاتین، از حیث فقهی کافر است، اما در جبهه حق قرارگرفته است و این در حالی است که در سازمان ملل، از شما دفاع میکند، روابطش را با شما تقویت کرده و در دنیا از شما حمایت میکند. این باعث میشود که چون در جبهه حق است، شما میتوانید از آن خرید کنید. ولی حق ندارید از کشور مسلمانی که الآن در جبهه باطل است حمایت کنید.
اجتهاد: آیا فقه سنتی توانایی تئوریزه کردن شعار امسال را دارد؟
اکبر نژاد: این مسئله پیچیدهای نیست که فقه سنتی نتواند تئوریزهاش کند. آنچه در این بحثها مشکلساز میشود بحثهای جدید است، مثل اسلامی کردن علوم انسانی که معتقدیم فقه مصطلح و موجود که الآن داریم نمیتواند این کار را بکند. اینها بحثهای فقهی و عقلی هست. شرع هم در این عرصه حالت ارشاد و تأکیدی دارد. لذا فقه میتوان در خصوص شعار امسال پاسخگو باشد.
اجتهاد: با توجه به حضور کفار در میان تولیدکنندگان ایرانی، آیا میتوان حکم به لزوم خرید از ایشان و عدم خرید از تولیدکنندگان مسلمان سایر کشورها نمود؟
اکبر نژاد: در اینجا یک نکته باید مشخص شود. یکوقت تولیدکننده کافر، هیچ عایدی برای کشور شما ندارد و فقط برای خودش تولید میکند، و گاهی برای کشور شما فایده دارد. ولی عادتاً وقتی در کشور شماست، معنایش این است که نفعی برای اقتصاد کشور شما هم دارد و در تولید مشارکت میکند.
البته باید ملاحظه کرد که آن تولیدکننده در کدام جبهه است؛ یعنی اگر بستر کار کافر، به نفع جبهه حق تمامشده و باعث میشود که ۴ نفر ایرانی هم شاغل بشوند، باید از او حمایت کرد و اگر در جریان باطل قرار دارد، چون در راستای آسیب زدن به اقتصاد ملی ماست، نباید از او حمایت نمود.