به عقیده شیخ الازهر اسلام بر مبنای آزاد اندیشی دینی و پذیرش دیگر ادیان و مذاهب بنا شده است و متحجرّان خطری بزرگ برای اسلام به شمار میآیند.
شبکه اجتهاد: الازهر در عرصه «احیای اندیشه دینی» دارای سابقه تاریخی است. این نهاد دینی از زمان تاسیس تا به امروز که بیش از هزار سال از عمر آن میگذرد همواره امانتدار سنت احیای گفتمان دینی بوده و علمای آن داعیهدار این عرصه بودند. توضیح امور دینی به شکل صحیح، مبارزه با اندیشههای انحرافی، تلاش برای به روز بودن احکام فقهی با مسائل مستحدثه و … تنها برخی از اقداماتی است که در این راستا از سوی الازهر انجام شده است.
با آنکه اصطلاح «نواندیشی دینی» و عباراتی مشابه آن به تازگی نقل محافل روشنفکری شده اما به عقیده برخی الازهر از دیرباز در این عرصه قدم گذاشته و از پیش قراولان احیای اندیشه اسلامی به شمار میرود. سال ۲۰۱۸م هشتمین سالی است که احمد طیب در منصب شیخ الازهر مشغول به فعالیت است. این مناسبت بهانهای شد تا به بررسی تازهترین اثر شیخ الازهر با نام «مقالاتی پیرامون نواندیشی» که چندی قبل در نمایشگاه بینالمللی کتاب قاهره از آن رونمایی شد، بپردازیم.
شیخ دغدغهمند الازهر و مسأله نواندیشی دینی
کتاب «مقالاتی پیرامون نواندیشی» نشان میدهد که احمد طیب از سالها قبل و زمانی که رییس دانشگاه الازهر بود، مسأله «نواندیشی دینی» را برای خود دغدغه به شمار میآورد و پس از آنکه به کسوت شیخ الازهر درآمد، در سال ۲۰۱۵م درخواست برگزاری همایشی سالانه با هدف بررسی آخرین تحولات عرصه اجتماعی، دینی و سیاسی و تاثیرات آن بر زندگی مردم را ارائه داده است.
وی در یکی از گفتوگوهای خود با اشاره به هدف این همایش میگوید: «برگزاری چنین همایشی به صورت سالانه و با هدف بررسی مسائل مستحدثه و تاثیر آن بر زندگی مردم کاری سخت و دشوار است اما با یاری خداوند، تشکیل کارگروههای مخصوص و تقسیم کار إن شاء الله این امر آسان خواهد شد. بنده نیز به نوبه خود تعهد میدهم که نسبت به وقت و تلاش خود بخل نورزم و هر کمک مادیّ و معنوی که در توان الازهر باشد را در طبق اخلاق تقدیم کنم.»
احمد طیب در مقدمه کتاب خود با اشاره به برگزاری همایش «نواندیشی و علوم اسلامی» که در آوریل ۲۰۱۵م برگزار شده بود، بر این نکته تاکید میکند که موضوع «نواندیشی دینی» یا «تجدید گفتمان دینی» که این روزها بر زبانها جاری است و پیرامون آن قلم فرسایی شده و حتی در روزنامهها و برنامههای سمعی و بصری نیز از آن یاد میشود، از موضوعاتی است که بسیار ابهام و پیچیدگی دارد به ویژه آنکه رسانهها نیز با دامن زدن به این امر بر ابهام بیش از پیش موضوع افزودند.
به عقیده احمد طیب عدم تبیین علمی لازم از مفهوم «نواندیشی» و نیز مشخص نبودن گفتمانی که درصدد احیای آن هستیم سبب شده تا این ابهامات پدید آید. وی این سوال مهم را مطرح میکند که آیا «آنچه که به گفتمان دینی شناخته شده، عامل اساسی بحرانهایی است که جهان عرب در بعد امنیتی و سیاسی از آن رنج برده و سدّ راه توسعه و پیشرفت شده است؟»
شیخ الازهر با اشاره به این برداشت غلط مینویسد: «گاه این سخن را میشنویم که برخی اجمالا و تفصیلا درصدد محو گفتمان دینی بوده و این گفتمان را جزء و یا تمام علّت بحران و بلکه نفس بحران میدانند و هیچ راهکاری را برای حل این معضل جز از میان برداشته شدن گفتمان دینی نمیبینند. این افراد نمیدانند که لازمه منطقی اینگونه نگرش، تبدیل موسسه دینی الازهر با تمام عظمت علمی، معنوی و فرهنگی و بیش از ۲۰ قرن سابقه به یک موزه تاریخی است؛ موسسهای که غرب و شرق اعتراف میکنند که الازهر باسابقهترین و بزرگترین دانشگاه در روی زمین است.»
متحجّران خطری برای پذیرش آزاد اندیشی دینی!
وی در مقابل با انتقاد از دشمنی کوتهاندیشان که هیچ درک صحیحی از احیای گفتمان دینی ندارند، تاکید میکند: «برخی از نواندیشی دینی، فریاد بازگشت به سلف صالح در سه قرن آغازین اسلام را سر میدهند. این افراد نیز دست جمود به سوی علوم و رسالت الازهر دراز کرده و پیام این نهاد دینی را در چهارچوب تعبّد به مذهب واحد، اعتقاد معین و نیز صورتی از دین که غیر از خود را به رسمیت نمیشناسد، محصور میکنند.»
عالم اهل سنت مصر با اشاره به خطر متحجّران برای اسلام رحمانی و شریعت دینی که بر اساس پذیرش پلورالیسم دینی و اختلاف نظرها شکل گرفته است، خاطر نشان میکند: «آزادی عقیدهای که در اسلام وجود دارد را در هیچ شریعت دیگری نمیتوان جست. متحجّران دینی اجازه همراهی الازهر با زمان خود که در طول قرنها امری مقبول بوده را نمیدهند. اختلاف نظر، آزادی بیان و بحث و بررسی میان علما در فرض ثابت ماندن مبانی، اصول، قطعیات و کلیّات دین کاملا پذیرفته شده است. الازهر با الهام از همین الگو توانسته بخشهای مختلف علمی خود را گسترش داده و مذاهب فقهی سنی و غیر سنّی را در بستری علمی مورد بررسی قرار دهد و پذیرش دیگری به معنای کاستی در مذهبی خاص و یا بیتوجهی به جایگاه و شأن امامان مذاهب نیست.»
احمد طیب در بخش دیگری از کتاب خود با تشریح ابعاد مختلف مساله تکفیر، ترویج خشونت و ادبیات نفرت تصریح میکند که این بحرانها فرصت تبلیغ اسلام رحمانی، تقویت فرهنگ همزیستی مسالمتآمیز و بهرهوری بهینه از ثروتهای ملی و جهانی برای توسعه و پیشرفت را به هیچ اندیشمند، عالم و نخبهای نداده و حتی نوشتن کتابها و مقالات متعدّد در این زمینهها راهگشا نبوده است زیرا جهان اسلام همچنان مشغول به درگیریهای لفظی پیرامون مسائلی به غایت ساده مانند «ازدواج دختر صغیر» است و متن فدای حاشیه شده است.
شیخ الازهر با ابراز تاسف از گسترش برنامههایی که وقت امت اسلامی را تضییع و تمرکز، وحدت و انسجام و نیز آگاهی آنان را هدف قرار داده است، نسبت به ترویج «شبحهایی» در حیات امت اسلامی که هیچ واقعیتی نداشته به شدت انتقاد میکند. وی این امر را بسیار مضحک میشمارد که صحنه گردانان چنین برنامههایی خود را داعیهداران احیای گفتمان دینی میدانند. طیب معتقد است که دشمنان غربی برای ضربه زدن به اسلام و مسلمین جنگ نرم را هم راستا با جنگ سخت در دستور کار قرار دادند تا با فتنهانگیزی، ایجاد شکاف در میان امت اسلامی و جنگهای داخلی به رویای تجزیه سرزمینهای اسلامی دست یابند. رسا