اختصاصی شبکه اجتهاد: نوشتن نسخههای خطی “الکافی” مانند تمام نسخ خطی، از دورۀ شکوفایی صنعت چاپ در عصر قاجار بسیار کاهش پیدا کرد. اما پیش از آن و بهویژه در عصر صفوی، اوج استنساخ و وفور نسخ خطی این کتاب را شاهد هستیم.
توجه به این نسخهها در مطالعات کافی پژوهان امری ناگزیر است. برای نمونه، نسخۀ الکافی به خط شیخ حر عاملی از نسخ مهم است. این نسخه یکی از نسخههای اساسی و اصلی برای تصحیح و مراجعه عالمان پس از وی بوده است. حتی در زمان حیات شیخ هم عالمان زیادی در جلسه درس وی شرکت کرده و نسخههای خودشان را تصحیح نمودهاند. شیخ حر در نسخۀ آنها نشان بلاغ و قرائت و سماع نوشته و برای برخی اجازۀ نقل روایت نیز صادر کرده است. خود شیخ حر این نسخه را بر اساس نسخۀ شهید ثانی نوشته است.
در عصر ما نیز توجه به نسخ خطی کافی، پایۀ کارهای مهمی بوده است. آیتالله شبیرى زنجانى با تکیه بر مقابلۀ نسخه خود با نسخه هاى خطى بسیار، اسناد آن را تصحیح کرده است. در برنامۀ «درایه النور» از نسخۀ تصحیح شدۀ ایشان بهره گرفته شده و در پارهاى موارد نیز تصحیحات جدیدی افزوده شده است.
برخى از نسخ خطى مورد مقابله آیتالله شبیرى زنجانى عبارتند از: نسخه شیخ محمد صالح مازندرانى، نسخه شیخ حسین بن عبد الصمد (پدر شیخ بهایى)، نسخه سید علىخان مدنى، نسخه شیر احمد بن عبد الملک تونى، نسخه شهید ثانی و نسخه شیخ حر عاملى. علاوه بر این نسخه ها نسخه هاى دیگرى هم در اختیار آیتالله شبیرى زنجانى بوده است.
شاید تاکنون بهترین تالیف در جهت شناسایی نسخ خطی الکافی، کتاب «کافی پژوهی در عرصۀ نسخههای خطی» اثر علی صدرایی خویی باشد. خویی در این اثر به ثبت اطلاعات ۱۶۰۸ نسخۀ خطی پرداخته است. وی نسخ را بر اساس تاریخ کتابت فهرست میکند و این اطلاعات را به دست میدهد:
نام کشور و شهر و کتابخانهاى که نسخه در آن قرار دارد، شماره نسخه، قسمتهایى از کافى که نسخه در بر دارد، نوع خط نسخه، نام کاتب، تاریخ کتابت، نشانهاى بلاغ و تصحیح، نام مقابله کنندگان نسخه، تعداد برگهاى نسخه، ماخذى که اطلاعات نسخه از آن اخذ شده است.
جالب اینکه اکثر این ۱۶۰۸ نسخه خطی، در عصر مجلسی اول و دوم کتابت شده است. نیز اغلب نسخهها، بخشى از کافى را در بر داشته و نسخههایى که تمامى این کتاب را دارا باشند بسیار اندک هستند. قدیمی ترین نسخۀ در دسترس کافی، مربوط به سال ۵۹۷ ه.ق (۲۳۸سال پس از رحلت کلینی) است که از کتاب الاَیمان والنذور و الکفارات تا آخر روضه را شامل است.
در اینجا مناسب است به نسخههایی از کافی اشاره کنیم که گرچه اینک در دست ما نیست، اما اصل نسخ کنونی است و توجه به آنها ضروری مینماید. در مطالعات کافی پژوهی، از دو دسته نسخۀ «رازی» و «بغدادی» برای کافی یاد میشود. از جمله ثمرات توجه به این نکته، مطلبی است که آیتالله سیستانی بیان کرده اند. ایشان پس از بررسی روایات صدوق از کلینی، متوجه شدند که نقل صدوق از کلینی با متن کافی موجود تفاوت دارد. ایشان احتمال میدهند نسخۀ کافی که اکنون در اختیار ماست، از نسخ بغدادی الکافی باشد (نسخی که شاگردان بغدادی کلینی از وی اخذ کردهاند)؛ اما صدوق الکافی را از شاگردان کلینی در ری (نسخ رازی) اخذ کرده باشد.
دکترحسن انصاری پس از بیان این نکته که معنا ندارد کلینی، شخص درخواست کننده را ۲۰ سال معطل گذاشته باشد، سعی کرده است با اشاره به نسخ رازی و بغدادی احتمالاتی را مطرح کند تا پاسخ قانع کننده ای برای «فرضیۀ ۲۰سال» فراهم آورد.
در پایان امید است کارهایی که پیرامون معرفی نسخ در دسترس کافی صورت گرفته، عمیقتر شود و صرفاً حول مشخصات آماری باقی نماند؛ بلکه گزارش محتوای نسخهها که دارای فوائد فراوان است مورد پیگیری دانشیان قرار گیرد.