شبکه اجتهاد: چندى ست که کرارً افرادى به اینجانب مراجعه کرده و یا نامه نوشتهاند و از انتشار اخبارى در فضاى مجازى راجع به ائمه اهل بیت(علیهم السلام) بسیار نارحت بودند و از من مىخواستند که در این باره اقدامى کنم.چند روزى صبر کردم سرانجام تصمیم گرفتم که مطالبى را به عنوان نصیحت و ارشاد بگویم شاید عرائضم مؤثر باشد.
چه انگیزهاى براى طرح این مسائل است
هر انسان خردمندى که موضوعى را در ملأ عام منتشر میکند باید غرض عقلایى داشته باشد و به تعبیر دیگر باید آن موضوع در جامعه مفید و سودمند باشد و یا مشکلى را حل کند.
اکنون که زن و کودک، نظامى و غیر نظامى مسلمانان در غزه درو میشوند و میلیاردها مسلمان به این مصیبت مینگرند اما کار عملى انجام نمى دهند. آیا در این شرائط طرح این مسائل صحیح و عقلایى است؟!
امروز انسجام داخلى براى ما سرمایه است نه تنها انسجام داخلى بلکه وحدت مسلمین در مقابل کفر امر لازم و ضرورى است و نباید به چنین وحدتى ضربه بخورد.
مطلبى که درباره حضرت زهرا (علیها السلام) مطرح شده تازگى ندارد
آنچه که از ایشان درباره دخت گرامى پیامبر (علیها السلام) نقل شده چیز جدیدى نیت و سى و چند سال قبل فردى در بیروت این مطلب را طرح کرد و اینجانب نامهاى خدمتاشان نوشتم. ایشان در پاسخ انکار کرد و در هر حال این شبهه قبلاً در بیروت و لبنان منتشر شده بود و حالا گوینده در قم همان را تکرار میکند.
کتاب «الحجه الغراء على شهاده فاطمه الزهرا (علیها السلام)» کتابى است جامع و پاسخگوى شبهات ایشان است. در این کتاب همه مطالب از کتب معتبر اهل سنت نقل شده، حتّى هجوم به بیت فاطمه. توضیح اینکه خلیفه وقت به هنگام بیمارى که منجر به مرگ او شد میگفت اى کاش سه کار را انجام نمىدادم و سه چیز دیگر را انجام میدادم و سه چیز را از رسول خدا میپرسیدم. اما یکى از آن سه چیز که انجام نمى دادم مسأله کشف بیت فاطمه است که از این بسیار ناراحتم.
اصولاً کشف بیت فاطمه از مسلمات تاریخ است. حالا خصوصیات کشف چگونه بوده آن بستگى به تحلیل دارد که شرائط ساختمان هاى آن زمان چگونه بوده است.
قصیده عمریه
چندى قبل در مصر به عنوان تکریم از ناظم این قصیده بزرگداشتى بر پا نمودند و یکى از افتخارات ایشان این سه بیت زیر است:
وقوله لعلی قالها عمر *** أکرم بسامِعها أعظِم بمُلقیها
حرقتُ دارک لا أبقى علیک بها *** إن لم تُبایع وبنت المصطفى فیها
ما کان غیر ابی حفص بقائلها *** امام فارس عدنان و حامیها معرفى سه شخصیت علمى ***
از آنجا که من احتمال میدهم که میتوان از طریق مذاکره در افکارشان اثر گذاشت و لذا سه شخصیت بزرگ علمى در حوزه را معرفى میکنم که افکار و اندیشههاى خود را با آنها در میان بگذارد.
۱. آیتاللّه ربانى روزها در مدرسه فیضیه ساعت ۱۱ ضمن تدریس کلام به توضیح این نوع مشکلات میپردازد.
۲. آیتاللّه سید على میلانى مؤسس مرکز امامت داراى آثار علمى فراوان در مسأله امامت و ولایت.
۳. حجتالإسلام والمسلمین جناب آقاى طبسى نویسنده و صاحب نظر.
اگر واقعاً ایشان خواهان حقیقت است تنها به قاضى نرود و مسائل مورد نظر را با آنان در میان بگذارد و ارشادات آن را پذیرا باشد.
و براى آشنایى با مقامات حضرت جواد (علیه السلام) به کتاب «نفحات السحر» مراجعه بفرماید.
در پایان یادآور میشوم گناه از جاى کوچک شروع میشود، انحراف هم هکذا. اگرد ر آغاز علاج نشود ادامه پیدا میکند.
سید أحمد کسروى از شاگردان پدر من بود کتاب خلاصه الحساب شیخ بهایى را نزد او خوانده بود. غرور جوانى او را وادار کرد که در کالج آمریکایىها تدریس کند کمکم سخنان غیر صحیحى را گفت که کار در پایان به آنجا رسید که اسلام و خاتمیت را منکر شد و پس از مرگ جنازه او را در هیچ قبرستانى نپذیرفت.در پایان از خداوند متعال عزت و عظمت و وحدت جهان اسلام را خواهانم.
والسلام علیکم ورحمه اللّه وبرکاته
جعفر سبحانى
شبکه اجتهاد اجتهاد و اصول فقه, حکومت و قانون, اقتصاد و بازار, عبادات و مناسک, فرهنگ و ارتباطات, خانواده و سلامت