اختصاصی شبکه اجتهاد: استاد شیخ محمدجواد فاضل لنکرانی که به تدقیق و پژوهش در آثار امام خمینی (ره) شهره است با او درباره روش تدریس امام و مبانی خاص فقهی و اصولی ایشان گفتگو کردیم. رئیس مرکز فقهی ائمه اطهار(علیهمالسلام)، در این گفتگو درباره اشتهار علمی بیشترِ شاگردان مرحوم خویی نسبت به شاگردان امام و ناگفتههای دیگری از زندگی علمی امام، سخن گفت.
خصوصیات روش تدریس فقهی و اصولی امام را در چه اموری میدانید؟
فاضل لنکرانی: در مورد ابعاد علمی امام حرف بسیار زیاد است. به طور مختصر، امام یک فقیه بود که در فقه و در اصول نوآوریها و ابتکارات فراوانی دارد. در طول ۱۹ سالی که به تدریس خارج اصول مشغول هستم، انصافاً امام را نسبت به معاصرانشان، دارای ابتکارات بسیار زیادی یافتم. امام با اینکه در اصول، شاگرد مرحوم آقای حائری و بروجردی در اصول بوده، اما تمام کلمات نائینی را نیز مورد بررسی و دقت قرار داده است. این خودش یک ویژگی و امتیاز است.
آیا این ادعا که امام تقریرات مخطوط نائینی را در اختیار داشت و بسیاری از مطالب آن را به الفاظی از قبیل «قیل» مطرح کرده و نقد میکرد صحیح است؟
فاضل لنکرانی: اینکه تقریرات نائینی در اختیار ایشان بوده یا نه را نمیدانم، ولی به هر حال ایشان نسبت به طرح مباحث نائینی مقید بود و گاهی صدر تا ذیل کلام وی را نقد میکرد. ایشان یک اصولی بوده که با اینکه شاگرد مرحوم نائینی و شاگرد مرحوم اصفهانی و شاگرد مرحوم عراقی نبوده، اما بر تمام آراء، یا اکثر آرای اینها احاطه داشته است.
نکته دیگر اینکه امام برخلاف روش معاصرین خودش، ابتدا نظر خود را با ادله و به صورت کامل بیان میکرده و سپس به نقد سایرین میپرداختند. این روش، از امثال روش آیتالله خویی دشوارتر است. یک روش این است همانند مرحوم خویی، بحث را به سبک نائینی مطرح کرده و در پایان نظر خود را مطرح کنیم. روش دیگر اما این است که بحث را به شیوهای جدید و با مقدمات و مؤخرات نوئی طرح کنیم. این روش دوم که امام به آن مقید بود، دشوارتر است.
مبانی اصولی مطرح امام چه بوده است؟
فاضل لنکرانی: امام مبانی اصولی بسیار زیادی دارند که حالا در جای خودش باید جمعآوری بشود. یک وقتی مرحوم والد ما در این مقدمه مناهج الاصول به بعضی از مبانی امام اشاره کردند. مهمترین مبنای اصولی امام خطابات قانونیه است که من یک وقتی در یکی از بحثها گفتم این خطابات قانونیه امام از یک جهت شبیه حرکت جوهری ملاصدرا است. همانطور که حرکت جوهری فلسفه اسلامی را تحولی در آن ایجاد میکند، این خطابات قانونیه هم فقه و اصول را متحول میکند. شاگردان امام مثل مرحوم والد ما هم نه تنها این مبنا را پذیرفتند، بلکه خیلی هم بر آن تسلم داشتند. من در بحثهای خودم، ۱۷، ۱۸ اشکالی که دیگران بر امام وارد کردند را جواب دادم. ولی آخر الامر ۴، ۵ اشکال به ذهن خودم رسید که دیگر نتوانستم این نظریه را بپذیرم. مرحوم حاج آقا مصطفی در اصولش میگوید که این خطابات قانونیه یک بارقه الهیه است که خدای تبارک و تعالی در ذهن پدر ما قرار داد و از اوّل فقه تا آخر فقه را متحول میکند. این یک مبنا است.
باز میبینید از خصوصیاتی که امام در اصولش خیلی مشهود است، این است که خلط تکوین به تشریع نشود. این البته غیر از آن بحث دخالت دادن مباحث محض فلسفی در علم اصول است. یکی از پیشنهادهایی که بیش از ۲۰ سال قبل به مؤسسه نشر آثار امام دادم این بود که این ابتکارات اصولی امام را استخراج بکنند.
آیا امام در فقه نیز مبانی جدیدی داشتند؟
فاضل لنکرانی: به نظر من، کتاب البیع ایشان نظیر ندارد. مطالبی که ایشان از اصفهانی در حاشیه المکاسب نقل میکند بیش از مطالبی است که شاگرد وی، مرحوم خویی به نقل از وی بیان میدارد. بحث ولایت فقیه نیز از مهمترین ابتکارات فقهی ایشان است.
مبنای تأثیر زمان و مکان در امر اجتهاد که مرحوم امام مطرح کردند را چگونه ارزیابی میکنید؟
فاضل لنکرانی: در سمیناری که چند سال پس از ارتحال ایشان برگزار شد من مقاله مفصلی در رابطه با این مبنا ارائه کردم. اجمالاً میشود گفت و میشود از روش فقهی امام فهمید که وی ناگفتههای فراوانی در فقه داشت که دیگر مجال نشد بیان بکند. گفتههای وی بسیار جای تأمل و دقت دارد. واقعاً وقتی انسان با کتاب البیع امام مأنوس میشود میتواند کلید حل بسیاری از مباحث مستحدثه را در آنجا پیدا کند.
برخی بر این باورند که حوزه درسی امام به لحاظ شاگردان تربیت یافته، به کثرت و کمیت مرحوم آیتالله خویی نیست، نظرتان در این باره چیست؟
فاضل لنکرانی: به نظر من یکی از شانسهای بزرگی که آقای خویی داشتند، این بود که شاگردهای ایشان، مباحث ایشان را به صورت خیلی روان و واضح در اختیار حوزهها قرار دادند. لذا یک جهت اشتهار مرحوم خویی، به جهت روانی قلم شاگردان ایشان است.
به قول مرحوم والد، هر چقدر قلم فارسی امام در اوج است و میتواند به عنوان یکی از نمونههای نثر قوی فارسی مطرح باشد، اما قلم عربی ایشان مغلق است.
آیا این گزاره که اکثر شاگردان مبرز امام، مانند برخی مراجع فعلی قم، محصول حوزه درسی مرحوم داماد هستند را قبول دارید؟
فاضل لنکرانی: نه درست نیست. البته برخی شاگردان ایشان مشترک بودند، ولی برخی نیز مثل والد ما، در درس مرحوم داماد حضور نداشتند. در نجف هم برخی شاگردان مرحوم خویی، نزد کسانی همچون شیخ حسین حلی هم تلمذ میکردند. لذا این گزاره درست نیست.
چرا تدریس فقه و اصول امام بسیار دیر و از حدود پنجاه و چند سالگی ایشان آغازشد؟
فاضل لنکرانی: امام تدریس فلسفه را از همان دوران جوانی آغاز کردند اما تدریس خارج فقه و اصول را دیرتر آغاز کردند. البته آن زمان هم دیر نبود، ولی خب، زود هم نبود. شاگردان مرحوم خویی به لحاظ کمی، بیش از شاگردان امام بودند، اما به لحاظ کیفی، برخی شاگردان امام از شاگردان مرحوم خویی اقوی بودند.
برخی معتقد هستند امام مبنای اختصاصی ندارد و هر چه هست اقتباس از دیگر بزرگان است مثل ولایت فقیه که به سعه آن قائل شدند و یا خطابات قانونیه که متأثر از مرحوم آخوند است و ثمرهای هم بر آن مترتب نیست.
فاضل لنکرانی: این مطلب دور از انصاف و تحقیق است. خطابات قانونیه ثمرات فراوانی دارد. البته دفتر نشر آثار امام در یک زمانی با بیش از ۱۰ نفر از علما، راجع به خطابات قانونیه مصاحبه کرد، اما متأسفانه اکثر آنها اصلاً مبنای امام را درست متوجه نشدند.
این مبنای ایشان متأثر از آخوند نبوده است؟
فاضل لنکرانی: خیر، اصلاً آخوند چیزی به نام خطابات قانونیه ندارد. آخوند عبارت «امر قانونی» دارد ولی این مطلب ربطی به خطابات قانونی ندارد. بعضیها گفتند این خطابات قانونیه همان قضایای حقیقیه است، اما آنها هم بحث را متوجه نشدند. ما تمام این اشکالات را در بحث خطابات قانونیه مطرح کرده و پاسخ گفتهایم. در رابطه با مرحوم صدر هم میگویند که مسلک حقالطاعه را از کلمات مرحوم داماد گرفته، چون تقریرات مرحوم داماد در اختیار ایشان بوده است.
البته پرورش یک مبنای خام و دفاع از آن نیز خود، هنری بزرگ است.
فاضل لنکرانی: بله، آن پرورشی که آقای صدر داده، در کلمات مرحوم آقای داماد نبوده است.
در رابطه با خطابات قانونیه هم میگویند منشأ آن کلمات مرحوم داماد است.
فاضل لنکرانی: نه، اینگونه نیست، من بررسی کردم. به هیچ وجهی قبل از مرحوم امام کسی راجع به خطابات قانونیه بحثی نکرده است. علیای حالٍ امام خطابات قانونیه را خیلی خوب و منقح آن را به میدان آورد و آثار زیادی هم دارد.
مبانی فقه حکومتی و فقه سیاسی امام را چگونه ارزیابی میکنید؟
فاضل لنکرانی: باید مبانی سیاسی امام را، مخصوصاً در شرایط حاضر ما بیشتر مورد توجه قرار بدهیم. مثلاً در خصوص بحث انتخابات، من یک انحرافی از فکر امام را مشاهده میکنم. امام در بحث حکومت اسلامی، نظریه جمهوری اسلامی را مطرح کردند که به معنای لزوم موافقت اکثریت مردم با تصمیمات کشوری است. حال برخی، مراد از مردم را تنها متدینین یا اهل تقوا میدانند، این در حالی است که مراد امام از مردم، تمام ساکنان و مسلمانان جمهوری اسلامی است، چه در درجات عالی تقوا باشند یا نباشند. طرح این مبانی، در حقیقت انحراف از افکار امام است.
در این ایام سالگرد، مناسب است افکار امام با دقت و به صورت مستند مورد بررسی قرار گیرد.