موسیقی و غنا از موضوعات مهم فرهنگی است که بنابر تصور عموم، نگاه فقیهان به آن یکسان است. آیتالله گرامی در یکی از درسهای خارج فقه خود، به تبیین سه نظریه درباره غنا و موسیقی میپردازد. بنابر گزارش ایشان برخی از فقیهان بودهاند که مطلقاً غنا را حرام نمیدانستهاند و از آن سوی برخی بودهاند که مطلق موسیقی و غنا را حرام میدانستهاند. چنانکه در این میان برخی مانند امام خمینی احتمالاً از نظر اول خود بعد از انقلاب برگشتند اما به نظر ایشان، موسیقی ایران بعد از انقلاب میتوانم بگویم از بین رفت. آن موسیقیهای اصیلی که یک قسمت آن را کسانی مثل شجریان حفظ کردند و دارند.
به گزارش شبکه اجتهاد، آیتالله محمدعلی گرامی در درس خارج فقه خود و در تبیین نظریات مختلف درباره موسیقی و غنا، گزارشی از نگاههای متفاوت فقیهان به این موضوع ارائه داد که شرح آن در زیر میآید:
دو مسئله هست: یکی غنا و یکی استفاده از آلات موسیقی. غنا یعنی آوازی که انسان میخواند. صوت الانسان. تعاریف زیادی برای آن شده نزدیک به سی تعریف. قدر متیقن این است که آوازی که متناسب با مجالس لهو و لعب است که به نظر ما مشخصهاش آواز متناسب با رقص است. متناسب با آهنگ رقص. این اشکال دارد. بنابرین میزان آن آواز انسان است که متناسب با مجالس لهو و لعب و عیش و نوش است و در این جهت که عرض کردم مشخصهاش است. غنا حرام است. البته هستند کسانی که میگفتند غنا اصلاً حرام نیست حتی همان غنای مجلس لهو و لعبی هم حرام نیست.
از فیض کاشانی اینطور نقل است که میگوید روایاتی که ما درباره غنا داریم، به تعبیر من الف و لام اولش الف و لام عهد است. اشاره است به غنا و آوازهایی که در مجالس خلفا بود و اهل بیت هم دارند به آن میزنند. مجالس آنها خلط زن و مرد و عیش و نوش و شراب و همه چیز بوده است ولی مشهور فقها غنا را قاطی با چیز دیگر نمیدانند و خودش را حرام میدانند و ما هم یک جایی بحث کردیم داریم که ظهور الف و لام، الف و لام جنس است نه الف و لام عهد. طبیعت این غنا اشکال دارد. از کسی که در عصر ما این صحبت را به خود من کرد، مرحوم آقای بهاءالدینی بود. که وقتی در راه با هم میرفتیم، خیلی سال است، شصت سال یقیناً هست. صحبت شد، گفت به نظر من غنا اشکال ندارد. ایشان هم عقیدهاش این بود. ولی نوع مشهور فقها این عقیده را ندارند.
اما یک بحث هم داریم درباره آلات موسیقی؛ آهنگی که نه آواز انسان است بلکه از نواختن آلات موسیقی به دست میآید. حالا هر آلتی از آلات موسیقی. سه نظریه هست. یک نظریه، نظریه کسانی است که میگویند هرگونه استفاده از آلات موسیقی چه زدن و چه شنیدن، یک کسی میزند و ما میخواهیم بشنویم، حرام است، برای آن زننده هم حرام است، میخواهد آهنگی که از آن درمیآید، آهنگ لهو و لعبی باشد یا آهنگ چیزهای خوب باشد، حتی قرآن و مداحی و غیره اگر چنانچه آلات موسیقی، حالا آن که فقط آهنگ نیست، ولی آهنگ را داریم عرض میکنیم، با آهنگی که متناسب با لهو و لعب است یا مطلق آهنگ ولو بدون تناسب با لهو و لعب است میگویند استفاده برای زننده و شنونده هر دو حرام است، از کسانی که در این اواخر این عقیده را داشتند، مرحوم گلپایگانی بودند.
کسانی هستند که میگویند برای زننده اشکال دارد ولی برای شنونده اشکال ندارد. کدام آواز؟ آواز معمولی نه آواز متناسب با لهو و لعب. اگر متناسب با لعو و لعب باشد، بر هر دو حرام است، اگر متناسب با آن نیست و در تعبیر ما متناسب با آهنگ رقص، این میگویند برای زننده حرام است و برای شنونده نه. دلیلش هم این است که در روایات ما، استفاده از آلات لهو دارد، استفاده از آلات لهو، این استفاده از او است.
عقیده سوم، عقیده من است که من میگویم میزان، استفاده لهو و لعبی است. درست است که هرگونه استفاده لهو و لعب، ولی یقینی با تار اگر بزند کله الاغ که راه برود، این اشکال ندارد، استفاده لهو و لعبی اشکال دارد. به تعبیر ما تعلیق حکم بر وصف مشعر بر علیت است. این که میگویند استفاده آلات لهو نشود یعنی در جهت لهو. بنابراین ما فرق میگذاریم بین آهنگها. آهنگی که متناسب با رقص است، اشکال دارد و آهنگی که خیلی خوب مثل بسیاری از اشعار محلی ایران؛ موسیقی ایران بعد از انقلاب میتوانم بگویم از بین رفت. آن موسیقیهای اصیلی که یک قسمت آن را کسانی مثل شجریان حفظ کردند و دارند. ولی بعضی اشعار محلی خوب، حافظ میخواندند چهجور. آوازهایی که ولو چهچهه دارد ولی هیچکس این را آواز رقص نمیداند. اینها را همه را حلال میدانند و خوب هم میدانند. و معروف است که بعضی بزرگان در گذشتهها اصلاً برای جنبههای روحی و معنوی از این آوازها استفاده میکردند. مرحوم خواجه نوری هم در شرح اشارات از چیزهایی که موجب میشود انسان بتواند مسلط شود بر قوای شهوانی خودش آواز و غنا است. منظورش این غنا است.
بنابراین سه نظریه در استفاده از آلات موسیقی هست. خلاصهای از بحث را میخواستم عرض کرده باشم. بعضی هم هستند که عقایدشان تغییر پیدا کرد. من همراه مرحوم امام بودم در جشنی که طلبههای مدرسه حجتیه گرفته بودند، به نظرم سیزده رجب بود. ایشان تا نشست زمین، کسی که میخواند با چهچهه و اینها میخواند، آناً ساعت درآورد که بلند شود. همینطور زانویش رسید که بلند شود. من گفتم آقا الان میگویم. یک نفر را صدا کردم و گفتم بگویید اینجا چهچه نزند. ایشان تبسمی کرد و نشست و یک قدری و بعد بلند شد و رفت ولی ایشان بعد از انقلاب اگر یادتان باشد سرود مرحوم آقای مطهری را گفتند اشکالی ندارد و معروف است و اینها. خوب نظرشان ممکن است عوض شود. حالا یک بچه طلبه جلوی من را گرفت و گفت که شما کأنه به آقای خمینی توهین کردهاید که با حکومت نظرش عوض شد، گفتم بله نظرش عوض شد. ولی خوب طبیعی است که نظر ممکن است عوض شود. این خلاصهای از بحث غنا و آلات موسیقی بود. دین آنلاین