شبکه اجتهاد: با توجه به تغییر گفتمانی تدریجی فرهنگ عزاداری فاطمی و غیرفاطمی در کشور ما و به حاشیه راندهشدن تدریجی گفتمان معرفتافزا و چیرگی گفتمان مناسکگرا، ما اکنون دو گزینه پیش روی داریم: تن سپردن به این تغییر گفتمان و دست کشیدن از ادامه گفتنها و نوشتنها و ابراز نگرانیها از این تغییر و یا ادامه دادن گفتنها و نوشتنها با انگیزه جلوگیری از خاموشی کامل گفتمان معرفتافزا با وجود نومیدی از هوشیار شدن بزرگان دین نسبت به پیامدهای این گفتمان جدید.
بی هیچ سخنی، روشن است که اقتداء و اهتداء به پیشوایان دینی، ما را به سوی گزینه دوم میکشاند. بر این پایه، هر چند در دوران کنونی و در یک نگاه کلی، فضای مجالس فاطمی ما اغلب به فضای عاطفی و احساسی و اقناعی نزدیک شدهاست و در نتیجه، با تغییر ذائقه مخاطبان، مباحث علمی در مجالس عزاداری نه رونقی دارد و نه بهایی، باز این وظیفه بر دوش مبلغان دینی سنگینی میکند که این مناسبتها را مغتنم شمرند تا نَمی از یَم معارف قرآنی و نبوی و علوی و فاطمی برگرفته شود.
تاریخ مضاف و تحول در سیرهپژوهی
یکی از تحولات مهم در نگاه به تاریخ اهلبیت علیهمالسلام در دهههای اخیر، تحول سیرهپژوهی از سیرهپژوهی فردمحور به سیرهپژوهی جامعهگرا و از سیرهپژوهی جامعهگرا به سیرهپژوهی تمدنگراست. این مهم را در فرصتی دیگر باید با حوصله و دقتی بیشتر بررسید ولی یکی از گونههای تاریخنگاری همسو با این تحول در سیرهپژوهی، تاریخ مضاف یا همان مطالعات تاریخی بینرشتهای است. در چنین نگاهی به تاریخ و سیره اهلبیت علیهمالسلام، قرار نیست کشفی تازه در عرصه گزارش رویدادها صورت بندد، ولی همواره با نگاههایی تازه به رویداد و تحلیلهایی نو در چارچوب و از منظرهای مختلف روبرو خواهیم بود.
تقلیلگرایی در مجالس فاطمی
در مجالس فاطمی کنونی ما نوعی نگاه تقلیلگرایانه به شخصیت حضرت زهرای مرضیه سلامﷲ علیها دیده میشود، بدین معنی که از انبوه مسائل مربوط به تاریخ، سیره، معارف، اندیشهها و فضائل دریاوش آن بانوی بزرگ دو عالم، تنها به بخشی از رویدادهای پس از رحلت پیامبر بسنده میشود و دیگر موارد کأن «لَمْ یَکُنْ شَیْئًا مَذْکُورًا» وانهاده شده است.
نمونهای از این مسائل، نگاه حضرت زهراء سلام ﷲ علیها به مشترکات شیعی و سنی مانند پیامبران پیشین، قرآن، پیامبر و امت پیامبر، باورهای دینی، اخلاق و احکام شرعی است.
پیامبر اعظم صلی ﷲ علیه و آله در خطبه لُمّه
نمونهای که در این گفتار کوتاه بدان اشاره میشود، تحلیل حضرت زهرا سلام ﷲ علیها در بخش نخست خطبه لُمّه ـ که ما از آن، بیشتر با عنوان خطبه فدکیه یاد میکنیم ـ در باره پیامبر است که میتوان آن را به شش بخش تقسیم کرد. این گفتار، تنها در پی برجسته ساختن این عبارات و جلب نگاه پژوهشگران و باورمندان حضرت صدیقه کبری به آن برای واکاوی و تبیین است.
یک. پیوند پیامبر با عالم پیش از خلقت
وَ اَشْهَدُ اَنَّ اَبی مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ، اِخْتارَهُ قَبْلَ اَنْ اَرْسَلَهُ، وَ سَمَّاهُ قَبْلَ اَنْ اِجْتَباهُ، وَ اصْطَفاهُ قَبْلَ اَنْ اِبْتَعَثَهُ، اِذ الْخَلائِقُ بِالْغَیبِ مَکْنُونَهٌ، وَ بِسَتْرِ الْاَهاویلِ مَصُونَهٌ، وَ بِنِهایهِ الْعَدَمِ مَقْرُونَهٌ، عِلْماً مِنَ اللَّـهِ تَعالی بِمائِلِ الْاُمُورِ، وَ اِحاطَهً بِحَوادِثِ الدُّهُورِ، وَ مَعْرِفَهً بِمَواقِعِ الْاُمُورِ.
و گواهى میدهم که پدرم محمّد بنده خدا و فرستاده اوست، او را پیش از آن که پیامبر کند برگزیده بود، و پیش از آن که برگزیند نامبردار ساخته بود و پیش از آن که او را برانگیزاند برتر نهاده بود. این وقتی بود که آفریدهها در پرده غیب نهان بودند، و پوشیده در تاریکیها بودند و با مرز نیستی همنشینی داشتند، خداوند چنین کرد چون به انجام کارها آگاهی داشت و به رویدادهای زمانهها احاطه داشت و به زمان و مکان پدیدهها شناخت داشت.
با این پیشفرض که کلمه «إذ» در این عبارات، زمانیه باشد و علت نصب واژههای «علماً» و «احاطه» و «معرفه»، مفعول لأجله باشد، این تحلیل در باره پیامبر صلیﷲ علیه وآله در پیوند با مجموعهای گسترده از روایات مربوط به خلقت نوری پیامبر و اهل بیت علیهم السلام پیش از آفرینش هر پدیده دیگری است. این تحلیل حضرت زهراء سلامﷲ علیها از این منظر که نگاهی به چرایی خلقت نوری پیامبر دارد، متمایز از دیگر روایات مربوط به این موضوع، بدیع و گرهگشاست. شگفت اینجاست که در همایشی که سال گذشته ویژه این دسته از روایات برگزار شد و در مجموعه مقالات این همایش و نیز در کتابی مستقل که در این باره نگاشته شده است، در حد آگاهی صاحب این قلم، به این سخن حضرت زهرا سلامﷲ اشاره نشده است و مراد بنده از در حاشیه ماندن معارف فاطمی همین شواهد است. در این عبارات، تأکید حضرت زهراء سلام ﷲ علیها بر پیوند فرزندی خود با پیامبر و نیز بنده خدا بودن پیامبر، خود در بردارنده نکات شایسته تأمل دیگری است که اکنون فرصت پرداختن به آن نیست.
تحلیل این روایات و بررسی دیدگاههای گوناگون در چگونگی روبرو شدن با مسأله خلقت نوری، موضوعی بس گسترده و درازدامن است و صادقانه باید پذیرفت هنوز گستره تاریخنگاری بومی ما آماده پرداختن به این مباحث نیست.
دو. چرایی پیامبری پیامبر
اِبْتَعَثَهُ اللَّـهُ اِتْماماً لِاَمْرِهِ، وَ عَزیمَهً عَلی اِمْضاءِ حُکْمِهِ، وَ اِنْفاذاً لِمَقادیرِ رَحْمَتِهِ
او را برای پایان بخشیدن به کار مهم خویش و با آهنگِ رساندن حکم خود و اجرای مقدر شدههای رحمت خود برانگیخت.
این سخن حضرت زهرا سلامﷲ علیها که حتی ترجمه آن به فارسی دشوار است، به فلسفه پیامبری پیامبر و چرایی فرستادن او به سوی انسانها و نقش محول ایشان پرداخته است و برای ما دانشپژوهان تاریخ، میتواند روزنهای به سوی جایگاه پیامبری از منظر فلسفه تاریخ بگشاید.
سه. چشمانداز دینی جهان در عصر پیامبر
فَرَأَی الْاُمَمَ فِرَقاً فی اَدْیانِها، عُکَّفاً عَلی نیرانِها، عابِدَهً لِاَوْثانِها، مُنْکِرَهً للَّـهِ مَعَ عِرْفانِها
پس پیامبر دید امتها در پیروی دینهای گوناگون چند دستهاند، در برابر آتشها به عبادت نشسته و بتهای خود را پرستندهاند، با این که خدای را میشناسند، او را انکار میکنند.
این بند از سخنان حضرت زهرا سلامﷲ علیها به تحلیل دینی جهان در آستانه و در هنگامه پیامبری پیامبر و از نگاه ایشان، اختصاص دارد و به نوبه خود نگاهی نو از منظر دینشناختی و شایسته تبیین و تحلیل به شمار میرود.
چهار. کارکردها و نقشآفرینیهای پیامبر
فَاَنارَ اللَّـهُ بِاَبی مُحَمَّدٍ صَلَّی اللَّـهُ عَلَیهِ و الِهِ ظُلَمَها، وَ کَشَفَ عَنِ الْقُلُوبِ بُهَمَها، وَ جَلی عَنِ الْاَبْصارِ غُمَمَها، وَ قامَ فِی النَّاسِ بِالْهِدایهِ، فَاَنْقَذَهُمْ مِنَ الْغِوایهِ، وَ بَصَّرَهُمْ مِنَ الْعِمایهِ، وَ هَداهُمْ اِلَی الدّینِ الْقَویمِ، وَ دَعاهُمْ اِلَی الطَّریقِ الْمُسْتَقیمِ.
پس خداوند به وسیله پدرم محمد ـ درود خدا بر او و دودمانش باد ـ تاریکیهای آن دوره را روشن ساخت، و ابهامها را از دلها زدود و پردهها را از برابر دیدگان کنار زد، پیامبر در بین مردم به راهنمایی برخاست، پس آنان را از گمراهی رهانید و کورچشمیشان را بینایی کرد و آنها را به سوی دین استوار راه نمود و به راه راست فراخواند.
این فراز از سخنان حضرت زهراء سلامﷲ علیها، نقش محقق پیامبر و کارکردهای پیامبری آن حضرت را برشمرده است. این فراز نیز با نگاهی تاریخی به دستاوردهای عصر نبوی نیازمند تبیین و تحلیلی دقیق برای فهمپذیری است.
پنج. چگونگی رحلت پیامبر
ثُمَّ قَبَضَهُ اللَّهُ اِلَیْهِ قَبْضَ رَأْفَهٍ وَ اخْتِیارٍ، وَ رَغْبَهٍ وَ ایثارٍ
سپس خداوند جان پیامبر را گرفت و او را با «رأفت» و «اختیار» و «رغبت» و «ایثار» به سوی خویش خواند.
دوستان اهل دانش کلام باید ما را آگاه سازند که در کدام متون کلامی این عبارت و نیز عبارت بعدی در باره پیامبر، شرح و زوایای آن نشان داده شده است؟
شش. جایگاه پیامبر پس از رحلت
فَمُحَمَّدٌ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ و الِهِ مِنْ تَعَبِ هذِهِ الدَّارِ فی راحَهٍ، قَدْ حُفَّ بِالْمَلائِکَهِ الْاَبْرارِ وَ رِضْوانِ الرَّبِّ الْغَفَّارِ، وَ مُجاوَرَهِ الْمَلِکِ الْجَبَّارِ، صَلَّى اللَّهُ عَلی أَبی نَبِیِّهِ وَ اَمینِهِ وَ خِیَرَتِهِ مِنَ الْخَلْقِ وَ صَفِیِّهِ، وَ السَّلامُ عَلَیْهِ وَ رَحْمَهُاللَّهِ وَ بَرَکاتُهُ.
پس اکنون، محمد ـ درود خدا بر او و دودمانش باد ـ از رنج این جهان در آسایش است، فرشتگان نیکوکار و خشنودی پروردگار آمرزنده و همجواری پادشاه توانمند جبرانکننده پیرامون او را گرفتهاند، درود خداوند بر پدرم باد که پیامبر او و امانتدار او و برترین آفریده و برگزیدهاش بود، درود و رحمت و برکات الهی بر او باد.
سخن آخر
پیامبر صلیﷲ علیه و آله یکی از مشترکات شیعی و سنی است. نگاه حضرت زهراء سلام ﷲ علیها به پیامبر که تنها بخشی از آن در خطبه لُمّه بازتاب یافته است، دربردارنده نکاتی بسیار بدیع و شایسته تأمل و نیازمند تبیین است و سزاست بخشهایی از مجالس فاطمی و پژوهشهای فاطمی به بررسی آنها اختصاص یابد.
گفتنی است، گفتار فوق در شب شهادت حضرت زهراء سلامﷲ علیها (دی ماه ۱۴۰۰)، در مراسمی به صورت مجازی که از سوی اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشجویان در اروپا با همکاری مجمع انجمنهای اسلامی منطقه بریتانیا و مجمع انجمنهای اسلامی دانشجویان منطقه فدراسیون روسیه برگزار شد، ارائه شده است.