رئیس مرکز فقهی ائمه اطهار(ع) معتقد است هوش مصنوعی میتواند تحول در اجتهاد ایجاد کند. این استاد حوزه میگوید: اجتهاد مسئله بسیار بسیار سخت و مشکلی است، گاهی بعضی میگویند حاصل عمر یک مرجع تقلید همین یک جلد رساله عملیه است؟ آنها نمیدانند برای رسیدن به حکم یک موضوع چه بسا یک سال تحقیق و مطالعه لازم باشد.
به گزارش شبکه اجتهاد، استاد محمد جواد فاضل لنکرانی، رئیس مرکز فقهی ائمه اطهار(ع) در دیدار با جمعی از اساتید حوزه و دانشگاه استان مرکزی در سخنانی به اهمیت و تأثیر هوش مصنوعی در فرایند اجتهاد اشاره داشت که بخشی از آن را میخوانید؛
امروز جهت تحقق بخشیدن به بیانیه گام دوم انقلاب باید وحدت حقیقی و واقعی، وحدت عملی و نه شعاری، بین این دو قطب علمی کشور برقرار شود تا دانشگاه و حوزه بتوانند نقش خودشان را هر دو بهخوبی ایفا کرده و تواناییهای خود را در همه ابعاد به میدان بیاورند؛ و این مهم به یک گفتار و برگزاری یک جلسه و همایش تمام نشود.
یک راه تحقق وحدت عملی، نگاه حوزه و دانشگاه به مسأله محوری است و یک نمونه از مسائل مسئلهمحور هم هوش مصنوعی است که بحمدالله مورد توجّه هم حوزه و هم دانشگاه قرار گرفته است و جهت عمده تشکیل این جلسه برای همین قضیه است.
دین، هوش مصنوعی و سعادت بشر
امروز هوش مصنوعی در همه ابعاد علم وارد میشود یعنی علمی نیست که بتوان گفت هوش مصنوعی نمیتواند در آن ورود پیدا کند و اکنون که هوش مصنوعی در همه مسائل نظامی، امنیتی، پزشکی و دیگر علوم راه پیدا کرده حوزه هم باید نسبت به آن توجّه ویژه داشته باشد و نباید بگذارد زمان بگذرد و دیگران بیایند از همین هوش مصنوعی در مسائل دینی و علوم دینی استفاده کنند و بهوسیله آن به مقاصد باطلشان برسند.
به نظر میرسد هوش مصنوعی ابزاری است که اگر در دست اهلش قرار گیرد میتواند نتایج بسیار خوب و مفیدی را به بشر ارائه کند اما اگر در دست نااهل و مخالف دین افتد، نتایجی مضرّ به سعادت بشر از آن میگیرند.
باید از اساتیدی که در هوش مصنوعی تخصص دارند استمداد کنیم که به میدان علوم اسلامی به معنای کلان آیند تا بتوانیم با آن جامعیت دین را عرضه کنیم. ما الآن نمونههایی از جامعیت دین را با اطلاعات اجمالی که از قرآن و سنت و ادله کسب میکنیم استخراج کرده و میگوییم این مورد شاهد بر اینست که دین یک امر اجتماعی است اما با استفاده از این ابزار، به نمونههای فراوانی از اجتماعی بودن دین دست یافته و مییابیم اصلاً دین برای اصلاح دنیا و آخرت مردم آمده و دنیا را هم در همه ابعاد مورد توجّه قرار میدهد.
علم جزء دین است و نباید آن را قسیم دین قرار داد
دین حکومت دارد، دین سیاست اخلاق، تربیت، روانشناسی، اقتصاد، دفاع نظامی و… دارد، البته نمیخواهیم بگوییم دین ریاضی، شیمی، فیزیک و طب دارد، نه! چون اینها از دایره جامعیت خارج هستند. دین موضع و نظر خودش را نسبت به هدایت بشر بیان میکند البته علم جزء دین است و نباید آن را قسیم دین قرار داد. اینکه قرآن میفرماید «و لا یحیطون بشیءٍ من علمه» یعنی خدای تبارک و تعالی میفرماید ما یک مقداری از علم را به بشر دادهایم، کسی قدرت احاطه بر علم خدا را ندارد لذا ما معتقدیم علمی که خدا در اختیار بشر قرار داده جزئی از دین است، خدای تبارک و تعالی بشر را ترغیب و تشویق کرده که سراغ علم برود، از جمله برنامههای دین تشویق و ترغیب به علم است، میگوید برو قوانین طب و فیزیک و شیمی و ریاضی را به دست بیاور.
با هوش مصنوعی میتوان اجتماعی بودن دین را اثبات کرد
حال اگر هوش مصنوعی به میدان بیاید در حد تمام اجتماعی بودن و جامعیّت دین را تثبیت میکند، با هوش مصنوعی دیگر نمیتوان گفت دین کارایی ندارد، هنوز بعد از چهل و اندی سال از انقلاب این نزاع مطرح است که دین حکومت دارد یا نه؟ این نزاع متأسفانه در حوزهها هم کم و بیش هست و شاید شعار اصلی برخی از چهرههای برجسته دانشگاهی هم این باشد که دین یک امر فردی است اما به نظر من به خوبی با این ابزار میتوان اجتماعی بودن دین را اثبات کرد. حوزهها باید از طریق متون و منابعی که در دست دارند مواد و محتوای آن را درست کنند، طراحی و مدلسازی و برنامهاش را هم متخصصین فن تا به این نتیجه روشن برسیم. امروز اگر از هوش مصنوعی در پیشبرد دین استفاده نکنیم یک جفای بزرگ هم به خود هوش مصنوعی و هم به دین کردهایم.
از همه جالبتر اینست که هوش مصنوعی میتواند تحول در اجتهاد ایجاد کند. اجتهاد مسئله بسیار بسیار سخت و مشکلی است، گاهی بعضی میگویند حاصل عمر یک مرجع تقلید همین یک جلد رساله عملیه است؟ آنها نمیدانند برای رسیدن به حکم یک موضوع چه بسا یک سال تحقیق و مطالعه لازم باشد.
خود ما در مباحث معاملات درس خارج بیع، یک سال طول کشید تا یک مسئله از کتاب تحریر امام را تمام کردیم. قرآن هست، روایات، عقل و اجماع هست، تازه غیر از اینها یک مبانی اصولی، رجالی، قواعد فقهیه و یک سری مؤلفههای دیگر وجود دارد، همه اینها را که یک انسان نمیتواند به صورت جامع در ذهن داشته باشد بالاخره وقتی میخواهیم بگوییم خودکشی حرام است یا نه؟ «لا تقتلوا انفسکم» تصریح به این دارد ولی از همین برداشتها و استظهارات مختلف هست که میفهمیم که مربوط به خود شخص است.
هوش مصنوعی میتواند تحول در اجتهاد ایجاد کند
این که به نظر من هوش مصنوعی میتواند تحول در اجتهاد ایجاد کند به این معناست که یکی از فرقهای مهم بین کامپیوتر و هوش مصنوعی این است که کامپیوتر الفاظ محور و هوش مصنوعی معنا محور است، یعنی معنا را تشخیص میدهد و این واقعاً چیز عجیبی است. الفاظ راحتتر تشخیص داده میشود که این چه لفظی است، این لفظ صد جا و دیگری هزار جا آمده، اما تشخیص معنا اساساً متوقف بر این باور است که درون همهی اجزاء عالم یک ادراک مرموز وجود دارد به نظرم بعید نیست اشاره قرآن به آیه شریفه «إن من شیء الا یسبح بحمده و لکن لا تفقهون تسبیحهم» هیچ چیز در عالم نیست مگر آنکه خدا را تسبیح میکند ـ به این امر هم باشد ـ هرچند اظهار نظر قطعی نمیتوان نمود. یعنی میفرماید یک شعور پنهانی در همهی اجزاء عالم وجود دارد یک مرحلهاش این است و شاید بالاتر از این باشد.
بالاخره هوش مصنوعی درک معنا میکند، ممکن است یک فقیهی متوجه نباشد که معنای این آیه با معانی ده آیه دیگر مرتبط است ولی با هوش مصنوعی میتواند این ارتباط را درک کند و از این جهت است که عرض میکنم تحول در اجتهاد ایجاد میکند. همینطور در روایات که تعدادش زیاد است. در استنباط حکم این بحث مطرح است که وقتی فقیه در یک جایی شک کرد باید فحص از دلیل کند، فحص از دلیل کار آسانی نیست، گاهی الفاظی را که در ذهنش هست به کامپیوتر میدهد ببیند این لفظ آمده یا نه؟ میبیند نیامده، اما وقتی پای درک معنا به میدان آید این هوش مصنوعی میتواند بگوید این معنا در فلان روایت مطرح است، پس فقیه بوسیله هوش مصنوعی میتواند فحص از دلیل را به خوبی استفاده کند. هوش مصنوعی در اجتهاد بسیار کارآیی دارد.
کارایی هوش مصنوعی برای رفع اختلاف فتوی با مبنا
مثلاً یکی از مشکلات در اجتهاد این است که فرض کنید مرحوم شیخ اعظم انصاری در اصول میگوید اجماع منقول حجت نیست ولی در فقه به اجماع تمسک کرده، یعنی هوش مصنوعی برای رفع اختلاف فتوی با مبنا کارایی زیاد دارد. الآن ما در فقه مواجه میشویم به اینکه مثلاً مرحوم امام یا مرحوم آقای خوئی به سید یزدی اشکال میکنند که فتوایی که اینجا دادهای با مبنای خودت سازگاری ندارد و همینطور هم هست! بالاخره انسان گاهی توجه ندارد که این فروع فراوانی که هست باید با مبانیاش کاملاً منطبق شود. در انطباق مبانی بر فتاوا از این هوش مصنوعی میشود استفاده کرد، یعنی یک فقیه فتواهای مغایر با مبانیاش صادر نمیکند.
چهبسا در آینده برای تبلیغ و ترویج دین راهی غیر از هوش مصنوعی نباشد
این مطلب در فرمایشات رهبری معظم انقلاب است که وظیفهی اصلی حوزه حفظ دینداری مردم است. اصلاً چه بسا در آینده برای تبلیغ و ترویج دین و ارتباط با مخاطب راهی، غیر از هوش مصنوعی نباشد. شما دیدید کرونا چگونه فضاهای آموزشی را متحول کرد، فضاهای متعارف را خارج و فضای مجازی را جایگزین آن کرد، مسئله تبلیغ دین در آینده نیز چهبسا این چنین گردد.
حتی من این مسئله را هم شنیدم که با هوش مصنوعی میتوانند در مقدمات فکری افراد تغییر ایجاد کنند و او بتواند نتیجهی دیگری از افکار و اعتقاداتش بگیرد که فهم این یک مقدار برای من دشوار است چه برسد به باورش! بالأخره اگر این چنین باشد در آیندهای نه چندان دور هم برای تبلیغ و ترویج دین و هم برای فهم دین ما ابزاری غیر از هوش مصنوعی نخواهیم داشت لذا ضرورت دارد هم حوزههای علمیه به این امر توجه کامل کنند و هم دانشگاهها.
هوش مصنوعی زمینهای برای وحدت عمل حوزه و دانشگاه
هوش مصنوعی زمینه بسیار خوبی برای وحدت عمل حوزه و دانشگاه است که هر دو کنار هم بنشینند تا از این ابزار برای رشد علم و فهم دین، برای تحول در اجتهاد، برای تبلیغ و ترویج دین به نحو شایسته استفاده کنیم.