استاد حوزه علمیه قم، با اشاره به تاکید قرآن، قدم اول جلوگیری از توهین به مقدسات دینی را پرهیز مؤمنان از توهین به مقدسات دیگران دانست و افزود: البته از جریحهدار کردن احساسات میلیونها انسان نمیتوان گذشت اما باید مراقب بود، چون گاهی دشمن با خلق سوژه، دنبال تحریک مسلمانان علیه یکدیگرست.
به گزارش شبکه اجتهاد، اخباری درباره اهانت یک فیلم به مقدسات در هفتههای اخیر، به بروز مباحثی درباره روش برخورد با توهین به مقدسات در محافل فکری و فرهنگی منجر شده و اظهارنظرهای متفاوتی در این زمینه منتشر شده است.
اما برای بررسی اینکه روش دین برای مقابله با توهین چیست، رویکرد حقوقی کیفری در برابر توهینکنندگان چه نسبتی با رویکرد فرهنگی، تربیتی دارد و این که تغییرات زمانه و گسترش امکانات ارتباطی، چه تاثیری در برخورد با توهین به مقدسات دارد، «ایرنا» به سراغ حجتالاسلام والمسلمین سید جواد ورعی استاد خارج فقه حوزه علمیه قم رفته است که به پژوهش در فقه سیاسی اشتغال دارد.
روش دین برای مقابله با توهین چیست و این برخورد، چگونه انجام میشود؟
ورعی: در خصوص روش دین برای مقابله با توهین، به چند نکته اشاره میکنم: نخست اینکه خدا در قرآن به مؤمنین فرموده، شما به مقدسات مشرکین توهین نکنید، چون نتیجهاش این است که آنها هم متقابلاً از روی جهالت و نادانی به خدای متعال و مقدسات شما اهانت میکنند. لذا مؤمنین را از اینکه به معبودهای مشرکین دشنام بدهند، نهی فرموده: «لا تَسُبُّوا الَّذِینَ یَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ فَیَسُبُّوا اللَّهَ عَدْواً بِغَیْرِ عِلْمٍ»
گام نخست جلوگیری از توهین، پرهیز مؤمنان از توهین به مقدسات دیگران
پس در گام نخست، مؤمنین و موحدین موظفند از دشنامدادن به مقدسات مشرکان بپرهیزند تا مبادا آنان هم دست به عمل متقابل بزنند. این نهی، توجه دادن به این نکته بدیهی و یک امر تربیتی است. پیروان مکتب اسلام و ادیان توحیدی دیگر باید به این نکته توجه کنند که اگر دوست ندارند کسی به مقدسات آنان اهانت کند، باید خود از اهانت به مقدسات دیگران، حتی معبودهای دروغین مشرکان، بپرهیزند.
نکته دوم این است که بعضی مفسران، این آیه شریفه را شبیه آیه «ادْعُ إِلی سَبِیلِ رَبِّکَ بِالْحِکْمَهِ وَ الْمَوْعِظَهِ الْحَسَنَهِ وَ جادِلْهُمْ بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ» دانستهاند که خداوند دستور داده، دیگران را با حکمت و موعظه نیکو و جدال احسن به راه پروردگارت دعوت کن.
روش دعوت و هدایت دیگران به راه پروردگار، روشی است که بتواند در دلها تاثیرگذار باشد. دشنام دادن و فحاشی و اهانت به مقدسات طرف مقابل، نهتنها نقشی در هدایت افراد ندارد، بلکه آنها را به واکنش واداشته و بر موضع باطلشان ثابتقدم نگاه میدارد و حتی به موضع لجاجت میاندازد؛ و این نکته بسیار مهمی است که قرآن کریم بدان توجه داده است.
بنابراین شاید بتوانم بگویم برای اینکه اهانت به مقدسات اسلامی رواج پیدا نکند، نخستین گامی که دین در پیش پای متدینان گذاشته، این است که با دشمنان اسلام به گونهای برخورد کنند که نه تنها تحریک نشوند، بلکه هدایت شوند. این نکته بسیار مهم و کلیدی است.
شما وظیفه دارید با عقاید شرکآمیز آنان مبارزه کنید و آنان را به راه راست دعوت کنید، اما مجاز نیستید حتی به معبودهای آنان توهین کنید.
نکته مهم دیگر اینکه، همینکه دیگران بدانند پیروان اسلام از روشهای اهانتآمیز استفاده نمیکنند و منطقشان در دعوت به توحید، منطق عقلانی با رعایت اخلاق است، جنبه بازدارندگی دارد؛ یعنی بدانند با گروهی طرفند که هرگز از مرز اخلاق عبور نمیکنند و به توهین و هتک حرمت رو نمیآورند.
بسیاری از مشرکان عادی که به پیامبر(ص) ایمان آوردند، پیش از نبوت آن حضرت، ایشان را به صداقت و امانتداری، ادب و اخلاق میشناختند و همین عامل نقش مهمی در پذیرش دعوت آن حضرت از سوی اکثریت مردم داشت. چون میدانستند او اهل دغل و دروغ و حیلهگری نیست. البته اقلیتی بودند که با وجود شناخت پیامبر(ص)، چون اسلام را با منافع خود در تضاد میدیدند، ایمان نیاوردند و نسبتهای ناروا هم به حضرت میدادند.
بعد از همه این مراحل، سرانجام در جامعه افرادی هستند که پایبند به هیچ قاعده و قانونی نیستند و با وجود اینکه به مقدسات مورد احترامشان بیحرمتی نمیشود و کسی به مقدسات آنها اهانت نمیکند، چون اهل منطق و استدلال نیستند و در برابر منطق عقلانی دیگران محکوم میشوند و منافعشان اقتضا میکند، مرزهای اخلاقی را شکسته و از روش توهین استفاده میکنند.
نمونههای زیادی در تاریخ سراغ داریم که چون دستشان از دلیل و منطق خالی بوده و خود را خلعسلاح شده میدیدند، از روی لجاجت، عصبیت و سراسیمگی، به اهانت به مقدسات مسلمین رو آوردند. در صدر اسلام در برابر منطق روشن پیغمبر به آن حضرت توهین میکردند، طبیعی است که در برابر این اقلیت روشهای دیگری وجود دارد، و قوانین کیفری برای اینگونه موارد است.
سعه صدر پیامبر مقابل توهینکنندگان، باعث پشیمانی و هدایت آنها شد
چرا در فقه اسلام مجازات برای توهین به مقدسات درنظر گرفته شده است؟
ورعی: در خصوص روش مقابله با توهین، برخی نکات را در پاسخ به پرسش قبل عرض کردم که مانع توهین افراد به مقدسات میشود. افزون بر آن، مجازاتی را که در فقه اسلام برای توهین به مقدسات درنظر گرفتهشده، باید با توجه به یک نکته مورد تجزیه وتحلیل قرار داد و آن اینکه:
گاهی توهین به شخص است و گاهی توهین به یک شخصیت مورد احترام جمع زیادی از مردم؛ ممکن است کسی از حق شخصی خود بگذرد، چنانکه پیامبر و ائمه در برابر توهینی که به آنان میشد، با سماحت(چشمپوشی) برخورد میکردند و همین سماحت در برخورد با این افراد، در موارد متعددی باعث شرمندگی و خجالت آنها شده و گاهی هدایت شده، ایمان میآوردند و اظهار پشیمانی میکردند. این یک جنبه قضیه است که انسان آنقدر باید از سماحت برخوردار باشد و آنقدر باید سعه صدر داشته باشه که در برابر بیحرمتی و توهینی که به او میشود، صبوری پیشه کند و در صورت لزوم بگذرد و با بزرگمنشی و عفو و بخشش، موجب پشیمانی طرف مقابل شود.
از جریحهدار کردن احساسات میلیونها انسان نمیتوان گذشت
اما مساله، جنبه دیگری هم دارد که به تعبیر حقوقدانان، جنبه عمومی جرم است. کسی که به مقدسات جماعتی مثل مسلمانان که بیش از یک میلیاردند، اهانت میکند، به پیامبرشان یعنی شخصیتی که برای صدها میلیون انسان محترم و مقدس است، بیحرمتی میکند، یا به امام و پیشوای معنوی مورد احترام میلیونها انسان اهانت میکند؛ در حقیقت احساسات میلیونها انسان را جریحهدار میکند. این یک جنبه دیگر مساله است و حق یک نفر و ۱۰ نفر نیست که بگذرند و ببخشند؛ حق جامعه و حق عمومی مردم نادیده گرفته شده و به حقوق عمومی تجاوز شده است. احساسات میلیونها انسان جریحهدار شده؛ این جرمی نیست که بهراحتی بتوان نادیده گرفت و گذشت کرد. بالاخره یکی از فلسفههای کیفر و مجازات در مکاتب مختلف حقوقی و نزد عقلای عالم، بازدارندگی است تا از تکرار جرم جلوگیری شود.
اتفاقی که در ماجرای نگارش و انتشار کتاب «آیات شیطانی» رخ داد، این بود که به پیامبر اکرم(ص) و اصحاب و همسران آن حضرت اهانت، و احساسات صدها میلیون مسلمان در کشورهای مختلف با فرهنگها و عادات و رسوم گوناگون جریحهدار شد، اعتراضهای فراوانی را در کشورهای مختلف به دنبال داشت و حتی افرادی در این راه کشته شدند. آیا منطقی است که این اقدام تحت لوای آزادی بیان یا قلم توجیه شود اما تجاوز به حقوق میلیونها انسان نادیده گرفته شود؟ حتی در کشورهای دموکراتیک یکی از حدود آزادی، «تجاوز نکردن به حقوق دیگران» است.
اگر به مجازاتی که در فقه اسلام برای عناوینی مانند «سبّ النبی» یعنی دشنام به پیغمبر در نظر گرفتهشده از این زاویه نگاه کنیم، به طور کامل منطقی و قابل دفاع است.
اگر تناسب جرم و مجازات را هم لازم بدانیم، چنانکه در میان حقوقدانان شهرت دارد، جرم «اهانت به مقدسات میلیونها انسان و جریحهدار شدن احساساشان و تجاوز به حقوقشان» را مقایسه کنید با «حکم اعدام»؛ کسی میتواند بگوید این مجازات سنگینتر از جرم است؟ اگر انسان ابعاد گسترده ماجرا و پیامدهای توهین به مقدسات را در نظر بگیرد، تصدیق میکند کاملاً تناسب بین جرم و مجازات رعایت شده است.
تفاوت توهین از روی غفلت با اهانت مغرضانه
البته تأکید میکنم گاهی افرادی از روی نادانی یا غفلت مرتکب عملی میشوند که با وجود آنکه قصد توهین نداشتهاند اما افکار عمومی از آن توهین میفهمد؛ به طور طبیعی در چنین مواردی با یک عذرخواهی و جبران خطا، مساله پایان مییابد و کسی خواهان مجازات فرد غافل یا جاهل نمیشود اما گاهی با طراحی قبلی و به منظور شکستن قداستها و با قصد و غرض، سخنی گفته یا مطلبی نوشته و فیلمی ساخته میشود. بدیهی است در اینگونه موارد نمیتوان ارتکاب چنین جرمی را نادیده گرفت؛ به ویژه در مواردی که توهینکنندگان حاضر به عذرخواهی بهدلیل جریحهدار شدن احساسات مردم نبوده و به گفتار و رفتار خویش اصرار بورزند یا در ارتکاب چنین رفتارهایی سابقهدار باشند.
رویکرد حقوقی کیفری در قبال توهینکننده چه نسبتی با رویکرد فرهنگی، تربیتی در قبال جامعه و شخص توهینکننده دارد؟
ورعی: رویکرد حقوقی کیفری، مکمل رویکرد فرهنگی و تربیتی است. به این معنا که اصل بر رویکرد فرهنگی و تربیتی است، به ویژه نسبت به کسانی که از روی جهل یا غفلت سخنی میگویند یا نوشتهای را منتشر میکنند یا رفتار دیگری از آنان سرمیزند، بیآنکه قصد و غرضی داشته باشند.
به ویژه تأکید میکنم بر آن توصیه قرآنی که در پاسخ پرسش اول عرض کردم که جامعه توحیدی، جامعه اسلامی، یا جامعه شیعی هر کدام به نوبه خود باید دستور قرآن را نصبالعین خود قرار داده و از توهین به مقدسات دیگران، حتی دشمنان خود بپرهیزند تا بهانه برای اهانت به مقدسات دینی و مذهبی فراهم نشود.
از نقشههای تحریک مسلمانان نباید غافل شد
اما به هر حال در برخی موارد جامعه بینیاز از اتخاذ رویکرد حقوقی کیفری نیست؛ در مواجهه با کسانی که با وجود رعایت این اصل از سوی مسلمانان، با قصد و غرض و برنامهریزی قبلی و گاهی به انگیزه تحریک اهل دیانت و مذهب به مقدسات آنان توهین میکنند، چارهای جز رویکرد حقوقی کیفری نیست. البته نباید از نقشههای دشمنان قسم خورده دین و دیانت غافل شد که گاهی به منظور تحریک مسلمانان و ایجاد فتنه و آشوب، و هرجومرج اجتماعی، افرادی را برای توهین به مقدسات دینی و مذهبی اجیر میکنند تا با تحریک احساسات مسلمانان نسبت به یکدیگر، جنگ مذهبی و دینی به راه اندازند.
فتاوی درباره مجازات سابّ النبی، مورد اجماع است
فتاوی و قوانین مربوط به سبالنبی چه میزان اجماعی است و چه نسبتی با روایتهای متعدد از برخورد کریمانه رسول اکرم(ص) و ائمه اطهار(ع) با توهینکنندگان به خود در زمان حیاتشان دارد؟
ورعی: فتاوی علما درباره مجازات سابّالنبی، میان فرقههای مختلف اسلامی اجماع بوده و اختلافی در این زمینه نیست. این حکم فقهی اختصاص به شیعیان ندارد و همه فرقههای اسلامی آن را قبول دارند. البته علمای شیعه این حکم را مختص کسی که به پیامبر دشنام داده و اهانت کند، نمیدانند، بلکه اهانت به سایر معصومان را هم مشمول همین حکم میدانند. هر چند سایر فرقهها نیز اهانت به شخصیتهای مورد احترامشان را بر نمیتابند و اهانتکنندگان را مستحق مجازات میدانند.
به نظر من رویکرد بزرگوارانه پیامبر و ائمه در قبال کسانی که به آنان اهانت میکنند، دو جنبه دارد؛ معتقدم مواردی که آنان گذشت کرده و با بزرگواری برخورد میکردند، اولا مواردی بود که عفو و گذشت آنان موجب اصلاح، تنبّه و پشیمانی و بسا هدایت و ایمان شخص اهانتکننده میشد اما در موردی که عفو و گذشت موجب جرأت و جسارت بیشتر شخص و شیوع این رفتار ناپسند شود، یا اهانت مربوط به شخصیت فرد و شکستن ابهّت و قداست پیامبر خدا بوده، و شخص، مرتکب (به اصطلاح) جرم عمومی میشد، نه تنها عفو و اغماضی در کار نبود، بلکه پیامبر دستور میداد فرد توهینکننده را تعقیب و مجازات کنند.
تغییرات زمانه و فناوری، همچون گسترش امکانات ارتباطی و رسانهای، چه تاثیری در برخورد با توهین به مقدسات دارد؟
ورعی: با تحولاتی که در اثر رشد و پیشرفت فناوری رخ داده، موضوع «توهین به مقدسات» حساسیت بیشتری پیدا کرده؛ به این معنا که گستره اثرگذاری یک توهین و تحریک احساسات مردم وسعت پیدا کرده است. اگر تا دیروز در یک مکان کوچک توهینی رخ میداد، شعاع اثرگذاری آن محدود بود اما امروزه با گسترش امکانات ارتباطی و رسانهای میزان اثرگذاری آن بیشتر و وسعت تحریک احساسات مردم بیشتر شده است. همانگونه که متقابلا اثرگذاری فعالیتهای مثبت فرهنگی و تربیتی گسترش یافته است.
به نظرم در درجه نخست، لازم است با استفاده از همین امکانات ارتباطی و رسانهای، بر مقوله «احترام به مقدسات یکدیگر به عنوان یک امر ضروری انسانی و اخلاقی و دینی» تمرکز پیدا کرده، همگان را به رعایت حرمت مقدسات ادیان و مذاهب دعوت کنیم و خودمان بیش و پیش از دیگران به این اصل وفادار باشیم و از توهین به مقدسات سایر ادیان، مذاهب و ملل عالم بپرهیزیم.
در این صورت میتوانیم به عنوان ملتی با فرهنگ و مقیّد به اصول اخلاقی، دیگران را نیز به رعایت این اصول فرابخوانیم. این جمله طلایی امام صادق(ع)، رئیس مذهب جعفری را نصبالعین خویش قرار دهیم که به شیعیان خود فرمود: «کونوا لنا زیناً و لاتکونوا علینا شیناً» یعنی با گفتار و رفتار خود مایه زینت و افتخار ما باشد، نه مایه شرمساری و سرافکندگی. به معنای واقعی کلمه الگو و سرمشق دیگران در رعایت اصول و ارزشهای اخلاقی باشیم.
بدیهی است اگر ما به مقدسات و شخصیتهای مورد احترام دیگران اهانت کردیم، نمیتوانیم از دیگران انتظار احترام به مقدساتمان را داشته باشیم.
واکنشهای که دایره اهانت به مقدسات را گسترش میدهد
در درجه دوم، مراقب عوامل پیدا و پنهان اهانت به مقدسات باشیم. بدون توجه و احاطه به ابعاد مختلف قضایا در دام دشمنان قسمخورده نیفتیم که گاهی آنان با خلق سوژهای به دنبال تحریک مسلمانان علیه یکدیگرند. از ساده لوحی افراد استفاده کرده و به اندک بهانهای پیروان مذاهب را علیه یکدیگر تحریک کرده و آنان را به جان هم اندازند، جنگ و درگیری قومی، قبیلهای، دینی و مذهبی راه میاندازند.
اگر از افرادی بر اثر جهل و نادانی یا غفلت، گفتار یا رفتاری صادر شد که اهانت به مقدسات استشمام میشد، ما وظیفه داریم با روشنگری و از روی دلسوزی، آنان را متوجه اشتباهشان کرده و راه جبران خطا را نشانشان دهیم. گاه واکنش تند و هیجانی و به دور از محاسبههای عقلانی، نه تنها به اصلاح امور نمیانجامد بلکه دایره اهانت به مقدسات را گسترش میدهد.
اگر در فضای محدودی، گفتار یا رفتار اهانتآمیزی مشاهده شد، هرگز نباید آن را گسترش داد که مصداق «اشاعه فحشاء» است و خود گناهی دیگر؛ ضمن آنکه با پخش و گسترش آن، قبح اهانت به مقدسات ریخته میشود. نباید با رفتار خویش موجبات هتک مقدسات را فراهم کنیم.
یکی از عوارض رشد و پیشرفت فناوری و گسترش امکانات رسانهای، پخش و گسترش جرمی است که در شعاع محدودی رخ داده؛ پخش و گسترش آن مصداق اشاعه فحشاء بوده و موجب میشود قبح و زشتی عمل در جامعه از بین رفته و رفتاری عادی جلوه کند.
نهایت آنکه اگر افرادی از روی علم و عمد، و با قصد و غرض و برنامهریزی قبلی به مقدسات دینی و مذهبی توهین کردند، وظیفه نهادهای حکومتی است که توهینکنندگان را در فرایندی قانونی، پس از اثبات جرم، مثل هر مجرم دیگری مجازات کنند.