قالب وردپرس افزونه وردپرس
خانه / آخرین اخبار / پیمان راستین ابراهیم(ع) بر محور حب‌الحسین/ محمدرضا قائمی‌نیک
پیمان راستین ابراهیم(ع) بر محور حب‌الحسین/ محمدرضا قائمی‌نیک

اکنون زمان تمدن نوین اسلامی است؛

پیمان راستین ابراهیم(ع) بر محور حب‌الحسین/ محمدرضا قائمی‌نیک

شبکه اجتهاد: روند عادی‌سازی روابط رژیم صهیونیستی که پس از مخاصمات اعراب و اسرائیل تا ۱۹۷۳, با پیمان کمپ دیوید آغاز شد، در نقطه اوجش به پیمان ابراهیم رسید. پیمان ابراهیم در ۲۰۲۰ میان امارات متحده عربی و اسرائیل با وساطت آمریکا و ترامپ منعقد شد و دلیل این نامگذاری، اشتراک یهودیت و اسلام (اعراب) بر سر ابراهیم نبی است. در میان پیمان‌های ذیل عادی‌سازی روابط، این پیمان از حیث نمادین بدلیل نام آن، اهمیت زیادی دارد تا جایی که رژیم صهیونیستی، دو روز پس از آتش بس جنگ ۱۲ روزه ایران و رژیم غاصب، در ۲۵ ژوئن ۲۰۲۵ در تل‌آویو تخریب‌شده، بیلبورد «پیمان ابراهیم» را با زیر عنوان «اکنون زمان خاورمیانه جدید است» (It’s time for a new middle east)  رونمایی کرد. در حاشیۀ این بیلبورد، این عبارت نیز آمده است: «اتحادی برای امنیت منطقه‌ای». در این بیلبورد در کنار چهرۀ پیشتاز و محوری ترامپ و نیتانیاهو، بن‌سلمان و الجولانی و محمود عباس و دیگر هم‌پیمانانی دیده می‌شوند که از ۱۹۷۸ و کمپ دیوید و در ذیل پروژه عادی‌سازی روابط با رژیم کنار آمده‌اند و از محور مقاومت خارج شده‌اند.

رونمایی از این بیلبورد، آنهم بر روی خرابه‌های تل آویو ناشی از موشک‌های ایرانی، بیش از هر چیز بیانگر آن است که موضوع اصلی تمام مسائل منطقه در نیم قرن اخیر، تقابل دو ایدۀ عادی‌سازی روابط و ایده مقاومت است و عادی‌سازی روابط، اکنون با ابراهیم نبی نیز گره خورده است.

با این‌حال ایدۀ عادی‌سازی روابط رژیم با اعراب، در حقیقت تکمیل پروژه استعماری غرب در خاور میانه است که از حیث اقتصادی، همانطور که مقام معظم رهبری در خطبه نماز جمعه نصر اشاره کردند، تلاش برای صادرات انرژی و منابع منطقه به غرب و واردات کالاهای غربی به منطقه و از حیث فرهنگی، به معنای رواج فرهنگ مصرف‌گرایانه و همراه با جاذبه‌ها و ابتذال‌های جنسی در منطقه است. آنچه در قطر و امارات و بحرین و عربستان سعودی و دیگر هم‌پیمانان منطقه‌ای رژیم، از خلال کنسرت‌های جنیفر لوپز و تبلیغات مسی و دیگر سلبریتی‌ها می‌بینیم، در همان چارچوبی می‌گنجد که اصحاب مکتب فرانکفورت در توضیح سازوکار بسط سرمایه‌داری در شرایط بعد از جنگ جهانی دوم در شکستن ظهور و اراده مقاومت و قیام توده‌ها با عنوان «صنعت فرهنگ‌سازی: روشنگری به مثابه فریب توده‌ای» مطرح ساختند؛ با این تفاوت که به تناسب شرایط بین‌النهرینی غرب آسیا، این فریب توده‌ای و صنعت فرهنگ با شخصیت بزرگ و تاریخی همه تمدن‌های بین‌النهرینی یعنی ابراهیم پیوند می‌خورد.

در مقابل، ایده مقاومت در برابر نظم استعماری غربی در منطقه، همواره با عادی‌سازی مخالف و مقابله کرده است. طوفان الاقصی اکتبر ۲۰۲۳ که مهمترین مانع تحقق روند عادی‌سازی روابط در دو سال گذشته محسوب می‌شود، از سوی ایران و دیگر کشورهای محور مقاومت به نحوی مورد حمایت بوده که آن‌را تبدیل به محور منازعات منطقه کرده است. اگر حمله رژیم صهیونیستی به ایران در ۲۳ خرداد ۱۴۰۴ را در استمرار طوفان الاقصی بدانیم، این جنگ ۱۲ روزه و وحدت ایرانیان در مقابل رژیم را نیز بایستی در چارچوب تقابل هویت فرهنگی و تاریخی ضد استعماری ایرانیان در مواجهه با نظم استعماری تحلیل کرد. این مقاومت که پیش از انقلاب اسلامی، از حیث عناصر هویتی، در نهضت‌هایی همچون نهضت ضد استعماری ملی شدن صنعت نفت و در نقطه اوج آن، انقلاب اسلامی و دفاع مقدس قابل ردگیری است، بار دیگر در مقابل یک پروژه ضداستعماری بنام عادی‌سازی روابط ظهور کرد و در جنگ ۱۲ روزه به اوج وحدت و مقاومت خود رسید. از این منظر، ظهور این هویت فرهنگی و تاریخی در ۱۲ روز جنگ را باید در چارچوب مقاومت در مقابل استعمار غربی تلقی کرد. با این حال این هویت تاریخی و فرهنگی، حداقل با استناد به روایت تاریخی ابوریحان بیرونی در کتاب «ما للهند»، ریشه در وحدت توحیدی دارد که بعنوان میراث ابراهیم نبی در تمدن بین‌النهرینی شکل گرفته و شامل ایران فعلی نیز می‌شده است. با این تحلیل، روایتی دیگر از پیمان با ابراهیم نبی، در سویه دیگر این جنگ قرار دارد که محور مقاومت بر گرد آن شکل گرفته است.

با این تحلیل، ما از منظر سوم شخص، با دو روایت از «پیمان ابراهیم» سروکار داریم که علیرغم اشتراک با ابراهیم نبی، اما در سخت‌ترین منازعه ممکن قرار گرفته‌اند. فارغ از استدلال‌های تاریخی یا اعتقادی که می‌توان برای هر یک از این دو روایت آورد، اما از حیث مطالعات جامعه‌شناختی و آنچه در کف میدان ایران و اسرائیل در شرایط پس از آتش‌بس جنگ ۱۲ روزه جاری است و اهمیت سرنوشت‌سازی دارد، تعینات اجتماعی این دو روایت از «پیمان با ابراهیم، برای خاورمیانه جدید» است. اسرائیل با نمایش بیلبورد فوق در ۲۵ ژوئن ۲۰۲۵ سعی دارد تخریب و ویرانی اسرائیل را در پرتو ایده خاور میانه جدید در ذیل پیمان ابراهیم بپوشاند و آنرا هزینۀ ناگزیر خاورمیانه جدید معرفی کند. خاورمیانه‌ای که در ذیل پیمان با ابراهیم، جمعی از هم‌پیمانان منطقه‌ای اسراییل و آمریکا را نشان می‌دهد که تن به عادی سازی روابط داده‌اند. قطعا یکی از اهداف این بیلبورد حفظ انسجام اجتماعی جامعه اسرائیل و همپیمانان این رژیم در منطقه است.

اما در مقابل، جامعه ایرانی با پایان جنگ ۱۲ روزه، وارد یکی از مهمترین ایام مناسکی‌اش شده است؛ محرم و صفر، با نام سیدالشهدا و بکاء و عزا بر ایشان گره خورده و البته علیرغم آنکه مناسبتی مذهبی است، اما از حیث عناصر هویتی، وحدت‌بخش طیف‌هایی مختلف جامعه ایرانی و غیر ایرانی بوده است.‌ قیام سید الشهدا، مخصوصا با روایت حماسی قیام علیه ظلم، اگرچه با بکاء و گریه و سوگ عجین است، اما روحی حماسی دارد و «حب الحسین»، فراتر از هر قومیت و زبان وملیت و تیپ و ظاهری، بر دلها حکومت می‌کند.

با این حال این بکاء حماسی، نه فقط عامل وحدت در مقابل ظلم و استعمار و استثمار و استکبار بوده، بلکه حتی از طریق بکاء و اندوه و‌گریه نیز با ابراهیم پیوند دارد. در روایتی از علی بن موسی الرضا علیه السلام، در عیون اخبار الرضا، آمده که ابراهیم، پس از آنکه به تقدیر الهی، از ذبح اسماعیل منع شد، بخاطر عدم نیل به درجات معنوی مقتضی قربانی اسماعیل، اندوهناک بود. فرشته وحی، داستان عاشورا را بر ابراهیم روایت کرد و ابراهیم که محبت پسر پیامبر آخرالزمان (حسین علیه‌السلام) را بیش از فرزند خودش در دل داشت، بر حادثۀ عاشورا گریست و اندوهناک شد تا آنکه خداوند، به‌واسطۀ این گریه و بکاء، مقام مقتضی اهل مصیبت قربانی را به ابراهیم بخشید. از این منظر، ابراهیم نبی، از عزاداران سیدالشهدا بوده است. فارغ از هرگونه صحت‌سنجیِ حدیث بر اساس منابع یا تحلیل‌های پیشینی نسبت به متن، از حیث مطالعات جامعه‌شناختی و پدیدارشناختی، هم‌پیمانی مردم محور مقاومت بر «حب الحسین» و ظهور اجتماعی آن در هیئت‌ها و عزاداری‌ها، مخصوصاً در محرم و صفر، سابقه‌ای به دارازای تاریخ ابراهیم نبی یا حتی به‌واسطۀ روایت قبول توبۀ او در جریان قسم‌دادن به خمسۀ آل‌الله، به آدم ابوالبشر می‌رسد. پیوندی که محور آن، محبت قلبی و ظهور آن، حزن و گریۀ و بکاء حماسی است. حب الحسین، در همۀ حادثه‌های حساس، محل اجتماعِ محبین حسین است که آنها را با پیامبران، از آدم و نوح و ابراهیم و موسی و عیسی، هم‌پیمان می‌سازد.

از این منظر، ما با برافراشتن هر علَم و بیرقی در عزای حسین (ع)، در ایران و عراق و افغانستان و پاکستان و لبنان و فلسطین و هند و انگلستان و مالزی، با هر نژاد و رنگ و تیپ و ظاهری و حتی همراه با مسیحیان و یهودیانِ محب حسین، بیلبورد «پیمان ابراهیم» را بر افراشته می‌کنیم که بر محور حب الحسین، شکل می‌گیرد. حب‌الحسین، از آغاز محرم تا پیاده‌روی اربعین، همۀ محبین حسین را زیر یک پرچم هم‌پیمان می‌سازد و هم‌چون گذشته، محور تمدن نوین اسلامی خواهد شد. هر بیرق عزای سیدالشهدا، در سرتاسر کرۀ خاکی، اینگونه است:

«پیمان ابراهیم بر محور حب‌الحسین

اکنون زمان تمدن نوین اسلامی است

اتحادی برای امنیت جهانی

THE ABRAHAM ALLIANCE, CENTERED ON THE LOVE OF HUSSEIN.

IT’S TIME FOR A NEW ISLAMIC CIVILIZATION;

a coalition for global security.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Real Time Web Analytics
Clicky