احمد نقیبزاده در نشست نقد و بررسی کتاب «فقه و حکمرانی حزبی» گفت: کاری که دکتر فیرحی انجام داد خیلی ارزنده بود البته من انتقاداتی هم نسبت به کتاب دارم. مهمترین کاری که ایشان کردند این بود که رابطه فقه و حکمرانی حزبی را از نظر شرع برای ما روشن کردند که بالاخره چگونه میتوان در یک نظام مذهبی حزب را مطرح کرد و چگونه میتوان بین مصالح جامعه از یک طرف و اصول مذهبی و احزاب سیاسی از سوی دیگر ارتباط برقرار کرد. این مثلث به خوبی در این کتاب توضیح داده شده است و نوآوری آقای فیرحی هم این است که مطلب را شسته و رفته مطرح کردند و رابطه جامعه اسلامی ایران را با حزب بررسی کردند.
به گزارش شبکه اجتهاد، جلسه نقد و بررسی کتاب «فقه و حکمرانی حزبی» اثر حجتالاسلام دکتر داود فیرحی، استاد اندیشه سیاسی دانشگاه تهران، با حضور مولف و احمد نقیبزاده، عضو هیات علمی این دانشگاه در دفتر نشر نی برگزار شد. فقه و حکمرانی حزبی آخرین اثر منتشر شده از فیرحی است که در سال ۹۶ وارد بازار نشر شد. کتاب دو جلدی «فقه و سیاست در ایران معاصر»، «قدرت، دانش و مشروعیت در اسلام» و «در آستانه تجدد» از دیگر آثار این استاد دانشگاه است که توسط نشر نی منتشر شده است. فیرحی در این نشست از به اتمام رسیدن کتاب جدیدش با موضوع «فقه و قانون» در دوماه آینده خبر داد.
در ابتدای این نشست، داود فیرحی با ارائه گزارش کوتاهی از کتاب، سخنانش را آغاز کرد. او با بیان اینکه این کتاب در ادامه پروژهاش درباره «نسبت مذهب و سیاست در ایران» است، گفت: «بخشی از این مباحث به دو مفهوم «قانون» و «حزب» برمیگردد و درواقع کتاب فقه و حکمرانی حزبی و کتاب بعدی من درمورد قانون دوقلو هستند.»
چه کسانی با مفهوم حزب مخالف بودند؟
فیرحی با اشاره به اینکه جامعه ایران از دوره مشروطه تا الان با پدیدهای به نام حزب مواجه بوده که هر وقت آن را از در بیرون کرده از پنجره به داخل آمده است، به مخالفتها نسبت به حزب اشاره و اظهار کرد: «مخالفتها با حزب از چند جهت و ازجمله از زاویه مذهب بود. بعد از انقلاب اسلامی، جامعه با پارادوکسی درمورد حزب مواجه بود. بعضی از رهبران بزرگ انقلاب، حزب تشکیل دادند و از درون این حزب هم سایر احزاب به وجود آمدند و همانطور که میدانید اکثر موسسان احزاب فعلی از اعضای حزب جمهوری یا ملهم از آن بودند. بنابراین از طرفی حزب تشکیل شده بود اما از طرفی هم توضیح چندانی درخصوص حزب و نسبت دانشهای فقهی و حزب نبود. مشهورترین و مهمترین شخصیتی که روی این موضوع کار کرده بود، شهید بهشتی بود که بهعنوان دبیرکل حزب و همینطور تئوریسین این حزب در کتاب «مواضع ما» و در سخنرانیهای تشکیلاتیاش درمورد حزب صحبت کرده بود و غیر از این چیزی نداریم.»
فیرحی در ادامه با بیان اینکه تعداد زیادی از نیروهای مذهبی با مفهوم حزب مخالف بودند، گفت: «استدلال اینها از دو زاویه بود. برخی میگفتند حزب یک نهاد تفرقه افکنی است که وحدت جامعه را مورد خدشه قرار میدهد و برخی هم از زاویه نظریه ولایت فقیه مخالف بودند و برخی هم اساسا با دموکراسی مخالف بودند و درنتیجه با حزب هم مخالفت داشتند.»
فیرحی افزود: «من در این کتاب کوشش کردم تا رابطه فقه و حکمرانی حزبی را توضیح دهم.» او با اشاره به اینکه در این کتاب کوشش کرده است قالب بحثهای فقهی را رعایت کند، گفت: «فقه از قدیم روی یک دوگانه ایستاده است و درواقع دستگاههای فقهی در مواجهه با هر مسالهای دو نوع تحلیل دارند. اول سوال از موضوع است. یعنی مثلا پرسش میشود که ماهیت حزب چیست و دوم اینکه حکم این موضوع چیست و از احکام خمسه شرعی آیا در حوزه حرمت است یا در حوزه واجبات یا… . این دوگانه «شناخت موضوع» و «شناخت حکم» در دستگاههای فقهی وجود دارد و معمولا در بخش اول یعنی موضوعشناسی تحلیلها به سمت «عرف» میرود اما در بخش دوم مباحث «هنجاری» مطرح است. این کتاب هم از همین جنس است و از جنس جامعهشناسی یا روانشانسی حزب یا سیاستگذاری حزب نیست.»
فیرحی با اشاره به ارتباط نزدیک با نقیبزاده و استفاده از مشاوره شفاهی و همینطور کتاب «احزاب و گروههای ذینفوذ» او در این پروژه، گفت: «در بخش اول این کتاب که مربوط به موضوعشناسی است کوشش کردم تا از «نظریه بازیها» استفاده کنم و دو حزب متاخر جمهوری اسلامی و توده را هم بررسی کردم تا قالبی از آن اخذ کنم و این میان مذهبی یا غیرمذهبی بودن حزب برایم اهمیتی نداشت و حزب به ما هوی حزب برای من موضوعیت داشت؛ مثلا اینکه حزب دارای ایدئولوژی است. بنابراین تلاش کردم این قالب را به سنت فقهی ارائه دهم و آن را دنبال کنم.»
درمورد دانش مربوط به حزب و نسبت آن با دانشهای مذهبی کار خاصی نشده است
فیرحی با اشاره به سابقه تشکیل حزب در جهان اسلام اظهار داشت: «مسلمانان چه در ایران در زمان مشروطه و چه در سایر کشورها از جمله افغانستان، مصر، تونس و ترکیه حزبهای زیادی تشکیل دادهاند اما درمورد دانش مربوط به حزب و نسبت آن با دانشهای مذهبی کار خاصی نشده است.»
وی افزود: «این کتاب تلاش میکند تا در این حوزه تولید ادبیات داشته باشد. در این کتاب توضیح داده شده که از کدام بخش از دانشهای فقهی برای تبیین این رابطه میتوان استفاده کرد. مثلا در فقه حوزههایی درمورد «مسابقه» وجود داشت که در آن از «سبق و رمایه» صحبت شده بود که شبیه به «بازی حزب» بودند و من از اینها استفاده کرده و با کمک آنها سعی کردم رابطه حزب و دانشهای فقهی را بررسی کنم.»
این استاد دانشگاه تهران با اشاره به اینکه وقتی درمورد حزب و بازیهای حزبی صحبت میشود یک پیش فرضی وجود دارد و آن هم یک نوع سیاست مبتنیبر قرارداد یا سیاست مبتنیبر رقابتهای انتخاباتی است، گفت: «یعنی در جامعهای که رقابت انتخاباتی نیست، حزب دچار ابهام میشود. من تلاش کردم نسبت حزب با سازمان زندگی، حقوق مشترک و نسبت حزب با مفهوم وکالت و نمایندگی را بررسی کنم و در این بررسی هرکدام را به استدلالهای فقهی ارجاع دادهام.»
در کشورهای اسلامی پنج مدل مواجهه با حزب اتفاق افتاده است
فیرحی با بیان اینکه در کشورهای اسلامی پنج مدل مواجهه با حزب اتفاق افتاده است، اظهار داشت: «مثلا در برخی کشورها اساسا حزب را منع کردهاند. در برخی کشورها حزب را مجاز اعلام کردند اما به آن بها ندادهاند. مثلا در قانون احزاب سال ۱۳۶۰ کشورمان، تشکیل احزاب مجاز شده اما درمورد اتصال و ربط این احزاب با دولت صحبتی نشده است، یعنی فقط اجازه تشکیل حزب داده شده و درمورد وارد شدن حزب در قدرت سیاسی اجازهای داده نشده است. حتی قانون ۱۳۹۵ هم هنوز چنین وضعیتی دارد، یعنی شهروندان مجازند حزب تاسیس کنند اما رابطه این احزاب با مجلس، ریاستجمهوری، رهبری و… توضیح داده نشده است.»
فیرحی افزود: «اما در بعضی مدلها از تشویق صحبت شده است. یعنی در برخی از کشورها اجازه میدادند و کمک میکردند تا احزاب وارد دولت شوند. مدل دیگر در برخی از کشورها ازجمله ترکیه و تونس است که اساسا نظام را حزبی میدانند و معتقدند شما نمیتوانید بدون تشکیلات حزبی قانونگذاری داشته باشید و بر خلاف کشور ما که مثلا در آن شورای نگهبان به کاندیدای حزب بهعنوان کاندید حزب نگاه نمیکند و او را منفردا درنظر میگیرد و صلاحیت او را بررسی میکند، در این کشورها سیستم انتخاباتی حزبی است.»
فیرحی با بیان اینکه ممکن است قانون اساسی ما مشکلاتی داشته باشد که دارد، گفت: «اما بعضی موارد با همین قانون موجود هم قابل حل است. بهعنوان مثال شورای نگهبان برای احراز شرایط وکالت میتواند به شورای مرکزی احزاب ارجاع دهد، چراکه حزب با مجوز قانونی وزارت کشور تشکیل شده است و موسسان آن هم از همه فیلترها عبور کردهاند اما چرا شورای نگهبان این کار را نمیکند؟ چه اشکال شرعی وجود دارد که احراز صلاحیت این افراد به خود حزب بازنمیگردد؟ این در همه کشورها وجود دارد.»
مشکل احزاب در خود حزب نیست بلکه در قانون انتخابات است
مولف کتاب فقه و حکمرانی حزبی با اشاره به اینکه مطالعات حزبی نشان داده است که اگر قانون انتخابات کمی تغییر کند حزب جان میگیرد یا شل میشود، تاکید کرد: «مشکل احزاب در خود حزب نیست بلکه در قانون انتخابات است. برخی تحلیل میکنند که قانون انتخابات، قانون اساسی دوم کشور است و دروازه یا راهی است که از مسیر آن قانون اساسی اجرا میشود یا معطل میماند. بنابراین قانون انتخابات همیشه مهم است و مشکلی که ما الان در مساله حزب داریم درواقع با قانون انتخابات است و در کتاب توضیح دادم که این مشکل اصلا فقهی نیست و دستگاههای فقهی مانع نیستند بلکه یک تصمیم غیرفقهی که در سیستم انتخابات وجود دارد، مانع ایجاد میکند.»
فیرحی در بخش پایانی سخنانش گفت: «نهتنها در قانون احزاب و قانون انتخابات بلکه در سیاستهای کلی مجمع تشخیص مصلحت هم به نظر میرسد حزب بهعنوان یک نیروی محرکه انتخابات دیده نشده است بلکه در بهترین حالت بهعنوان نیرویی که میتواند تنور انتخابات را گرم و هیجان را ایجاد و همچنین مردم را به شرکت در انتخابات تشویق کند، در نظر گرفته میشود.»
وجود حزب یک نیاز و ضرورت است
در ادامه این نشست احمد نقیبزاده، عضو هیاتعلمی دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران به سخنرانی پرداخت. نقیبزاده با بیان اینکه از ابتدا در جریان کار فیرحی و شروع کتاب بوده است، گفت: «ایشان به جاهای خوبی رسیدهاند و اگر قرار است که علم بومی یا اسلامی شود لازمهاش این است که شخصی از حوزه آستینها را بالا بزند و چند و چون حزب را از زاویه فقه نگاه کند و اجتهادی را هم انجام دهد تا مطلب روزآمد شود و خیلی پشت دروازههای قرون گذشته نمانیم.»
نقیبزاده با اشاره به زمینههای پیدایش حزب در غرب گفت: «اگر گمان کنیم در غرب هم با آغوش باز حزب را پذیرفتند، اشتباه کردیم. اساسا حزب را یک مقوله فراماسونری و پنهانکاری میدانستند که وحدت جامعه را بههم میزند و معلوم نیست کارهایی که انجام میدهد به نفع جامعه باشد یا نباشد. اما جالب بود که در همین فضا حزب رشد میکرد و حتی کسانی مثل دانتون که میگفت حزب فقط یک حزب و آن هم حزب مردم فرانسه، خودش حزب تشکیل داد. یعنی همزمان که با حزب مخالفت میکردند به دنبال تشکیل حزب هم بودند. اینکه هر چه حزب را از در میراندند و از پنجره وارد میشد قاعدتا نشاندهنده این بود که حزب باید معلول یک ضرورت و یک نیاز در جامعه باشد.»
این عضو هیاتعلمی دانشگاه تهران بعد از بیان تاریخچه حزب در اروپا به بررسی کتاب پرداخت و اظهار داشت: «کاری که دکتر فیرحی انجام داد خیلی ارزنده بود البته من انتقاداتی هم نسبت به کتاب دارم. مهمترین کاری که ایشان کردند این بود که رابطه فقه و حکمرانی حزبی را از نظر شرع برای ما روشن کردند که بالاخره چگونه میتوان در یک نظام مذهبی حزب را مطرح کرد و چگونه میتوان بین مصالح جامعه از یک طرف و اصول مذهبی و احزاب سیاسی از سوی دیگر ارتباط برقرار کرد. این مثلث به خوبی در این کتاب توضیح داده شده است و نوآوری آقای فیرحی هم این است که مطلب را شسته و رفته مطرح کردند و رابطه جامعه اسلامی ایران را با حزب بررسی کردند.»
آقای فیرحی اگر فقط رابطه «فقه و حکمرانی حزبی» میپرداختند، بهتر بود
نقیبزاده با بیان اینکه در مواردی بر این کتاب نقد وارد است که ایشان از این موضوع خارج شدهاند و به حاشیه رفتهاند، اضافه کرد: «مثلا اساسنامه احزابی مثل توده و جمهوری اسلامی یا احزابی که در دوره مشروطه تشکیل شدهاند را بررسی کردهاند درصورتی که اگر این کار را هم نمیکردند و صرفا به همان رابطه فقه و حکمرانی حزبی که موضوع مرکزی کتاب بود میپرداختند، بهتر بود.»
استاد دانشگاه تهران در ادامه گفت: «جایی که به حزب پرداختند و آن را واژهشناسی کردهاند هم از جمله نقاط قوت کتاب است. البته در حضور آقای دکتر که ما با هم دوست هم هستیم، نقد سخت است اما به نظر من اگر به علت پیدایی و ضرورت حزب پرداخته شده بود مناسبت بیشتری داشت. مثلا اینکه به چه دلیل باید در جامعه ما حزب مطرح شود و ما چرا باید به دنبال حزب برویم و گره آن را باز کنیم. جایی که انتخابات هست بحث حزب هم مطرح خواهد شد و طبیعتا رابطهای که بین انتخابات و حزب وجود دارد ما را مجبور میکند که جایگاه و پایگاه حزب را در نظام خودمان مشخص کنیم.»
نقیبزاده با بیان اینکه نظام ما یک نظام دوگانه است و ما بسیاری چیزها را از غرب گرفتیم، اضافه کرد: «انتخابات، احزاب سیاسی، ریاستجمهوری، جنبش زنان و حتی وزارتخانهها تا حدی غربی است و اساسا وقتی از گوشهای وارد شدیم و بخشی را پذیرفتیم، مجبوریم به سویههای دیگر هم بپردازیم؛ یعنی اگر شما انتخابات را پذیرفتید باید به دنبال آن احزاب سیاسی را بپذیرید و سیستم حزبی را تعریف کنید و قانون احزاب را وضع کنید. این دوگانگی در کشور ما مشکلزاست و هرچه جلوتر رویم این مساله خودش را بیشتر نشان میدهد و ضرورت و جدیبودن حزب خودش را بیشتر تحمیل میکند و نمیگذارد که شما مثل گذشته رفتار کنید و از مسائل با پردهپوشی بگذرید. بهطور کلی ما مجبوریم یا یک ترکیبی بین سیستم غربی و اسلامی به وجود آوریم و تعریف کنیم یا در آینده جنگی بین سنت و مدرنیته انجام خواهد شد و یکی دیگری را کنار خواهد زد و راه دیگری نداریم.»
کار دکتر فیرحی برای دستگاه حکومت بسیار ارزنده است
عضو هیاتعلمی دانشگاه تهران با بیان اینکه کاری که دکتر فیرحی کرد برای دستگاه حکومت بسیار ارزنده است و البته حق و حقوق ایشان را هم در مشتشان میگذارند، اظهار داشت: «ایشان تا به حال دو، سه کار کردهاند که باید به حسابشان رسیدگی کرد. یکی اینکه درسهایی که در دانشکده بچهها با آن با کم لطفی برخورد میکردند را در سطوح عالی تدریس و در ردیف درسهای مهم دانشکده مطرح کرد مثل حکمرانی یا اندیشههای سیاسی در اسلام. این کار حزب را هم باید بسیار مورد استقبال قرار دهیم چون اگر قرار است بومیسازی و اسلامیسازی اتفاق بیفتد راهش این است که یک محقق از روی عقیده خودش سیستم سیاسی را بررسی کند و از روی علاقه به آن بپردازد.» بنابر گزارش فرهیختگان آنلاین این نشست با پرسش و پاسخ حضار پایان یافت.