اختصاصی شبکه اجتهاد: یکی از اعمالی که موجب تقرب به خداوند شده و در روایات و سیره معصومین علیهمالسلام بسیار بر آن تاکید شده است، عزاداری بر اهل بیت(ع) مخصوصا سید و سالارشهیدان، ابا عبد الله الحسین(ع) است که دارای آثار و برکات بی شمار بوده و حضرات معصومین(علیهمالسلام)، شیعیان را با گفتار و کردار خویش نسبت به برگزاری آن تشویق و ترغیب کرده و خود نیز پرچم دار و جلودار این حرکت دینی و سیاسی و اجتماعی بودند چرا که ایشان با همه وجود به ارزش و اهمیت این امر واقف بوده و به ظرفیتهای عظیم عزاداری به عنوان نماد مبارزه با ظلم و ستم و دین گرایی و کفر ستیزی آگاه بودند.
در حقیقت ائمه اطهار علیهمالسلام با پایه ریزی این حرکت دینی و فرهنگی و استفاده از ظرفیت عظیم عاشورا جان تازهای به شیعه داده و بقای مکتب شیعه را تضمین کردند.
سیاست گذاران فرهنگ جاهلیت که هیچگاه به کتاب و عترت و آورنده این دو، ایمان نیاورده بودند در فاصله کمی از رحلت پیامبر اسلام(ص) آخرین چراغ هدایت از خمسه طیبه و کشتی نجات امت را با شیوهای بسیار ناجوانمردانه و جفا کارانه به شهادت رساندند و آزادی خواهان عدالت طلب را در سوگ ابدی او که گریه برفقدان عدالت و هدایت است به ماتم نشاندند. آنها با تشکیل مجالس یاد حسین(ع) چراغ هدایت را برافروخته نگه داشتند و با حسن استفاده از محرم و صفر کاری کردند که امام امت(ره) فرمود: این محرم و صفر است که اسلام را نگه داشته است.[۱]
همین خاصیت صیانتی عاشورا از اسلام و امت اسلامی موجب شده تا دشمن به فکر مبارزه جدی تر با مراسم عزای امام حسین(ع) بیفتد و از راه تحریف و دخالتهای محتوائی و دامن زدن به اختلافات مذهبی این مراسمات را به نفع خود و در سمت و سویی که خود میخواهند پیش ببرند. در این مقاله تلاش شده آثار و اهمیت عزاداری بر اهل بیت علیهمالسلام تبیین شده و تعدادی از این آسیبها مورد بررسی قرار گیرند.
عزاداری در سیره معصومین(ع)
سیره و سنت قولی و فعلی معصومین (علیهمالسلام) بر برپایی عزاداری ابی عبدالله(ع) به عنوان یکی از راههای احیاء نهضت ابی عبدالله الحسین(ع) و مکتب تشیع بوده است. ایشان هم سفارش به عزاداری بر سالار شهیدان داشتند، هم خود مجالس عزاداری برپا میکردند. امامان شیعه برای حفظ مکتب، روشهای مختلفی داشتند.روشهایی که پس از شهادت سید الشهداء به عنوان روشهای استراتژیک برای حفظ مکتب اصیل تشیع و احیاء نهضت ابی عبدالله(ع) بود و به مرحله اجرا در میآمد عبارت بودند از:
۱- دعوت شاعران به سرودن شعر در عزاداری ابی عبدالله (ع).[۲]
۲- سفارش به زیارت سالار شهیدان.
۳- تاکید بر استحباب سجده بر تربت امام حسین(ع).
۴- استحباب گریستن و گریاندن و حالت گریه کننده به خود گرفتن(تباکی) در عزای امام حسین(ع).
۵- دعوت به بر پایی مجلس عزا برای امام حسین(ع) و بر پا داشتن مراسم عزای حضرت از سوی خود آنها.
در روایتی از حضرت امام رضا(ع) رسیده است « آن کس که مصائب ما را به یاد آورد و بر مصائب ما بگرید، در قیامت با ما و در درجهای که ما هستیم، خواهد بود و کسی که مصیبت ما را به یاد دیگران بیندازد و خود بگرید و دیگران را بگریاند، روزی که چشمها گریان است،چشم او گریان نخواهد بود و کسی که در مجلسی بنشیند که امر ما در آن احیا میگردد، روزی که دلها میمیرد، قلب او نمیمیرد»[۳]
در سیره معصومان میبینیم در خفقانی ترین شرایط مجالس عزاداری برای امام حسین(ع) تشکیل میشد و گاهی هم مجالس عادی تبدیل به مجالس عزا میشد که نمونههای متعددآن را در زندگی معصومان مشاهده میکنیم. از جمله امام سجاد (ع) در طول ۵۳ سال امامت خویش در هر شرایطی کربلا و عاشورا را به یاد میآورد[۴] و بر مصیبت پدر بزرگوارش اشک میریخت.
امام صادق (ع) فرمود: «بکی علی بن الحسین عشرین سنه و ما وضع بین یدیه طعام الا بکی[۵]؛ امام سجاد(ع) بیست سال گریه کرد و هر گاه در جلوی حضرت غذایی گذاشته میشد،می گریست.»
مالک جهنی میگوید: امام باقر (ع)درباره روز عاشورا فرمود:«در روز عاشورا برای امام حسین زاری کرده و بگریید و اهل خانه را هم امر به گریستن به حضرت کنید. در خانه خود برای حضرت مجلس عزا برپا کرده و داغ خویش را ابراز کنید و ضمن دیدار و ملاقات همدیگر بر آن حضرت گریه کنید و یکدیگر را در داغ امام حسین (ع)تعزیت دهید وهر کس این عمل را انجام دهد برای او در نزد خدا ثواب دو هزار حج و عمره و جهاد در رکاب رسول خدا و امامان راشدین را ضمانت میکنم.[۶]
نقش مجالس عزاداری
مجالس عزاداری ابی عبدالله الحسین (ع) در طول تاریخ تریبونی گسترده برای معرفی اسلام ناب محمدی در پرتو آن حضرت بوده است.
این مجالس نقشی اساسی در احیاء نهضت ابی عبدالله (ع) و تبیین آرمانهای بلند آن شهید سر افراز داشته است و حفظ مکتب و دستاوردهای تعالیم پیامبر خدا،در سایه زنده نگه داشتن«فرهنگ اهل بیت»بوده است. از آنجا که حاکمان جور، پیوسته تلاش برای محو این فرهنگ داشتند، عزاداری خود به خود رنگ سیاسی و مبارزاتی هم به خود گرفت. بعد سیاسی در گریه و عزاداری، همان زنده نگه داشتن روحیه مبارزه با ستم و تشکل انقلابیون شیعه با محوریت کربلا و شهدای عاشورا است. آن همه ثواب و پاداش که برای آن یاد شده است، افزون بر جهات تربیتی و اخروی، به لحاظ آثار و برکات اجتماعی نیز میباشد. امام خمینی(ره) در این باره میفرماید:«الان هزارو چهار صد سال است که با این منبرها، با این روضهها، با این مصیبتها و با این سینه زنیها حفظ کرده انداسلام را…هر مکتبی تا پایش سینه زن نباشد،تا پایش گریه کن نباشد،تا پایش سر و سینه زن نباشد،حفظ نمیشود…»[۷]
امروز اگر راه و فرهنگ و تعالیم اهل بیت زنده و پابرجاست، در سایه همین برنامه احیاگر است. در چنین مجالسی، کسانی با عنوان خطیب،مداح،ذاکر و مرثیه خوان، با وعظ،مرثیه و نوحه پیوند شیعیان را با ائمه(ع) تقویت میکنند و تجمعات عاشورایی همیشه منشا بسیاری از تحولها و اجتماعات و بیداری سیاسی-اجتماعی و نهضتهای رهایی بخش بوده است.به تعبیر شهید مطهری:«در شرایط خشن یزیدی،در حزب حسینیها شرکت کردن و تظاهر به گریه کردن بر شهدا نوعی اعلان وابسته بودن به گروه اهل حق و اعلان جنگ با گروه باطل و در حقیقت، نوعی از خود گذشتگی است. اینجاست که عزاداری حسین بن علی (ع)یک حرکت است،یک موج است،یک مبارزه اجتماعی است.[۸]
سنت عزاداری،با برخورداری از عشق و محبتی که از امام حسین (ع) در دلها بوده و هست، تبدیل به یک برنامه گسترده و مردمی و مقدس شده استو هرگز سستی و خاموشی ندارد و به برکت آن،اقشار بسیاری با امام حسین(ع) و دین و فرهنگ عاشورا آشنا میشوند.
انواع آسیبها
آسیبهایی که مجالس حسینی را مورد تهدید قرار داده و میتوانند اهداف قیام امام حسین (ع) را به انحراف کشیده و مسیر عزاداریها را تغییر دهند را میتوان به سه دسته تقسیم کرد.
الف) آسیبهای اغراضی، که دشمنان مکتب تشیع با ایراد شبههای گسترده و دامنه دار و با تبلیغات مسموم و با روشهای متنوع، تلاش در انحراف افکار عمومی مردم به سمت و سویی دارند که با افکار و اعتقادات خودشان مطابقت دارد و در حقیقت. این آسیبها به انگیزهها و نیّتها و جهت گیریهای دست اندرکاران و مغرضان بر میگردد، یعنی اهداف راهبردی که موجب انحراف در افکار مردم شده و آنها را از تمایل و گرایش به مکتب شیعه منصرف میکند.
ب) آسیبهای گفتاری،یعنی محتوای سخنانی که مطابق موازین شرعی نیست و نهضت عاشورا را تخریب میکند.
ج) آسیبهای کرداری، یعنی نوع عملکرد و شیوههای نامطلوب اجرایی مجالس امام حسین(ع)که چهره بدی از قیام عاشورا و مذهب شیعه در اذهان بدخواهان ترسیم میکند.
نخستین و مهمترین آسیبی که عزاداری امام حسین(ع) را تهدید میکند ایراد شبهههای مبنایی و اعتقادی و فقهی بر اصل عزاداری و مشروعیت آن است. بویژه از سوی پیروان مجعول و دست ساز انگلیس یعنی وهابیت،که تنها به القای شبهه اکتفا نمیکنند بلکه تا سر حد جنگ و کشتار و ترور و جنایت و انفجار مساجد و اماکن متبرکه و حسینیههای محل تجمع شیعیان عزادار امام حسین(ع)اقدام میکنند و به زعم خودشان میخواهند برگزاری این گونه مجالس را تعطیل و به فراموشی بسپارند.
الف) آسیبهای اغراضی
۱- شبهات وهابیت
ازجمله دلایل مخالفت وهابیان با عزاداری امام حسین(ع) عبارتند از:
الف) ما هیچ علت قرآنی و روایی بر مشروعیّت عزاداری نداریم.
ب) عزاداری بر مبنای عدم تسلیم و رضایت از کار خداوند و گردن نهادن به قضا و قدر الهی است. چرا که ما وظیفه داریم در مصیبتها صبر کنیم نه گریه و بی تابی.
ج) عزاداری گاهی همراه با کارهایی است که در شرع مطهر اسلام نکوهیده است همچون قمه زنی،دریدن لباس و مانند آن.
د) گریه و عزاداری کفراست!! ابن تیمیه حرَانی در این مورد میگوید: مسلمانان بدانند که گریه کردن بر حسین(ع) به دلیل این که او مظلوم و از روی دشمنی کشته شد، لغو بلکه کفر و موجب خروج از دین اسلام است.[۹]
و) عزاداری موجب اختلاف میشود. زرندی حنفی شهادت حضرت را مصیبتی بزرگ میداند ولی مینویسد: مومن در این مصیبت و بقیه مصیبتها فقط بایستی(انا لله و انا الیه راجعون)بگوید و نباید روز عاشورا را به عزاداری پرداخت مانند نادانان! و بسیاری از روایات که در مورد روز عاشورا نقل میشود دروغ است و این کار باعث فتنه انگیزی و ایجاد دشمنی بین مسلمانان است و این عزاداریها باعث میشود که مردم عوام به شک و شبهه بیفتد.[۱۰]
پاسخ این شبهات بی اساس را بزرگان شیعه در حجم چند کتاب ارائه کرده اند.از جمله علامه امینی(ره) در کتاب «سیرتنا و سنتنا و سیره نبینا و سنته» چهل روایت از کتابهای اهل سنت نقل کرده و سند تک تک این روایات را بر مبنای رجالی و حدیثی مولفین (صحاح سته)و (مسانید اربعه)مورد بررسی قرار داده و اثبات کرده که طبق مبنای بزرگان اهل سنت و بر اساس روایاتی که نقل کرده اند،پیامبر اسلام قبل از شهادت امام حسین (ع)و در زمان طفولیت آن حضرت،پیشاپیش در چهل مورد از شهادت امام حسین(ع)خبر دادند و بر عزای آن حضرت گریه کردند.[۱۱]و همچنین همراه با اصحاب در شهادت حمزه سید الشهداء به سوگ نشسته و مجلس عزا ترتیب دادند.[۱۲] در صحیح بخاری و سنن نسائی و سنن ابن ماجه هم اخباری مبنی بر عزاداری اصحاب واهل البیت (ع)در رحلت پیامبر اسلام به چشم میخورد.[۱۳]
علاوه بر ریشههای تاریخی و روایی مشروعیت عزاداری، ریشه ی قرآنی هم بر این امر میتوان ارائه نمود و ثابت کرد که عزاداری برسالار شهیدان نه تنها جایز. بلکه برپایی آن یک ارزش بزرگ است. زیرا:
اولا: عزاداری بر امام حسین(ع)مصداق بارز تعظیم شعائر است شعائر به معنای علامت و نشانه است،شعائرالله یعنی نشانههای الهی،نهضت سید الشهداءاز شعائر بی تردید دین است. این نهضت بود که دین را پر آوازه کرد وتا قیامت، دین وامدار سالار شهیدان است، بنابر این عزاداری بر سید الشهداءبزرگداشت شعائر دین است.
ثانیا: عزاداری بر امام حسین(ع)مصداق«مودت قربی» است که مزد رسالت است.آنجا که خداوند میفرماید:«قل لا اسئلکم اجرا الا الموده فی القربی.بگو:اجری بر رسالت از شما طلب نمیکنم.مگر دوستی اهل بیتم» وگریه و عزا، خالصانه ترین و پاکترین و نابترین حالت یک انسان نسبت به محبوب و معشوق خویش است و مصداق بارز مودت در قربی در این امر محقق میشود.
دوستی نشانه دارد. دوست در شادی دوستش شاد است و در اندوهش اندوهگین است. در روایتی از حضرت امیرالمومنین علی(ع) آمده است:«ان الله تبارک و تعالی…فاختارنا واختار لنا شیعه ینصروننا و یفرحون لفرحنا و یحزنون لحزننا و یبذلون اموالهم و انفسهم فینا اولئک منَا و الینا.[۱۴]خداوند متعال ما را از میان بندگان خویش برگزید و برای ما پیروانی انتخاب نمود که همواره در شادی و غم ما شریک اند و با مال و جانشان به یاری ما میشتابند،آنان از مایند و به سوی ما خواهندآمد.
ثالثا: مجلس عزای ابی عبدالله(ع)فریاد پرخروش ظلم ستیزی است آن هم ظلمی بی نظیر در تاریخ بشریت، پسر پیامبر را دعوت کردن،لب تشنه کشتن، عزیزانش را به اسارت بردن،خیمهها را به آتش کشیدن، اسب بربدن عزیز خدا تاختن و…در کجای تاریخ این همه ظلم یک جا سابقه دارد؟باید علیه آن فریاد برآور، مجلس عزای ابی عبدالله(ع)همان فریاد است، تریبونی که از آغاز این حادثه دردناک تاکنون نگذاشته است که این ظلم فراموش شود و در کنار آن به احیاء اهداف ابی عبدالله پرداخته است.«لا یحب الله الجهر بالسوء من القول الا من ظلم.[۱۵]خداوند متعال فریاد زدن به بدگویی را دوست ندارد،جز برای کسانی کهمورد ستم قرار میگرفته اند»
از این آیه استفاده میشود که خداوند متعال نه تنها به مظلومان اجازه فریاد و افشاگری داده.بلکه چنین فریادی محبوب ذات اقدس الهی قرار گرفته است.[۱۶]
در جواب شبهات دیگر باید گفت که هیچ دلیلی بر کفر یا بدعت بودن عزاداری وجود ندارد و همانطور که ذکر شد عزاداری، سیره قطعی پیامبر و صحابه بوده است و اساس این عزاداری وگریه را خود پیامبر(ص) و امیرالمومنین(ع) نهاده اند و لعن و سب مربوط به کسانی است که اساس ظلم و ستم به خاندان پیامبر را گذاشتند که استحقاق سب و لعن را دارند نه سلف صالح که حفظ احترام و شان و جایگاه ایشان در طول تاریخ، همیشه مورد توجه شیعیان بوده و مورد تاکید ائمه(ع) بوده است و ذکر وقایع تاریخی با همبستگی و وحدت هیچ منافاتی ندارد وبیان و یادآوری ظلم و ستم بنی امیه بر اهل بیت(ع) باعث فتنه انگیزی وشبهه افکنی نمیگردد چرا که عزاداری و مقتل خوانی هیچ ارتباطی با ایجاد شبهه و فتنه در میان مسلمین ندارد. آن چه مسلم است این که شیعیان و بسیاری از اهل تسنن این گریه و عزا را شرعا مطلوب میدانند و بسیاری از روایات مربوط به عزاداری در کتب عامه ذکر شده است.
ب) آسیبهای گفتاری
یکی دیگر از آسیبهایی که هدف قیام امام حسین(ع) را مورد تهدید جدی قرار میدهد آسیبهای گفتاری میباشد که با عناوین مختلف همچون تحریف لفظی و معنوی،دروغ،غلو،سوژههای حزن آور و شورآفرین،سخنان ذلت بار،استفاده از الفاظ قدیمی و نامفهوم یا بدمفهوم،بد گفتن به گردون و متهم کردن نظام هستی،استفاده از الفاظ رکیک و سبک و دور از شان مجالس عزاداری،و عدم استفاده از کتب مقتل،تاریخ و حدیث،انجام میگیرد. کتابهایی که به عنوان مقتل نوشته شد و روضههایی که برای عاشورا گفته و خوانده شد،گاهی چون با انگیزه گریاندن مستمعین بود،آمیخته به مطالب ضعیف،غیر مستند و احیانا دروغ گشت.علاقهای که به چهرههای عاشورایی وجود داشت،سبب شد در حوادث آن حماسه،غلوها و مبالغههایی نقل شود که غیر عقلی و باور نکردنی است.آمار و ارقام کشتهها و برخی حوادثی که بظاهر غم انگیز و سوزناک بود،بر اصل واقعه افزوده شد. انگیزه آن حماسه اجتماعی و خونین نیز، گاهی تا حد«کشته شدن برای شفاعت از گنهکاران امت تنزل یافت. نوع برخوردهای امام حسین(ع)، زینب و امام سجاد(ع) و کودکان و اهل بیت(ع)، گاهی به صورت عجز و لابه و ذلت و حقارت در برابر فاسقانی چون یزید و عمر سعد و ابن زیاد و شمر و…درآمد و خواسته بزرگ امام در این میدان حماسه،که رد بیعت با حکومت جور بود، به درخواست جرعهای آب برای لب عطشان خویش یا گلوی خشک علی اصغر درآمد.
اعتقاد به شفاعت سید الشهدا و نیز ثوابهای فراوان برای اشک ریختن بر آن حضرت و همچنین نتایج ارزشمند محبت و ولایت اهل بیت(ع)همه صحیح است.اما این مسائل به گونهای یک جانبه طرح شد که بسیاری از علاقمندان اهل بیت، تعارضی میان گریستن بر حسین(ع)و ارتکاب فسق و فجور و زیر پا نهادن حق الناس و ترک وظایف ندانند و امیدشان به حسین(ع) باشد،هر چند که غرق گناه باشند! امام سجاد (ع)که همان روح حسینی و شجاعت علوی را داشت و در عاشورا به مصلحت الهی بیمار بود و توان جنگیدن نداشت،در پی همین تلقینات تحریف شده، به «امام بیمار»شهرت یافت و دراذهان عموم، مردی لاغر، رنگ پریده،بی حال و زرد چهره و عصا به دست جلوه کرد.حتی قضایایی بی اساس،همچون حجله عروسی قاسم نوجوان در شب عاشورا، به عنوان دستمایه اشگ گرفتن از اهل عزا، به مرثیهها و مقتلها راه یافت و قضایایی به عنوان رویا و خواب(راست یا دروغ)باب شد و دهان به دهان و سینه به سینه نقل گشت و به تدریجحالت یک امر مسلم و قطعی یافت.[۱۷]
ج) آسیبهای کرداری
یکی دیگر از خطرات و آسیبهایی که با اهداف عزاداری و قیام امام حسین(ع)در تضاد بوده و با روح تعالیم ائمه (ع) در تعارض است آسیبهای کرداری در رابطه با عزاداری برمصیبتهای اهل بیت(ع) میباشد که در قالب آمیختن عزاداری با آهنگهای مبتذل و آلات موسیقی،قمه زنی،ضعف دانش و بینش کارگردانان مجالس،وطولانی کردن مجالس، انجام میگیرد.
در سالهای اخیر،شکل جدیدی از مداحی رواج یافته که ترکیبی است از فرهنگهای مختلف با محتوایی کم وبیشدینی و سبکها و آهنگهای اقتباس شده از بیگانه و یا از فرهنگ خودی اما ضد مذهبی و غیر متناسب با فرهنگ دینی.مجالس مذهبی خود سبک و آهنگ خاص و مستقل دارند و سابقهای بس طولانی و اصیل دارند و به عنوان بخشی از فرهنگ مذهبی و حتی ملی ما شناخته میشوند و شناسنامهای مخصوص به خود دارند. استفاده از آهنگهای نوظهور،جدای از این که دون شان حضرات معصومین و محافل معنوی و عرفانی آنها است، موجب تخریب و تعرض به بخشی از فرهنگ اصیل ملی و مذهبی ما میشود و برای کسانی که حتی یک بار نوع منفی این اهنگها را شنیده باشند، مفهوم بدی را در ذهنشان تداعی میکند.
باید توجه داشت که این اتفاق، مستقل از تاثیر رو به گسترش فرهنگ غربی و غربزده در جامعه نیست. عوام گرائیو سطحی نگری و ابتذال عناصری هستند که در منش و زندگی غربی حضوری پر رنگ دارند و در شاکله ی اخلاقی غربی تاثیر عمدهای گذارده اند. فرمایشات مقام معظم رهبری در مورخه ۵/۵/۸۴ درجمع مداحان و ذاکران ،فروغی فرا راه اهل ولایت و جویندگان صراط هدایت است.
یکی از آسیبها و تخریبهای بسیار موهن نسبت به مذهب خردورز و خردمحور شیعه،انجام اعمالی سؤال برانگیز و زشت نشان دادن چهره اسلام ناب علوی است و آن عمل، قمه زنی و ایجاد صحنههائی وحشت زا و خونین و فاقد پیام و جذبه تبلیغ است. بلکه به عکس سبب بد بینی و گریز دیگران از مذهب حق میشود. موضوع قمه زنی از دو بعد از دیدگاه شرع مطهر اسلام قابل بررسی است.
۱- از بعد اضرار بر نفس یا اعضاء بدن و یا سلب و تضییع منافع بدن.
۲- از بعد انعکاس تاثیرات منفی آن بر باورهای مخالفان شیعه.که در هر دو صورت از نظر شرعی اشکال دارد و بسیاری از مراجع معظم تقلید بر حرمت این عمل فتوا داده اند.
از دیگر آفتهای مجالس عزاداری که آثار منفی اش در پیکره و شکل و محتوای مجالس تاثیر گذار است و در نتیجه بر مجموعه مرتبطین با عزای امام حسین(ع) تاثیرگذار است، کم سوادی و ضعف فرهنگی کارگردانان برخی هیئتهاست که اگر با اصل واقعه عاشورا و اهداف امام حسین(ع) و شرائط سیاسی موجود زمان و اهداف پلید دشمنان در تحریف عزاداری و تزریق سیاستهای شیطانی شان به منظور به کنترل در آوردن مجالس و سمت و سو دادن دلخواه خود به مجالس، آشنائی داشته باشند،هیچگونه آسیبی عزاداری را تهدید نخواهد کرد و اهداف امام حسین(ع)در کمترین فاصله زمانی محقق خواهد شدولی افسوس که غالبا مجالس ما بر اثر نا آگاهی و ضعف بینش و دانش متصدیان گرفتار نارسائیها شده وبا اهداف قیام امام حسین (ع) فاصله میگیرد.
آخرین آسیبی که مجالس عزاداری را تهدید میکند، طولانی کردن مجلس و استفاده از شگردها و شیوههای مختلف جهت گریاندن مردم است که شاید تعداد اندکی از مردم تحمل آن را و حتی اشتیاق نسبت به طولانی شدن مجلس را داشته باشند اما قطعا این عمومیت ندارد و موجب دلزدگی و سلب علاقمندی برای شرکت در مجالس بعدی خواهد شد.و وقتی ائمه (ع)تصریح دارند که ثواب عزاداری که همان بهشت و همجواری با ائمه معصومین است برای قطره اشک و حتی برای اشکی که به اندازه پر پشهای باشد به عزاداران داده میشود پس کمیت و طول زمانی مطرح نیست بلکه آنچه مهم است زنده کردن یاد و نام امام حسین (ع) در جامعه وزنده کردن دلهای مرده با تبیین اهداف و آرمانهای قیام و پاسداری از مکتب اهل بیت(ع) میباشد.
آسیبشناسی مراسم عزاداری
۱- رقابتهای شدیدی که گاهی بین گروهها و هیئتهای مذهبی ایجادمیشود.
۲- متداخل شدن مراسم عزاداری، با خرافات و امور ناصحیحی از فرهنگعمومی مردم.
۳- اصالت پیدا کردن بعضی از فواید جانبی و فرعی که از طریق هر گروه اجتماعیممکن است حاصل شود، مثل دید و بازدید و…
۴- فراهم آوردن آزار و اذیتهایی برای دیگران، به طور مثال از طریق صدایبلندگو، بسته شدن خیابان و… که اگر زیاد تکرار شود، ممکن است افرادی را منزجر کند.
۵- استفاده از اشعار و موسیقیای که در شأن عزاداری حسینی نیست و گاهیممکن است خلاف شرع باشد.
۶- غلبه کردن بعد عاطفی، و غفلت از بعد شناخت دینی در این مراسم، این آسیببسیار جدی است و در دراز مدت میتواند تخریب کننده باشد.
۷- ایجاد رابطههای مرید و مرادی بین افراد معمولی. گاهی ممکن است افرادی درلفافه و ناآشکار، به جای دعوت به دین، دعوت به خود کنند.
۸- تکراری بودن محتوی و شیوههای جاری. مثل سخنرانیها، اشعار و..
۹- ساختن یا استفاده کردن از روضه و مطالبی که مستند نیست، اما تأثیر عاطفیایجاد میکند.
۱۰- انجام دادن بعضی رفتارها. مثل نواختن شیپور، اجرای آهنگهای مبتذل.
۱۱- آسیب رساندن به بدن، مثل قمه زنی که مبنای دینی ندارد.
۱۲- قرار گرفتن مجالس عزاداری، در اختیار افراد کم سواد.
۱۳- خواندن بعضی از اشعار غلوآمیز که خلاف اعتقادات دینی است.
[۲]علامه مجلسی در بحار الانوار داستان های متعددی از مجالس شعر سرایی در رثای امام حسین (ع) از امامان معصوم (ع) نقل کرده استکهما به یک مورد اشاره می کنیم:هارون بن عبدالله می گوید:ابراهیم بن عباس و دعبل بن علی در مرو بعد از بیعت مردم با امام رضا (ع) خدمت حضرت رسیدند و هر یک شعری قرائت کردند.دعبل قصیده:«مدارس آیات خلت من تلاوت ومنزل وحی مقفر العرصات»را خواند و ابراهیم هم قصیده:«ازال عزاء القلب بعد التجلد مصارع اولاد البنی محمد» را خواند .حضرت به این دو نفربیست هزار درهم را بخشیدند از همان درهم هایی که به نام مبارک خودشان سکه خورده بود دعبل سهم خود را به هر سکه ای ده سکه فروخت و صد هزار درهم نصیبش شد اما ابراهیم سکه های خودش را نگه داری کرد و مقداری را اهداء کردو مقداری را بین خانواده ها تقسیم کرد و هزینهکفن و دفن را از همین پول تضمین کرد تا این که مرد.بحار الانوار ،ج۴۹،ص۲۳۵
[۳]«من تذکر مصابنا و بکی لما ارتکب منا کان معنا فی درجتنا یوم القیامه و من تذکر بمصابنا فبکی و ابکی لم تبک عینیه یوم تبکی العیون و من جلس مجلسا یحیی فیه امرنا لم یمت قلبه یوم تموت القلوب.»عیون اخبار الرضا،ج۱،ص۳۲۹٫امالی شیخ طوسی،ج۱،ص۱۱۷
[۴]در حالات امام سجاد(ع)وارد شده که آن حضرت هنگام آب نوشیدن چنان اشک می ریخت که ظرف پر از اشک می شد،از حضرت علت را جویا می شدند می فرمود:چگونه گریه نکنم که پدرم را از آبی که برای درندگان و حیوانات وحشی مباح بود، منع کردند؟!مناقب،ج۴،ص۱۶۶؛و بحارالانوار،ج۴۶،ص۱۰۹
[۵]مناقب ابن شهر آشوب،ج۴،ص۱۷۹
[۶]«ولیندب الحسین و یبکیه و یامر من فی داره بالبکاء علیه و یقیم فی داره مصیبته باظهار الجزع علیه و یتلاقون بالبکاءعلیه بعضهم فی البیوت و لیعز بعضهم بعضا بمصاب الحسین فانا ضامن علی الله لهم اذا احتملوا ذلک ان یعطیهم ثواب الفی حجه و عمره و غزوه مع رسول الله و الائمه الراشدین»
[۷]صحیفهنور،ج۶۹،ص۷۰
[۸]نهضت های اسلامی صد ساله اخیر،شهید مرتضی مطهری،ص۸۹
[۹]او می نویسد:«فلیعلم المسلمون ان البکاء علی الحسین(ع)بعقیده انه قتل مظلوما و عدوانا لغو بل کفر و یوجب الخروج عن الاسلام.»منهاج السنه،۴/۵۵۳.
[۱۰]نظم دررالسمطین،۲۲۶-۲۲۹
[۱۱]مقتل ابن جوزی،ج۱،ص۱۶۴
[۱۲]تاریخ طبری،ج۲،ص۲۷
[۱۳]صحیح بخاری،ج۱،باب۸۱۷،ص۱۲۰۱و سنن نسائی،کتاب الخبائزو سنن ابن ماجه،ج۱،ص۴۸۱
[۱۴]بحارالانوار،ج۴۴،ص۲۸۷
[۱۵]نساء،۱۴۸
[۱۶]ره توشه محرم الحرام ۱۴۳۴ه.ق،مقاله مبانی قرآنی و روایی عزاداری سالار شهیدان،سید احمد خاتمی، ص۶۸.
[۱۷]فرهنگ عاشورا،جواد محدثی،،ص۱۱۴
استکبار که درراءس اِش اینگلیس واسرائیل وآمریکاست
متفکران واندیش مندانشان به این نتیجه رسیده اند که زمانی میتونند ماروبه زنجیر بکشند وسوارمون بشندکه مهدویّت و عاشورا راازما بگیرند.