اختصاصی شبکه اجتهاد: ادله فراوانی از کتاب و سنت و عقل و اجماع بر حرمت اذیت کردن مؤمن دلالت میکند. برخی از این ادلّه همچون حکم عقل، البته از ایذاء مؤمن فراتر رفته و اذیت کردن هر انسانی را قبیح میشمارد.
این ادلّه اگرچه در ناحیه فرد اذیت کننده، غیر بالغین را شامل نمیشود؛ زیرا اساساً تکلیفی ندارند تا اذیت کردن فردی توسّط ایشان مصداق حکم حرمت قرار گیرد، امّا در ناحیه فرد «اذیت شونده»، اطلاق (و در مورد برخی ادلّه مانند حکم عقل، عموم) آن، شامل غیر بالغین نیز میشود.[۲] به باور برخی فقها، این حکم حتی شامل غیر انسانها نیز شده و لذا حکم به حرمت اذیت کردن حیوانات نیز دادهاند.[۳]
گزاره «اختصاص تکالیف به بالغین» امّا باعث این خلط در میان متدینین شده که حکم اذیت کردن کودکان نیز به جهت عدم بلوغ آنها، از دایره ادلّه حرمت خارج است. این گمانه موجب شده تا بسیاری از رفتارهایی که با بالغین انجام نمیدهیم را نسبت به کودکان روا بدانیم.
بهعنوانمثال، بوسیدن محرمان به عنف و زور، به جهت استلزام آزار مؤمن، امری ناپسند و حرام است، اما بسیاری از مؤمنینی که از بوسیدن محارم بالغ خود بهزور و عنف اجتناب میکنند، از بوسیدن قهری و زوری کودکان غیر بالغ ابایی ندارند، غافل از اینکه اگر آزار مؤمنین بالغ حرام است، آزار کودکان غیر بالغ نیز همین حکم را دارد.
بسیاری از رفتارهایی که در منشور حقوق کودکان سازمان ملل بدانها اشاره شده و در کشورهای پیشرفته نیز با ضمانت حقوقی همراه شده است، از مصادیق ایذاء مؤمن است که در شریعت ما به شدت از آن نهی شده است. این مهم علاوه بر ادله لفظی، در سیره اهلبیت نیز بهوفور به چشم میخورد تا آنجا که هیچ گزارش تاریخی مبنی بر تنبیه بدنی یا اعمال زور در رفتار معصومین (علیهمالسلام) با کودکان گزارش نشده است. حتی در روایتی،[۴] تصریح شده است که رفتار با کودکان زیر ۷ سال میبایست بهمثابه رفتار با یک پادشاه باشد؛ کنایه از اینکه بگذاریم هرچه میخواهد بکند و هیچ تنبیه بدنی و اجباری در رابطه با رفتارهای حتی غلط وی نداشته و تنها به واکنشهای ایجابی و نصیحت بسنده کنیم که در این سن، تأثیر بیشتری دارند.
حساب آموزش و تربیت البته جداست و واضح است که میباید بدون خشونت و آزار کودکان، رفتارهای نیکو را به آنها آموزش داد؛ لکن نکتهای که دراینباره قابلتوجه است اینکه تربیت و آموزش کودکان غیربالغ ازآنجاکه هیچگاه منحصر در تنبیههای بدنی نیست و به اذعان روانشناسان و کارشناسان عرصه خانواده، همواره راههای دیگری برای تربیت آنها وجود دارد که مستلزم تنبیه و آزار آنها نیست، بنابراین هیچکس حتی پدر و مادر کودک نیز حق تنبیه بدنی وی را ندارند، تا چه رسد به سایر بستگان و معلم و همسایه. این امر از آنجا روشنتر میشود که بدانیم در آموزههای علمی تربیت کودک، تمام تأکید بر این است که رفتارهای خشونتآمیز و تنبیه بدنی نهتنها هیچ اثر تربیتی در وی ندارد، بلکه آسیبهایی همچون پرخاشگری، احساس عدم امنیت، میل به انتقام، کاهش اعتمادبهنفس و … را نیز در آینده وی به دنبال خواهد داشت.
باری، تفکر قلدرمآبانه و مبتنی بر احساس مالکیت نسبت به کودک، بدون مطالعه گزارههای علمی تربیت کودک و بدون بررسی دقیق کلمات و سیره معصومین (علیهمالسلام)، منجر به انجام رفتارهایی با کودکان میشود که از مصادیق بارز ایذاء و اذیت مؤمن است؛ مؤمنان کوچکی که به جهت ضعف قوای جسمانی نسبت به بالغین، از هیچ امکانی برای دفاع و مقابله به مثل برخوردار نیستند و تنها ارمغان آنها از این رفتارها، انزجار درونی، قطرات اشک و آسیبهای شدیدی که در آینده نمایان میشود.
باورهای نادرست جامعه سنتی در تربیت کودکان به همراه عدم حساسیت عالمان و مبلغان دینی نسبت به حقوق آنها، جامعهای را به وجود آورده است که نسبت به حقوق کودکان و بزرگسالان بهروشنی تبعیض قائل شده و علیرغم برنتابیدن مختصر آزاری نسبت به بالغین، هیچ حساسیتی نسبت به آزارهایی که از ناحیه والدین و دیگران نسبت به کودکان اعمال میشود ندارد؛ آزارهایی که از بیتوجهی به کودک، بوسیدن اجباری و عریان کردن وی برای عکاسی و مانند آن آغاز میشود و تا پرخاشگری و اهانت به او و تنبیه بدنی ادامه مییابد.
به نظر میرسد واکاوی دوباره ادلّه حرمت ایذاء مؤمن، نهتنها از آسیبهای جسمی و روانی کودکان در مقابل رفتارهای ایذائی بزرگسالان جلوگیری میکند، بلکه راه را برای تعامل بهتر با جامعه جهانی و نهادهای حقوق بشری باز میکند؛ نهادهایی که نادانسته، مسلمانان را به عمل به آموزههای امامان معصومشان در خوشرفتاری با کودکان تشویق میکنند!
———————————————-
[۱]. برگرفته از شعری از پروین اعتصامی:
واعظی پرسید از فرزند خویش هیچ میدانی مسلمانی به چیست؟
صدق و بیآزاری و خدمت به خلق هم عبادت هم کلید زندگیست
گفت فرزند: زین معیار در شهر ما، یک مسلمان هست، آن هم ارمنی است
[۲]. به عنوان نمونه، نک:
قوله تعالی: «وَ الَّذِینَ یؤْذُونَ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْمُؤْمِناتِ بِغَیرِ مَا اکتَسَبُوا فَقَدِ احْتَمَلُوا بُهْتاناً وَ إِثْماً مُبِیناً» (الاحزاب، آیه ۵۸)
و مُحَمَّدُ بْنُ یعْقُوبَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یحْیی عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ هِشَامِ بْنِ سَالِمٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع یقُولُ قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ: «لِیأْذَنْ بِحَرْبٍ مِنِّی مَنْ آذَی عَبْدِی الْمُؤْمِنَ- وَ لْیأْمَنْ غَضَبِی مَنْ أَکرَمَ عَبْدِی الْمُؤْمِنَ» (عاملی، حرّ، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، ج ۱۲، ص: ۲۶۴، ح ۱۶۲۶۳)
وَ عَنْهُ عَنْ أَحْمَدَ عَنِ ابْنِ سِنَانٍ عَنْ مُنْذِرِ بْنِ یزِیدَ عَنِ الْمُفَضَّلِ بْنِ عُمَرَ قَالَ: قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع «إِذَا کانَ یوْمُ الْقِیامَهِ نَادَی مُنَادٍ أَینَ الصُّدُودُ لِأَوْلِیائِی- فَیقُومُ قَوْمٌ لَیسَ عَلَی وُجُوهِهِمْ لَحْمٌ فَیقَالُ- هَؤُلَاءِ الَّذِینَ آذَوُا الْمُؤْمِنِینَ وَ نَصَبُوا لَهُمْ وَ عَانَدُوهُمْ- وَ عَنَّفُوهُمْ فِی دِینِهِمْ ثُمَّ یؤْمَرُ بِهِمْ إِلَی جَهَنَّمَ.» (عاملی، حرّ، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، ج ۱۲، ص: ۲۶۴، ح ۱۶۲۶۴)
[۳]. سؤال: کشتن حیوانات اهلی مانند گربه، آن هم بطور فجیع که در اطاق حبس شود و با شدت ضربات آن را بکشند و یا پرندهای مانند کبوتر و کبک اهلی را از روی غضب سر از تنش بکنند موجب صدقه یا مثلاً دیه میشود؟
ج: دیه ندارد و لکن این گونه اذیت به حیوانات، ظلم است و مکافات آن عذاب اخروی است. (سید محمدرضا گلپایگانی، مجمع المسائل، ج ۳، ص ۲۷۸)
[۴]. محمدبن یعقوب کلینی، کافی، ج۶، ص۴۷٫