اختصاصی شبکه اجتهاد: هر ساله به پایان سال که نزدیک میشویم، بحث از مد سال آینده نقل محافل مختلف به خصوص جوانان میشود. این مسئله این پرسش را به ذهن متبادر میکند که آیا مدگرائی حرام است یا خیر. در این رابطه با حجتالاسلام سید منیرالدین خباز قطیفی، استاد عرب زبان حوزه علمیه قم و شاگرد مطرح آیتالله سیستانی گفتگو کردیم. او در عین شهرت به فقاهت و تدقیق اما نظرات خلاف مشهوری در رابطه با مدگرائی دارد. او نه تنها مدگرائی را از باب استلزام اسراف حرام نمیداند بلکه اساسا نصوص اسراف را ظاهر در معنای حرمت نمیانگارد. گفتگو با وی که کمتر تن به مصاحبه میدهد خواندنی و سرشار از نکات فقهی است.
اجتهاد: آیا مدگرائی الزاماً مستلزم تجمل و حب دنیا است؟
خباز: هیچ ملازمه عرفیهای بین التزام به مدلها و بین حصول عنوان تجمل و تزیین وجود ندارد. بلکه گاهی غرض و هدف از این مدلها صرفاً یک نوع همراهی با مردم یا مخالفت با عرف است به گونهای که با این مدل، مورد نگاه دیگران واقع میشود. گاهی هم غرض از مدل، تزیین و تجمل است؛ یعنی گمان میکند با این مدل، زیباتر به نظر میآید و لذا چون اغراض مردم از این مدگرایی، مختلف است نمیتوان گفت بین مدگرایی و تجمل و حب دنیا، ملازمه وجود دارد.
اجتهاد: آیا میتوان مدگرائی و توجه به برندها را به جهت استلزام برای اسراف، حرام دانست؟
خباز: بنا بر فرض پذیرش حرمت اسراف و اینکه مفاد قول خداوند عز و جل: «کلوا و اشربوا و لاتسرفوا» و همچنین قول خداوند متعال: «ان الله لایحب المسرفین» و اینکه بپذیریم، اکل و شرب، خصوصیت ندارد بلکه اسراف در تمام موارد مثل لباس و اثاث منزل و ماشین و … حرام است، با این وجود، به مجرد مدگرایی نمیتوان حکم به اسراف کرد. مگر اینکه اموال زیادی را در زمینه مدگرایی، هدر دهد. البته اگر صرف اموال در این مسیر، از شئون شخص بهحساب بیاید، مانعی ندارد. وقتی فرض کردیم این مدلها در لباس یا غیر آن، غربی باشد یا غیر غربی، اگر مال زیاد و معتنابهی را به دنبال خود نکشاند، اشکالی ندارد چون اصلاً اسراف نیست. یا حتی اگر فرض کردیم که مدگرایی باعث میشود که اموال زیادی در این زمینه، صرف شود ولی این مقدار هزینه کردن، از شئون شخص به حساب میآید، در اینجا هم از مصادیق اسراف نخواهد بود. بله اگر شخص بهحسب شأن مادی و موقعیت اجتماعی خود، شأنیت این همه هزینه را نداشته باشد و حرمت اسراف را هم بپذیریم، در این مورد میتوان حکم به حرمت کرد.
اجتهاد: با توجه به مبانی بزرگانی همچون مرحوم آیتالله تبریزی مبنی بر عدم حرمت اسراف و قول به حرمت صرف تبذیر، آیا باز هم میتوان قائل به حرمت مدگرائی شد؟
خباز: مرحوم تبریزی فرموده است نصوص اسراف ظهور در حرمت ندارد و علت این مسئله هم این است که قضیه دوران هزینه کردن مال بین تقطیر (کم گذاشتن) و اسراف است، به این معنی که مکلف یا بر نفس خودش کم میگذارد و یا اهل اسراف میشود، این مسئله از مسائل مورد ابتلا بوده است؛ و با اینکه این مسئله از مسائل مورد ابتلا بوده است، معذلک از جانب شارع هیچ ضابطهای برای اسراف و تقطیر بیان نشده است. همچنین در میان عرف عام نیز ضابطهای برای اسراف و تقطیر،پ وجود ندارد تا بگوییم شارع بر همان ضابطه عرفیه بنا گذاشته و لذا خودش ضابطهای بیان نکرده است. حال که ضابطه شرعی و عرفی که مقدار اسراف و تقطیر را برای ما معلوم کند وجود نداشت، همین نکته قرینه میشود بر اینکه نهی از اسراف، نهی تحریمی نیست. چون اگر نهی اسراف نهی تحریمی باشد، شارع یا عرف عام باید ضابطهای را برای آن بیان میکرد. چون این مسئله از مسائل مبتلابه بوده است. لذا نهی از اسراف نهی کراهتی است. در نتیجه، آنچه حرام است اسراف نیست بلکه تبذیر حرام است و منظور از تبذیر هم صرف مال در غیر موضع خودش است و دلیل آن هم آیه شریفهی: «ان المبذرین کانوا اخوان الشیاطین». از این آیه استفاده میشود که تبذیر، تکلیفاً حرام است. هر نفقهای موضع خاص خود را دارد که در عرف مشخص شده است و اگر در غیر موضعش صرف شود، تبذیر و حرام خواهد بود. پس بنا بر نظر آیتالله تبریزی، ممکن است گاهی مدگرایی، مصداق تبذیر واقع شود. چون اگر مکلف به این اموال احتیاج داشته باشد، چه الآن و چه در آینده، چه برای خودش و چه برای عیالاتش، اما مکلف با وجود اینکه در معرض احتیاج به این اموال قرار دارد، معذلک این اموال را صرف مدگرایی میکند در حالیکه از نظر عرفی هیچ نیازی هم به این مدلها ندارد و این تبذیر و حرام است. بله اگر شخص، مال به اندازه کافی داشته باشد و از شئون او اتباع مدلها و مدگرایی باشد، در اینجا نه اسراف و نه تبذیر، صدق نمیکند و حرام نخواهد بود.
اجتهاد: آیا دلیل حرمت اسراف، بیانگر مطلق مدگرائی است یا آنکه تنها توجه به مدهای غربی را حرام میانگارد و حرمت مدهای اسلامی را اثبات نمیکند؟
خباز: مدگرایی، چه مد اسلامی باشد و چه غیر اسلامی باشد، چه غربی باشد و چه شرقی باشد، فینفسه اشکالی ندارد مگر اینکه موجب ترویج شعائر غیردینی و کفر شود؛ مانند اینکه کسی صلیب به گردن خود آویزان کند. یا بخشی از خانه خود را کلیسا قرار دهد. لذا ترویج شعائر غیردینی حرام است؛ اما غیر از این مورد، مثلاینکه لباسهایی با مدل غربی بپوشد در یکی از دو صورت حرام خواهد بود:
۱- اینکه آن لباس مصداق لباس شهرت باشد. به این معنا که در مجتمعی که زندگی میکند، اینگونه لباس پوشیدن معروف نیست و شاذ است؛ یعنی اگر چنین لباسی بپوشد، مورد توجه و نظر دیگران واقع میشود و معرض گفتگوی مردم قرار میگیرد. در این فرض اگر لباس شهرت، منجر به هتک حرمت مؤمن شود، حرام خواهد بود
۲- اگر اتباع از مدلهای غربی، سبب محو آثار دینی شود و لو این اتفاق به تدریج حاصل شود. مثلاینکه گروه زیادی از مردم، از مدلهای غربی در زندگی خود و در البسه و اثاث و منزل و ماشین و … تبعیت کنند، به گونهای که از شعائر اسلامی چیزی جز نماز باقی نماند. لذا این تبعیت از مدل، سبب محو تدریجی آداب و شعائر اسلامی میشود و لذا حرام خواهد بود؛ اما اگر مدل، از مدلهای اسلامی باشد به این معنا که در نزد مسلمین، متعارف باشد، چنین مدلی در هیچ صورتی حرام نیست نه به فرض اول و نه به فرض دوم.