اینکه روحانیت به مردم وابسته باشد خوب است. مرحوم مطهری میفرمودند: خاصیت روحانیت شیعه این است که مردمی است. ولی این تیغ دو لب است چراکه وقتی مردمی شد حالت پوپولیستی ممکن است پیدا کند. به این معنا که آنچه مردم یا بانی دوست دارد را باید بگوید تا دعوت شود. بعد میبینیم طلبه سه نوبتکار میکند تا امورات خود را گذران کند، یا لشگری از کارمندان معمم خواهیم داشت که برای اینکه قدرت تبلیغی کمی دارند مجبور هستند کارمند شوند. حوزههای علمیه نه باید نه مثل اهل سنت باشند که دولتی هستند و سفارشی عمل میکنند و نه اینقدر به دور از نظام و دولت باشند که مشکل معیشتی برای طلاب و حوزههای علمیه پیش بیاید.
اختصاصی شبکه اجتهاد: چندی است در فضای مجازی و محافل غیرعلمی، نقدهایی بر حوزه علمیه به جهت کارکرد و یا مسائل مالی مطرح میشود. یکبار سهم حوزههای علمیه و نهادهای وابسته به آن از بودجه عمومی کشور به چالش کشیده میشود و بار دیگر، تلاشهای حوزویان برای رسیدن به فقه نظام و اداره بهتر جامعه اسلامی، کم اهمیت و بدون بازده، قلمداد میگردد. به جهت بررسی این نکته و اینکه آیا این نقدها منشأ خاصی دارد یا اینکه پیش از این بوده است و وظیفه حوزه و روحانیت در مواجه با آن، با حجتالاسلام والمسلمین صمصامالدین قوامی به گفتوگو نشستیم. رئیس مرکز مدیریت اسلامی، از قضا، از طرفداران وجود بودجه حکومتی برای حوزههای علمیه است. او معتقد است وقتی حوزه به عنوان پژوهشگاه نظام قلمداد میشود، طبیعی است که بخشی از بودجه آن نیز توسط نظام اسلامی تأمین شود. گفتگو با امام جمعه پردیسان شهر قم که همراه با صراحت لهجه نیز همراه است، خواندنی شده است. مشروح این گفتگو به قرار زیر است:
اجتهاد: در سالهای اخیر، هرگاه فصل تصویب بودجه فرا میرسد، انتقادهایی نسبت به بودجه حوزههای علمیه و نهادهای وابسته به آن مطرح میگردد. منتقدان معتقدند حوزههای علمیه باید همانند گذشته از بودجههای مردمی تغذیه شوند و ارتباطی با بودجه حکومتی نداشته باشند؛ زیرا در غیر این صورت، نمی توانند استقلال خود را حفظ کنند. نظر حضرتعالی در این رابطه چیست؟
قوامی: حوزه علمیه به نظام دینی و مستقر مشروعیت میدهد. لذا این حوزه متفاوت است با حوزهای که قبل از انقلاب حتی در مقابل نظام شاهنشاهی بوده است. لذا نظام با حوزه یگانه میشود و میتواند بودجهای از طریق ولی امر اختصاص داده شود تا حوزه بر پا باشد و در حقیقت با خیال راحت تولید علم و محتوا برای حکومت کند و فقه حکومتی را بنویسد. دولت جمهوری اسلامی این وظیفه را دارد که به همان مقدار که به دانشگاهها بودجه میدهد، حوزه را نیز ساپورت کند. این به معنای وابستگی و عدم استقلال نیست. چون حوزه نظام است و اگر بخواهد تولیدی در خصوص تمدن نوین اسلامی داشته باشد، نیازمند تولید دانش است و باید پژوهشگاه مخصوص داشته باشد و پژوهشگران نیرومندی داشته باشد. اینکه ما طلاب را در حال حاضر به مردم واگذار کنیم تا به تبلیغ بروند و درآمدی داشته باشند و همیشه توقع داشته باشیم با کمترین شرایط زیست کنند، این با ادبیات حوزه پشتیبانِ نظام سازگار نیست.
اجتهاد: در قبال این انتقادات چه واکنشی باید نشان داد؟
قوامی: باید بهطور شفاف واقعیت را مطرح کرد، دیگر مجامله ای نباید کرد. اینکه روحانیت به مردم وابسته باشد خوب است. مرحوم مطهری میفرمودند: خاصیت روحانیت شیعه این است که مردمی است. ولی این تیغ دو لب است چراکه وقتی مردمی شد حالت پوپولیستی ممکن است پیدا کند. به این معنا که آنچه مردم یا بانی دوست دارد را باید بگوید تا دعوت شود. بعد میبینیم طلبه سه نوبتکار میکند تا امورات خود را گذران کند، یا لشگری از کارمندان معمم خواهیم داشت که برای اینکه قدرت تبلیغی کمی دارند مجبور هستند کارمند شوند. حوزههای علمیه نه باید نه مثل اهل سنت باشند که دولتی هستند و سفارشی عمل میکنند و نه اینقدر به دور از نظام و دولت باشند که مشکل معیشتی برای طلاب و حوزههای علمیه پیش بیاید.
اجتهاد: در رابطه با نقدهایی که به حوزههای علمیه صورت میگیرد، واکنشهای متعددی را در میان حوزویان و نهادهای حوزوی مشاهده میکنیم. بسیاری از افراد و نهادهای حوزوی اما این نقدها را تخریب انگاشته و به همین جهت، بدانها پاسخ نمیدهند. به نظر شما، تفاوت بین نقد و تخریب در چیست؟ آیا میتوان به جهت احتمال مخرب بودن نقدها، آنها را پاسخ نداد؟
قوامی: به حال هر نقدی هم تخریب دارد و هم نکات صحیح و اصلاحی دارد. با مثل جناب ازغدی چون کسی برخورد نکرد و پاسخ نداد او کار خود را ادامه میدهد. نقدها به جهت ضعفهای موجود است که از آن بهرهبرداری میشود. وقتی حوزه خود، اجتماعی حوزوی تشکیل میدهد و بعد میگردد سخنران غیر حوزوی دعوت میکند، مخصوصاً کسی که غیر معمم هم هست، معنایش این است که حوزه علمیه نمیتواند یک سخنگو از بین خود داشته باشد؛ آن موقع زمینه تخریب نیز پیدا میشود. اگر سخنران یک مراسم حوزوی، خودش حوزوی، معمم و برخاسته از متن حوزه باشد نقدهای او تخریب تلقی نمیشود. مثلاً در فیضیه که مرکزی تماماً حوزوی و انقلابی است فردی که حداقل غیر معمم است به سخنرانی میپردازد. خب، خود این زمینهساز خیلی از موارد است. اما به نظر من، باید نشست و مسائل را تحلیل کرد. ما خودمان نقدهایی بر حوزه داریم و مطرح میکنیم ولی وقتی کسی که در حوزه نیست بیاید و این مطالب را مطرح کند، طبیعی است که در مقابلش موضع گرفته میشود.
البته ممکن است وی در نقدهایش، به طور کامل، قصد تخریب نداشته باشند ولی به هر حال، ما باید نکات مثبت را بگیریم و در صدد اصلاح برآییم. صرف موضعگیری دردی را دوا نمیکند. به نظر من، اصلاح این نقدها سبب پیشرفت و اوج حوزهها خواهد گردید.