در محدثان مدرسه حله، قواعد سختگیرانه محدثان در دوره مدرسه قم چندان جدی گرفته نشد و محدثان امامیه گاه از مصادر غیر امامی یا مشکوک (مانند نصیریه) روایاتی را در کتب حدیثی خود وارد کردند. افزون بر این احادیث موجود در مصادر صوفیه نیز توسط برخی علاقهمندان به تصوف مانند سید حیدر آملی و رجب برسی وارد مجموعههای روایی امامیه شد.
به گزارش شبکه اجتهاد، نشست علمی «جریان حدیثی کلامی امامیه و تطور آن تا مدرسه اصفهان» به همت انجمن علمی شیعه شناسی دانشکده شیعه شناسی دانشگاه ادیان و مذاهب در اوایل تیرماه ۱۴۰۰ در فضای مجازی برگزار و دکتر محمدجعفر رضایی، مدرس حوزه و دانشگاه و مدیر گروه تاریخ کلام پژوهشکده کلام اهلبیت(ع) پژوهشگاه قرآن و حدیث به ایراد سخنرانی پرداخت که متن آن پیش رویتان قرار میگیرد؛
منابع رجالی و حدیثی امامیه نشاندهنده دو جریان اصلی در بین اصحاب ائمه(ع) هستند. اگرچه پیش از این برخی از این دو جریان با عنوان جریان عقلگرا و نقلگرا تعبیر میکردند، ولی این دو اصطلاح تا حد زیادی گویای اختلاف اصلی دو گروه نیست. چراکه اولاً همه اصحاب امامان از همان دوران نخست به حجیت عقل باور داشتند و حتی محدثان نیز روایات زیادی در این باره نقل کردهاند و ثانیاً متکلمان امامیه نیز به نقل و بیان احادیث توجه داشته و در همه مباحث کلامی، خود را موظف به رجوع به امام میدانستند. به همین دلیل بهتر است این دو گروه را متکلم- محدثان و محدث- متکلمان بنامیم. تمایز اصلی این دو گروه در این بود که گروه نخست به تبیین و نظریهپردازی عقلانی و برونمتنی معارف دینی توجه داشتند؛ در حالی که گروه دوم در پی فهم دقیق و عقلانی این معارف و عرضه آن به جامعه مؤمنان در قالب همان احادیث منقول از ائمه اطهار(ع) بودند.
در حقیقت جریان محدث-متکلمان صرفاً به نقل روایات بسنده نمیکردند و به فهم عقلانی و گاه دفاع از آنها نیز توجه داشتند و تنها تمایز مهم آنان با متکلمان در این بود که نظامسازی و نظریهپردازی برونمتنی (اعم از قرآن و روایات) متکلمان را نمیپذیرفتند و خود را متعهد به نقل عین عبارات ائمه اطهار(ع) میدانستند. مهمترین این مخالفتها را میتوان در مواجهه این گروه با جریان هشام بن حکم یا هشام بن سالم مشاهده کرد. گفتوگوهای عقلانی این افراد با ائمه اطهار(ع) و توجه آنها به فهم عمیق و عقلانی معارف، نگارش رسالههای کلامی و تنظیم و تبویب دقیق این روایات و گاه ورود به عرصه مناظرات کلامی نشاندهنده گرایش جدی کلامی در بین این گروه است.
این جریان فکری پس از دوران حضور نیز به حیات خود ادامه داد. هرچند در مطالعات تاریخ کلامی اغلب به تطور جریان کلامی پرداخته میشود؛ ولی این جریان فکری نیز از اهمیتی بسیار برخوردار است و تطوراتی نیز در طول تاریخ داشته است. شناخت این جریان و تطورات فکری آن در شکلگیری نگاهی جامع با تاریخ اندیشه امامیه ضرورت دارد.
ادوار تاریخی این جریان فکری را به طور خلاصه میتوان چنین برشمرد:
۱- دوره شکلگیری و بسط (تا ابتدای قرن چهارم، مدرسه کوفه، خراسان و تا نیمههای مدرسه قم): این جریان از دوران حضور شکل گرفت و آرام آرام بسط و گسترش یافت. کاملترین نمونههای این جریان را میتوان در مدرسه قم مشاهده کرد. آثاری مانند تفسیر عیاشی، تفسیر قمی، بصائر الدرجات صفار و محاسن برقی از این جریان هستند.
۲- دوره مواجهه با عقلگرایی اعتزالی (نیمه مدرسه قم تا شکلگیری مدرسه بغداد): به طور خاص میتوان به محدثانی مانند کلینی و صدوق اشاره کرد. هرچند هرکدام از این دو مدل و الگوی خاصی در این مواجهه داشتهاند. برای مثال کلینی از ظرفیتهای درونی متکلمان امامیه و روایات کلامی امامیه برای مواجهه با معتزلیان استفاده کرده است و شیخ صدوق به تعاملات بیشتری با معتزله دست زده است.
۳- دوره افول (از نیمه دوم قرن چهارم تا قرن هفتم): این جریان با قدرت گرفتن جریان متکلمان در مدرسه بغداد و امتداد آن در مدرسه ری وارد دوران افول شد. محدثان این دوره نیز تحت سیطره فکری نظام کلامی بغداد قرار داشتند و به همین دلیل سنت حدیثی امامیه بیشتر به موضوع امامت و فضائلنگاری محدود شد. برای مثال میتوان ابنشهرآشوب، فتال نیشابوری، ابنراوندی، عماد طبری و دیگر محدثان این دوره اشاره کرد.
۴- دوره حیات و ظهور دوباره (قرن هفتم تا مدرسه اصفهان): در مدرسه حله با ظهور برخی از محدثان امامیه آرام آرام جریان حدیثی قوتی دوباره پیدا کرد. سید بن طاووس، فخار بن معد موسوی، ابنمشهدی، خاندان ابننما را میتوان بانیان این جریان دوباره دانست. بیشترین ظهور و بروز این جریان را میتوان در سخنان سید بن طاووس و تقابلات وی با متکلمان و به خصوص سید مرتضی دید. به جز او نیز میتوان به حسن بن سلیمان حلی اشاره کرد. وی با تألیف چندین کتاب حدیثی به تقابل با مکتب متکلمان و بهخصوص شیخ مفید و سید مرتضی پرداخت. این جریان حدیثی در مدرسه جبل عامل نیز نفوذ کرد و میتوان شهید ثانی را علیرغم تحولات فکریاش ادامهدهنده خط فکری سید بن طاووس دانست. بعدها مدرسه اصفهان میراثدار همین جریان فکری شد و بسیاری از محدثان اصفهان تحت تأثیر همین جریان حدیثی کلامی هستند.
نکته قابل توجه در محدثان مدرسه حله آن است که قواعد سختگیرانه محدثان در دوره مدرسه قم چندان جدی گرفته نشد و محدثان امامیه گاه از مصادر غیر امامی یا مشکوک (مانند نصیریه) روایاتی را در کتب حدیثی خود وارد کردند. افزون بر این احادیث موجود در مصادر صوفیه نیز توسط برخی علاقهمندان به تصوف مانند سید حیدر آملی و رجب برسی وارد مجموعههای روایی امامیه شد. ابن ابی جمهور احسایی بسیاری از این روایات را در عوالی الئالی وارد کرد.