رویکردهای حدیثی و نحوه تعامل علما و بزرگان با حدیث سبب شده است که آثار گوناگونی نگاشته شود و موضوعات مختلفی در این زمینه بحث شود. در سده اخیر یعنی از ابتدای باز تاسیس حوزه علمیه قم توسط مرحوم آیتالله حاج شیخ عبدالکریم حائری یزدی جریانهای حدیثی مختلفی صورت گرفته و تاکنون نیز این رویکردها و جریانها ادامه داشته است.
شبکه اجتهاد: جریان پدیدهای اجتماعی متشکل از مجموعهها و مولفههای گوناگون و اصول مختلف معرفتی است که جمعیتی مدیریت شده بر اساس این جریان، تفکر و اصول معرفتی عمل میکنند و مباحث را دنبال میکنند. شناخت این جریانها یعنی رویکردهای حدیثی بزرگان و افرادی که در حوزه علمیه قم تحصیل کردند باعث شناخت نظریههای مختلف این فضا میشود.
وقتی که نظرها و دیدگاههای گوناگون را نسبت به حدیث بدانیم و نسبت به آن شناخت پیدا کنیم هم با چگونگی تعامل علما و بزرگان با حدیث و نظریات شناخت بهتری پیدا میکنیم و هم امکان داوری و قضاوت را برای ما راحتتر و شفافتر میشود؛ یعنی زمانی که جریانهای مختلف را میشناسیم میزان قدرت و نفوذ هر جریان را نسبت به حدیث تشخیص میدهیم و میتوانیم ببینیم که اتخاذ مبانی علمی و اعتقادی در هر جریان به چه میزان بوده است.
با این شناخت میتوانیم داوری دقیقتر و منصفانهتری نسبت به هر جریان داشته باشیم و روند و آیندهنگری آن جریان را تا حد زیادی حدس بزنیم؛ زیرا مولفههای هر جریانی قابل شناخت هستند. برای شخصی که میخواهد وارد مقوله تعامل با حدیث در فضای علمی شود شناخت جریانها باعث میشود که مقایسه و انتخاب بهتری داشته باشد.
رویکرد اول: نحوه تعامل علما با حدیث
به طور کلی به دو صورت میشود در این بحث ورود کرد. در روش اول صرفا نحوه تعامل بزرگان و علما با پدیده حدیث بیان میکنیم.
سه جریان حداکثری، میانهرو و حداقلی وجود دارد. جریان حداکثری تعامل حداکثری با حدیث داشتند، جریان میانهرو نه فضای حداکثری و نه فضای حداقلی داشتند و به صورت میانهرو و اعتدال با حدیث تعامل داشتند. البته خرده جریانهایی نیز وجود دارند که هر کدام پتانسیل و ظرفیت این را دارند که تبدیل به یک جریان شوند.
رویکرد دوم؛ بررسی جریانهایی که به ابعاد حدیث پرداختند
رویکرد دوم رویکردی است که در آن نسبت به جریانهایی که در صد سال اخیر در رابطه با ابعاد مختلف حدیث فعال بودند و نظریاتی را مطرح کردند پرداخته میشود.
جریان حجیت حدیث
در جریانهای مربوط به حجت حدیث افراد مختلفی را داریم در این فضا که نسبت به حجیت حدیث همان سه رویکرد حداکثری، میانهرو و حداقلی داشتند. جریان حداکثری بیان میکند که اصل بر پذیرش حدیث هست مگر اینکه خلافش ثابت بشود. در جریان حداقلی اصل بر رد حدیث هست مگر که خلافش ثابت شود. جریان میانهرو با مبنا و معیاری که ترسیم کردند احادیث را بررسی میکنند اگر حدیث آن مبانی و معیارها را داشته باشد میپذیرند و اگر نداشته باشد آن حدیث را کنار میگذارند.
در جریان میانهرو شخصیتهای متعددی مانند آیتالله بروجردی، امام خمینی، آیتالله سید شهابالدین مرعشی نجفی، علامه طباطبایی و آیتالله معرفت در فضای حجیت حدیث رویکرد میانهرو داشتند. مرحوم آیتالله بروجردی با نگارش کتاب جامعه احادیث شیعه یک تحول جدیدی را در فضای حدیثی حوزه علمیه قم ایجاد کردند اگر چه متأسفانه عمر ایشان کفاف نداد و این پروژه توسط خود ایشان به اتمام نرسید.
جریان حداکثری جریان حدیث گرا یا اخبار گرا هستند. رویکرد اینها نسبت به حدیث یک نگاه حداکثری است؛ یعنی اصل را بر پذیرش حدیث گرفتند که در این گروه نیز رویکردهای افراط گرایانه، اعتدالی و تفریطی وجود دارد.
جریان سوم قرآنیون هستند که رویکرد حداقلی نسبت به حجت حدیث دارند که شروع این جریان با فضای اهل سنت بوده و بعد این تفکر ادامه پیدا کرده و در فضای شیعه هم نمایندگانی دارد. در اهل سنت اصل حجیت حدیث را منکر میشدند و بیان میکردند که اساساً حدیث هیچ گونه حجیتی ندارد. اما نمایندگانی این تفکر را در شیعه دنبال میکنند اصل و حجیت را برای حدیث قائل هستند و به صورت مطلق حدیث را کنار نمیگذارند؛ اما به خاطر اتفاقاتی از جمله تحریف، جعل، وضع و… که در طول ۱۴۰۰ سال برای حدیث رخ داده است نسبت به حدیث یک نگاه حداقلی دارند. آنها بیان میکنند با توجه به اتفاقات تلخ زیادی مانند جعل و تحریف که در رابطه با حدیث رخ داده است ما عملا حدیثی نداریم که بخواهیم به آن استناد کنیم؛ اما بعضی از این افراد قائل هستند که ما احادیثی را داریم که بتوانیم استناد کنیم؛ اما شرایط و ضوابط دارد.
پیروان جریان قرآنیون در حوزه علمیه قم قبل انقلاب آقای حکی زاده و آقای برقعی بودند. مرحله تعدیل شده این جریان، جریان قرآن محوری هستند به این معنا که محوریت با قرآن است و سنت و حدیث مداریت دارد و دور قرآن میچرخد. این جریان قائل هستند که اصل با قرآن است و حدیث پیرامون قرآن مباحث را دنبال میکند. این جریان قائل به وجوب موافقت قطعی حدیث با قرآن هستند و احادیثی که موافقت قطعی با محتوای قرآنی نداشته باشد را کنار میگذارند. مرحوم صادقی تهرانی، سید مصطفی حسینی طباطبایی، سید کمال حیدری از نمایندگان این جریان هستند.
جریان علوم پیرامون حدیث؛ تاریخ حدیث
این جریان به نوعی خرده جریان محسوب میشود. در رابطه با بعضی از علوم پیرامونی حدیث تفکرات، کتابها و آثاری را داریم؛ اما هنوز تبدیل به جریان نشدند به همین خاطر از عنوان خرده جریان استفاده میشود.
علم تاریخ حدیث در فضای علم حدیث بسیار مهم و راه گشا است. جریانهای مربوط به تاریخ حدیث در حوزه علمیه قم بیشتر ناظر به افراد خاصی و آثار تولید شده آنان است. سید محمد کاظم طباطبایی، استاد مهدوی راد، سید محمدرضا جلالی حسینی و مهدی غلامعلی از جمله افرادی هستند که در فضای تاریخ حدیث آثار ارزشمندی را تولید کردند.
جریان علوم پیرامونی حدیث؛ وضع و علل حدیث
حجتالاسلام عبدالهادی مسعودی کتاب وضع و نقد حدیث، حجتالاسلام محمد حسن ربانی کتاب آسیب شناسی روایات، التصحیف فی متن الحدیث از حجتالاسلام حیدرمسجدی ازجمله آثاری است که توسط پرورش یافتگان حوزه علمیه قم دراین زمینه تولید شده است.
فقه و نقد الحدیث
آقایان ربانی، مسعودی، طباطبایی، احسانی فر و دکتر پسندیده از جمله افرادی هستند که در زمینه فقه الحدیث و نقد الحدیث آثاری را تولید کردند.
جریان نقد حدیث اهل سنت
بعضی از علمای حوزه علمیه قم آثار گوناگونی را در رابطه با نقد حدیث اهل سنت تولید کردند. علامه عسکری آثار متفاوت و مختلفی را در این مزنیه تولید کردند و ادامه تفکر وی را در آثار سید سامی البدری دیده میشود.
فضای نقد حدیث اهل سنت در حوزه علمیه قم پررنگ نبوده است و میتوان گفت که مرحوم علامه عسکری یک تنه کار را پیش بردند. جریان نقد حدیث شیعه در حوزه علمیه قم پررنگ تر بوده است زیرا حوزه علمیه قم حوزه علیمه شیعه است، دغدغه اصلی این بوده که حدیث شیعه مورد نقد و بررسی قرار بگیرد. علامه شعرانی در این زمینه آثاری را تولید کردند و به نقد حدیث پرداختند. حجتالاسلام نعمت الله صالحی نجف آبادی از شاگردان آیتالله بروجردی نیز از نمایندگان این جریان هستند.
جریان دارالحدیث
مؤسسه علمی فرهنگی دارالحدیث که توسط مرحوم آیتالله ریشهری تاسیس شد شاگردانی را پرورش داده است که آثار متفاوت، متعدد و اثر گذار تولید کردند و رد پای موسسه علمی فرهنگی دارال حدیث در این فضا قابل توجه است.
جریانهای تصحیح، تحقیق و احیا حدیث
علی اکبر غفاری، تصحیح کننده کتب اربعه، یکی از شاخصترین چهرهها در تصحیح متون حدیثی شیعه است که در حوزه علمیه تهران زیست کرد؛ اما در یک برههای برای درس تفسیر مرحوم اشراقی عازم قم میشود به همین خاطر در این مبحث از وی یاد میکنیم.
ربانی شیرازی تصحیح وسائلالشیعه و بحار الانوار و مرحوم علامه شعرانی تصحیح شرحهای کافی مثل شرح ملاصالح مازندرانی، شرح الوافی فیض کاشانی، کتاب وسائل شیعه، ارشادالقللوب دیلمی را داشته است.
علامه طباطبایی آثاری از جمله حاشیهای بر کتاب بحار النوار تولید کرد همچنین اگرچه اغلب فقط تفسیر المیزان که یک تفسیر قرآن به قرآن است را از علامه طباطبایی میشناسیم اما وی قبل از تفسیر المیزان تفسیری روایی با نام تفسیر البیان فی الموافقه بین الحدیثه و القرآن را نگارش کرد.
مرحوم آیتالله مصباح یزدی، آیتالله العظمی بروجردی، عبدالعزیز طباطبایی یزدی، مرحوم آیتالله مرعشی نجفی و مرحوم آیتالله محمد باقر محمودی از دیگر افرادی هستند که در این زمینه آثاری را تولید کردند.
جریان اعتبارسنجی حدیث
جریان اعتبار سنجی حدیث یک جریان مبنایی، بسیار مهم و اثرگذار در فضای تعاملی ما با حدیث است. بحث اتخاذ مبنا در اعتبارسنجی حدیث شیعه یک بحث بسیار مهم و کاربردی است به این معنا که اگر رویکرد سند محوری را داشته باشیم خروجی متفاوتی با رویکرد قرینه محوری، تحلیل فهرستی، راوی محوری و… دارد.
دسته اول: راوی محور قرینه گرا: صاحب نظران این جریان در حوزه علمیه قم به چهار دسته تقسیم میشوند. دسته اول جریان راوی محور قرینه گرا هستند. مرحوم آیتالله بروجردی این ایده را مطرح کرد که باید احادیث را بر اساس راویان اعتبارسنجی کنیم و اعتبارسنجی هر حدیثی مبتنی بر راویانی است که در سلسله اسناد آن آمده است اما به صورت قرینه گرا است.
قرینه گرا یعنی صرفا نسبت به توصیف و تضعیف آن راوی در کتب رجالی اکتفا نمی کنیم و نسبت به طبقه راویان مذهب راویان قوم راوی و… نیز مطالعه میشود و در نهایت نسبت به اعتبارسنجی هر حدیث و راویانی که در سلسله آن حدیث آمده است تصمیم گیری میشود. مرحوم آیتالله بروجردی در کتاب جامعه احادیث شیعه نیز همین رویکرد را داشته است.
دسته دوم؛ روای محور نص گرا: رویکرد دوم در بحث اعتبارسنجی حدیث شیعه رویکرد راوی محور نص گرا هست که مرحوم آیتالله خویی از جمله شخصیتهای این رویکرد است اما در حوزه علمیه قم زیست نداشته است اما شاگردان وی در حوزه علمیه قم از جمله مرحوم آیتالله میرزا جواد تبریزی مباحثی را در این زمینه بیان کردند.
دسته سوم؛ تحلیل فهرستی: این جریان یک مبنای جدید است. آیتالله سید احمد مددی از جمله اشخاصی است که بر این روش تاکید دارند. در این جریان قائل هستند که افرادی مثل مرحوم نجاشی و ابن ولید از روش تحلیل فهرستی برای اعتبارسنجی حدیث است استفاده میکردند.
دسته چهارم؛ قرینه محوری: در این رویکرد راویمحور نیست و بحثهای فهرستی محوریت ندارد و قرینه محوری صرف است. به این معنا که دنبال قرائن هستیم و از هر گونه قرینهای که به اعتبارسنجی حدیث کمک کند استفاده میکنیم.
مراکز حدیثی
یکی از مراکز فعال و اثرگذار در فضای حدیثی شیعه خصوصا در حوزه علمیه قم مؤسسه علمی فرهنگی دارالحدیث است که توسط آیتالله ریشهری به صورت رسمی سال هفتاد و چهار تاسیس شد و شاگردانی را پرورش داد.
مؤسسه آل البیت احیا تراث که توسط حجتالاسلام والمسلمین سید جواد شهرستانی، سیدعلی خراسانی و شیخ محمد نجف تاسیس شد، مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی نور که با اضافه کردن ابزارهای تکنولوژی و نرم افزارها به تسهیل و دسترسی آسان تر به حدیث توسط پژوهشگران و طلاب کمک کرده است، دفتر تبلیغات اسلامی و پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی پژوهشکدههای مختلفی را در رابطه با حدیث شیعه تاسیس کرده است، کتابخانه آیتالله مرعشی نجفی، فرهنگستان علوم اسلامی قم، مجمع احیای فرهنگ اسلامی که توسط حجتالاسلام علی آل کوثر و محمد کاظم محمودی تاسیس شد و مرکز تخصصی معارف اهل بیت (ع) از جمله مراکزی هستند که در زمینه حدیث فعال بودند.
(ارائه شده در نشست «رویکردهای جریانشناختی حدیثی در صد سال اخیر حوزه علمیه قم» از سلسله نشستهای یکصدمین سال بازتأسیس حوزه علمیه قم)