آیاتی وجود دارد که درباره حضرت امام حسیننازل شده است. همچنین آیاتی هست که بر اساس نقل مورخان و محدثان، سر مبارک امام حسینآن آیات را بعد از شهادت و بر بالای نیزه تلاوت می نمود. برخی از آیات سوره کهف از این آیات است.
در روایتی از زیدبن ارقم آمده است: سر مبارک حضرت امام حسینرا در حال خواندن قرآن دیدم “اَم حَسِبتَ اَنَّ اَصحـَبَ الکَهفِ والرَّقیمِ کانوا مِن ءایـَتِنا عَجَبـا; [۱] آیا گمان کردی اصحاب کهف و رقیم از آیات عجیب ما بودند.” موی بر تنم راست شد و گفتم. این ماجرا عجیبتر از جریان اصحاب کهف است.[۲]
آیات یاد شده درباره داستان اصحاب کهف است. از پیامهای مهم این داستان آن است که ماندن مردم در دنیا و اشتغالشان به جمعآوری ثروت و به دست آوردن مقام و ریاست با هر ظلم و جنایتی به خواب اصحاب کهف میماند که بعد از سیصدونه سال گمان میکردند فقط یک یا نصف روز خوابیدهاند. خداوند آنها را به زودی از این خواب سرمستانه دنیوی بیدار میکند و از نحوه و مدت توقفشان سؤال میکند که آنها هم همین پاسخ را خواهند داد; “کأنّهم یوم یرون ما یوعدون لم یلبثوَّا إلاّ ساعه مِّن نّهار; [۳] آن روز که آن وعدهای را که به آنها داده شد بنگرند، پندارند که جز به قدر ساعتی از روز در گور درنگ نکردهاند.[۴]
امویان نیز پس از کشتن حضرت امام حسینسرمست از پیروزی بودند و گمان میکردند که بعد از این به راحتی بر اریکه قدرت خواهند ماند اما حضرت با تلاوت این آیات و آیات دیگر مانند: “فسیکفیکهم اللّه و هو السّمیع العلیم;[۵] و به زودی خداوند دفع شر آنها را از شما میکند و او شنونده و داناست.” و “سیعلم الّذین ظلموا أیّ منقلب ینقلبون; [۶] و به زودی آنان که ستم کردند میدانند که بازگشتشان به کجاست.”، فهماندند که این توقف بسیار کوتاه است و به زودی خداوند شر آنها را دفع و به حساب آنها رسیدگی خواهد کرد.
یک پرسش دیگر:اینکه گفته می شود در شب عاشورا و در یکی از چادرها که حمام مانند بوده است اصحاب و یاران امام حسین در آن غسل شهادت انجام دادند و چون غسل می بایست با آب انجام شودبا این مطلب که فردای آن روز عطش تمام یاران امام را فرا گرفته بود متضاد به نظر می رسدلطفا توضیح دهید.
در این که امام حسین(ع) و یارانش در کربلا از روز هفتم ماه محرم تا بعد از ظهر عاشورا، با مشکل آب مواجه شدند تردیدی نیست و منابع و مآخذ تاریخی و روایی به روشنی اثبات می کند که نیروهای عمربن سعد مأموریت یافتند که حسین بن علی و یارانش رادر مضیقه قرار بدهند و مانع آوردن آب به خیمه ها بشوند و نیروهایی را در اطراف فرات مستقر کردند تا اصحاب امام حسین(ع) نتوانند از فرات آب بردارند. در غیر روز عاشورا امام و یارانش به سختی آب تهیه می کردند ولی روز عاشورا مشکل آب بسیار جدی شد و حتی امام حسین(ع) وقتی که خود را به آب رسانید و خواست آب بخورد ، در همان لحظه حصین بن تمیم به سوی آن حضرت تیر پرتاب کرد و در نتیجه نتوانست آب بخوردو امام حسین و یارانش روز عاشورا همه با لب تشنه به شهادت رسیدند و اگر روایت و یا تاریخی بر خلاف این باشد ، نمی توان آن را در برابر این همه روایات که می گویند امام حسین و یارانش همه با لب تشنه شهیدند، پذیرفت. بلکه همه روایات می گوید: امام حسین ویارانش با لب تشنه به شهادت رسیدند و این منافات ندارد با این مطلب که امام حسین و یارانش در آن روز ها و حتی شب عاشورا آب تهیه کرده باشند.
البته در این هم تردیدی نیست که امام و یاران و خاندانش در آن روزها آب تهیه می کردند. و چنین نبود که در آن سه روز کسی آب نخورده باشد و اگر در آن سه روز و در آن هوای گرم کسی سه روز آب ننوشد می میرد و نمی تواند دوام بیاورد ولی با این حال روز عاشورا امام حسین و یارانش نتوانستند آب بنوشند و همه تشنه به شهادت رسیدند.
برای مثال به برخی از مآخذ و منابع روایی و تاریخی اشاره می کنیم:
امام سجاد علیه السلام فرمود: «و قد منع ابی من الماء الذی کان مطلقا للسباع و الوحوش».[۷]
پدرم را از آبی که برای درنده ها و حیوانات آزاد بود، منع کردند.
- عبیدالله بن زیاد به عمر بن سعد نوشت: ای عمر بن سعد ! بین امام حسین و آب حایل شو، کار را بر او سخت بگیر و نگذار حتی یک قطره آب بنوشد. وقتی که این نامه رسید ، عمرو بن سعد ، عمر بن حجاج را با پانصدنفر سواره مأمور کرد تا مانع برداشتن آب از فرات شوند و از هفتم ماه محرم امام حسین (علیه السّلام) و یارانش دیگر نتوانستند به راحتی آب به دست بیاورند.[۸]
- امام جعفر صادق(ع) فرمود: امام سجاد چهل سال برای پدرش امام حسین(ع) گریه کرد و هروقت برای او آب می آوردند می گریست و می فرمود: پدرم را تشنه به شهادت رساندند.[۹]
- وقتی که حضرت ابوالفضل به میدان می رفت امام حسین فرمود: برای این بچه ها کمی آب بیاور. [۱۰] این می رساند که روز عاشورا حتی در خیمه ها برای بچه ها هم آب نبوده است.
- علی اکبر پس از کمی جنگ به خیمه ها آمد و گفت: عطش مرا از پای درآورده است.[۱۱]
- روز عاشورا امام حسین و ابوالفضل (علیهما السّلام) با هم برای آوردن آب به سوی فرات رفتند ولی نیروهای عمر بن سعد مانع شدند و آنان نتوانستد آب بیاورند .[۱۲]
- امام حسین(ع) تلاش می کرد آب به خیمه ها بیاورد ولی شمر گفت: نمی گذارم آب برداری مگر اینکه کشته شوی .[۱۳] این می فهماند که اما م روز عاشورا، تلاش می کرد به خیمه ها آب بیاورد و در خیمه ها مشکل آب وجود داشته است.
- در روایتی آمده است که امام حسین (ع) خود را به آب رسانید ولی وقتی خواست بخورد ، حصین بن تمیم با تیر آن حضرت را مورد هدف قرار داد و نتوانست آب بخورد.[۱۴] این می رساند که دشمن مراقب بود که آن حضرت آب نخورد تا زودتر از پای درآید.
- یکی از نیروهای عمر بن سعد گفت : ای حسین بن علی! آیا آب فرات را می بینی به خدا سوگند نمی گذاریم یک قطره از آن بنوشی تا بمیری. امام حسین دست به آسمان بلندکرد و گفت: خدایا! او را با تشنگی بکش. دعای امام در حق او قبول شد و او تشنه شد ، از اسبش افتاد ومرد. [۱۵]
- یزید بن حصین از یاران امام حسین به نیروهای عمر بن سعد گفت: ای مردم! این آب فرات است ، سگها و خنزیرها از آن می خورند و شما نمی گذارید فرزند پیامبر از آن استفاده کند، آیا این انسانیت است؟ گفتند: سوگند به خدا حسین باید تشنه بمیرد.[۱۶]
- عبدالله بن حصین ازدی با صدای بلندگفت:ای حسین بن علی! آیا آب فرات را می بینی که همچون آسمان آبی صاف است ، به خدا سوگند یک قطره از آن نخواهید نوشید تا از تشنگی بمیرید. [۱۷]
- حر بن یزید به نیروهای عمربن سعد گفت: «…و شما امام حسین ، اصحاب ، زنان و کودکان او را از آب فرات منع کردید در حالی که از آن آب یهودیان ، مسیحیان ، زرتشتیان می خورند و خوکها و سگ های عراق در آن فرو می روند. ای مردم! بدانید که تشنگی آنها را از پا درآورده است..» .[۱۸]
- حر بن یزید به نیروهای عمربن سعد گفت: «…و شما امام حسین ، اصحاب ، زنان و کودکان او را از آب فرات منع کردید در حالی که از آن آب یهودیان ، مسیحیان ، زرتشتیان می خورند و خوکها و سگ های عراق در آن فرو می روند. ای مردم! بدانید که تشنگی آنها را از پا درآورده است..».[۱۹]
نتیجه آن که دشمن به طور جدی مانع آوردن آب بود و آنان چون امام را در محاصره داشتند ، می توانستند آن حضرت را از آب محروم کنند وچنین هم کردند .توجه به این نکته داشته باشیم که قصد دشمن این بود امام ویارانش را بکشد و اثری هم از این جنایت در تاریخ نماند.قلمها در دست آنها بود و هر جور می خواستند می کردند . حقایق را وارونه نشان می دادند و تلاش می کردند حادثه کربلا یک حادثه ساده قلمداد کنند بسیاری از ستم هایی را که در کربلا بر اهلبیت امام حسین(ع) رفت ننوشتند و نگفتند. جنایات بنی امیه در کربلا بیش از این هایی است که الان در دسترس داریم.
آیت الله مطهری در حماسه حسینی آورده است که مسئله تشنگی امام حسین(ع) از مسلمات است و یک مسأله یقینی و قطعی است [۲۰] و با تهیه آب در شب عاشورا و غسل کردن و وضو گرفتن، این مشکل بر طرف نشد و آنان در روز عاشورا تشنه به شهادت رسیدند.[۲۱]
پینوشت:
[۱] کهف،۹٫
[۲] .( الارشاد، شیخ مفید; ج ۲، ص ۱۱۶، کنگره شیخ مفید.)
[۳] احقاف، ۳۵٫
[۴] المیزان، علامه طباطبایی، ج ۱۳، ص ۲۴۵، جامعه مدرسین.
[۵] (بقره، ۱۳۷)
[۶] شعرا، ۲۲۷
[۷] بحارالانوار، ج ۴۶، ص ۱۰۹ س۲٫
[۸] منتهی الامال ، ج ۱، ص ۶۲۵، چاپ هجرت و تاریخ طبری هشت جلدی ج ۴، ص ۳۱۱٫
[۹] بحارالانوار ، ج ۴۵ ، ص ۱۴۹، س ۸٫
[۱۰] همان، ص ۴۱ ، س ۱۳٫
[۱۱] همان، ص ۴۳٫
[۱۲] همان، ص ۵۰، س ۱٫
[۱۳] همان، ص ۵۱، س ۱۸٫
[۱۴] تاریخ طبری ، هشت جلدی، چاپ بیروت ، ج ۴، ص ۳۴۳ س ۱۲٫
[۱۵] بحار ، ج ۴۴، ص ۳۱۷، س ۹٫
[۱۶] بحار ج ۴۴، ص ۳۱۸٫
[۱۷] بحار، ج ۴۴، ص ۳۸۹٫
[۱۸] تاریخ طبری، ج ۴، ص ۳۲۵٫
[۱۹] تاریخ طبری، ج ۴، ص ۳۲۵٫
[۲۰] حماسه حسینی ج ۲، ص ۲۱۷٫
[۲۱] درباره این مسئله می توانید به مآخذ زیر مراجعه کنید:
بحارالانوار ۲٫ منتهی الامال ۳٫ تاریخ طبری ج ۴، ۴٫ احقاق الحق ج ۱۱، ۵٫ قصه کربلا نوشته علی نظری منفرد ۶٫ تأملی در نهضت عاشورا نوشته رسول جعفریان ۷٫ اعیان اشیعه ۸٫ المجالس السنیه.