قالب وردپرس افزونه وردپرس
خانه / احکام عزاداری / روایاتی در خصوص گریه بر امام حسین(ع) و بیان فلسفه گریه بر امام حسین(ع) رسیده است؟

روایاتی در خصوص گریه بر امام حسین(ع) و بیان فلسفه گریه بر امام حسین(ع) رسیده است؟

برخی از روایات در خصوص گریه بر امام حسین(ع) عبارت است از:

  1. امام معصوم(ع) فرمود: «هر چشمی در روز قیامت به جهت سختی‏ها، گریان است؛ مگر چشمی که بر امام حسین(ع) گریسته باشد، این چشم خندان و بشاش است».[۱]
  2. امام رضا(ع) می‏فرماید: «گریه بر امام حسین(ع) گناهان بزرگ را محو می‏کند».[۲]
  3. امام صادق(ع) می‏فرماید: «کسی که به یاد امام حسین(ع) به مقدار بال مگسی، اشک از چشمانش جاری شود؛ ثوابش بر خداوند است و خداوند به کمتر از بهشت برای او راضی نمی‏شود».[۳]
  4. از امام معصوم(ع) نقل شده است: «هر که بگرید یا بگریاند یا حالت اندوه و گریه داشته باشد، بر مصیبت امام حسین(ع)، بهشت برای او واجب می‏شود».[۴]
  5. امام رضا(ع) می‏فرماید: «… پسر شبیب! اگر می‏خواهی برای چیزی گریه کنی، پس برای حسین بن علی(ع) گریه کن که او را ذبح کردند؛ چنان که گوسفند را ذبح می‏کنند … پسر شبیب! اگر برای حسین چنان گریه کنی که اشک‏هایت بر گونه‏هایت جاری شود، خداوند همه گناهان کوچک و بزرگ تو را می‏آمرزد، اندک باشد یا بسیار …».[۵]

در مورد حکمت گریه بر امام حسین(ع) مطالبی بیان شده که به نظر می‏رسد به تنهایی صحیح نباشد؛ از جمله:

الف. گریه ذاتاً خوب و سبب پالایش روح است؛ که این پالایش روحی در مجالس عزاداری امام حسین(ع) بیشترین ثمربخشی را دارد.

  ب. گریه بر امام حسین(ع) به عنوان تشکّر و سپاس از او است؛ ولی این مطلب صحیح نیست؛ زیرا اگر ما موظف به تشکر از امام حسین(ع) بودیم، آیا راه دیگری برای تشکر وجود نداشت که با آه و اندوه و حزن این سپاس را عینی سازیم و اصلاً آیا آن حضرت نیازمند به تشکّر است؟!

ج. امام حسین(ع) از گریه ما بهره ‏مند می‏گ ردد؛ از آنجا که با گریه به رشد معنوی می‏رسیم و واسطه این فیض یاد امام حسین(ع) است در نتیجه به مقامات آن حضرت نیز اضافه می‏ شود.

د. برخورداری از ثواب و شفاعت؛

این فوائد هر چند براساس بعضی تحلیل‏ها و روایات در حد خود صحیح است؛ ولی آیا نمی‏توان حکمت مهم‏تر، با ارزش‏تر و فراتر از اینها را، در ورای گریه در نظر گرفت تا مجبور نشویم حکمت گریه بر امام حسین(ع) را در یک شفاعت و ثواب و یا تشکر، منحصر و محدود سازیم؟!

با توجه به آنچه که در حقیقت گریه رشد روحانی و تقوا و نیز فلسفه عزاداری امام حسین(ع) مطرح است؛ می‏‌توان گفت حکمت گریه بر اباعبدالله(ع) دو امر مهم و اساسی است که هر یک به نوبه خود اثر وضعی خاصی بر جای می‏‌گذارند:

یکم. بُعد اخلاقی؛ چنان که روشن است، گریه ارزشی در فرهنگ شیعی اولاً، گریه‏ای است که موجب تعالی و رشد روح است و ثانیاً سرچشمه آن معرفت است. گریه بر امام حسین(ع)، یا به جهت یاد کردن غم و اندوه از دست دادن عاشق حقیقی خداوند متعال است که تجلی‏گاه اوصاف الهی بود و مؤمنان، بوی گل را از گلاب او استشمام می‏‌کردند.

چون که گل رفت و گلستان شد خراب           ‏   بوی گل را از که بوییم، از گلاب‏

و یا به دلیل عقب‏‌ماندگی روحی و نداشته‏‌های خود، در مقابل مناقب و فضایل آن بزرگوار و یاران باوفایش است. در واقع گریه بر این است که حبیب‌‏بن مظاهر که بود و چه داشت و من کیم و چه در کف دارم؟ اشک ریختن بر علی‏‌اکبر، ناله بر خود است که آن جوان رشید چه فضایلی را دارا بود و من تا چه اندازه آن خصلت‏‌ها را دارم؟ و …

اگر گریه ما از این منشأ دور است، باید بکوشیم اشک و آه خود را به این سمت سوق دهیم تا بر اثر آن، روحمان تعالی یابد. در حقیقت این گریه، نشان دادن دردی است که انسان را به حرکت و جوشش وا می‏‌دارد تا خود را به آن درجه از کمالات برساند و این چنین اشکی انسان‏‌ساز است.

دوم. بعد اجتماعی؛ اگر گریه بر اباعبدالله(ع)، از سر معرفت باشد و منشأ آن نیز بعد اخلاقی این حرکت باشد؛ قطعاً این حزن و اندوه، پس از آن که موجب تحوّل درونی انسان گردید، زمینه را برای تحولات اجتماعی فراهم می‏‌سازد. وقتی گریه بر امام حسین(ع)، گریه‏‌ای در جهت تعالی روح شد و موجب گردید که آدمی در فضایل اخلاقی و فردی خود، تأمل و تجدیدنظر کند؛ قطعاً این تحوّل درونی، زمینه را برای ساختن اجتماعی در راستای اهداف متعالی اسلام فراهم خواهد ساخت.

زمانی که انسان متوجّه شد حضرت ابا عبدالله(ع) برای چه، چرا و چگونه دست به قیام زد و آن اثر جاودانه را با قلم خون، بر صفحه تاریخ نگاشت و با این معرفت بر اثر گریه درونش متحول گردید؛ این تغییر بر عرصه جامعه نیز کشیده می‏‌شود و او می‌کوشد تا جلوی فساد وانحراف دین را گرفته و آزادی، جوان‌مردی و دینداری را نه تنها در روح خود، بلکه در جامعه نیز حکم‌‏فرما سازد.

به بیان دیگر، در واقع گریه بر اباعبدالله(ع)، با یک واسطه زمینه را برای حفظ آرمان‏‌های آن حضرت و پیاده کردن آن فراهم می‏‌سازد و به همین دلیل می‌‏توان گفت: یکی از حکمت‏‌های گریه بر امام حسین(ع)، ساختن جامعه براساس الگوی ارائه شده از سوی او است و شاید مراد از این که گفته می‏‌شود: «انَّ الاسلام بدؤه محمدی و بقاؤه حسینی» همین باشد که بقای مکتب اسلام – خصوصاً تشیع – وام‌‏دار گریه بر امام حسین(ع) است.

 

پی‌نوشت:

[۱] الخصائص الحسینیه، ص ۱۴۰٫

[۲] مسند امام رضا(ع)، ج ۲، ص ۲۷ .

[۳] بحارالانوار، ج ۴۴، ص ۲۹۱٫

[۴] الخصائص الحسینیه، ص ۱۴۲٫

[۵] بحارالانوار، ج ۴۴، ص ۲۸۵٫

Real Time Web Analytics
Clicky