نوع ارتباط قابل قبول و مناسب با حکومت و فرهنگ از جمله هنر چیست؟ رویکردهایی وجود دارد. یکی از مشهورترین آنها این است که حکومت باید «تصدیگری» کند و در این حالت فعالیتهای حکومت به نوعی ماهیّت «سفارشی» پیدا میکند. این امر تا جائی پیش میرود که دولت؛ نوع هنر، قالب، محصول، انتخاب هنرمند و غیره را با کنترل، سفارش و اقدام خود شکل میدهد. دومین رویکرد؛ پویایی هنر در آزادی است با این استدلال که هنرمند جهت بروز خلاقیّتهایش، باید آزاد باشد. نتیجه این نگاه؛ رها کردن جامعه هنری به حال خود است. رویکرد سوم؛ هدایت، حمایت و نظارت است. حکومت به عنوان حق مردم، مسئولیت دارد، پس در حوزه هنر هم باید حکومت پاسخگو باشد و ای رویکرد صحیح و مختار به نظر ماست.
به گزارش شبکه اجتهاد، در ادامه سلسله جلسات تخصصی گروه فقه هنر موسسه فتوح اندیشه؛ نشست علمی «آسیبشناسی هنر از منظر حکومت دینی» با حضور حجت الاسلام و المسلمین علیرضا پیروزمند و دکتر مهدی امینی به عنوان دبیرعلمی به صورت «حضوری ـ وبیناری» برگزار شد.
امینی دبیرعلمی گروه فقه هنر با اشاره به پرسش پیشینی «نسبت هنر و حکومت» و لزوم پاسخگویی بدان، خاطرنشان کرد: در بسیاری از حکومتها و جوامع، هنر یک راهکار بوده نه یک مسئله؛ با توجه به تحقیقات گذشته گروه ما به نظر میرسد که حکومت اسلامی، هنوز نسبت خود را به روشنی با هنر مشخص نکرده است. این نوع نگاه، معلول عدم شکلگیری «فهم حاکمیتی از هنر» است و یا حتی اگر تا حدودی وجودِ چنین فهمی را بپذیریم؛ اما باز این ادعا وجود دارد که ظهورِ و بروزِ جریانساز چنین فهمی در میان دستگاههای اصلی، فرعی و تبعی وجود ندارد. یکی از مهمترین دلایل آن این است که تمرکز حکومت صرفاً متوجه کنترل خروجیهای هنر و بازیگران میدانی آن بوده و حضور فعّال و مستقیم در شکلگیری یک تصور صحیح و قابل دفاع از «هنر» و مبانی معرفتی آن نداشته است. همین امر ـ یعنی عدم تولید یک نظام معنایی و مفهومی از هنر منطبق با زیستبوم و اندیشه دینی ـ علّتِ بروز نارساییهایی در جعل قوانین و تصویب مقررات شده است که حاکی از عدم اشراف به ابعاد هنر در سطح کلان آن است. با این توصیف بسیار مشتاقیم که علاوه بر آسیبهای ناظر بر هنر از منظر حکومت دینی، نظر جنابعالی را در این خصوص نیز بدانیم که مقوله «هنر» برای حکومت اسلامی، آیا چالش است یا خیر؟ البته ناگفته نماند که منطقاً پاسخ سلبی یا ایجابی در پرسش یادشده، جهتگیری آسیبشناسی و حتی هویت آن را تغییر خواهد داد.
«ماهیّت هنر» به طور عام و به طور خاص «هنردینی»
در ادامه قائم مقام فرهنگستان علوم، با ترسیم پنج محور مشخص در تبیین ابعاد موضوع نشست در اولین گام به توضیح «ماهیّت هنر» به طور عام و به طور خاص «هنردینی» نمود: هنر با توجه به نظر استاد فیلسوف سید منیرالدین، کیفِ ظهور و بروز اختیار است. اگر این تعریف را پذیرفتیم هنر وسعت بسیار وسیع و عرضِ عریضی پیدا میکند و هر آنچه که سبب نافذ کردن اختیار انسان است در ذیل مقوله «هنر» میگنجد. اما تعریف دیگری که بسیار بلیغ و راهگشا است و از رهبر معظم انقلاب وام میگیرم این است که هنر؛ زبان گویای تفکر و احساس است. البته نه زبان یک فرد؛ بلکه زبان یک ملّت مراد است. به این اعتبار یکی از مهمترین ملاکهای ارزیابیِ تراز یک ملّت، هنر آن است. اگر قید «دین» را به این تعریف ضمیمه کنیم در واقع این زبان را در خدمت دین قرار دادهایم که خواهیم گفت؛ هنر مجسمکننده و جاودانکننده آرمانهای اسلامی و سایر ادیان توحیدی است.
«ارکان پویایی هنر»
این استاد حوزه و دانشگاه در قطعه دوم از سخنان خود به «ارکان پویایی هنر» پرداخت و اظهار داشت: «ارکان پویایی در عرصه هنر را میتوان در سه قلمرو «تولید، توزیع و مصرف» بررسی نمود. وی در رکن تولید تشریح کرد: هنرمند به پشتوانه دانش، ابزار و مدیریت است که تولید میکند. درست است که هنر با مهارت، ذوق و تحیّل کار دارد، اما اهل هنر سعی کردند به نحو پسینی این تجربه هنری را به ثبت رسانده، قابل تکرار کرده و ضوابط آن سبک یا شیوه هنری را استمداد ببخشند و اینجاست که «دانشِ تولید یک هنر» شکل میگیرد. چون خلاقیّت رکن مهم هنر است و به پویایی و جذابیّت آن کمک میکند؛ لذا پشت سرش، دانش تولید میکند. در این روزگار، تکنولوژی و به طور کلی فنآوریها، هنر را به سرعت و به شدت به خود وابسته کرده است؛ لذا بحث ابزار و به طور خاص صنعت، رکن مهمی در تولید اثر هنری است. مدیریت هم خود را در عرصه تولید، توزیع و مصرف نشان میدهد.
پیروزمند با تبیین مدیریت اجتماعی و اقتصادی در پویایی عرصه توزیع و مصرف آثار هنری به سه مقوله خواست، انگیزه و علاقه مخاطبانِ هنرها نیز تأکید داشت و در جمعبندی محور دوم تصریح نمود: اگر جامعه هنری میخواهد پویا باشد، باید به این عناصر توجه داشته باشد و هر کدام از آنها اختلال یا لنگی داشته باشد، این زنجیره قطع خواهد شد یا نارسایی خواهد داشت.
«نسبت حکومت و فرهنگ و به طور خاص هنر»
استاد پیروزمند در محور سوم به «نسبت حکومت و فرهنگ و به طور خاص هنر» پرداخت و تشریح کرد: نوع ارتباط قابل قبول و مناسب با حکومت و فرهنگ از جمله هنر چیست؟ رویکردهایی وجود دارد. یکی از مشهورترین آنها این است که حکومت باید «تصدیگری» کند و در این حالت فعالیتهای حکومت به نوعی ماهیّت «سفارشی» پیدا میکند. این امر تا جائی پیش میرود که دولت؛ نوع هنر، قالب، محصول، انتخاب هنرمند و غیره را با کنترل، سفارش و اقدام خود شکل میدهد. دومین رویکرد؛ پویایی هنر در آزادی است با این استدلال که هنرمند جهت بروز خلاقیّتهایش، باید آزاد باشد. نتیجه این نگاه؛ رها کردن جامعه هنری به حال خود است. رویکرد سوم؛ هدایت، حمایت و نظارت است. حکومت به عنوان حق مردم، مسئولیت دارد، پس در حوزه هنر هم باید حکومت پاسخگو باشد و ای رویکرد صحیح و مختار به نظر ماست.
ابعاد «هدایت،حمایت و نظارت»
قائم مقام فرهنگستان علوم در محور چهارم ارائه خود، جهت روشن شدن ابعاد «هدایت،حمایت و نظارت» اضافه کرد: هدایت عرصه هنر و هنرمندان در دو قسم صریح و غیرصریح انجام میشود. سیاستگذاری رسمی نظام و اسناد بالادستی، در حکم هدایتهای صریح است. اما آنچه که ما در آن به شدت فقیر هستیم، هدایت «غیرصریح» است مانند؛ تولید هنراسلامی. البته این فقر در نوع علوم انسانی هم هست و تنها مختص به هنر نیست. از اینرو تربیت هنرمند و تولید هنرها با دانش و استانداردهای لازم صورت نمیگیرد.
استاد حوزه علمیه قم با تقسیم انواع حمایتهای هنری ابراز داشت: حمایتها، گاهی قانونی و حقوقی است و به نوعی حمایت غیرمحسوس هم محسوب میشود. گاهی حمایتها مالی است و از ابتدای انقلاب هم بوده است و اما مهمترین نوع حمایت، «ساماندهی» است. گردش سازمانی در قوای مختلف ـ یعنی مجریّه، قضائیه و مقنّنه ـ تا زنجیره تولید، توزیع و مصرف در حوزه هنر باید درست کار کند و این با ساماندهی، بهنگام بودن، انسجام و روانکار کردن، حاصل میشود. البته حمایتهای دیگری همچون حمایت رسانهای از هنر هم بماهو، بسیار مهم است. اما در زمینه «نظارت» باید گفت که این فعالیت حکومت در عرصه هنر به نوعی چتری است که هم در مرحله هدایت و هم حمایت باید وجود داشته باشد و فرایندها و خروجیها را در حوزه هنرها، کنترل کند.
«آسیبشناسی و هدفگذاری انتظارات حکومت از جامعه هنری»
پیروزمند در محور پنجم از سخنرانی خود، «آسیبشناسی و هدفگذاری انتظارات حکومت از جامعه هنری» را در کانون توجه قرار داد: از مهمترین آنها، درک و تبیین زیباییهای جامعه خودی و صیقل دادن آن؛ زیرا تحقق اراده ملّت از زیباییهای جامعه ماست. همچنین جامعه هنری باید میان دوست با دشمن و خودی با غیرخودی تفکیک کند و این تفکیک برای او حائز اهمیت بوده و معنادار باشد. همچنین جامعه هنری باید گرهگشایی کند و با استعانت از ویژگیهای فرمال و مضامین هنرها در همه عرصهها مؤثر باشد.
عدمپایداری در ناملایمات اجتماعی، تبدیلشدن یا استحاله فرهنگی و فکری جامعه، قرارگرفتن در خدمت شهوت، خشونت و ابتذال، عدم تلاش برای انتقال فهم درست، فریب خوردن، تبدیل شدن هنر به کالای تجملی و غفلت از زمانه خود از جمله مهمترین آسیبهایی بود که استاد پیروزمند در انتهای ارائه خود بدان اشاره نمود.