آیا صلح امام حسن مجتبی (ع) انفعالی بود؟/ محمد مقیان تبریزی

آیا صلح امام حسن مجتبی (ع) انفعالی بود؟/ محمد مقیان تبریزی

شبکه اجتهاد: جناب حجت‌الاسلام آقای صالحی منش، در یادداشتی با عنوان «چرا صلح تحمیلی قابل پذیرش نیست» نکات مفیدی را ارائه کرده است، لیکن، در همین یادداشت با تقسیم صلح به فعالانه و انفعالی، صلح امام حسن مجتبی (سلام الله علیه) را به عنوان صلح انفعالی و از موضع ضعف شناخته که به گفته ایشان قابل التزام نیست. پیرامون دیدگاه ایشان نکاتی وجود دارد که تقدیم می‌شود.

۱- تقسیم صلح به فعالانه و انفعالی، با ملاک «امکان پاسخگویی در صورت نقض» یا «عدم امکان»، می‌تواند تقسیمی صحیح باشد، لیکن مناقشه‌ای در چنین تقسیمی نیست، بلکه همه مناقشه در تطبیق «صلح انفعالی» بر صلح امام حسن مجتبی (سلام الله علیه) است. چه دلیلی وجود دارد که صلح امام حسن مجتبی (سلام الله علیه) انفعالی بود؟ ممکن است که براساس این ملاک که «امکان دفع نقض صلح» از سوی امام نبود، آن را انفعالی دانست، اما ممکن هم است که براساس این ملاک که این صلح موجب رسوایی معاویه لعنه الله شد، آن را فعالانه دانست.

این سخن بدان معناست که آن تقسیم نمی‌تواند همه وجوه فعلِ امام را شامل شود و فقط از یک حیث به صلح امام نگریسته و از سایر حیثیت‌ها غفلت کرده و از همان حیث یک حکم شامل و عام بر آن صادر کرده است که قطعاً این روش غلط است. ما وقتی که می‌خواهیم فعلِ معصوم را عنوان گذاری کنیم، لازم است که آن عناوین را از ادله‌ای که حجت است استفاده کنیم، و اگر چنین نباشد، در حقیقت افتراضات ذهنی خود را بر فعلِ معصوم تطبیق و تحمیل خواهیم کرد. و به عبارت دیگر، ملاک فعالانه و انفعالی بودن را باید از امام گرفت نه از تراوشات ذهنی که بر فعل امام تحمیل شود.

۲- همانطور که گذشت، به نظر می‌رسد هرچند که صلح امام حسن مجتبی (سلام الله علیه) تحمیلی بود اما انفعالی و همراه با ضعف نبود. صحیح است که ضعف آن جامعه چنین صلحی را بر امام تحمیل کرد، اما کسی که متصدی انعقاد صلح بود نفس شریف امام حسن مجتبی (سلام الله علیه) بود. چگونه می‌توان، به چنین صلحی نسبت «انفعال و ضعف» داد؟

در این خصوص بحث بسیار است و در این مقام فقط به تعبیر حضرت آیت‌الله خامنه‌ای درباره صلح امام اکتفا می‌کنیم که فرمود: “معنای دیگر ویژگی[مهارت دیپلماتیک (استفاده به‌موقع و به‌جا از انعطاف و اقتدار)] نرمش قهرمانانه است که صلح امام حسن مجتبی علیه‌السلام پرشکوه‌ترین نمونه‌ی تاریخی آن به شمار می‌رود.”

علاوه بر اینکه مراجعه به مفاد صلح نامه‌ای که میان امام با معاویه لعنه الله منعقد گردید، به وضوح موضع اقتدار امام را نشان می‌دهد.

۳- نویسنده محترم، در خصوص صلح انفعالی این تعبیر را دارد که چنین صلحی قابل التزام نیست، چون امکان الزام ندارد. به نظر می‌رسد این تعبیر خالی از دقت باشد. اگر مقصود از «عدم التزام» معنای فقهی آن باشد، قطعاً سخنی نادرست و ناصواب است؛ زیرا، تا زمانی که طرف مقابل نقض صلح نکرده یا خوف خیانت نمی‌رود، هیچ مجوز شرعی برای عدم التزام به آن وجود ندارد. و آن دلیلی که ایشان برای عدم التزام طرح می‌کند، دلیل فقهی نیست. حتی اگر مفاد صلح نامه از موضع اقتدار نباشد – که در صلح امام حسن چنین است- باز هم وجوب وفای به عهد ثابت است. اما اگر مقصود از «عدم التزام» معنای فقهی آن نباشد، مفید نکته‌ای روشن در خصوص موضوع صلح نخواهد بود.

۴- در نکته پایانی معروض می‌دارم که یادداشت مذکور نیاز به ویرایش دوباره و بارورسازی آن با ادله و مستندات بیشتری دارد. از جمله اینکه به این روایت که در علل الشرایع آمده است و از کلام امام علت مصالحه را بیان میدارد توجه گردد:

«یَا بَا سَعِیدٍ عِلَّهُ مُصَالَحَتِی لِمُعَاوِیَهَ عِلَّهُ مُصَالَحَهِ رَسُولِ اللَّهِ ص لِبَنِی ضَمْرَهَ وَ بَنِی أَشْجَعَ وَ لِأَهْلِ مَکَّهَ حِینَ انْصَرَفَ مِنَ الْحُدَیْبِیَهِ أُولَئِکَ کُفَّارٌ بِالتَّنْزِیلِ وَ مُعَاوِیَهُ وَ أَصْحَابُهُ کُفَّارٌ بِالتَّأْوِیل‏»

همانطور که پیداست، امام در این حدیث مصالحه خود را در وزان صلح حدیبیه می‌داند و این در حالیست که نویسنده گرامی این دو صلح را مصداق فعال و انفعال گرفته و در مقابل هم می‌دانست. علی ای حال، چنین ادله و نصوصی نیز باید مورد لحاظ قرار گرفته و در خصوص آن تعیین تکلیف گردد تا تحقیقی کامل از فعلِ معصوم به دست داده شود.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Real Time Web Analytics